در حالیکه ملی اسلامی ها و رسانه های غربی گوش دنیا را با خبر مذاکره جمهوری اسلامی با دولت آمریکا کر کرده اند و اندر باب “اعتدال” روحانی سخن سرائی میکنند، دستگاه قضائی جمهوری اسلامی به آدمکشی اش شدت داده، مجلسشان علیه کودکان و زنان قانون جدید خشونت و تجاوز وضع میکند و نیروی سرکوبشان حمله به مردم را افزایش داده است که یک نمونه آن به خیابان آوردن تانک و له کردن ٨٠٠ دیش ماهواره در شیراز بود.
تنها در همان چند روزی که رئیس جمهور حکومت اسلامی در نیویورک علیه خشونت وراجی میکرد، ٢٢ زندانی توسط دستگاه قصابی حکومت کشتار شدند و از مقطع اعلام ریاست جمهوری او بیش از ٢٠٠ نفر حکم اعدامشان به اجرا گذاشته شده است و اگر مقاومت زندانیان و مبارزه خانواده هایشان و فعالیت کمیته بین المللی علیه اعدام نبود دهها نفر دیگر نیز در همین روزها با طناب دار، بر جرثقیل ها و در مراکز شهرها آویزان شده بودند. اما نه دولت های غربی و رسانه های نان به نرخ روز خور از این خشونت ها چیزی گفتند و نه ملی اسلامی های وطنی دهانشان را باز کردند. حتی ارگانهای حقوق بشر نیم بندشان مثل امنستی قرار است تا اطلاع ثانوی درمورد جمهوری اسلامی سکوت کنند یا با لحن مودبانه تری حرف بزنند! گوئی همه مصیبت ها و بدبختی های مردم با کلمه پرطمطراق “اعتدال” و “مژده” رابطه با دولت آمریکا حل و فصل شده و همه رذالت ها و جنایتهای جمهوری اسلامی به پایان رسیده است!
اما فارغ از این ریاکاری ها و تا جائی که به رابطه جمهوری اسلامی و مردم ایران مربوط میشود، از “تعامل و اعتدال” خبری نیست. نصیب مردم کماکان سرکوب و خشونت است. زندان ها پر است، اوباش انتظامی همچنان در خیابانها و میدانهای شهرها در کمین زنانند، اعدام ها افزایش یافته است، فقر بیداد میکند و ناامنی همه جانبه بر زندگی اکثریت عظیم مردم از کودکان و محصلان تا کارگران و زنان و جوانان و دانشجویان و سالمندان حاکم است. از نظر مردم ایران، مساله اصلی بود و نبود خود این حکومت است. مردم نه حکومت اسلامی میخواهند نه انرژی هسته ای اش را، نه جناح معتدل و غیر معتدلش را. اولین گام برای هرنوع بهبودی در زندگی مردم و خلاصی از اعدام و خشونت و سرکوب و ناامنی و فقر و بدبختی، پایان دادن به عمر ننگین حکومت اسلامی و همه جناح های آن است. در شرایطی که سیاست های “رهبر” شکست خورده و ضعف و زبونی و بن بست های حکومت بیش از هر زمان آشکار شده است، باید با تمام قوا برای به کرسی نشاندن خواست های خود به میدان بیائیم و کل این معادلات و گفتمان ها را عوض کنیم. جمهوری اسلامی در شرایطی نیست که بتواند جلو پیشروی این نیروی عظیم را سد کند. نمایش بیرون آوردن تانک ها و خردکردن دیش های ماهواره در شیراز بیشتر از اینکه نشان قدرت حکومت باشد و باعث ارعاب مردم شود، نشانه وحشت حکومت از دسترسی دهها میلیونی مردم به تلویزیونهای اپوزیسیون است. اعدام ها مقاومت ها را دارد برمی انگیزد، دانشجویان سر بلند میکنند، زنان علیرغم حضور لشگر نیروهای سرکوب در خیابانها، غیر اسلامی تر ظاهر میشوند و طبقه کارگر بعنوان ستون اصلی مبارزه و انقلاب راهی جز این ندارد که متشکل تر و قدرتمندتر به میدان آید. سران حکومت خود بخوبی واقفند که نه حریف زنان میشوند، نه میتوانند جلو اعتراضات کارگران را بگیرند، نه میتوانند این جامعه پرتلاطم را آرام کنند و به عقب برانند و نه حتی بر دیش ها غلبه کنند!
حزب کمونیست کارگری طبقه کارگر، جوانان و دانشجویان، زنان و کل مردم آزادیخواه را به گسترش مبارزه در همه عرصه ها و تنگ تر کردن فضا بر جمهوری اسلامی و سرکوبگرانش فرامیخواند. علیه اعدام ها باید بپاخاست، از مقاومت زنان در مقابل سرکوبگران باید فعالانه حمایت کرد، پرچم مطالبات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را باید هرچه بیشتر بلند کرد و به مقابله همه جانبه با حکومت برخاست. جمهوری اسلامی رفتنی است و باید برود و همراه با سرنگونی آن، خیمه شب بازی شیادان ملی اسلامی مرتجع و رسانه های نوکر نیز موضوعیت خود را از دست خواهد داد.
حزب کمونیست کارگری ایران
٨ مهرماه ١٣٩٢، ٣٠ سپتامبر ٢٠١٣