جدید ترین

آیا سوسیالیسم در ایران امکانپذیر است؟ مصاحبه با حمید تقوایی (بخش سوم)

https://www.youtube.com/watch?v=oFjgLZuuIA0

آیا سوسیالیسم در ایران امکان‌پذیر است؟ بخش سوم

تدوین شده بر مبنای مصاحبه با کانال جدید

حسن صالحی: یک نکته محوری بحث شما در سمینار، انقلاب اینترنت یا انقلاب صنعتی چهارم بود. چرا این تحول را انقلاب می‌نامید؟ و چرا انقلاب چهارم؟

حمید تقوایی: در سه قرن اخیر تولید اجتماعی چهار نقطه عطف را پشت سر گذاشته است. اختراع ماشین بخار در اواخر قرن ۱۸ که در واقع آغاز انقلاب صنعتی و قدرت‌گیری بورژوای بود، انقلاب دوم انقلاب الکتریسیته است که در اواخر قرن ۱۹ اتفاق افتاد، در نیمه قرن بیستم ترانزیستور و کامپیوتر اختراع شد که به انقلاب دیجیتال معروف است و بالاخره از اواخر قرن بیستم شبکه جهانی WWW و اینترنت به وجود آمد که انقلاب انفورماتیک یا انقلاب ۴.۰ نامیده می‌شود که هنوز هم ادامه دارد. این یک انقلاب است؛ چون یک تحول کیفی و جهشی نه‌ تنها در صنعت و اقتصاد بلکه در کل مناسبات و ارتباطات اجتماعی ایجاد کرده است.

 حسن صالحی: کاپیتالیسم انقلابات تکنولوژیک متعددی را پشت سر گذاشته و هنوز پا برجاست.انقلاب اینترنتی چه تفاوتی با تحولات گذشته دارد؟

حمید تقوایی: این انقلاب از جنبه‌های مختلفی با تحولات صنعتی گذشته تفاوتی کیفی دارد. اولین تفاوت این است که اینترنت تنها حیطه اقتصاد و تولید را متحول نکرده است؛ بلکه کل مناسبات و زندگی اجتماعی را دگرگون کرده. ماشین بخار و الکتریسیته اساساً نقطه عطفی در قدرت تولیدی بشر بودند که تأثیر زیادی بر شرایط مادی زندگی و رفاه اجتماعی همه مردم داشتند؛ اما تأثیرات انقلاب چهارم فقط به تولید و رفاهیات محدود نمی‌شود؛ بلکه مناسبات و ارتباطات و هویت اجتماعی مردم را اساساً دگرگون کرده است. نکته دیگر اینکه این تحول با شتاب بی‌سابقه‌ای رو به پیشرفت و تکامل است. اینکه آن را انقلاب ۴.۰می‌نامند به این معنی است که این تحول به پایان نرسیده و باید منتظر ۴.۱ و ۴.۲ و غیره هم باشیم. این یک انقلاب مداوم است. 

این انقلاب که انقلاب الکترونیک و انفورماتیک هم نامیده می‌شود، هم از نظر اقتصادی و افزایش شگفت‌آور قدرت تولید و بارآوری کار قابل‌ مقایسه با تحولات گذشته نیست وهم از نظر تأثیرات شگرف سیاسی و اجتماعی‌اش و به نظر من از هر دو جنبه بیش از هر زمان دیگری شرایط را برای سوسیالیسم فراهم آورده است. 

حسن صالحی: مشخصاً از نظر اقتصادی انقلاب صنعتی چهارم چه ویژگی‌هایی دارد؟

حمید تقوایی: اولین نکته این است که این تحول قدرت تولیدی را به طور تصاعدی افزایش می‌دهد. یعنی رشدی با ضریب چند درصدی (تصاعد هندسی) و نه افزایش تدریجی به‌اندازه یک مقدار ثابت (تصاعد حسابی). رشد نیروهای مولده و بالارفتن بارآوری کار در چند دهه گذشته چندین برابر چند سده گذشته بوده است. 

مثلاً صنعت اتومبیل در صدسال اخیر گرچه تدریجاً رشد کرده؛ اما تحول کیفی ای نکرده است. الکتریسیته هم همین‌طور. ولی از زمان اختراع ترانزیستور و انقلاب دیجیتال در نیمه قرن گذشته تا امروز سالانه هم حجم حافظه و هم سرعت محاسبات کامپیوتر هر دو سال و نیم دوبرابر شده است. یعنی هر ده سال۳۲ برابر! چنین رشدی شگفت‌آور و بی‌سابقه است. این یعنی قدرت تولید در رشته‌هایی که کامپیوتر و ربات‌ها را به خدمت گرفته‌اند (تقریباً تمام رشته‌ها) به همین نسبت می‌تواند افزایش پیدا کند. 

ما بخصوص در خود صنعت کامپیوتر و صنایع الکترونیکی (نظیر ربات‌ها، تلفن هوشمند، تلویزیون هوشمند، تبلت، وسائل صوتی، تولید و توزیع موسیقی، صنعت عکاسی و فیلم‌برداری و غیره) این پیشرفت را مشاهده می‌کنیم. اولین کامپیوترها در دهه شصت قرن گذشته ده‌هاتن وزن داشتند و تنها در صنایع بزرگ و برخی دانشگاه‌ها و امور دولتی بکار گرفته می‌شدند. در عرض کمتر از ۲۰ سال ما کامپیوترهای رومیزی را داشتیم با حجم حافظه و قدرت محاسبه‌ایده‌ها برابر و امروز قدرت تلفن‌های هوشمند که در واقع کامپیوترهای جیبی هستند، از بزرگ‌ترین و قوی‌ترین کامپیوترها در بیست سال قبل به‌مراتب بیشتر است. از کیلوبایت به ترابایت و از کیلوهرتز به گیگاهرتز رسیده‌ایم. درعین‌حال قیمت محصولات الکترونیکی نیز مداوما تنزل پیدا می‌کند. 

این تحول تنها به صنایع الکترونیک محدود نیست. در صنایعی که کامپیوتر و ربات‌ها را بکار گرفته‌اند نیز این رشد سریع قابل‌مشاهده است. در ۲۰۱۴ آماری منتشر شد که نشان می‌داد “انسان‌ها در کار به کمک ربات‌ها ۸۵ درصد کارآمدتر از حالتی بوده‌اند که بدون ربات‌ها فعالیت می‌کردند”. این یعنی رشد ۸۵ درصدی قدرت تولید. این رشد به این معنی است که نیروی کار می‌تواند۸۵ درصد کاهش پیدا کند؛ ولی میزان تولید به همان اندازه گذشته باشد. در نظام سرمایه‌داری البته ساعات کار را کاهش نمی‌دهند، اخراج می‌کنند تا نرخ سود و استثمار افزایش پیدا کند!اما نکته مهم این است که از نظر عینی حفظ حجم تولید با امکان کاهش ساعات کار به کمتر از ۴ ساعت در روز وجود دارد. آمار دیگری منتشر شده که نشان می‌دهد در صنعت اتومبیل‌سازی در آمریکا بعد از استفاده از ربات‌ها قدرت تولید سالانه۳/۳ درصد افزایش داشته است. یعنی هر ۱۰ سال قدرت تولید دوبرابر می‌شود! در سال۲۰۱۳ مقامات چین نرخ رشد صنعت ربات سازی در این کشور را بیش از سالی ۱۰ درصد اعلام کردند. یعنی رشد بیش از صددرصدی این صنعت در دهه گذشته. 

یک تأثیر مهم دیگر انقلاب چهارم امکان‌پذیر و رشد تولیدات فردی (صنایع خانگی) با استفاده از مدیای اجتماعی است. بخش وسیعی از جامعه توانسته است تولیدات و خدماتی را که خود از طریق کار با کامپیوتر ممکن شده است، در مدیای اجتماعی عرضه کند. از خیاطی تا تدریس زبان و موزیک و مشاوره قضائی و حقوقی تا فروش تولیدات دستی و تا تعمیرات وسائل خانگی و غیره و غیره. در این زمینه به‌ویژه شیوه تولید افزایشی

(additive manufacturing)به کمک ماشین‌های چاپ سه‌بعدی

3D Printersتحول زیرورو کننده‌ای در تولید محصولات ایجاد کرده است. این ماشین‌هامی‌توانند بر مبنای برنامه‌های کامپیوتری و یا اپ‌های ویژه‌ای کار کنند و مواد خام ورودی خود را به محصولات متنوعی، از وسائل پلاستیکی گرفته تا کالاهای چوبی و فلزی و غیره، تبدیل کنند. این محصولات طبق برنامه‌ای که به چاپگرها داده شده است تنها با نظارت یک نفر و با دقتی میلی‌متری کار می‌کنند. کاربرد این ماشین‌ها در تولیدات خانگی و حتی در کارخانه‌ها به‌ سرعت رو به‌ افزایش است.

در انقلابات صنعتی گذشته ما این سرعت و شتاب غول‌آسا در افزایش بارآوری و قدرت تولید را نداشتیم. این تحول به معنایآن است که امکان عینی تولید محصولات برای رفع نیازهای توده وسیعی از مردم با کسری از ساعات کار امروزی کاملاً وجود دارد. این پیشروی‌ها امروزه در چندین برابر شدن ثروت نجومی یک‌درصدی‌های حاکم خود را نشان می‌دهد(به گزارش آکسفام در دوره پاندمی کرونا مجموع ثروت ده میلیاردر اول جهان بیش از دوبرابر شده است) درحالی‌که از نظر عینی کاملاً ممکن است که شتاب بی‌سابقه قدرت تولیدی بشر به کاهش بی‌سابقه ساعات کار و ارتقای فوری سطح رفاه عمومی مردمترجمه شود. امروز عملاً این امکان فراهم است درحالی‌که۵۰ سال قبل این‌طور نبود. انقلاب دیجیتال و انقلاب اینترنت این امر را ممکن کرده است.

تحول مهم دیگر این است که بسیاری از خدمات و حتی کالاها رایگان شده‌اند. به‌عنوان نمونه تولید و فروش انسیکلوپدیا یا دائرةالمعارف که یک صنعت چندین میلیارددلاری در دنیا بود، امروز به شکل ویکی‌پدیابه طور رایگان در اختیار همگان است. انسیکلوپدیایی که با کیفیتی بالاتر و با اطلاعاتی جامع‌ترو بسیار سهل‌الوصول‌تراز بزرگ‌ترینانسیکلوپدیاهای چاپی، حجم بی‌سابقه‌ای از اطلاعات را در دسترس همگان قرار می‌دهد وهر روز و هر ساعت آپدیت می‌شود. نزدیک به ۴۰ هزار نفر به طور داوطلبانه و مستمراً و میلیون‌ها نفر به طور موردی اطلاعات ویکی‌پدیا را اضافه و ادیت و به‌روز می‌کنند. به‌این‌ترتیب این صنعت تماماً از کنترل بازار سرمایه خارج شده است و قوانین سودآوری بر آن حاکم نیست.

صنعت تولید دیکشنری نیز دقیقاً به همین شکل تحول پیدا کرده است. این امر به نوبه خود تحول کیفی ای در دانش و اطلاعات همگانی ایجاد کرده است. هرکسدر تلفن همراه و در جیبش معادل میلیون‌ها جلد کتاب حمل می‌کند که با یک اشاره انگشت قابل‌دسترسی است. 

بسیاری از اپ‌ها و پلتفرم‌های مدیای اجتماعی هم رایگان است. همین اسکایپ که این برنامه را با آن ضبط می‌کنیم، مکالمه تلفنی از هر نقطه به هر نقطه جهان،و یا توییتر(شبکه ایکس) و تلگرام و فیس‌بوک و اینستاگرام و غیره همه به طور رایگان در دسترس همه کاربران قرار دارد. همچنین صنعت موزیک – تولید موزیک و توزیع موزیک – عکاسی و چاپ عکس، و تا حد زیادی تماشای فیلم و تولید ویدئو نیز عملاً رایگان شده است. سال‌هاست که خیلی‌ها صفحه و سی دی نخریده‌اند. برای دیدن فیلم هم نیازی به “دی‌وی‌دی” و “وی اچ اس” ندارید. عکاسی و چاپ عکس و حتی تهیه ویدئو و فیلم‌های خانوادگی نیز رایگان شده و فیلم عکاسی و ظهور و چاپ عکس به طور کامل، و در حد وسیعی دوربین‌های عکاسی و فیلم‌برداری خانوادگی، همزائد و منقرض شاه است. گمان نمی‌کنم نسل زد حتی اسم این نوع محصولات را شنیده باشد. 

خدمات آموزشی نیز در رشته‌های متنوع زیادی در اینترنت و یوتیوب به طور رایگان در دسترس همگان است. از آموزش انواع حرفه‌ها گرفته تا آشپزی، ورزش و نرمش، خیاطی، و باغبانی و گل‌پروری، تا آموزش زبان‌های مختلف، صنعت تاکسیرانی، توریسم و اطلاعات مسافرتی، و نقشه شهرهاو خیابان‌ها، تا تعمیر اتومبیل و وسائل خانگی و غیره و غیره.

مثال‌ها زیاد است؛ ولی همین نمونه‌ها کافی است تا روند رو به گسترشی را در برای ما قرار دهد: روند رایگان شدن و در نتیجه خارج‌شدن کالاها و خدمات از قوانین و مناسبات بازار سرمایه‌داری.

جنبه دیگر کنار گذاشته شدن واسطه‌ها در رابطه بین تولید و مصرف است. 

مثلاً در صنعت توریسم ما پدیده جدیدی داریم به اسم airbnb که اجازه می‌دهد توریست‌ها و مسافرین با کسانی که مایل‌اند خانه‌هایشان را اجاره بدهند مستقیماً با یکدیگر مرتبط بشوند. هتل‌ها تعداد زیادی از مشتریانشان را از دست‌داده‌اند چون در فصل توریسم بسیاری از مردم به‌ این‌ ترتیب سفر می‌کنند. البته شرکت‌هایی انحصار برقراری رابطه بین مسافرین و صاحبان خانه‌ها را در دست گرفته‌اند؛ ولی وجود آنها کاملاً زائد است. اساس کار یک اپ یا برنامه کامپیوتری است که هیچ نیازی به صاحب‌کار و حتی مدیریت و کنترل انسانی ندارد. 

مثال گویای دیگری در این زمینه تاکسیرانی اینترنتی است که “اوبر” عمده‌ترین اپ آن است. او بر تنها یک برنامه کامپیوتری است که تماماً بدون مدیریت انسانی و کارمند و دفتر و بوروکراسی کار می‌کند. شما حتی لازم نیست به کسی تلفن بزنید. برنامه را روی تلفنتان دانلود می‌کنید و مبدأ و مقصدتان را وارد می‌کنید. رانندگانی هم که می‌خواهند با اوبر کار کنند از قبل اطلاعاتشان را وارد کرده‌اند. این برنامه مستقیماً مسافر را به راننده وصل می‌کند و به هیچ نوع واسطه و مدیریت و کار دفتری و بوروکراسی و بطریق اولی صاحب‌کار نیازی ندارد. مالک مالتی میلیاردر اوبر در واقع مالک یک برنامه کامپیوتری است و بس. اپ یا برنامه اوبر نیز مانند airbnb واسطه‌ها، یعنی سرمایه‌دارانی که با هر خریدوفروش سودی به جیب می‌زنند، را دور می‌زند و خریدار و فروشنده را مستقیماً به یکدیگر مرتبط می‌کند. اینجا هم می‌بینیم صنعت تاکسیرانی به لطف اینترنت در جهت رهائی از صاحبان سرمایه حرکت می‌کند. 

در همه نمونه‌های بالا نقش برنامه‌ها یا اپلیکیشن (اپ) های کامپیوتری تعیین‌کننده است. برنامه‌های عامل یا operating systemsدر نه‌تنها کامپیوترها بلکه در تلفن هوشمند، در جی‌پی‌اس، در اتومبیل‌ها، در تلویزیون و در بسیاری از وسائل خانگی، نقش برجسته‌ای پیدا کرده‌اند به‌ نحوی‌ که امروز از اینترنت اشیا صحبت می‌کنند. اینترنتی که وسائل هوشمند را با هم در رابطه قرار می‌دهد و هماهنگ می‌کند.

نکته جالب‌توجه این است که خود تولید و تکامل برنامه‌های عامل نیز می‌تواندبه طور اجتماعی و رایگان انجام بگیرد. در حال حاضر برنامه‌های عامل مهمی نظیرlinux و firefoxاصطلاحاًopen sourceهستند؛ یعنی کد آنها علنی است و در دسترس همگان قرار دارد. کامپیوترها می‌توانندبه طور رایگان از این برنامه‌ها استفاده کنند و برنامه‌نویسان می‌توانند آنها را تکمیل کنند و یا متناسب با کاربرد خود تغییر بدهند. 

آخرین تحول هوش مصنوعی و یا AI است که می‌تواند کارکرد بسیاری از صنایع را زیرورو کند و نیروی انسانی در تولید حتی فرآورده‌های فکری را به مینیمم برساند. به‌عنوان نمونه AI می‌تواند صنعت فیلمسازی را از بسیاری از کارکنان پشت دوربین و حتی هنرپیشه‌ها بی‌نیاز کند. این تحولات در مناسبات سرمایه‌داری به معنی بیکاری و بی‌تامینی اقتصادی هر چه بیشتر است درحالی‌ کهبه طور واقعی شرایط عینی کاهش ساعات کار و افزایش وقت فراغت انسان‌ها و وفور کالاها و خدمات را فراهم کرده‌اند.

تحولاتی که اشاره کردم روندی در جهت مخالف مناسبات سرمایه‌داری طی می‌کنند. این تحولات یعنی رشد بی‌سابقه نیروهای مولده و قدرت تولید بشر، امکان‌ پذیر کاهش چشمگیر ساعات کار و اجتماعی شدن هرچه بیشتر روند تولید کالاها و خدمات بدون نیاز به سرمایه‌دار و حتی مدیریت و بوروکراسی. 

حسن صالحی: اساس و ریشه این تحولات چیست؟ آیا این دوره ویژه‌ای از رشد نیروهای مولده است؟

حمید تقوایی: نیروهای مولده که ابزار و وسائل تولید مهم‌ترین رکن آن است، در طول تاریخ پیوسته روبه‌ رشد بوده‌اند. در تحلیل نهائی همه نقاط عطف و تحولات اقتصادی و انقلابات اجتماعی در تاریخ بشری ناشی از تکامل و ارتقای نیروهای مولده بوده است.

به نظر من امروز ما شاهد رشد و پیشرفت جهشی نیروهای مولده هستیم. انقلاب صنعتی چهارم نمایانگر تأثیر تعیین‌کننده تکنولوژی و فرآورده‌های علمی و فکری بشر در تولید ثروت اجتماعی است.

مارکس حدود ۱۷۰ سال قبل در یادداشت‌های که به‌عنوان گروندریسه منتشر شده، با مشاهده اولین نمونه‌های ابداعات تکنولوژیک نظیر تلگراف و ماشین بخار، از برجسته و مهم شدن نقش علم و فکر بشری در تولید صنعتی بزرگ سخن می‌گوید. او پیش‌بینی می‌کند که با رشد تکنولوژی، فرآورده‌های فکری و علمی نقش تعیین‌کننده‌ای در تولید پیدا خواهند کرد. او می‌گوید علم اجتماعی social intellect در ابزار تولید (ماشین‌هایی نظیر ربات‌های امروزی)، متعین خواهد شد و این امر در صنایع بزرگ ساعات کار را به‌مراتب کاهش خواهد داد و کارگر را به سوپروایزر و کنترل‌کننده تولید تبدیل خواهد کرد.

 امروز عیناً شاهد همین تحول هستیم. ابزار تولید تا قبل از انقلاب اینترنتی در واقع امتداد دست انسان‌ها بودند، امروز امتداد مغز و فکر انسان‌ها، به قول مارکس “اندام‌های مغز انسان”، هستند. علم اجتماعی متعین شده مورد اشاره مارکس امروز در اپ‌های کامپیوتری خود را نشان می‌دهد که نقششان در تولید هر روز مهم‌تر و تعیین‌کننده‌تر می‌شود. مارکس می‌گوید از آنجا که سود سرمایه در گرو کار مستقیم کارگران است، ماشینی‌ شدن هر چه بیشتر تولید و کاهش ساعات کار شرایط مادی‌ای هستند که عاقبت “بنیاد سرمایه‌داری” را منفجر می‌کند و به هوا می‌فرستد و امروز ما در آستانه چنین تحولی قرار گرفته‌ایم. انقلاب صنعتی چهارم دارای چنان پیامدهای تعیین‌کننده‌ای درتکنولوژی و فرآورده‌های علمی و فکری بشری در تولید ثروت اجتماعی است که دیگر در پوسته مناسبات سرمایه‌داری نمی‌گنجد.

[نقل‌قول‌های مربوط به نکات فوق از گروندریسه مارکس در پانویس آمده است]

 حسن صالحی: جنبه اقتصادی انقلاب انفورماتیک را مفصلاً توضیح دادید. درعین‌ حال اشاره کردید که این انقلاب مناسبات و ارتباطات اجتماعی را نیز متحول می‌کند. لطفاً این جنبه را نیز بیشتر توضیح بدهید. آیا از نظر اجتماعی – فرهنگی نیز این تحول با مناسبات کاپیتالیستی در تناقض است؟

حمید تقوایی: یک رکن مهم و کاملاً خود ویژه انقلاب صنعتی چهارم تأثیرات عمیق اجتماعی – فرهنگی آن است. اینترنت را می‌توان انقلاب در روابط اجتماعی انسان‌ها نامید. این انقلاب، فرهنگی را ایجاد کرده است که به نظر من نقطه عطفی در زندگی اجتماعی بشر محسوب می‌شود.

اولین تأثیر اینترنت عمومی‌کردن رسانه‌ها و ارگان‌های خبررسانی است. تا قبل از اینترنت همه ناگزیر بودند به رسانه‌ها و مراجع خبری که در انحصار دولت‌ها و سرمایه‌داران بزرگ بود رجوع کنند. امروز هر یک فرد یک گزارش‌دهنده است. برای اولین‌بار در تاریخ بشر هر شهروند می‌تواندمیلیون‌ها شنونده داشته باشد. برای اولین‌بارپدیده‌ای به‌ عنوان اینفلوئنسر، تأثیرگذار، در تحولات فرهنگی و اجتماعی نقش مهمی پیدا کرده است. من و هم‌نسلان من در دوره جوانی‌مان اگر می‌خواستیم حرفمان را بگوش کسی برسانیم و یا تأثیری در تحولات داشته باشیم یا باید دستمان به روزنامه و رادیو و تلویزیونی می‌رسید و یا اگر فعال سیاسی بودیم باید از تریبون‌های حزبی استفاده می‌کردیم. امروز هیچ‌یک از این‌ها لازم نیست. شما کافی است یک تلفن هوشمند داشته باشید تا صدایتان را به همه جهانیان برسانید و هم‌فکرانتان را دور خود جمع کنید. می‌توانید از آخرین اطلاعات مربوط به تحولات فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و هنری در چهارگوشه جهان مطلع شوید و دیگران را مطلع کنید. 

نکته دیگر این است که افراد از طریق اینترنت زندگی شخصی‌شان را با یکدیگر شریک می‌شوند. امروز نسل زد، جوانانی که با تلفن هوشمند بزرگ شده‌اند، این فرهنگ را دارند. این نسل، و کلاًبسیاری از کاربران مدیای اجتماعی، غم و شادی و جشن تولد و عروسی و احساسات و علایق و افت‌وخیزهای زندگی خصوصی‌شان را از طریق پلتفرم‌های اینترنتی با یکدیگر در میان می‌گذارند. مدیای اجتماعی مدیوم اخبار و اطلاعات اجتماعی و شخصی هر دو است. به‌این‌ترتیب هویت محلی افراد نیز خصلتی اجتماعی یافته است. 

ببینید انسان‌ها دو نوع هویت دارند: هویت لوکال یا محلی و هویت گلوبال یا جهانی. هویت جهانی هویتی انسانی و عمومی است. اما هویت محلی مبتنی است بر انس و علاقه شما به محیط زندگی و تجربیات شخصیتان. علاقه شما به محلو شهرتان، به مدرسه‌ای که می‌رفتید، به خاطرات مشترک با اطرافیانتان و غیره. خواه‌ناخواه هر کسی فرزند خود و حتی گلدان خانه و حیوان خانگی خود را بیشتر از دیگران دوست دارد؛ چون شاهد رشد و بزرگ‌شدن آنها بوده است، آنان را از نزدیک می‌شناسد و به آنها انس گرفته است. به این معنی هویت محلی هم در جوهر خود انسانیاست؛ اما تاریخاًزیر بار هویت‌سازی‌های ملی و قومی و مذهبی و نژادی مسخ و تحریف شده است.

 امروز اینترنت امکان داده است تا جنبه انسانی این هویت محلی برجسته‌تر شود وبه‌عنوان یک امر اجتماعی بروز پیدا کند و متعین شود. هر کس می‌تواند تجربیات شخصی، علائق فکری، سلیقه‌های هنری، مسائل و نگرانی‌ها و توصیه‌ها و رهنمودها، ورزش و موزیک موردعلاقه‌اش و عکس‌های و ویدئوکلیپ‌هایی از خود و خانواده و دوستانش و غیره و غیره را با دیگران در میان بگذارد و به‌این‌ترتیب شناخت و انس و علاقه‌ای که تا قبل از مدیای اجتماعی به محدوده جغرافیائی زندگی هر کس محدود بود را در سطح جهانی بسط بدهد. این یک نوع همراهی و نزدیکی و تشریک‌مساعی در یک مقیاس جهانی است که در تاریخ بی‌سابقه است. به‌این‌ترتیب هویت‌های لوکال از زیر بار ناسیونالیسم و مذهب خود را رها می‌سازند و تبدیل می‌شوند به هویت‌های انسانی – اجتماعی. یعنی همسانی و همراهی از سر علائق و نظرات سیاسی – اجتماعی و سلیقه‌های هنری و ادبی وورزشی آن‌طور که شایسته و درخوریک جامعه مدرن و مدنی است. 

از سوی دیگر هویت گلوبال افراد هم با اینترنت برجسته‌ترمی‌شود. هویت جهانی بنا به تعریف تنها می‌تواند فارغ از تعصبات ناسیونالیستی -اتیکی – مذهبی و مبتنی بر ارزش‌های مشترک وجهان‌شمول انسانی باشد. ارزش‌هایی نظیر آزادی، برابری، عدالت، رفاه، کرامت انسانی و نظایر آن. این ارزش‌ها هم با نزدیک‌تر شدن انسان‌های کره ارض به یکدیگر از طریق مدیای اجتماعی برجسته‌تر و گسترده‌ترمی‌شود وبه یک نیروی تحول‌بخش در جامعه جهانی تبدیل می‌گردد. ما در زمان جنبش اشغال در غرب و انقلابات بهار عرب، و نمونه زنده وامروزی آن، انقلاب زن زندگی آزادی، شاهد این همبستگی و همراهی جهانی حول چنین ارزش‌هایی هستیم. 

تأثیر دیگر انقلاب انفورماتیک ارتقای بی‌سابقه فهم و آگاهی عمومی در نتیجه آزادی و رایگانی اطلاعات است. علاوه بر انسیکلوپدی ودیکشنری و منابع خبری – اطلاعاتی رایگان مجموعه عظیمی از سخنرانی‌ها، سمینار یا وبینارها، مناظره‌ها و مصاحبه‌های عملی و اجتماعی و سیاسی و هنری و تاریخی روی اینترنت به زبان‌هامختلف به‌راحتی در دسترس همگان است. نتیجه اجتماعی فرهنگی این امر برای نسل زد کهاز آغاز زندگی به این اطلاعات دسترسی داشته تا حد زیادی بی‌نیازی به آموزش کلاسیک و حتی اتوریته سالمندان است. علم و آگاهی اینترنتی جانشین گفته‌ها و نصایح و دانشتوصیه‌های بزرگان شده است. در بسیاری از زمینه‌ها این نوجوانان هستند که والدین خود را آگاه می‌کنند و به آنان آموزش می‌دهند. از بچه‌داری و آشپزی و توصیه‌های بهداشتی گرفته تا اطلاعات تاریخی و هنری و ادبی و غیره. تفاوت‌ها از بین می‌رود؛ چون همگان با فشار یک انگشت می‌توانندصحت‌وسقم هر نظر و ایده و رهنمودی را چک کنند. این امر به نوبه خود اتوریته و سلطه خواص بر عوام، و اتوریته دولت‌ها به‌عنوان حاکمیت خواص بر توده مردم،را از بین می‌برد و موجب برابری و هم ارزی فرهنگی – اطلاعاتی در کل جامعه می‌شود.

اینها همه به معنی این است که اینترنت هویت اجتماعی انسان‌ها را در همان جهتی که سوسیالیست‌ها خواهان آن هستند بیشتر از هر زمانی تقویت و برجسته می‌کند. سوسیالیسم یعنی اصالت جامعه، یعنی تأکید بر اینکه شخصیت و هویت افراد، اجتماعی است. ما حتی زبان و مغز وتکامل بیولوژیکمان را مدیون زندگی اجتماعی هستیم. مدیای اجتماعی این هویت انسانی را برجسته‌تر و مشخص‌تر و متعین‌ترمی‌کند. هویت ملی – مذهبی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و حتی هویت لوکال را هم اجتماعی می‌کند و از این طریق فرهنگی به وجودمی‌آورد که در جوهر خودش سوسیالیستی است. 

تمام نکاتی که توضیح دادم کاملاً مغایر با مناسبات تولیدی سرمایه‌داری و با فرهنگ مبتنی بر رقابت و سودپرستی است. امروز سرمایه‌داری نه بر اساس قوانین اقتصادی و عینی بازار، به‌اصطلاح خودشان “دست نامرئی بازار”، بلکه به‌زور قوانین حقوقی و جزائی از درهم شکستن مناسبات سرمایه‌داری ممانعت می‌کند. ممنوعیت تکثیر و توزیع رایگان محصولات فکری نظیر برنامه‌های کامپیوتری و کتاب و موزیک و فیلم و غیره، بیکارسازی کارگران بجای کاهش ساعات کار، حراست قانونی از مالکیت فردی تولیدات و خدماتی مانند اوبر و airbnb که هیچ نیازی نه‌تنها به مالکیت بلکه به سرمایه‌گذاری وکنترل و مدیریت ندارند و به‌راحتی با کپی‌کردن یک اپقابل‌تکثیر هستند، جلوگیری از انتشار اطلاعاتی که “محرمانه” تلقی می‌شوند؛ مانند غیرقانونی کردن ویکی‌لیکس، و غیره و غیره، همه دال بر تلاش دولت‌ها برای حفظ مناسباتی است که دورانش تماماً به سر رسیده است. 

مناسبات سرمایه‌داری جامه بسیار تنگی برای تحولات علمی و تکنولوژیک عصر حاضر است. انقلاب صنعتی چهارم، به‌عنوان یک تحول پرشتاب و مداوم، می‌رود که این پوسته را بترکاند و در خدمت رهائی و رفاه کلی همه ساکنین کره ارض قرار بگیرد. این تحول البته مستلزم انقلاب سیاسی است؛ اما شرایطعینی بیش از هر زمان دیگری برای شکل‌گیری چنین انقلابی فراهم است. انقلابی که از سرمایه‌داران مفت‌ خورخلع‌ید کند و تمام این امکانات عینی را در خدمت جامعه قرار بدهد.

حسن صالحی: با تشکر، در برنامه بعد آخرین سؤالاتم را مطرح خواهم کرد. 

 پانویس:

نقل‌قول‌ها از کارل مارکس (منبع: ترجمه انگلیسی گروندریسه چاپ پنگوئن، آنلاین)

https://www.marxists.org/archive/marx/works/1857/grundrisse/index.htm

“طبیعت هیچ ماشینی، هیچ لوکوموتیو، راه‌آهن، تلگراف برقی، قاطرهای خودکار و غیره نمی‌سازد. اینها محصولات صنعت بشری هستند؛ مواد طبیعی تبدیل شده به اندام اراده انسان بر طبیعت، یا مشارکت انسان در طبیعت. آنها اندام‌های مغز انسان هستند که توسط دست انسان ایجاد شده‌اند؛ آنها قدرت عینیت یافته دانش هستند. توسعه سرمایه ثابت نشان می‌دهد که دانش عمومی اجتماعی تا چه حد به نیروی مستقیم تولید تبدیل شده است و ازاین‌رو شرایط فرآیند زندگی اجتماعی خود تا چه حد تحت کنترل عقل عمومی قرار گرفته و مطابق با آن دگرگون شده است. تا چه میزان قدرت‌های تولید اجتماعی، نه‌تنها در قالب دانش، بلکه به‌عنوان ارگان‌های بی‌واسطهپراتیک اجتماعی، از فرآیند زندگی واقعی تولید شده‌اند.”

ص ۶۲۵-۶۲۶

“مبادله کار زنده با کار عینیت یافته – یعنی قراردادن کار اجتماعی در قالب تضاد سرمایه و کار مزدی – توسعه نهایی رابطه ارزش و تولید مبتنی بر ارزش است. پیش‌فرض آن انبوه زمان کار مستقیم، مقدار نیروی کار به کار گرفته شده، به‌عنوان عامل تعیین‌کننده در تولید ثروت است – و باقی می‌ماند.

اما به میزانی که صنعت بزرگ توسعه می‌یابد، ایجاد ثروت واقعی کمتر به زمان کار و میزان نیروی کار به کار گرفته شده بستگی دارد تا به قدرت عواملی که در طول زمان کار به حرکت در می‌آیند که «اثربخشی قدرتمند» این عوامل به نوبهخودکاملاًنامتناسب با زمان کار مستقیم صرف شده برای تولید آنها است، بلکه بیشتر به وضعیت عمومی علم و پیشرفت فناوری یا کاربرد این علم در تولید بستگی دارد.

(توسعه این علم، به‌ویژه علوم طبیعی، و سایر علوم دیگر، خود به نوبه خود با توسعه تولید مواد مرتبط است.) کشاورزی، به‌عنوان‌مثال، صرفاً به کاربرد علم متابولیسم مواد تبدیل می‌شود، [و] تنظیم آن برای بیشترین منفعتکل بدنه جامعه.ثروت واقعی – و صنایع بزرگ این را آشکار می‌کند – در عدم تناسب وحشتناک بین زمان کار اعمال شده و محصول آن، خود را نشان می‌دهد و همچنین در عدم تعادل کیفی بین کار که به یک انتزاع خالص کاهش‌یافته است، و قدرت روند تولید که [نیروی کار] سرپرستی می‌کند.

به نظر می‌رسد دیگر نیروی کار چندان در فرآیند تولید گنجانده نشده است. در عوض، انسان بیشتر به‌عنوان نگهبان و تنظیم‌کننده با خود روند تولید ارتباط برقرار می‌کند”

صفحه ۶۲۴

“سرمایه خود تضاد متحرک است، [در] این که فشار می‌آورد تا زمان کار را به حداقل برساند، درحالی‌که از سوی دیگر زمان کار راتنها معیار و منبع ثروت می‌داند. ازاین‌رو زمان کار را به شکل ضروری کاهش می‌دهد تا به شکل اضافی افزایش یابد. ازاین‌رو، اندازه‌گیری‌های زائد را به‌عنوان یک شرط – مسئله زندگی یا مرگ – برای موارد ضروری مطرح می‌کند.

بنابراین، سرمایه ازیک‌طرف، تمام قدرت‌های علم و طبیعت، به‌عنوان ترکیب اجتماعی و روابط اجتماعی را به زندگی فرامی‌خواند تا خلق ثروت رانسبتاً از زمان کار به کار گرفته شده در آن مستقل کند. از سوی دیگر، می‌خواهد از زمان کار به‌عنوان معیار اندازه‌گیرینیروهای اجتماعی غول‌پیکر ایجاد شده استفاده کند و آنها را در محدوده‌هایموردنیاز برای حفظ ارزش فی‌الحال ایجاد شده به‌عنوانارزش محدود کند. نیروهای تولید و روابط اجتماعی – دوسویه متفاوت رشد فرد اجتماعی – برای سرمایه به‌عنوانوسیله‌ای صرف جلوه می‌کنند و صرفاً وسیله‌ای هستند برای تولید بر اساس محدود خود. بااین‌حال، در واقع، آنها شرایط مادی برای منفجرکردن و به هوا فرستادن این بنیاد هستند.”

ص ۶۲۵

پاسخ: آیا سوسیالیسم در ایران امکانپذیر است؟ (بخش دوم)

پاسخ: آیا سوسیالیسم در ایران امکانپذیر است؟ مصاحبه با حمید تقوایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *