در این هفته در بیست و هشتم خردادماه نامهای “خیلی محرمانه” از قائممقام وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی به مورخه ۱۴ اردیبهشت به مخبر معاون اول رئیسی در مورد اعتصابات اخیر کارگران نفت و گاز و پتروشیمیها فاش شد. این نامه بیش از هر چیز هراس حکومتیان از قدرت این اعتصابات آنهم در یک مرکز کلیدی کارگری را به نمایش میگذارد. بنا بر خبرها این نامه توسط گروه هکری ” قیام تا سرنگونی” در جریان هک سامانههای اینترنتی نهاد ریاستجمهوری بهدستآمده است. برملاشدن هر روز سندی جدید از اسناد محرمانه حکومتیان نیز خود نشانگر درهمریختگی و بلبشوی درون حاکمیت است.
در این نامه به شروع اعتصابات کارگران نفت و گاز و پتروشیمی در استان بوشهر از دوم اردیبهشتماه و رشد صعودی این اعتراضات و روند صعودی آن و گسترش دامنهاش به استانهای دیگر از جمله به استانهای خوزستان، ایلام، کرمانشاه و کهگیلویه و بویراحمد اشاره میشود. این مقام وزارت اطلاعات از پیوستن ۱۲ هزار کارگر تا دوازدهم اردیبهشتماه به اعتصاب سخن میگوید و متذکر میشود که با وجود ضربالاجل پنجروزه شورای تأمین استان برای بازگشت به کار کارگران اعتصابی، تا روز هشتم اردیبهشت فقط حدود ۳۰۰ نفر به کار بازگشتند. (اشاره کنیم که شمار کارگران اعتصابی پس از این تاریخ به دهها هزار نفر رسید).
در این نامه قائممقام وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی از خواستهای کارگران همچون پرداخت معوقات مزدی، افزایش ۷۹ درصدی دستمزدها، بهبود شرایط کار و کمپهای استراحت، ۲۰ روز کار، ۱۰ روز استراحت، واریز حقوق در حداقل زمان پس از کارکرد هر ماه و کاهش ساعت کاری از ۱۰ ساعت به هشت ساعت در روز نام میبرد. سپس توصیه وی این است که از طریق نامه به کارگران اعتصابی فرصتی چندروزه داده شود و در صورت عدم تمکین، کارگران اعتصابی اخراج شوند و با محرکین و لیدرهای اصلی” اعتصاب برخورد قاطع شود.
این هم قابلتوجه است که این «برخورد قاطع» هم کمکی به حکومت نکرد و اعتصاب ادامه یافت و در این سند به آن نیز اشاره میشود. بعلاوه در روز هشتم اردیبهشت سخاوت اسدی در گفتگو با ایرنا اعتصابات کارگران نفت را کتمان کرده و گفته بود که کارگران فصلی مشغول کار در هشت طرح پتروشیمی در حال احداث، به دلیل مشکلات معیشتی “ترک کار” کردهاند. او همان جا متذکر شده بود که برخی از خواستهای کارگران امکان تحقق ندارند و درعینحال تداوم اعتصابات کارگری را به تحریک و تهدید برخی افراد “معاند” منتسب کرده بود. ضمن اینکه معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار بوشهر نیز از بازداشت “هشت فعال اعتصابات کارگری” در منطقه پارس جنوبی به دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خبر داده بود.
سند “خیلی محرمانه” رو شده از وزارت اطلاعات و ضدونقیضگوییهایشان بیش از هر چیز وحشت حکومتیان از اعتصاب قدرتمند کارگران آنهم در مرکز کلیدی ای چون نفت را به نمایش میگذارد. اگر چه ابعاد اعتصابات اردیبهشتماه کارگران نفت گستردهتر از این بود که در سند آمده و طبق گزارشات منتشره از سوی شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت بیش از ۱۱۰ شرکت در مراکز نفتی در این مقطع وارد اعتصاب شدند و دامنه اعتصابات از نقت فراتر رفت و کارگران پروژهای در برق و معادن را هم در بر گرفت.
سند “خیلی محرمانه” اطلاعات درعینحال شکست و درماندگی حکومت اسلامی و دمودستگاه وزارت اطلاعاتش را در قبال اعتصابات گسترده کارگران در نفت برملا میکند. به این دلیل روشن که ادامه اعتصاب نشان داد که هر ترفندی که حکومت تلاش کرد برای شکستن اعتصاب کارگران به کار برد به شکست کشیده شد و اعتصابی در چنین ابعاد گسترده، نقش مهمی در توازن قوای سیاسی جامعه داشت. این اعتصابات تمام توجهها را به خود جلب کرد. تأثیر مستقیمی بر فضای اعتراضی در دیگر مراکز کارگری داشت و کارگران نفت علیرغم همه تهدیدات و سرکوبگریها توانستند به اعتصاب ادامه دهند و به سهم خود در تداوم و قدرت بخشی به انقلاب زن زندگی آزادی نقشآفرین بودند و بالاخره اینکه سند محرمانه وزارت اطلاعات، سندی است که قدرت مبارزاتی کارگران را در متن تحولات سیاسی جامعه نشان میدهد.
گفتنی است که در همین مدت سند محرمانه دیگری از سوی مقامات امنیتی حکومتی مبنی بر محرومکردن معلمان معترض از شمولیت طرح رتبهبندی مشاغل در کردستان سنندج است. طرحی که هر چند ناقص و سروته بریده زیر فشار اعتراضات قدرتمند معلمان مصوب شده است و در ادامه سرکوبها معلمان معترض را مستثنی قرار داده است. افشای این سند بر هوشیاری و اتحاد معلمان در برابر سرکوبگریهای حکومت تأکید گذاشت.
اعتصابات نفت و طرح و نقشههای وزارت اطلاعات
به دنبال دستورالعمل محرمانه وزارت اطلاعات که نامه “خیلی محرمانه” آن در بیست و هشتم خردادماه فاش شد، اخراج کارگران اعتصابی در چارچوب “طرح جایگزینکردن کارگران ترک کار با کارگران جدید از طریق انتشار فراخوان استخدام” در دستور حکومت قرار گرفت. تأکیدشان این بود که جهت تغییر بافت کارگران فعلی کارگران جدید از سایر استانها استخدام شوند. در راستای اجراییکردن این سیاست بود که مدیر سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی کارگران اعتصابی را تهدید کرد که اگر به کار باز نگردند ۴ هزار کارگر بهجای آنها جایگزین میشوند. اما کارگران اعتصابی نفت متحدانه ایستادند و شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت با روشنگری و هوشیاری کارگران را به اتحاد مبارزاتی فراخواند و اعتصاب ادامه یافت. بعد نیز حکومتیان در سایتهای رسمی دولتی از جمله در سایت حکومتی ایلنا بر شکست طرح جایگزینی ۴ هزار نیروی کار جدید بهجای کارگران اعتصابی اذعان کردند.
این چنین بود که پیمانکاران، کارفرمایان و مقامات مسئول به انواع تهدیدات و ترفندها دست زدند تا اعتصاب هزاران کارگر پروژهای نفت را بشکنند؛ اما موفق نشدند و اعتصاب ادامه یافت. از جمله فضای محیطهای کار در مراکز نفتی را بهشدت امنیتی کرده و کارگران را به دستگیری تهدید نمودند. با پخش اخبار کاذب و راهانداختن جنگ تبلیغاتی بر سر پایان اعتصاب تلاش کردند میان کارگران اعتصابی تفرقه ایجاد کنند. کارگران معترض را تهدید به اخراج کردند و اعلام نمودند که نیروی جدید به کار خواهند گرفت و کارگران قبلی قراردادشان پایان داده میشود و بالاخره توطئه دیگرشان علیه اعتصاب کارگران در آن مقطع به میان کشیدن بحث پیمانکار خوب و بد در جریان نزاعهای دو باند مافیایی قرارگاه خاتم و پیمانکاران بود. با این تبلیغات تلاش کردند که بخشی از کارگران را با وعدههای کاذب به کار بازگردانند و در صف کارگران معترض شکاف ایجاد کنند. اما کارگران هوشیارانه ایستادند و به اعتراضاتشان ادامه دادند. از جمله در آستانه اول مه بود که شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت طی بیانیهای ضمن گرامیداشت روز جهانی کارگر و قدردانی از حمایتهای بخشهای مختلف جامعه از مبارزات خود بر ادامه اعتصاب تأکید نمود و نوشت: ” همه میدانیم دعوایی قدیمی بین دو باند مافیایی قرارگاه خاتمالانبیا و باند پیمانکاران مفتخور در مراکز نفتی جریان دارد. قرارگاه خاتمالانبیا میکوشد که با کنارزدن پیمانکاران کل بساط چپاول و غارت در نفت را خود در دست داشته باشد در مقابل پیمانکاران هم سعی میکنند خود را به اعتصاب ما کارگران بچسبانند تا حریف را عقب بزنند. ما کارگران در مقابل هر دو باند مافیایی چپاولگر میایستیم و اجازه نمیدهیم که پیمانکاران مفتخور اعتصابات ما را به دستمایهای برای خود در این نزاع تبدیل کنند. اتفاقاً یک خواست دیرینه ما کارگران نفت در سطح سراسری برچیدهشدن کل بساط پیمانکاران در نفت و در تمام مراکز کارگری است و امروز نیز همچنان بر آن مصر هستیم”.
سند “خیلی محرمانه” وزارت اطلاعات و واکنش کارگران
به دنبال برملاشدن سند محرمانه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت بیانیهای داد که بازتاب صدای اعتراض کارگران در نفت است. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است: ” ما موفق شدیم با هوشیاری و اتحاد خود همه نقشهها و تهدیدات را خنثی کنیم و اعتصاب را در بیش از ۱۱۰ مرکز کاری تداوم بخشیم و این خود یک موفقیت و پیروزی برای ما است که توانستیم متشکل، هدفمند و با برنامه جلو رویم. با اتکا به این موفقیت و ضعف مشهود و عیان حکومت در برابر صف متحد ما کارگران، میتوانیم با قدرت و همبستگی بیشتر پیگیر خواستهها و مطالبات پاسخ نگرفته خود باشیم.”.
قبل از آن نیز شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت از وضعیت اعتصاب سخن گفته و نوشت: ” فضای اعتراض در مراکز مختلف نفتی همچنان انفجاری است. ما کارگران همچنان به وضعیت معیشتی و کاری خود اعتراض داریم، این را هم پیمانکاران و هم مقامات مسئول خوب میدانند؛ بنابراین باید خود را برای دور بعدی اعتراضاتمان متحدتر و قدرتمندتر آماده کنیم البته این را هم بدانیم هر قدم کوچکی از عقبنشینی پیمانکاران نتیجه فشار اعتصاب ما کارگران است.”.
این جمعبندی تأکیدی بر تداوم اعتراض در نفت در دل جامعهای متلاطم است که هر روزه دارد تداوم انقلاب را فریاد میزند.
در ادامه بیانیه شورای سازمانده چنین آمده است: ” اکنون بخشهایی از همکاران ما سر کار برگشتهاند و بخشهای معینی نیز همچنان در اعتصاباند. ما شک نداریم همکارانی که به کار بازگشتهاند بهزودی صدای اعتراضشان بلند خواهد شد و باید آماده دور بعدی اعتصابمان باشیم با این تأکید که از تجربه اعتصابات دوساله اخیر خود درس بگیریم… .
و بالاخره شورای سازماندهی مثل همیشه با تأکید بر اینکه اعتصاب سراسری است و توافقات هم باید سراسری باشد. بر مجمععمومی و تصمیمگیری جمعی در هر بخش و تحمیل قراردادهای جمعی به پیمانکاران تأکید نموده و مینویسد: “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت یکی از دستاوردهای بزرگ ماست، در آن متشکل شویم و قرار اعتصاب بعدی را از این مجرا و با تصمیمگیری جمعی بگذاریم. باید دستمزدهای ما بهعنوان یک خواست فوری ۷۹ درصد افزایش یابد. باید بیست روز کار و ده روز استراحت فوری جاری شود. باید محیطهای کار امن باشد و استانداردهای قابلقبولی بر خوابگاهها و محیطهای اسکان برقرار شود. باید بیمه درمانی رایگان با استاندارد بالایی شامل حال همه ما بشود. باید به امنیتیکردن محیط کارمان پایان داده شود و باید بکوشیم با اتحاد خود به بساط بردگی کار پیمانی پایان دهیم”. بدین ترتیب ادامه اعتصاب و همبستگی و اتحاد و اتکا به قدرت اعتصاب تأکیدات کارگران نفت و شورای سازماندهی کارگران پروژهای پیمانی نفت است.
چشمانداز اعتراضات در نفت
فضای نفت در اعتراض و التهاب است. این فقط کارگران پروژهای نیستند که خواستهایی دارند و در تدارک اعتصابات سراسریتر خود هستند. بلکه کارگران ارکان ثالث و یا کارگران رسمی در نفت نیز خواستها و مطالباتی دارند و در اعتراضاتشان اولتیماتوم به تداوم مبارزاتشان را دادهاند. از جمله یک موضوع مهم کشاکش در نفت این است که کارگران تلاش میکنند نهادها و جریاناتی را که به اسم کارگر و یا انجمنهای صنفی که یکسرشان به جناحهای حکومتی و حراست و شورای اسلامی و غیره وصل است و به شکلی نقش ترمز را در برابر اعتراضات کارگری بازی میکنند، را از سر مبارزه خود کنار بزنند. از جمله در یکی از بیانیههای شورای سازماندهی کارگران ارکان ثالث بر این تأکید شده بود که انجمنهای صنفی و دار و دستههای معلومالحال آنها نمایندگان کارگران نیستند. آنها با تصمیمگیری از بالای سر کارگران در پشت درهای بسته با مجلس و مقامات حکومتی سعی دارند مبارزات کارگران را به انحراف بکشانند و بر اعتراض مستقل خود کارگران با اتکا به تصمیمگیری جمعی و مجمععمومیشان تأکید کرده بودند و یا در جریان مبارزات کارگران پیمانی پروژهای ما شاهد سر بلندکردن جریاناتی بودیم که به اسم کمپین نماینده تراشی میکردند. سعی میکردند اعتراضات کارگران را با نامهنگاری به خامنهای و مجلس و غیره به انحراف بکشانند و وقتی دیدند کنترل اعتراضات از دستشان خارج شده است، فوراً ختم اعتصاب را اعلام داشتند. در مقابل این تشبثات کارگران پروژهای نفت با ادامه اعتصاباتشان پاسخ محکمی دادند. بخصوص شورای سازماندهی بهعنوان صدای متحدکننده کارگران روشنگری کرد و با تأکید بر تصمیمگیری جمعی در مجمععمومی کارگری سعی کرد جهت روشنی به مبارزات این کارگران بدهد.
در ادامه چنین کشاکش سختی است که امروز ما شاهد سربلند کردن جنبش شورایی در نفت هستیم. شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت و به دنبال آن شورای سازماندهی کارگران غیررسمی (ارکان ثالث) بر آمدی از این حرکت است. این تلاشها به طور واقعی در جهت ایجاد ابزار سازماندهی اعتراضات سراسری و سازمانیافته و متحد با اتکا به اعمال اراده مستقیم خود کارگران از طریق مجامع عمومی کارگری و رفتن بهسوی ایجاد شورای سراسری نفت است. به عبارتی روشنتر امروز کارگران نفت با صفی متحدتر، سازمانیافته در تدارک تداوم اعتراضاتشان برای پیگیری خواستها و مطالباتشان هستند و برچیدهشدن بساط پیمانکاران در رأس مطالباتشان قرار دارد و خوب است همینجا اشاره کنم که هنوز بخشی از کارگران اعتصابی پروژهای نفت سر کار بازنگشتهاند و در بستر این اعتراضات اعتصابات سراسری هزاران کارگر پروژهای پیمانی در نفت در چشمانداز است. بعلاوه اینکه کارگران رسمی نفت همچنان پیگیر اجرای ماده ده که بهبودی در سطح حقوقیهایشان میدهد و دیگر خواستهایشان هستند. این کارگران قبلاً هم به ادامه اعتراضاتشان اولتیماتوم دادهاند. همچنین کارگران ارکان ثالث پیگیر دائمی شدن قراردادهایشان هستند. بعلاوه اینکه گرانیها و افزایش نجومی نرخ تورم و پاسخ نگرفتن خواستها و سرکوبگریهای حکومت موضوعات اعتراض همه کارگران نفت و کارگران در سطح جامعه است. بدین ترتیب نفت آرام و قرار ندارد و همه شواهد بر چشمانداز اعتصابات سراسری در این مرکز کلیدی کارگری تأکید دارد. ضمن اینکه فقر و گرانی، تبعیض و نابرابری و اختلاسها و دزدیها و مصوبات تعرضی حکومت به زندگی و معیشت کارگران و کل جامعه از جمله بهاصطلاح «برنامه توسعه هفتم» و مصوبه مزدی حکومت موضوعات اعتراضات سراسری کارگران و کل جامعه است و ما شاهد تدارکات سازمانیافتهتری برای اعتراضات سراسری در میان بخشهای مختلف کارگری هستیم. یک نمونه بارز آن تجمعات اعتراضی متوالی بازنشستگان است که خیابانها را به صحنه اعتراضات خود تبدیل کردهاند و این تصویر جامعهای است که در تداوم انقلاب زن زندگی آزادی برآمد دیگری را با قدرتی بنیانکن در چشمانداز قرار میدهد.*