مصاحبه تلویزیون کانال جدید با حمید تقوائی: سوریه به کدام سو میرود؟

Hamid_Taqvaee-141115

 

 امیر رضا مشعلیان: سوریه از انقلاب شروع کرد و اکنون به  یک فاجعه خونبار تبدیل شده است. مسببین این وضعیت چه کسانی هستند؟

حمید تقوائی: روشن است که مسببین اصلی این وضعیت همان نیروهائی هستند که انقلاب سوریه را به شکست کشاندند. یعنی رژیم اسد و متحدینش جمهوری اسلامی و روسیه. همانطور که اشاره کردید تحولات سوریه با انقلاب شروع شد. انقلابی در ادامه و ملهم از انقلابات موسوم به بهار عربی. مردم سوریه با خواستهائی انسانی و بر حق و به شکل مدرن ومسالمت آمیزی دست به اعتراض و تظاهرات خیابانی زدند و رژیم اسد از زمین و هوا آنها را به گلوله بست. با هلیکوپترهای مسلسل دار روسی و کمکهای بیدریغ مالی و سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی. بر متن این بخون کشیده شدن انقلاب انواع نیروهای تروریستی اسلامی و دولتهای ارتجاعی منطقه، عربستان و ترکیه و جبهه النصره و بالاخره داعش و غیره در سوریه فعال و یکه تاز میدان شدند و فاجعه انسانی ای آفریدند که امروز شاهدش هستیم.

اجازه بدهید این را هم اضافه کنم که مساله صرفا بر سر عوامل و نیروهای  ارتجاعی مسبب این وضعیت نیست. موضوع مهمتر آن شرایط سیاسی منطقه ای و جهانی ای است که باعث این وضعیت شده است. به نظر من اساس مساله بر میگردد به سیاستهای هژمونی طلبانه میلیتاریستی دولت آمریکا که با حمله به عراق آغاز شد. شرایط فاجعه بار امروز خاورمیانه حاصل هجوم نظامی دولت آمریکا و متحدینش و ناکامی و شکست این استراتژی هژمونی طلبانه است. از سوی دیگر روسیه نیز در شرایط بهم ریخته خاورمیانه فرصت مناسبی برای اعلام حضور مجدد خود در منطقه پیدا کرده است. دولت روسیه که بعد از فروپاشی شوروی مشغول امور داخلی خودش بود و به یک نیروی حاشیه ای در معادلات سیاسی جهانی و منطقه ای تبدیل شده بود ، برمتن  تضعیف موقعیت آمریکا تصمیم گرفت  که در سوریه در برابر دولت آمریکا و متحدینش بایستد و اجازه ندهد که آمریکا در سیر تحولات سوریه نقش تعیین کننده ای داشته باشد. بر زمینه  و در نتیجه  چنین وضعیتی است که  سوریه امروز از یکسو به میدان رقابت میان دولتهای روسیه و آمریکا و از سوی دیگر به عرصه تقابل میان نیروها و دولتهای اسلامی در منطقه از جمهوری اسلامی تا ترکیه و عربستان و داعش و غیره تبدیل شده است.

امیر رضا مشعلیان: دولت های اروپایی و خصوصا آمریکا و روسیه در تلاش برای برقراری آتش بس و رسیدن به یک راه حل سیاسی برای پایان دادن به اوضاع هستند. آیا موفق می شوند؟

 حمید تقوائی: در شرایطی آتش بس مطرح میشود که روسیه دست بالا را در سوریه پیدا کرده است. در شرایط حاضر نیروی فعال نظامی روسیه است و منظور از آتش بس اینست که روسیه عملیات نظامی خود را متوقف کند تا کمپ غرب و روسیه بتوانند به توافقی برسند. اینکه در نهایت به چه توافقی خواهند رسید تماما بستگی به این دارد که اهداف سیاسی طرفین تا چه حد برآورده شود. همانطور که گفتم روسیه نمیخواهد اجازه بدهد آمریکا و متحدینش تعیین کننده باشند. بخصوص روسیه بدنبال آنست  که در خاورمیانه و در کشورهای همجوارش دست بالا را داشته باشد  و غرب این امر را بپذیرد. این هدفی است که روسیه دنبال میکند. دفاع از اسد و رژیم اسد به این هدف روسیه کمک میکند. میدانید که از همان آغاز انقلاب سوریه تا امروز موضع آمریکا و غرب برکناری اسد بوده است و روسیه با حمایت از اسد و امروز با دخالت فعال نظامی اش اعلام میکند که او، و نه آمریکا و متحدینش، تعیین کننده شرایط سوریه است. اینکه این آتش بس تا چه حد عملی بشود و چقدر دوام پیدا کند کاملا به این بستگی دارد که  تا چه حد روسیه امتیازات لازم را گرفته باشد و به هدف سیاسی اش رسیده باشد. جلب رضایت روسیه نقش کلیدی ای در عملی شدن آتش بس و تداوم آن بازی میکند.

امیر رضا مشعلیان: نقش عربستان و ترکیه از یک سو و جمهوری اسلامی از سوی دیگر چه اندازه باعث تداوم این وضعیت می شود؟

 حمید تقوائی: به نظر من این دولتها نقش مهمی در تداوم فاجعه در سوریه ایفا میکنند اما ایفای این نقش در چارچوب سیاستها و تقابل میان کمپ آمریکا و روسیه امکان پذیر شده است.

نیروها و دولتهای اسلامی در منطقه در خلاء قدرتی که با به بن بست رسیدن سیاستهای هژمونی طلبانه آمریکا در خاورمیانه ایجاد شده بمیدان آمده اند برای اینکه به قدرت فائقه و قدرت منطقه تبدیل بشوند. هم ترکیه این هدف را دنبال میکند و هم عربستان سعودی و هم جمهوری اسلامی که از ابتدا در گیر سوریه بود و همانطور که گفتم یک نیروی اصلی ایجاد شرایط فاجعه بار در آن کشور است.

در یک سطح پایه ای تر باید گفت این شرایط زائیده بحران حکومتی ای هست که بورژوازی منطقه و بورژوازی جهانی در خاورمیانه با آن روبروست. هم به صحنه آمدن و قدرت گرفتن داعش با پرچم دولت و خلافت اسلامی  و هم جایگاه داعش در رقابتهای منطقه ای و جهانی میان دولتهای درگیر در بحران سوریه ، بیانگر مولفه های مختلفی از این بحران حکومتی است. همه دولتها ظاهرا مخالف داعش هستند اما عملا از وجود داعش در  جنگ قدرت و پیشبرد سیاستهایشان بهره میبرند. ترکیه و عربستان سعودی هر دو رسما جزو بلوک ائتلافی ای هستند که آمریکا علیه داعش سر هم کرده است ، اما عملا از داعش مستقیم و یا غیر مستقیم حمایت میکنند برای آنکه به اهداف خودشان برسند. عربستان بدنبال آنست که با اتکا به داعش جمهوری اسلامی را عقب براند و نیروهای سنی را در سوریه و در عراق تقویت کند، ترکیه به بهانه مبارزه علیه تروریسم داعش به نیروهای اپوزیسیون کرد در سوریه و در ترکیه حمله میکند، بلوک روسیه- جمهوری اسلامی  و خود رژیم اسد از وجود داعش برای توجیه سیاستهای جنایتکارانه شان در دفاع از رژیم موجود سوریه سود می جویند و حتی آمریکا هم که امروز معمار ائتلاف علیه داعش هست در ابتدا که داعش علیه دولت عراق سر بلند کرد، نظاره گر اوضاع بود و حتی عکسهائی از اسکورت نیروهای داعش بوسیله هواپیماهای آمریکائی منتشر شد. علت این راه باز کردن برای داعش این بود که  در آن مقطع دولت  آمریکا کنار رفتن دولت مالکی و تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی در عراق را به نفع خودش میدانست. به این معنی هم خود حضور داعش و سربلند کردن چنین نیروئی با ادعای دولت و خلافت اسلامی و هم این واقعیت که بطور لفظی و تبلیغاتی همه علیه داعش هستند ولی عملا هر یک به نحوی داعش را در خدمت سیاستهای خودش بکار میگیرند، نشان میدهد که چطور مساله قدرت منطقه ای و دست بالا پیدا کردن در منطقه یک مساله باز و تعیین تکلیف نشده ای هست. بازیگران اصلی محلی این وضعیت ترکیه و عربستان و جمهوری اسلامی و داعش هستند. اما آنچه به این رقابتهای محلی امکان بروز داده عبارتست از رودرروئی آمریکا و روسیه که برای پیشبرد سیاستهایشان به این دولتها و نیروهای محلی متکی میشوند و آنها را به بازی میگیرند.

امیر رضا مشعلیان: آیا مردم سوریه ممکن است از این کابوس و این تراژدی عظیم کمر راست کنند؟ چگونه؟

حمید تقوائی: تا آنجا که به موقعیت مردم در سوریه و کلا در خاورمیانه مربوط میشود دو مساله را باید مورد توجه قرار داد. اول جنبشهائی که در چند سال اخیر در منطقه علیه نیروهای اسلامی شکل گرفته است. مقاومت مردم کوبانی که تنها مورد مقاومت پیروزمند مردم در برابر داعش بود، یک نمونه برجسته این حرکت ضد نیروهای اسلامی است. نمونه دیگر تظاهرات و اعتراضات خیابانی مردم در شهرهای مختلف عراق است با شعار نه سنی و نه شیعه و با خواست یک جامعه سکولار و مدنی که اکنون مدت شش ماه است ادامه دارد. همچنین اوجگیری مبارزات مردم در کردستان عراق علیه دولت اقلیمی، اعتراضات متعددی که در ترکیه علیه دولت اردوغان شاهد هستیم و غیره همه نشانه ها و نمونه هائیست که راه مقابله با وضعیت حاضر را بما نشان میدهد.

فاکتور دیگر اهمیت حمایت جهانی از این مبارزات است. باید توجه داشت که در شرایط حاضر توده های مردم در سوریه قربانی افسارگسیختگی نیروها و دولتهای اسلامی و جنگ قدرت میان این نیروها و حامیان جهانیشان هستند. مردم به حاشیه رانده شده اند، زندگیشان و جان و هستی شان به آتش کشیده شده است، صدها هزار نفر جان باخته اند و میلیونها نفر آواره و به کشورهای دیگر پناهنده شده اند. نیروهای آزادیخواه و چپ و مترقی در سطح جهان باید به حمایت از این مردم برخیزند. باید علیه نیروها و دولتهای اسلامی و علیه سیاستهای کشورهای غربی و روسیه در منطقه بمیدان آمد، آنان را محکوم کرد و نیروی مردم جهان را به حمایت از مردم سوریه و منطقه برانگیخت. به نظر من  یک جنبش و نیروی فشار بین المللی میتواند و باید علیه سیاستها و نیروهای مسبب فاجعه سوریه و کلا وضعیت امروز خاورمیانه شکل بگیرد و فعال بشود. چنین جنبشی در کنار و در حمایت از حرکتهای اعتراضی که در منطقه شاهد هستیم و به نمونه هایش اشاره کردم نیروئی است که میتواند شرایط را در سوریه و در منطقه به ضرر نیروهای ارتجاعی و به نفع مردم تغییر بدهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *