حسن صالی: یک بند برنامه حزب کمونیست کارگری انحلال ارتش است. اگر ارتش نباشد امنیت جامعه، از جمله در مقابل حمله نظامی دول دیگر، چگونه تامین میشود؟
حمید تقوایی: ارتش در همه کشورها در خدمت طبقه حاکم قرار دارد و کاربرد و ارزش استفاده آن هم عبارتست از حفظ سلطه طبقه حاکمه بر جامعه و دفاع از بازار داخلی و منافع اقتصادی طبقه سرمایه دار هر کشور در برابر دولتهای دیگر. علت و انگیزه جنگها از دو جنگ جهانی اول و دوم تا هجومهای نظامی منطقه ای نظیر حمله به عراق و افغانستان، و همچنین تاریخچه کودتاها و حکومتهای نظامی در کشورهای مختلف جهان نشان میدهد که “حفظ امنیت جامعه” تنها پوشش و بهانه ای برای بکار گرفتن ارتش در دفاع از منافع طبقه حاکمه است. ارتش و کل نیروهای مسلح حرفه ای نظیر سپاه و بسیج در جمهوری اسلامی نه تنها عامل تامین امنیت مردم نیستند بلکه بر عکس مهمترین عامل به خطر افتادن نه تنها امنیت بلکه جان و هستی توده مردم بشمار میروند.
به این دلایل است که حزب کمونیست کارگری خواهان انحلال ارتش و سایر نیروهای مسلح حرفه ای است. ما خواهان دنیائی بری از جنگ و کشتار و لذا نیاز به ارتش و نیروهای مسلح هستیم اما تا زمانیکه دولتهای بورژوائی در جهان وجود دارند امکان تعرض و حمله آنها به نظامی که حزب ما خواهان آنست یعنی جمهوری سوسیالیستی نیز وجود دارد. تنها راه مقابله با این خطر نه ارتش و یا هر نیروی نظامی حرفه ای و مافوق مردم دیگری، بلکه تسلیح توده مردم است.
در جمهوری سوسیالیستی میلیس توده ای یعنی شوراهای مسلح مردم جانشین نیروهای مسلح حرفه ای و مافوق مردم خواهد شد. تنها چنین نیروئی، یعنی توده های میلیونی مسلح در شوراها، میتواند مانع هجوم و تعرض نظامی دولتهای بورژوائی به جمهوری سوسیالیستی باشد و در صورت چنین هجومی از امنیت جامعه و نظام شورائی مردم دفاع کند. همه تجربه تاریخ معاصر جهان نشان میدهد که آنچه میتواند ماشین نظامی قدرتمندی نظیر ارتش آمریکا را زمینگیر کند قدرت توده مردم مسلح است و نه ارتشهای حرفه ای مافوق مردم.
میلیس توده ای بر آموزش نظامی عمومی و شرکت همه مردم – با هر شغل و حرفه و موقعیت اجتماعی- در انجام وظایف نظامی و انتظامی مبتنی است. بعبارت دیگر نظامیگیری در جمهوری سوسیالیستی شغل و حرفه کسی نیست و میلیس توده ای از مردم عادی که کار و شغل دیگری دارند تشکیل میشود. ممکن است گفته شود که پیشرفت تکنولوژی نظامی و تسلیحاتی درجه ای از تمام وقت و حرفه ای بودن نیروهای نظامی را الزامی میکند. به نظر من عکس قضیه صادق است. آموزش فنون نظامی قدیمی، اسب سواری و شمشیر زنی و تیر و کمان نظایر آن وقت و انرژی بسیار بیشتری از آموزش کار با تفنگ و تانک و مسلسل و جتهای جنگی و غیره می طلبد. پیچیده ترین فنون نظامی امروز را میتوان در دوره های چند ماهه یا حداکثر یکی دو ساله و به شکل نیمه وقت و چند ساعت در روز آموزش داد. پیشرفت تکنولوژی آموزش نظامی را تسهیل و در نتیجه به امری غیر حرفه ای و همگانی تبدیل کرده است. نیروی دفاعی متشکل از مردم عادی مسلح و متشکل در شوراهای نه فقط تنها شکل مطلوب دفاع از امنیت و منافع توده مردم است بلکه به یمن تکنولوژی امروز کاملا عملی و امکان پذیر نیز هست.