هر سال شروع سال تحصیلی که میتواند روزهای تازه و پر از هیجانی برای میلیون ها دانش آموز و خانواده هایشان باشد، در ایران جمهوری اسلامی به یک کابوس تبدیل میشود و امسال اوضاع از همیشه فاجعه بارتر است. میلیون ها دانش آموز بویژه دختران در حسرت رفتن به مدرسه مجبورند بدلیل فقر و ناتوانی در تامین شهریه و کیف و کتاب و لباس در خانه بمانند و یا وارد بازار بیرحم کار شوند، و آنها که به مدرسه میروند از همان ابتدا با آخوند و انواع تحمیلات عقب مانده و ضد کودک اسلامی مواجه میشوند. دختران و پسران که باید با هم شادی کنند، درس بخوانند و با هم بزرگ شوند، از هم جدا میشوند و معلمی که باید با انرژی و فراغت به آموزش کودکان، آنهم آموزش علمی و نه خرافه، بپردازد مجبور است به فکر اجاره خانه و امنیت شغلی و یا پرونده امنیتی اش باشد و یا در غم محرومیت بخشی از شاگردانش که ترک تحصیل کرده اند. این فاجعه ای است که حکومت مرتجع اسلامی، ضد کودک، ضد شادی، ضد زن و ضد انسان به کودکان و معلمان و میلیون ها خانواده تحمیل کرده است.
با آغاز سال تحصیلی جنب وجوش تازه ای علیه همه این مصائب و مشکلات نیز آغاز میشود. همه این فشارها موضوع اعتراض جامعه است، موضوع کارزارها و بیانیه ها و تجمعات اعتراضی است. کشمکش معلمان با وزارت آموزش و پرورش، علیه کتب درسی مذهبی و مقررات انضباطی و امنیتی و حقوق ناچیز و ناامنی شغلی شروع میشود، دانش آموزان به تحمیلات مذهبی تن نمیدهند آخوند را دست می اندازند و ذله میکنند، خانواده ها برای ذره ذره حقوق کودکانشان اعتراض میکنند و دانشجویان دوران پر جنب و جوشی از اعتراض را از سر میگیرند و جنبش مطالباتی بار دیگر اوج میگیرد. آموزش رایگان، آموزش غیر مذهبی و خواست های متعدد معلمان مهمترین محورهای این جنبش است.
آموزش رایگان حق مردم است. شهریه و انواع اخاذی به بهانه های مختلف باید ممنوع شود. کتاب و لوازم التحریر و ایاب و ذهاب دانش آموزان باید کاملا رایگان شود، یک وعده غذای گرم و با کیفیت و رایگان حق همه دانش آموزان است. حکومت موظف است به خانواده هایی که قادر نیستند فرزندانشان را به مدرسه یا دانشگاه بفرستند کمک هزینه بدهد. به یک میلیون کودک افغانستانی باید شناسنامه داده شود و هر مانعی در مقابل تحصیل آنان برطرف شود. مدارس امن، فضای کافی، تجهیزات آموزشی، سفرهای علمی و تفریحی و نه مذهبی و حکومتی، از دیگر خواست های جامعه است. فقط با یک قلم اختلاس ۹۲ هزار میلیاردی یا بخشی از هزینه ای که صرف دم و دستگاه کثیف مذهبی میشود میتوان همه این نیازها را برطرف کرد.
مذهب و آخوند و مراسم مذهبی را باید از مدرسه بیرون انداخت. کتب درسی باید از هرگونه تبلیغ مذهب و خرافه، تبعیض علیه زنان و از هر گونه تبلیغ حکومتی پاک شود. نمایشات و نمایشگاههای مذهبی را باید ممنوع کرد. آموزش باید علمی، شاد و مدرن باشد. آموزش روابط جنسی باید جای مزخرفات مذهبی در مدارس را بگیرد.
معلمان و مربیان آموزشی باید از یک زندگی انسانی، حقوق مکفی و امنیت شغلی برخوردار باشند تا با فکر و اعصاب راحت و تمرکز کافی بتوانند به آموزش دانش آموزان مشغول شوند. آزادی بیان و عقیده و اعتصاب و اعتراض و تشکل حق بی چون و چرای آنها است. معلمان سالها است پرچم این مطالبات را در دست دارند و بسیاری از آنها بدلیل همین فعالیت ها محکوم شده و به زندان افتاده اند و یا علیه شان پرونده امنیتی درست شده است. همه این پرونده ها باید ملغی شوند و کلیه معلمان زندانی آزاد شوند.
اینها خواست های کل جامعه یعنی خواست های توده عظیم مردم است. میلیون ها خانواده، چند میلیون معلم و دانشجو، نهادهای حقوق کودک، تشکل های معلمان و بازنشستگان و کارگران و کلیه تشکل های مردمی، همه اینها میتوانند در ادامه فعالیت هایی که در سالهای گذشته توسط معلمان، خانواده ها، دانش آموزان و دانشجویان و فعالین حقوق کودک شروع شده است، جنبش قدرتمندی را به حرکت درآورند و این خواست های ابتدایی را به کرسی بنشانند.
حزب کمونیست کارگری همه مردم را، معلمان، دانشجویان، دانش آموزان و خانواده های آنها، تشکل ها و نهادهای مردمی، فعالین اجتماعی و چهره های شناخته شده و آزادیخواه از نویسنده و هنرمند و سینماگر و ورزشکار و هر انسانی که برای حرمت و شادی و سرنوشت کودکان ارزش قائل است را فرامیخواند که در این مبارزه مهم و انسانی خود را شریک بدانند و نقش خود را برای تقویت یک جنبش وسیع و اجتماعی و تحمیل این خواست ها به مفتخوران مرتجع و فسیل هایی که یک جامعه هشتاد میلیونی را گروگان گرفته اند، ایفا کنند.
آموزش رایگان، شاد، غیر مذهبی، فارغ از تبعیضات جنسیتی و جداسازی جنسیتی حق همه کودکان ما است. با تمام قوا حول این پرچم و مطالبات بحق مان متشکل شویم.
حزب کمونیست کارگری ایران
۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۲