جنبشهای اجتماعی در عرصه های مختلف مبارزاتی با قدرت گسترش می یابند و جلو میروند. اعتراضات معلمان، بازنشستگان، کارگران، مادران دادخواه، زنان و دختران معترض به قوانین اسلامی، و اعتراضات دیگر بخشهای مختلف مردم جنب و جوش گسترده ای را در جامعه دامن زده و به مشخصه غیرقابل انکار شرایط سیاسی و اجتماعی در ایران تبدیل شده است. این اعتراضات هر روز جریان دارند و علیرغم سرکوبها رو به گسترش می باشند.
در برابر این شرایط یک تلاش حکومت تشدید سرکوبگریها و بویژه بازداشت رهبران و اکتیویست های این جنبش هاست تا جلوی سازماندهی بیشتر آنها را بگیرد و بدرجه ای بتواند آنها را عقب بزند. از جمله ما با تشدید سرکوبگری ها و دستگیری های گسترده در میان معلمان روبرو بوده و هستیم. بازداشت بیش از ۳۰ کارگر معدن سونگون ورزقان، بازداشت شماری از بازنشستگان معترض در روز تجمعات سراسری آنها در ۲۵ تیر در تهران و اهواز، بازداشت یازده نفر از خانواده های دادخواه و ادامه فشار بر روی آنها، بازداشت نویسندگان و سینما گران، بازداشت زنانی که در برابر یورش جدید حکومت تحت عنوان روز و هفته حجاب و عفاف ایستادند و کارزار “حجاب بی حجاب” را به راه انداختند، نمونه های گسترده تری از سرکوبگری های حکومت است. بعلاوه هنوز شماری از بازداشت شدگان اعتراضات مردمی در آبادان بخاطر فاجعه انسانی متروپل و در کنار آن دیگر شهرهایی که از این مردم حمایت و پشتیبانی کردند در زندانند. و نیز در این لیست وکلایی را می بنیم که بخاطر دفاع از آزادیخواهان و اعتراض علیه سرکوبگری ها نیز بازداشت و زندانی میشوند.
جمهوری اسلامی با این دستگیریها و سرکوبگریها بطور واقعی جنبش های معینی را نشان کرده است. جنبش هایی که ستون های محکمی در فضای سیاسی جامعه و بطور واقعی یک رکن مهم جنش سرنگونی هستند. جنبشهایی که در عرصه های مختلف مبارزه صدای اعتراض کل جامعه علیه حکومت سرمایه داری وحشی حاکم هستند و در حرکت رو به جلوی آنها این جنبش سرنگونی است که تعمیق بیشتری یافته و مضمون متعین تری پیدا میکنند. اعتراض به تبعیض و نابرابری، به اختلاسها و دزدی ها، به سرکوبگری های حکومت و جنایاتش و به حاکمیت بساط آپارتاید جنسی از جمله فصل مشترکهای این جنبش هاست. و ما این را در شعارها و گفتمان های مشترک در این جنبش ها، در بیانیه های مشترک آنها در مناسبت های مختلف، در اعلام حمایت کردن ها و پشتیبانی هایشان از خواستها و اعتراض یکدیگر و در مناسبت های مختلفی چون اول ماه مه ها، روز جهانی زن و در جریان اعتراضات مردمی در سطح جامعه به روشنی شاهد بوده ایم.
یک تاکید ما در این دوره بر اتحاد جنبش های اجتماعی بر سر خواستهای مشترک به عنوان یک حلقه مهم در حرکت جامعه بسوی اعتصابات سراسری و عمومی و پیشروی جنبش سرنگونی بوده است. یک گام مهم برای شکل دادن به این اتحاد، متحد شدن همه این جنبش ها علیه سرکوبگری های حکومت است . بطور واقعی نیز این اتحاد بدرجه زیادی شکل گرفته است و امروز طلایه های آن را در اعتراض به دستگیریها ی حکومت شاهدیم.
برای مثال جمهوری اسلامی طی یک پرونده سازی رسوا و نخ نما بدنبال دستگیری دو فعال کارگری فرانسوی ژاک پاری و سیسل کولر شماری از معلمان و فعالین کارگری و اجتماعی را تحت عنوان همکاری با دسیسه جاسوسی دستگیر کرد. این اقدام جمهوری اسلامی خانواده های معلمان بازداشتی، کارگران زندانی و دیگر افراد بازداشتی را عملا به هم نزدیکتر کرد و بیش از پیش جنبش معلمان و جنبش کارگری را علیه زندان وشکنجه و پرونده سازی های کذایی امنیتی کنار هم قرار داد. نتیجه این به هم نزدیک شدن نامه مشترک خانواده های جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی، محمد حبیبی، حسن سعیدی، رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، و مسعود نیکخواه علیه پرونده سازی های امنیتی و ادامه بازداشت ها بود. و در پوسترهایشان عکس همه این بازداشتی ها کنار هم آمده است. حمایت های بین المللی هم همه اینها را در بر میگیرد. این خود یک الگوی برای اتحاد جنبش های مختلف اجتماعی در اتحاد برای آزادی کسانی که بازداشت میشود و کنار هم قرار گرفتن خانواده هایشان است.
بویژه معلمان خود پیشتاز به راه انداختن کارزاری اجتماعی علیه امنیتی کردن مبارزات و علیه دستگیریها و تبدیل محل دادگاه به صحنه اعتراضاتشان هستند. و اکنون کارگران و معلمان و بازنشستگان و بخش های مختلف جامعه را در این کارزارها کنار هم می بینیم. باید وسیع به صف این اعتراضات پیوست و اتحادی سراسری علیه سرکوبگری های حکومت اسلامی شکل داد.
بعلاوه در فضای پر اعتراض جامعه این سرکوب گری ها بخش های بیشتری از جامعه را به جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی وصل میکند. از جمله دستگیری خانواده های دادخواه زندانیان سیاسی را هم به تحرک در آورد. بازداشت زنانی که در کارزار حجاب بی حجاب حجاب از سر برگرفتند با موجی از اعتراض رو برو شد و وقتی نیروی انتظامی حکومت به کارگران معدن سونگون یورش برده و دهها نفر ا بازداشت کرد بخش های مختلف کارگری با بیانیه هایشان این سرکوبگری های را محکوم کردند. بازداشت سینماگران و اعضایی از کانون نویسندگان نیز به همین شکل. این ها همه زمینه ها و بستر یک اتحاد سراسری علیه سرکوبگری های حکومت را فراهم میکند و نکته مهم تبدیل این امر مهم به گفتمانی فعال در سطح جامعه و برداشتن قدمهای عملی در این جهت است.
علیه سرکوبگریها باید متحد شد
وقتی به این جنبش ها و به این دستگیری نگاه میکنیم. اتحاد آنها علیه سرکوبگریها به روشنی مشهود است. تاکید من در این نوشته ساختار دادن به این اتحاد و تبدیل آن به یک گفتمان سراسری است. گام های اولیه برای ایجاد و ساختار دادن به چنین اتحادی از جمله عبارت است از: محکوم کردن دستگیری ها در هر گوشه ای از جامعه که صورت میگیرد، اعلام حمایت و پشتیبانی از خانواده هایی که عزیزانشان دستگیر و زندانی میشوند و کمک رسانی به آنها در هر کجا که ضرورت می یابد، اعلام حمایت و پشتیبانی از خواستها و اعتراضاتی که این افراد بخاطرش دستگیر و زندانی میشوند، مطلع کردن جامعه از بازداشت ها و وضع دستگیرشدگان، جهانی کردن صدای بازداشتی ها و تمامی زندانیان سیاسی و پیوستن فعال به کارزارهای مبارزاتی ای که برای آزادی دستگیر شدگان و زندانیان سیاسی برپا میشود. از جمله به کارزار قدرتمند معلمان برای آزادی همکارانشان که در این عرصه نیز آنها پیشتاز بوده و جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی را گام مهمی به جلو برده اند.
همه این کارها را میتوان بصورت بیانیه دادن های مستقل و جمعی، سر زدن به خانواده های زندانیان سیاسی و حمایت و پشتیبانی از آنها، به شکل گذاشتن قرارهای مشترک و جمع شدن در مقابل زندانها برای کسب خبر از وضع بازداشت شدگان و فشار آوردن برای آزادی آنها، و بالاخره فراهم کردن شرایط برای رفتن بسوی فراخوانهای سراسری برای آزادی همه زندانیان سیاسی به پیش برد. یک گفتمان مهم این اتحاد باید ممنوع شدن گرفتن وثیقه از زندانی برای آزادی آنها باشد. وثیقه ادامه سرکوب و راهی برای بازنگاهداشتن پرونده امنیتی زندان و گرفتن چماق زندان بر سر اوست و باید با آن جمعی مقابله کرد و باید این گفتمان را در مدیای اجتماعی و در همه جا وسعت داد. اما حلقه کلیدی برای جلو بردن همه اینها بها دادن به امر اتحاد جنبش های اجتماعی علیه سرکوبگریها و تبدیل آن به ذهنیت همه جامعه است. و این دست فعالین رادیکال و پر نفوذ این جنبش های را می بوسد که در این راستا تلاش کند.