خامنه ای در نامه اخیرش خطاب به دولت روحانی یکبار دیگر به آمریکا تاخت و برای اجرای برجام شرایط تازه ای را عنوان کرد. این نوع اظهارنظرها از جانب بسیاری از ناظرین سیاسی به حساب بندبازیهای معمول ولی فقیه بین جناحهای حکومتی و “بازی دوگانه” خامنه ای در رابطه با غرب گذاشته میشود. اما مساله صرفا بر سر تعادل بین جناحها و برخورد کجدار و مریز با آمریکا نیست. هدف خامنه ای، برخلاف جهت گیری اعلام شده از جانب روحانی و رفسنجانی، محدود نگهداشتن توافق و رابطه با غرب به رفع تحریمها و در سطح اقتصادی است. او میداند که هر گونه تعامل و نزدیکی سیاسی با دولت آمریکا و کلا غرب بقول خودش “سیرت جمهوری اسلامی” را بر باد خواهد داد و به همین دلیل تلاش میکند خصلت ضدآمریکائی حکومتش را، علیرغم توافق هسته ای، حفظ کند.
خامنه ای در نامه اش خاطر نشان میکند که “خصومت آمریکا به دلیل ماهیت و هویت حکومت ایران است”. اما اساس مساله همین هویت و ماهیت جمهوری اسلامی است. غربستیزی و ضد آمریکائی گری جزئی از این هویت و ماهیت است و همه نگرانی خامنه ای و اصولگرایان حکومتی اینست که اجرای برجام این هویت و ماهیت ضد آمریکائی را تضعیف و نهایتا نفی کند. خامنه ای و همه جناحهای حکومتی با تعامل اقتصادی با غرب مشکلی ندارند- فروپاشی و فلج اقتصادی و رکود مزمنی که گریبانشان را گرفته راه چاره دیگری برایشان باقی نگذاشته است – اما مشکل اینجاست که هر درجه نزدیکی با غرب – حتی در سطح اقتصادی- به همان درجه هویت ضد غربی جمهوری اسلامی و جایگاه اش در جنبش اسلام سیاسی را تضعیف میکند و بزیر سئوال میبرد. شان نزول موضع گیریها و اظهارنظرهای ضد آمریکائی خامنه ای پس از توافق هسته ای همین مساله هویتی است اما منشاء و عامل این “خطر” بر خلاف ادعاهای خامنه ای و جناح اصولگرایان، نه آمریکا و غرب بلکه مردم ایران هستند. هیچ نظام دیکتاتوری ای نمیتواند هویت استراتژیک و توجیه ایدئولوژیک خود را نفی کند و حتی یک قدم عقب بنشیند و همچنان بر سر کار بماند. مردم این اجازه را به او نخواهند داد. اساس نگرانی ها و کشمکشهای جناحهای حکومتی نه اقتصادیات و یا چگونگی رابطه با آمریکا بلکه تضعیف موقعیت نظامشان در رابطه با مردمی است که برای بزیر کشیدن این حکومت روزشماری میکنند.
۲١ اکتبر ١٥