هر صلح‌ طلب واقعی باید سرنگونی طلب باشد – حمید تقوایی

مندرج در ژورنال شماره ۸۵۲ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

سیاست و جهتگیری حزب ما در شرایط بالا گرفتن تنشهای جنگی و وقوع جنگ تقویت و گسترش مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. نه تنها خاتمه بخشیدن به مصائب مردم ایران، امری که زمینه ساز و هدف انقلاب زن زندگی آزدی است، بلکه ختم تنشها و فضای جنگی و خطر جنگ نیز تماماً در گرو سرنگونی جمهوری اسلامی است. اما در شرایط امروز و در آستانه حمله نظامی اسرائیل مواضع و گرایشها و گفتمانهای دیگری نیز در جامعه اشاعه یافته است. مهمترین این مواضع و گرایشها و پاسخ ما به آن چنین است:

• “جنگ ترسناک است”. حکومت جنگ افروز هم به همان اندازه جنگ ترسناک است. تا این حکومت هست سایه سیاه جنگ و ترس از جنگ بر فراز سر مردم ایران و منطقه قرار دارد.

• “باید علیه هر دو بود”. بله هر دو طرف این کشمکش جنگی نیروهایی بغایت ارتجاعی و ضد انسانی هستند. و همین واقعیت را باید در سطح تحلیلی و ترویجی به مردم توضیح داد. ولی در سطح اعتراضات میدانی و خیابانی باید با تمام قوا علیه جمهوری اسلامی بود. همانطور که در اسرائیل هم اعتراضات خیابانی مردم باید علیه دولت خودشان باشد. حتی در سطح تحلیلی و آگاهگری هم باید به مردم گفت جمهوری اسلامی و نیروهای تروریست وابسته اش منشاء شرایط جنگی فعلی در خاورمیانه و حتی زمینه ساز قدرتگیری راست افراطی اسرائیل و دولت نتانیاهو هستند. در این سطح هم مساله پنجاه پنجاه نیست.

• “نه به جنگ و صلح طلبی از سر مخالفت با کشتار و خشونت”. جامعه ایران در یک شرایط آرام و صلح آمیز نیست که تنها جنگ و خشونت جنگی آرامش اش را به هم بزند. مردم دست اندر کار یک جنگ بی امان با حکومت هستند و در این جنگ حکومت از هیچ توحش و خشونتی فروگذار نکرده است. قبل از هر چیز نه جنگ بلکه این خود رژیم اسلامی است که خشونت و کشتار و جنایت را به امری هر روزه در جامعه تبدیل کرده است. نه تنها عامل سرکوب و کشتار و جنایت علیه مردم ایران، در چهار دهه و از جمله در دو سال اخیر، حکومت اسلامی است بلکه عامل اصلی جنگ افروزی و تنش و فضای جنگی و خشونت و کشتار جنگی در منطقه نیز این رژیم است. تا زمانی این حکومت سر کار است سایه سیاه جنگ و تنش جنگی نیز همواره بر سر جامعه خواهد بود. جواب این وضعیت، در شرایط جنگی یا غیر جنگی، در مقابله با خطر جنگ و یا وقوع جنگ، سرنگونی جمهوری اسلامی است. هر صلح طلب واقعی باید سرنگونی طلب باشد.

• “بگذارید بزند. حمله اسرائیل جمهوری اسلامی را سرنگون میکند”. این نوعی بازگشت به تز رژیم چنج است – تزی که فی الحال انقلاب زن زندگی ازادی از آن عبور کرده است. سرنگونی جمهوری اسلامی کار مردم و انقلاب مردم است. نه اسرائیل و نه آمریکا و نه دول اروپا خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی نیستند بلکه حداکثر میخواهند پروژه هسته ای رژیم را متوقف کنند و تروریسم منطقه ای اش را مهار کنند. این قدرتگیری و پیشروی انقلاب است که میتواند دولتها را نیز مجبور کند در مقابل کل حکومت، اساساً بخاطر تروریسمش در خود ایران و علیه مردم ایران و نه صرفا بخاطر آمریکا و اسرائیل ستیزی‌اش، بایستند. کمااینکه نمودهایی از این امر را در جریان انقلاب زن زندگی آزادی شاهد بودیم. رابطه بین دولتها با جمهوری اسلامی خود تابعی از رابطه مردم با رژیم است و نه بر عکس.

در شرایط حاضر تداوم و تقویت انقلاب زن زندگی آزادی و جنبشهای اعتراضی جاری بخشهای مختلف جامعه در گرو مقابله فعال با گرایشات فوق است. حزب کمونیست کارگری با تمام توان خود این سیاست را دنبال میکند.