با شروع فعالیتهای انتخاباتی در آمریکا موسسه گالوپ بر اساس یک نظر پرسی اعلام کرده است که ٤۷ در صد مردم آمریکا حاضرند در انتخابات ریاست جمهوری به یک سوسیالیست رای بدهند. این رقم برای جوانان بین ۱۸ تا ٢۹ سال، ۷۰ درصد است! از سوی دیگر برنی ساندرز کاندیدای دموکرات که خود را سوسیالیست میداند بعد از هیلاری کلینتون در مقام دوم کاندیداهای ریاست جمهوری قرار دارد و محبوبیتش روز بروز بیشتر میشود. این واقعیات نشاندهنده به چپ چرخیدن فضای سیاسی آمریکا در یک مقیاس وسیع و بیسابقه است.
در تبلیغات و بستر اصلی سیاست در آمریکا سوسیالیسم یک تابو و جزو محرمات محسوب میشود و تا امروز چنین تصور میشد که کاندیدای ریاست جمهوری که خود را سوسیالیست معرفی کند به نوعی خودکشی سیاسی دست زده است. اما اکنون ورق تماما برگشته است. اوجگیری بحران اقتصادی و ریزش وال استریت در ٢۰۰۸، شکست نئوکنسرواتیسم و بی اعتباری فریدمنیسم و مکتب شیکاگو، و شکاف عظیم بین فقر و ثروت که حتی اتاقهای فکر بوژوازی جهانی را به هشدار دهی و چاره جوئی وادار کرده است، به یک چپ اجتماعی در جامعه آمریکا شکل داده است که با هیچ دوره دیگری قابل مقایسه نیست. در آمریکای معاصر جنبشهای اجتماعی چپ و پیشرو نظیر جنبش حقوق مدنی مارتین لوترکینگ و یا هیپیسم و جنبش ضد جنگ ویتنام در دهه شصت حرکتها و اعتراضات اجتماعی حول مسائل مشخص بودند. نه خود را سوسیالیست مینامیدند و نه سیستم حکومتی را بچالش میکشیدند. فضای سیاسی امروز جامعه آمریکا میراث این حرکتها نیست، بلکه ادامه جنبش اشغال و موج اعتراضی وسیع در آمریکا و در اروپا علیه یک درصدیهای حاکم است. نارضائی ها این بار متوجه کاپیتالیسم است.
بدنبال جنبش اشغال فرانک لانتز مشاور استراتژیک حزب جمهوریخواه آمریکا به مقامات و سیاستمداران این حزب توصیه کرد از کاپیتالیسم دفاع نکنند چون مردم کاپیتالیسم را غیراخلاقی میدانند! اما مساله از قضاوت اخلاقی فراتر میرود. مردم از حکومت یک درصدیها ناراضی اند. در اوایل سال جاری موسسه گالوپ اعلام کرد که بر اساس یک نظر پرسی ۸۰ در صد مردم آمریکا نسبت به سیستم حکومتی در این کشور بی اعتماد هستند. امروز نشانه های این بی اعتمادی را نه تنها در آمریکا بلکه در یونان و انگلیس و اسپانیا و دیگر کشورهای اروپائی نیز مشاهده میکنیم. اگر امثال ساندرز و کوربین و سیپراس محبوبیت پیدا کرده و بجلو رانده شده اند بخاطر شکل گرفتن یک نیروی چپ اجتماعی در غرب است. این نیرو در اولین یورش خود سیاستهای ریاضتکشی را هدف گرفته است اما تنها با در هم کوبیدن کل نظام سرمایه داری میتواند به آرمانهای برابری طلبانه و انسانی خود برسد. ساندرزها و و کوربین ها چهره های گذرائی در این روند هستند. موج ضد کاپیتالیستی که آغاز شده است احزاب کمونیست انقلابی با پرچم سوسیالیسم مارکس را بمیدان فرا میخواند.
٣۰ سپتامبر ١٥