گفتگو با شهلا دانشفر: متشکل شدن در حزب برای آینده بهتر حیاتی است

shahla_daneshfar11

 

 

انترناسیونال: اخیرا جزوه ای به نام “چگونه با حزب کمونیست کارگری ایران فعالیت کنیم” منتشر شده است. ضرورت انتشار این جزوه چه بوده است و بر چه مبانی ای استوار است؟

شهلا دانشفر: بحث این جزوه بر سر سازماندهی تشکیلاتی کمونیستی در شرایط کاملا نوین عصر حاضر است. به این معنا  بحث جدید است و دریچه بزرگی بر روی کار سازماندهی حزب در بعدی گسترده و بر بستر جنش های اجتماعی موجود باز میکند. و این خود ضرورت انتشار چنین جزوه ای را در دستور فوری حزب قرار داد.

این جزوه بر اساس سند “مبانی سازماندهی حزبی” مصوب پلنوم ٤٣ حزب تهیه شده است و قدمی در جهت باز کردن آن مباحث و گامهای عملی در راستای اجرایی کردن آنهاست.

مبانی سازماندهی حزبی بحثی است در ادامه مباحت حزب و جامعه و حزب و قدرت سیاسی و استنتاجهای عملی از آنها، منتها در متن اوضاع امروز جهانی که محور اصلی اش سازماندهی خود تشکیلات حزب است. به عبارت روشنتر در این جزوه بحث بر سر اینست که در دنیای امروز، با وجود مدیای اجتماعی و جامعه ای که پر از اعتراض و مبارزه است، چگونه میتوان یک تشکیلات کمونیستی دخالتگر و پر نفوذ سازمان داد.

بطور مثال جامعه درگیر مبارزات و اعتراضاتی است، یک عرصه دائمی این اعتراضات جنبش کارگری است و جنبش های اعتراضی اجتماعی هر روز بیشتر از طریق مدیای اجتماعی سازمان پیدا میکنند و جلو میآیند. در عین حال ما تجربه انقلابات مصر و تونس را داریم. در این کشورها جنبش های مبارزاتی مردم به کمک مدیای اجتماعی جلو آمدند، انقلاب کردند و توانستند دیکتاتوری های حاکم را سرنگون کنند، اما این انقلابات به اهدافشان نرسیدند و مثلا در مصر ارتش  قدرت را گرفت و بعد هم سرکوب جامعه شروع شد. این تجربیات نشان میدهد که در سازماندهی حزبی، بحث صرفا بر سر دخالت در جنبش های اجتماعی و فرضا کسب هژمونی بر این جنبش ها نیست، و یا بحث محدود به بکارگیری مدیای اجتماعی به عنوان ابزاری مهم برای سازمانیابی جنبش های اجتماعی نیست، بلکه بحث  فراتر از اینها و امری سیاسی است. بحث بر سرساختن خود حزب در دل این جنبش ها و در دل همان شبکه های وسیع اجتماعی است که در مدیای اجتماعی شکل میگیرند. بحث بر سر خط و استراتژی دخالتگری کمونیستی در این جنبش هاست. جزوه چگونه با حزب کمونیست کارگری ایران فعالیت کنیم، پلاتفرم عملی برای پیشبرد این امر است. انتظار ما اینست که فعالین کمونیست که امروز خود در صف جلوی مبارزات اجتماعی قرار دارند و اکتیویست های این شکل از مبارزه هستند، به جلو بردن این بحث و گامهای عملی آن ما را کمک دهند.

بحث مفصل تر بر سر این مبانی در متن پیاده شده سخنرانی حمید تقوایی در سمینار سازمانده حزبی در جوار پلنوم ٤٣ که در انترناسیونال ضمیمه شماره ٦١٢  به چاپ رسیده، نوشته شده است. برای باز شدن بیشتر موضوع به خوانندگان این نشریه توصیه میکنیم که به آن  نوشته رجوع کنند.

انترناسیونال: آیا این جزوه نتیجه تغییرات و تحولات در سیاست سازماندهی حزب است و یا اینکه می توان آنرا یک جمعبندی از سیاست تاکنونی حزب دانست؟

شهلا دانشفر: مبانی سیاست سازماندهی حزبی و جزوه چگونگی فعالیت با حزب کمونیست کارگری، در واقع ادامه سنت های عملی کمونیسم کارگری است. اجزای بحث بر سر این مبانی را قبلا گفته ایم. بطور مشخص منصور حکمت در تفاوت های ما و مباحث “سازماندهی ما در میان کارگران و عضویت کارگری” مولفه های پایه ای این بحث را باز کرده است. او بر خلاف چپ سنتی، حزب را یک سازمان باز و گسترده تعریف کرده و نوشت  که هر کس خود به اين نتيجه رسيده باشد که با اهداف حزب کمونيست کارگرى ايران موافق است و ميخواهد با اين حزب کار کند ميتواند عضو حزب بشود. او در عین حال از متکی بودن حزب به ستون فقرات کادرها صحبت میکرد که هدفشان خلع ید از سرمایه داری و تحقق سوسیالیسم است. به این معنی که ارتقاء سیاسی عضو به کادر یک امر کلیدی و محوری در تئوری حزبیت کمونیسم کارگری است. و اگر به جزوه مورد اشاره نگاه کنید ما تلاش کرده ایم که همین نکته را توضیح دهیم.

همچنین در بحث سیاست سازماندهی ما در میان کارگران منصور حکمت بر سه اصل مهم تاکید داشت. اول اینکه طبقه کارگر توده بی شکل مرکب از آحاد منفرد نیست، بلکه در بدترین شرایط از اشکال معینی از سامانیابی و آرایش تشکیلاتی برخوردار است و سازماندهی کمونیستی طبقه کارگر بدون به رسمیت شناختن این واقعیت ممکن نیست. دوم اینکه طبقه کارگر یک صف بدون رهبر نیست، کارگران تحت هر شرایطی یک مکانیسم درون رهبری و شبکه رهبران عملی و مستقیم خود را دارد و حزب باید متشکل کننده آنها باشد، سوما طبقه کارگر بستر مجموعه ای از گرایشات و خطوط فکری و سیاسی است و طیف کارگران کمونیست یک گرایش نیرومند در درون کارگران پیشرو در ایران هستند وآنها حلقه رابطه حزب با طبقه اند. بعلاوه طبقه  کارگر در حال مبارزه است و باید این اعتراضات را مبنای سازماندهی حزبی خود قرار داد. در سند سیاست سازماندهی حزبی و توضیح نکات عملی آن در جزوه مورد اشاره شما سعی شده است که با حرکت از این اصول، سیاست سازماندهی کمونیستی بر متن شرایط مبارزه طبقاتی در قرن بیست و یکم تبیین و توضیح داده شود. از جمله یک نتیجه گیری مهم از این اصول تز سازماندهی حزبی بر متن اعتراضات اجتماعی و با دخالتگری در این اعتراضات است. بعلاوه با قطبی تر شدن بیشتر طبقاتی جامعه، امروز تعریف اجتماعی تری از چپ داریم که خود را در خواستها، در نوع سازمانیابی، در اشکال مبارزه و …  به روشنی از گرایشات راست و حافظ نظام موجود متمایز میکند. این مباحث  دو سال پیش در حزب ما طرح شد. اما در مباحث جدید و جزوه سازماندهی، به صورت تزهایی روشن خود را بیان کرده است. به این اعتبار  تزهای امروز ما بر سر سازماندهی حزبی صرفا یک جمعبندی از مباحث تا کنونی حزب نیست، بلکه بحث بر سر تئوری سازماندهی کمونیستهای این دوره است و این جدید است.

اجازه بدهید برای روشن تر شدن بحث به نقل از این جزوه تکه کوتاهی از مبحث مربوط به سازماندهی حزبی را بیاورم:

“سازماندهی حزبی بر متن اعتراضات اجتماعی و با دخالتگری در این اعتراضات، صورت میگیرد. جامعه از اعتراض میجوشد. جنبش های اجتماعی هر روز سازمانیافته تر جلو میآیند. جنبش اعتراضی کارگری، جنبش اعتراضی علیه تبعیض علیه زن، اعتراض علیه اعدام و سرکوبگری های حکومت، اعتراض علیه آلودگی محیط زیست، اعتراض علیه قوانین ارتجاعی اسلامی، در دفاع از حقوق کودکان و جنبش خلاصی فرهنگی نمونه هایی از اعتراضاتی هستند که در ایران هر روزه شاهد آن هستیم. همه اینها بطور واقعی اعتراض علیه سرمایه داری حاکم است. وظیفه ما کمونیستها و اعضای حزب، شرکت فعال در این اعتراضات اجتماعی و دخالتگری در آنها، بردن گفتمان ها و اهداف و سیاستهای حزب به درون آنها و در نتیجه جذب فعالین این جنبش ها و افراد معترض و چپ آن به حزب و کمونیست کردن آنهاست.” و بعد ادامه داده و مینویسد: “هنگامیکه ما به عنوان یک جمع حزبی در شبکه های اجتماعی مبارزاتی فعالیت میکنیم، دایره فعالیت ما به وسعت این شبکه ها خواهد بود و هر چه اعضای بیشتری جذب کنیم شبکه حزبی ما در این شبکه ها گسترده تر میشود. در بستر چنین فعالیت اجتماعی ای است که در یک محل، در یک کارخانه، در یک شهر، در یک عرصه معین مبارزاتی شبکه ای از روابط حزبی میتواند شکل بگیرد و دامنه نفوذ حزب گسترده تر شود. به این شکل شبکه اعضای حزب در متن شبکه های اجتماعی مبارزاتی بوجود می آید.”.

و بعد بر وظیفه حزب در برابر اعضا و ارتقای سیاسی آنها تا حد یک کادر که افق روشنی در مقابل خود قرار داده و هدفش رهایی از جهنم سرمایه داری موجود و ساختن جامعه ای آزاد و برابر است، تاکید میکد.

در قسمت دیگری از این جزوه در مورد مدیای اجتماعی به عنوان یک ابزار مهم رشد جنبش های اجتماعی و جایگاه آن در سازماندهی حزبی از طریق بردن برنامه حزب و خط و استراتژی کمونیستی به درون شبکه های مبارزاتی ای که در این شبکه ها شکل میگیرند صحبت کرده ومینویسد: “در دنیای امروز یک ابزار مهم رشد جنبش های اجتماعی در جامعه مدیای اجتماعی است. شکل گیری گروهها در شبکه های اجتماعی فیس بوک، تلگرام، واتس آپ، وایبر، اینستاگرام و… بر سر مسائل مختلف اجتماعی و مبارزاتی بسرعت جلو میرود. از این طریق جنبش های اعتراضی دارند هر روز قویتر و سازمانیافته تر جلو می آیند… از این طریق است که میشود گفتمان های چپ و رادیکال را وسیعا به درون این جنبش ها برد. به خواستهای آنها تعین و شفافیت بخشید و خود نیز به چهره هایی شناخته شده در این اعتراضات تبدیل شد”.

سپس چنین نتیجه میگیرد: “مدیای اجتماعی ابزار سازمانیابی مهمی برای ما کمونیست ها در جهان امروز است که با حضور فعالمان در شبکه های اجتماعی ای که در این مدیا شکل میگیرند، خط و استراتژی خود را به درون آنها ببریم و از این طریق نفوذ و موقعیت حزب و چپ را در جامعه قویتر کنیم.”.

اینها همه مولفه هایی از مبانی سازماندهی حزبی ما در این دوره را بیان میکند.

خلاصه کلام اینکه تزها ی مباحث جدید ما بر سر سازماندهی حزبی که سر تیتر های آن در قطعنامه کنگره ٩ حزب و بعد به شکل قرار و اقدامات فوری عملی در پلنوم ٤٣ توسط حمید تقوایی ارائه شدند، تاکیدش بر پاسخگویی به امر سازماندهی بر پایه واقعیات جهان امروز است و میتواند تحولی در سازماندهی حزبی ما ایجاد کند. جزوه چگونه با حزب کمونیست کارگری ایران تلاش کرده است، جنبه های عملی و اجرایی این بحث را توضیح دهد.

انترناسیونال: مخاطبین این جزوه چه کسانی هستند؟

شهلا دانشفر: اسم این جزوه مخاطبین آنرا هم  روشن میکند. مخاطبین این جزوه همه آن کسانی هستند که میخواهند عضو حزب شوند و با حزب فعالیت کنند. هدف از این جزوه پاسخ دادن به سوالاتی اولیه برای روشن شدن چگونگی فعالیت با حزب کمونیست کارگری ایران است. این جزوه تلاش دارد، جنبه های عملی مبانی سیاست سازماندهی حزب و سوالاتی در زمینه چگونگی عضویت در حزب کمونیست کارگری ایران، چگونگی فعالیت با این حزب، مبانی سبک کاری، و نقش و  وظایف اعضا را توضیح دهد. در عین حال مخاطبین این جزوه وسیع است و طیف وسیعی از فعالین و اکتیویست های جنبش های اجتماعی است که بطور واقعی جایشان در این حزب است و این وظیفه ما کمونیستها و کادرهای حزب است که به آنها نشان دهیم که شرط پیشروی و پیروزی نهایی همین جنبش ها در جاری شدن سیاستهای رادیکال و راه حلهای ریشه ای کمونیستی در آنهاست.

انترناسیونال: در حال حاضر چه موانعی بر سر راه تحزب یابی و سازماندهی اعضای حزب در ایران وجود دارد و آیا گسترش تعداد اعضا تماس مستقیم با حزب را مشکلتر نمی کند؟ این مشکل را چگونه می توان حل کرد؟

شهلا دانشفر: روشن است که اولین مانع خفقان و سرکوب حکومت اسلامی است. در ایران کارگران و کل جامعه از حق داشتن هرگونه تشکلی و از جمله تحزب محرومند و عضویت در آنها جرم محسوب میشود. اما علیرغم آن ما شاهد شکل گیری تشکلهای کارگری و نهادهای مبارزاتی در عرصه مختلف مبارزاتی به همت خود کارگران و اکتیویست های این جنبش ها هستیم. و امروز حرکت بطرف سازمانیابی در شبکه های اعتراضی در خطوط مدیای اجتماعی چون تلگرام و واتس آپ و غیره ابعاد گسترده تر به امر سازمانیابی مبارزاتی مردم داده است.  و نه تنها این بلکه ما شاهد اینیم که رهبران کارگری از درون زندانهای رژیم بیانیه میدهند و بر روی تشکل و تحزب تاکید میکنند.

همانطور که در جزوه سازماندهی توضیح داده ایم، مبارزه در عرصه های مختلف اجتماعی، مبارزه ای علنی است. تشکلهای فعال در این عرصه ها علنی هستند. و اعضای حزب نیز یا خود مبتکر ایجاد آنها هستند و یا در تشکلهایی که ایجاد میشود عضو میشوند و نقش ایفا میکنند. همچنین کارزارهای مبارزاتی معینی که در زمینه های مختلفی چون مبارزه علیه اعدام، برای آزادی زندانیان سیاسی، دفاع از حقوق زن و غیره به راه می افتند و اجتماعی بودن آنها شرط مهمی برای رشد و موفقیت آنهاست.  به این معنی که هر چقدر که این اعتراضات اجتماعی تر باشد و توده بیشتری از مردم در آن درگیر شوند، امنیتش بالاتر است و بهتر میتواند در مقابل تعرضات نیروهای سرکوبگر حکومت دوام بیاورند و تداوم داشته باشند. کمونیستها و اعضای حزب نیز فعالین این اعتراض ها و جنبش ها هستند و علنی فعالیت میکنند و در این جنبش ها خواستهای چپ، رادیکال و انسانی را نمایندگی میکنند. آنها در بسیاری اوقات خود سازماندهندگان این جنبش ها و کارزارهای مبارزاتی هستند .  بنابراین وقتی میگوییم که اساس سازمانیابی حزب، سازماندهی حزبی بر متن اعتراضات اجتماعی و با دخالتگری در این اعتراضات، صورت میگیرد. در واقع در سطحی اجتماعی به  مساله امنیت و پیشبرد یک فعالیت موثر اجتماعی نیز پاسخ داده ایم. چرا که تمام فعالیت های مبارزاتی ما علنی و جلوی چشم جامعه است و فقط فعالیت حزبی ما امری مخفی است. از همین رو در جزوه تاکید میکنیم که هویت حزبی هر فرد یا جمعی در حزب باید مخفی و از چشم پلیس دور بماند. و اطلاعات مربوط به عضویت افراد با حزب تنها بین خود آن فرد و کمیته سازمانده محفوظ می ماند و هیچکس دیگر نباید از آن با خبر باشد. به نظرم این مباحث عضویت و فعالیت سازمانیافته در این حزب را ساده تر میکند.

یک مانع دیگر سبک کار باقیمانده از چپ سنتی و حاشیه ای است. سبک کاری که نقطه عزیمتش  ابتدا آگاه کردن فرد (تبلیغ- ترویج) و سپس سازماندهی آنها در یک تشکیلات مخفی است. و در تفکر آن اساسا پراتیک اجتماعی نه در جنبش کارگری و نه در جنبشهای اعتراضی موجود جایگاه چندانی ندارد. اینان جنبش کارگری را تنها در کارخانه و محدود به خواستهای “صنفی” کارگر می بینند و جنبش های اجتماعی دیگر را عرصه های “دموکراتیک” مبارزه، که از دیدگاه آنان هیچکدام از اینها ربط مستقیمی به کارگران و کمونیستها ندارد. این سبک کار و این نگرش سیاسی، هنوز در میان بخشی از فعالین چپ سنگینی کرده و بعنوان یک مانع بر سر رشد حزب و جذب اعصای جدید عمل میکند.  به نظر من کسی که امروز جنبش های اجتماعی موجود و خصوصا ظرفیت شکل گیری و قدرتگیری آنها در ابعادی گسترده و سراسری را به عنوان بستر مهمی برای سازماندهی کمونستی حزبی نبیند، نمیتواند به امر سازمانیابی حزبی امروز پاسخ دهد و همچنان در حاشیه جامعه درجا خواهد زد. بگذریم که ما وقتی از چپ اجتماعی صحبت میکنیم، که مخاطب این جزوه است، داریم از سنتی دیگر و کاملا متفاوت از چپ سنتی سخن میگوییم. این چپ خود اکتیویست جنبش های اجتماعی موجود است، از همین سنت بیرون آمده است و زمینه های بسیاری برای فعالیت با حزب را دارد.

مانع دیگر بر سر تحزب یابی افراد در جامعه پدیده ای است که میتوان آنرا “حزب گریزی” نامید. فضای سرکوب واختناق و ممنوعیت فعالیت اپوزیسیون، زمینه ای را فراهم می آورد که تبلیغات علیه فعالیت متشکل و حزبی که اساسا سرمنشاء آن خود حکومت است، جای خودرا پیدا میکند. معمولا اینطور تبلیغ میشود که گویا همه احزاب در پی منافع خودشان هستند و در نتیجه افرادی که هیچ تعلق و رابطه حزبی ندارند گویا مناسب ترین افراد برای رهبری مردم هستند. تلاش ما اینست که ضدیت این ایده با مصالح کارگران و مردم را نشان دهیم. معلوم است که احزاب هم مثل همه پدیده های اجتماعی دیگر طبقاتی هستند و منفعت و مصالح طبقات معینی را دنبال میکنند. از بعضی احزاب باید پرهیز کرد، بعضی احزاب را باید افشا کرد چونکه در خدمت دشمنان مردمند. اما کسی که میگوید باید از احزاب کارگری و انقلابی و کمونیستی پرهیز کرد دارد آشکارا به همان حاکمین و دیکتاتورها خدمت میکند. ما باید بدانیم و مطمئن باشیم که بدون تشکل و حزب نمیشود با سلطه صاحبان سرمایه و دولتشان مقابله کرد. بدون حزب نمیشود استراتژی و خط روشن و مسیر آینده را بخوبی فرموله و تعیین کرد. بدون حزب نمیشود میلیونها نفر کارگران و مردم را دور هم جمع کرد و به سمت یک مبارزه متشکل تا پیروزی هدایت کرد. و در یک کلام بدون حزب یعنی بدون تشکل سراسری نمیشود به جامعه و زندگی بهتر دست یافت.

بطور خلاصه بحث ما اینست که مبارزه برای رهایی از نظم موجود و برای سوسیالیسم حزب می خواهد. و ما حزب را برای همین ساخته ایم. و اگر کسی از وضع موجود به تنگ آمده و بدنبال راهی برای رهایی است، اولین گامش باید پیوستن به حزب باشد. این وظیفه ماست که این حقیقت را روشن و شفاف به مردم بگوییم و این حزب گریزی را در کنار ممنوعیت احزاب، در کنار عدم وجود آزادیهای سیاسی و در کنار سرکوب ها و به عنوان مانعی بر سر تحزب یابی جامعه و پیوستن به حزب ببینیم و با تمام قوا به جنگش برویم.

سازماندهی حزبی بر بستر پراتیک اجتماعی همراه با  استفاده از ابزار مدیای اجتماعی برای گسترش دامنه آن در سطحی سراسری پاسخی سیاسی و در عین حال عملی به همه این مشکلات و موانع و ساختن حزبی قدرتمند و دخالتگر است.

باید توجه داشت که چپ یک گرایش قوی در جامعه است. مدیای اجتماعی به عنوان ابزاری برای سازمانیابی جنبش های اجتماعی موجود و شکل گیری گرایشات مختلف اجتماعی از جمله چپ در درون این شبکه ها، زمینه را برای رشد چپ آماده کرده است. از جمله ما شاهد شکل گیری شبکه های مبارزاتی از نیروهای چپ و کمونیسم در مدیای اجتماعی هستیم که بطور مثال در عرصه های مختلفی چون ادبیات، هنر، مکاتب فلسفی و غیره  بر سر کمونیسم بحث و گفتگو میکنند و از طریق همین شبکه ها سمینارها و کنفرانس هایشان را سازمان میدهند و در متن این گفتمان ها از خواستهای خود برای داشتن یک جامعه انسانی سخن میگویند. بسیاری از نیروهای آن نیز خود اکتیویست های جنبش های اعتراضی موجود در دورن این شبکه های اجتماعی هستند.

خصوصا وجود حزبی مثل حزب ما، با ابزاری چون کانال جدید که آنرا بیش از بیش در دسترس جامعه قرار داده است، زمینه بیشتری برای کار حزبی کردن فراهم میکند. از همین رو امروز ما شاهد اینیم که هر روز افراد جدیدی با این حزب تماس گرفته و خواستار فعالیت با ما میشوند.

اما در پاسخ به بخش دوم سوالتان و اینکه آیا گسترش تعداد اعضا تماس مستقیم اعضا را با حزب مشکلتر نمیکند، باید بگویم. به هیچ وجه چنین نیست. مدیای اجتماعی، فیس بوگ و اپلی کیشن هایی که امروز بر روی تلفن های هوشمند و کامپیوتر نصب میشوند مثل واتس آپ، تلگرام، اینستاگرام سرعت بسیاری به ارتباط گیری ما با اعضا داده است و باید بدهد. همانطور که افراد با استفاده از این ابزار در شبکه های اجتماعی مبارزاتی گرد می آیند و گفتمان های مبارزاتی خود را به پیش میبرند، از همین طریق میتوانند با حزب نیز در تماس روزانه قرار داشته باشند. و نفس این موضوع خود پدیده جدیدی در امر سازمانیابی مبارزاتی و حزبی دنیای امروز است. از این طریق اعضا میتوانند نظرات و پیشنهاداتشان را با ما در میان بگذارند، در مباحث و سیاستهای حزب دخالت فعالی داشته باشند، مباحث و نوشته های حزب را بخوانند و دنبال کنند، از لحظات اعتراضات جاری در جامعه ما را با خبر نگاهدارند، عکس و گزارش بفرستند و به سهم خود در رشد و گسترش حزب نقش ایفا کنند. در عین حال خود کانال جدید نقش مهمی در جذب نیرو به گرد حزب، جمع نگاهداشتن اعضا، برقراری دیالوگ فعالی با جامعه و با اعضا بر سر اوضاع و چشم انداز فردای جامعه و نیز کارزارهای مبارزاتی روز دارد. از جمله این کانال با کار تبلیغی و سیاسی هر روز خود گفتمان های چپ را به درون جامعه میبرد و زمینه را برای کار اعضای حزب در داخل و دنبال کردن این مباحث در جمع ها و محافل پیرامون و در شبکه های اجتماعی ای که حضور دارند، فراهم تر میکند. امروز نفس کانال جدیدی بودن، شروعی برای آشنایی و برقراری گفتمان بین بسیاری از مردم در شهرهای مختلف را بوجود می آورد. در کنار همه اینها باید نقش کادرهای حزب را نیز در نظر داشت. از جمله در هر کجا که کادرهای توانایی مشغول به فعالیت هستند، توانسته اند جمع بزرگی از اعضا را دور خود گرد آورند و منشا فعالیت مبارزاتی موثری باشند. اینها کادرهایی هستند که شبکه های حزب حول آنها شکل می گیرد و به درجه ای که در فعالیتهای مبارزاتی درگیر بوده اند، نقش داشته و حزب را به جلو برده اند. به نظرم مشکل مورد نظر شما در دل چنین شکلی از فعالیت پاسخ میگیرد.

انترناسیونال: در این جزوه بر نقش مدیای اجتماعی و شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام، وایبر و … در سازماندهی حزبی تاکید شده است. در حالی که رژیم می تواند هر لحظه که بخواهد شبکه های اینترنتی یا تلفنی را از کار بیندازد، آیا این امر کارآیی این شکل از سازماندهی حزبی را ضعیف نمی کند؟

شهلا دانشفر: مدیای اجتماعی قبل از هر چیز ابزاری در دست خود طبقه حاکمه است. امروز حتی حوزه علمیه قم هم مجهز به این ابزار است. آیت الله های رژیم هم هر کدام صفحات فیس بوکی خود را دارند. بخشی از جابه جایی کار سرمایه در جوامع امروز بشری در بستر این مدیا انجام میگیرد و دولت نمیتواند هر وقت بخواهد آنرا تعطیل کند. شما هر مكانيزم ديگري مثل تلفن و ابزارهای ارتباطی قديم و جديد را در نظر بگيريد از نظر تئوري امكان قطع كردنش هست. اما همانطور كه تبليغات حكومت براي سانسور كردن اينترنت و کنترل دقيق اينترنت و ماهواره شكست خورده ، قطع كردن سوسيال میديا هم کار ساده ای برای حکومت نیست و من آنرا در چشم انداز نمی بینم.

واقعیت اینست که مدیای اجتماعی اطلاعات را از انحصار طبقه حاکم خارج کرده و بعدی اجتماعی و توده ای به آن داده است. و یک خصوصیت مهم آن برقراری ارتباط مستقیم و دو طرفه سریع بین انسانهاست. این امکان کیفیت دیگری به کار ارتباط گیری و امر سازماندهی در جامعه میدهد. جایگاه تحول بخش آنرا به روشنی در انقلابات مصر و تونس دیدیم. در ایران نیز این ابزار بسرعت دارد جای خود را باز میکند. نمونه اش دور جدید مبارزات معلمان است که از این طریق آنها توانستند گروههای مبارزاتی خود را در شهرهای مختلف تشکیل دهند. در بستر آن گفتمان های خود را به پیش برند و بر سر خواستهایشان متحد شوند و نتیجه اش سازمانیابی اعتصابات و تجمعات سراسری بوده است. اینها همه شکلی از سازمانانیابی مبارزه است که در مقابل جنبش های اجتماعی موجود راه نشان داده است. امروز روی آوی به این شبکه ها و شکل گیری گروههای مبارزاتی بر سر موضوعات مختلف اجتماعی بشدت رو به گسترش است. اگر چه این حد از پیشروی به هیچ وجه کافی نیست و به نظرم این ابزار مهم ارتباط گیری هنوز جایگاه مهم و تحول بخش خود را بعنوان ابزاری برای سازمانیابی مبارزات اجتماعی پیدا نکرده است. اما پیشروی ها تا آنجاست که صدای مقامات رژیم را در آورده است. چندی پیش بود که وزیر ارشاد جمهوری اسلامی گفت: “نه می توانیم دیش ماهواره ها را جمع کنیم و نه شبکه های اجتماعی را بطور کامل ببندیم.” . قبلا هم از این صحبت کرده بودند که برنامه های نصب شده در تلفن های هوشمند را نمیتوانند فیلتر کنند، چون سرورهای آن در خارج کشور است. و این درد دیکتاتور های دیگر حاکم بر جوامع امروز نیز هست. جالب اینجاست که در ایران مبارزه با فیلترینگ و سانسور بخش مهمی از مبارزه جوانان با سرکوبگری های این حکومت است. از جمله شما می بینید که یک باره گروه های مبارزاتی از خطوط وایبر به تلگرام و اینستاگرام و غیره منتقل میشوند. منظورم اینست که مردم فورا راههای مقابل با پلیس سایبری را پیدا میکنند. و یا سالهاست که فیلتر کردن سایت ها در ایران بی خاصیت شده است و مردم هر اطلاعاتی را که میخواهند به راحتی به آن دسترسی می یابند.

بنابراین من نگران تعطیلی این ابزارهای اجتماعی ارتباط گیری نیستم. روی آوری به شبکه های اجتماعی امروز هر روز گسترده تر میشود و همانطور که اشاره کردم این خود تحولی در امر سازمانیابی مبارزات مردم است و ما تازه در شروع کاریم.

انترناسیونال: اعضا و کادرها چگونه میتوانند در سوخت و ساز و سیاست گذاری های حزب دخیل و دخالتگر باشند؟

شهلا دانشفر: اعضای حزب با طرح پیشنهادات و نظراتشان میتوانند بیشترین دخالت را در سوخت و ساز و سیاست های حزب داشته باشند و ما از آن استقبال میکنیم و بطور واقعی به وجود چنین رابطه ای نیاز داریم.  نبود یک رابطه فعال سیاسی میان اعضا و کادرها با حزب خود، بیش از هر چیز نشانی از ضعف سازمان حزبی در داخل است و باید بر این ضعف غلبه کرد. طبعا بدلیل شرایط خفقان جمهوری اسلامی و ممنوعیت تحزب در جامعه، محدودیت های بسیاری بر راه اعضا و کادرهای حزب است که بتوانند نقش شایسته خود را در سوخت و ساز سیاسی حزب ایفا کنند. و وظیفه ماست که هر چه بیشتر برای رفع این موانع بکوشیم. بطور مثال اعضا و کادرهای حزب در ایران از داشتن جلسات ویژه خود و شرکت مستقیم در سیمنارها و نشست هایی چون پلنوم ها و کنگره ها و غیره محرومند. این محرومیتها بطور واقعی مانعی در ایفای نقش بیشتر اعضا و کادرها در سوخت و ساز سیاسی حزب است و ما بر آن واقفیم. یک گام مهم برای کاهش این محرومیت ها  ارتباط منظم و روتین اعضا و کادرها با حزب است. از این طریق است که اعضا میتوانند نظرات و پیشنهادات خود را منظما با حزب در میان بگذارند، از وضعیت خود و فعالیتهایشان ما را مطلع کنند و در عین حال در جریان مباحث و تصمیمات مشخص حزب قرار گیرند و نظر دهند. از همین رو در جزوه سازماندهی بر عضویت سازمانیافته در حزب از طریق تماس منظم و ارتباط مستمر با حزب تاکید کرده ایم. همچنین در همانجا تاکید کرده ایم که تماس از طریق تلفن هوشمند و شبکه های ارتباطی یک شکل اجتماعی و متداول ارتباط اعضا با حزب است. ضمن اینکه هر عضو و کادری  باید کانال های تماس امن خود با حزب را در هماهنگی با ما تعریف و مشخص کند. و بالاخره تاکید و انتظار ما اینست که هر عضو حزبی در زمانهای مشخصی مثلا در هفته یکبار، تماس بگیرد تا امکان این تاثیر گذاری و دخالتگری بیشتر شود.

از سوی دیگر تاکید ما به  جمع های حزبی و کادرهایمان اینست که نشست های منظم خود را داشته باشند ودر این نشست ها بر سر مسایل سیاسی روز و مباحث حزب بحث و گفتگو داشته و نظرات و پیشنهادات خود را به اطلاع ما برسانند. این کار قدم مهمی در قوام یافتن جمع های حزبی و دخالتگری آنها در فعل و انفعالات سیاسی حزب است.

در عین حال ما باید به فکر راه کارهای مشخص تری برای به حداقل رساندن این کمبودها باشیم. بطور مثال همانطور که اشاره کردم بدلیل مشکلات امنیتی در شرایط فعلی اعضا و کادرها امکان شرکت در کنگره های حزب را ندارند، اما زمان تشکیل کنگره ها را ما علنا اعلام میکنیم و از همه اعضا و کادرهای حزب میخواهیم که با پیشنهادات خود بصورت قرار و قطعنامه و با پیامهای سیاسی شان  بیشترین تاثیر را بر مباحث مورد بحث در کنگره ها بگذارند. طبعا انتظار ما از کادرهای حزب بیشتر است و در صورت ارتباط منظم با حزب ما تلاش میکنیم که آنها را از قبل در جریان بسیاری از مباحثی که در حزب مورد بحث و تصمیم گیری قرار میگیرد، قرار دهیم و از نظرات و تجربیات آنان سودجوییم. انتظار ما اینست که کادرهای حزب همچون یک عضو کمیته سازمانده حزب در داخل نقش ایفا کنند و در مورد اقدامات عملی کار سازماندهی حزب در ایران به ما یاری رسانند.

در هر حال اینها  راههایی عملی برای تامین دخالتگری بیشتر اعضا و کادرها در سوخت و ساز سیاسی حزب است که باید هم ما و هم اعضا و کادرهای  حزبی آگاهانه برای آن قدم برداریم و موانع و مشکلاتش را هر چه بیشتر کنار زنیم.

انترناسیونال: هر چند مدت زیادی از انتشار این جزوه نمی گذرد ولی در این مدت در ایران چگونه از آن استقبال شده است؟ به نظر شما بکار بستن رهنمود های این جزوه تا چه میزان در پیشبرد اهداف حزب می تواند موثر باشد و پیام شما به خوانندگان این جزوه چیست؟

شهلا دانشفر: ببینید این جزوه شروع کار ما نیست. هم اکنون بسیاری از اعضا و کادرهای حزب بنا بر ضرورت اجتماعی به نوعی مشغول فعالیت به همین شکل از کارکمونیستی و سازماندهی حزب در دل جنبش های اجتماعی موجودند. اما یک نقش مهم این مباحث و این جزوه معین، انسجام دادن به این فعالیتها و گذاشتن افق روشنتری در مقابل آنست. به این اعتبار میتوانم بگویم که در سطح معینی فعالیت سازماندهی ما در ایران بر ارکان اصلی همین سیاستها به پیش میرود، اما موفقیت ما وقتی است که شاهد تحولی در ابعاد سازمانی حزب در داخل و نقش دخالتگرانه  کمونیستی مان در جنبش های اجتماعی موجودو رشد حزب باشیم. و تلاش ما در این جهت است.

همانطور که اشاره کردم این مباحث تئوری سازماندهی کمونیستی در دنیای امروز است و به این اعتبار میتواند و باید به معضلات سازماندهی ما در ایران پاسخ دهد و نتیجه اش  گسترش نفود و قدرت سازمانی حزبی در ایران باشد. انجام آن یک ضرورت مهم سیاسی و اولویت حزب ماست. فراخوان و شاید بهتر است بگویم انتظار ما از اعضا و کادرهای حزب اینست که با یکدیگر دست به کار اجرای این سیاستها باشیم. از همین رو بازهم تاکید من بر ارتباط نزدیک و تنگاتنگ برای عملی کردن این امر مهم سیاسی و ساختن حزبمان در ایران است. درخواست من از اعضا و کادرهای حزب اینست که این مباحث و نکات عملی آن در جزوه “چگونه با حزب کمونیست کارگری ایران فعالیت کنیم” را بخوانند. در مورد جنبه های عملی آن در جمع خود به بحث و گفتگو بنشینند، نقطه نظرات و پیشنهادات عملی خود را با ما در میان بگذارند و با انتقال تجربیاتشان در پیشبرد این سیاستها، ما را یاری دهند.

در آخر فراخوانم به همه کسانی که میخواهند تبعیض و نابرابری و ستم و استثمار نباشد و برای رهایی از وضع موجود و برای جامعه ای آزاد و برابر مبارزه میکنند، اینست که به این حزب بپیوندند.

انترناسیونال: با تشکر از شهلا دانشفر

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *