انترناسیونال 967
جنگ داخلی یمن وارد هشتمین سال خود شده است. در طول این مدت نزدیک به ٣٠٠ هزار نفر کشته و میلیونها نفر آواره و بیش از نصف جمعیت این کشور با گرسنگی و مرگ تدریجی روبرو هستند.رژیم های جمهوری اسلامی، عربستان و گروههای تروریستی حوثی عامل مستقیم فاجعه ویرانگر دریمن هستند. ادامه بیش از هفت سال جنگ تمام عیار با تمام بربریت و وحشیگری توسط طرف های درگیر برعلیه مردم این کشور، از بزرگترین فجایعی است که در قرن اخیر و در برابر چشمان جهانیان و متاسفانه در سکوت کامل جریان دارد. برای دادن تصویری از آنچه امروز در یمن و بر مردم این کشور می گذرد، باید به عقب برگشت ومجموعه تغییر و تحولات بیش از یک دهه اخیر را در پرتو بهارعربی مرور کرد، تا بتوان نقش بشدت ضد انسانی طرف های درگیر در این جنگ و نسل کشی را توضیح داد.
بهار عربی، در یمن چه گذشت؟
از اواخر سال ٢٠١٠ و اوایل ٢٠١١ که موج انقلابات معروف به بهارعربی به راه افتاد،دهها میلیون نفر در کشورهای مصر، تونس، لیبی، سوریه و یمن برای رهایی از چنگ نظامهای دیکتاتوری دست به اعتراض زده و خواستار آزادی و کرامت انسانی وسرنگونی این رژیم ها شدند.انقلابات عربی بزرگترین تحول در یک قرن گذشته در این منطقه بود. اما در سایه نبود احزاب رادیکال و مدافع خواستهای مردم در این کشورها، در کنار میداندار شدن دار و دسته های تروریست اسلامی، انقلابهای عربی متاسفانه از رسیدن به خواستهایشان بازماندند. آغاز جنگ گروههای رقیب در این کشورها، ویرانی و دهها مشکل دیگر، باعث شد بازیگران رژیم های سابق و رقبای تروریست جدیدشان وضعیت سابق را با همکاری نیروهای مرتجع و حاضر در صحنه دوباره احیا کنند. تنها در تونس مردم و انقلاب توانست تا حدودی و با بیشترین بحرانها، فعلا لاک پشتی مقاومت کرده و پیش برود. سرنگونی رژیم های دیکتاتوری، مبارک، بن علی و قذافی و صالح متاسفانه برای مردم نه امنیت، نه رفاه و نه آزادی به ارمغان آورد.
اما برگردیم به یمن. موج انقلاب و اعترضات علیه نظام حاکم سال ٢٠١١ بهیمن نیز رسید. میلیونها نفر تحت تاثیر انقلابات مردم در منطقه و برای رهایی و رسیدنبه آزادی دست به اعتراض بر علیه نظام حاکم زدند. مردم درتظاهراتهای بزرگ صدها هزار نفری در شهرهای صنعا، عدن، السعده و ماربدرژانویه ۲۰۱۱ میلادی برای مدت یک هفته در خیابان مانده و خواستار کنارهگیری علی عبدالله صالح رئیسجمهوری این کشور از قدرت شدند. در ماه مارس همان سال اعتراضات ضد حکومتی اوج گرفت و نهایتا دولت علی عبدالله صالح در ژوئن ٢٠١١ سرنگون و شخص وی به عربستان فرار کرد.اما همزمان گروهای تروریست حوثی شیعه مورد حمایت جمهوری اسلامی و رژیم عربستان وارد صحنه شده یک جنگ تمام عیار را بر مردم تحمیل کردند.
دولت منصور هادی که جانشین علی عبدالله صالح شده بود برای تثبیت موقعیت خود با حمایت عربستان و برای مهار و کنترل حوثی ها وعده انتخابات بدون شرکت حوثی ها را داد. حوثی ها انتخابات را تحریم کردند و خود منصور تنها کاندید بود که رای آورد و۲۱ فوریه ۲۰۱۲، وی به کاخ ریاست جمهوری این کشور راه یافت. بدین ترتیب انقلاب یمن توسط بازماندگان حکومت و نیروهای جدید، بویژه حوثی ها به شکست کشانده شد. در این میان عربستان به حمایت همه جانبه از دولت منصور در برابر تعرضات حوثیها در یمن پرداخت. متقابلا جمهوری اسلامی با حمایت های نظامی ومالی از حوثی ها و خط دهی سیاسی به این دار و دسته های تروریست، مبنی بر عدم مشروعیت دولت منصور، جریانات و دار و دسته های حوثی را تشویق به ادامه جنگ برای مقابله با دولت منصور و رژیم عربستان کرد. در اقدامی دیگر و بر اساس ” توافق ریاض” قرار بود منصورهادی تا ۲ سال بعد و با برگزاری انتخابات سراسری، به دوره ریاست بر دولت انتقالی پایان دهد، امری که هرگز تحقق نیافت و با حمایت عربستان بر مسند قدرت ماند.در نتیجه این وضعیت انقلاب مردم برای رهایی از فقر، سرکوب و دیکتاتوری توسط گروههای تروریست حوثی و باقیماندهای رژیم قبلی که الان در قالب دولت جدید در صحنه هستند، تماما به حاشیه رانده شد و نیروهای طرفدار عربستان و جمهوری اسلامی یک جنگ تمام عیار را آغاز کردند.
یمن صحنه جنگ رقابت رژیمهای عربستان و جمهوری اسلامی
با اجراشدن به اصطلاح توافق ریاض” یمن عملا به دو منطقه، عدن تحت نفوذ رژیم هادی که مورد حمایت عربستان است و منطقه صنعا که تحت نفود حوثی های مورد حمایت جمهوری اسلامی قراردارد، تقسیم شد. جنگ دولت هادی با رقیب جدیدش حوثی ها وارد مرحله جدیدی شد.
دار و دسته های حوثی برای تثبیت موقعیت خود بلافاصله دست به کشتار و جنایات و کوچاندن مردم مخالف سیاستهایشان در منطقه صنعا دست زده و این شهر را تبدیل به مرکز قدرتشان کردند.
با قدرت گیری حوثی ها و خطر سقوط دولت منصور در عدن، رژیم عربستان مدعی شد که دولت یمن از وی تقاضای کمک کرده است و اقدام به دخالت نظامی در این کشور کرد. رژیم عربستان از سال ۲۰۱۵ “ائتلافی” از چند کشور همراهش سازمان داد و اقدام به گسترش جنگ بر علیه حوثی ها کرد. عربستان مدعی است که با “تروریسم” می جنگد. متقابلا حوثی هاو جمهوری اسلامی هم ادعا می کنند علیه رژیم عربستان و برای جلوگیری از “کشتار و قتل عام جمعیت شیعه” این کشور از حوثی ها حمایت می کند.
همه این اتفاقات در حالی صورت می گیرد که آمریکاو غرب به دخالت نظامی ائتلاف عربستان در یمن چراغ سبز داده است. سیاست غرب “مهار” فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی در منطقه است که اکنون این کار توسط عربستان در یمن و در جنگ با گروههای حامی ایران به پیش برده میشود.سیاستی به غایت ارتجاعی و ضد انسانی که نتیجه اش کشتار صدها هزار نفر از مردم بی گناه یمن توسط حوثی ها و طرف های درگیر در این جنگ خانمان برنداز شده است.
رقابتهای رژیم های دیکتاتوری عربستان و جمهوری اسلامی، برای تثبت موقعیتشان درمنطقه خلیج، شکل دادن به آینده سیاسی این منطقه و ایجاد تغییرات در صف بندیها و آرایش جغرافیای سیاسی و نظامی است. بخشی از عملی کردن این سیاست در دخالت هر دور رژیم در جنگ یمن برای تثبیت هژمونی منطقه ای شان متمرکز شده است.
یمن عرصه رقابت رژیمهای عربستان و جمهوری اسلامی و گروههای تروریستی اسلامی مورد حماتیشان است. رژیم دیکتاتوری جهل و مذهبی و سرکوبگر عربستان به بهانه “مقابله با تروریسم شیعی” در یمن، وحشیانه ترین حملات و بمبارانها را علیه این کشور و مردمش به پیش می برد. به بهانه مقابله با “هلال شیعی” وبرای ” دفاع از فرقه سنی” و روایت این حکومت از اسلام، سازماندهی جنگ مذهبی و کشتار و جنایت علیه مردم یمن را در پیش گرفته است.
متقابلا جمهوری اسلامی با حمایت از تروریست های حوثی، به بهانه “حمایت از مقاومت شیعی” در مقابل وهابیون و اسلام آمریکایی دامن زدن به نفرت و تخاصمات مذهبی را در پیش گرفته و یک طرف اصلی جنگ در یمن شده است.
جمهوری اسلامی و تروریستهای حوثی، رژیم عربستان و دولت مورد حمایتش در عدن، مسئولان مستقیمجنایت، کشتار هزاران نفر، ادامه و تحمیل جنگ و ویرانی بر مردم یمن هستند. همه اینها مسئولان و بانیان یک فاجعه عظیم انسانی و نابودی تمام شیرازه مدنی و سیاسی کشوریمن هستند. سران و مقامات بلند پایه هر دو رژیم و سران دار و دسته های تروریست اسلامی حوثی باید به جرم ارتکاب جنایت برعلیه بشریت دستگیر و محاکمه گردند.
سرنگونی جمهوری اسلامی و رهایی مردم ایران از شر آن، سرآغاز رهایی کل مردم منطقه از شرو تهدید تروریسم اسلامی و دولتی، جهل و خرافه و مذهب خواهد بود.