روز جهانی کارگر را به همه کارگران در ایران و در سراسر جهان تبریک میگویم!
سرمایه داری عصر ما با بحران همه جانبه ای روبروست. بحران عمیق و فراگیری که در بی افقی و درماندگی یک درصدیهای حاکم در قبال مصائبی که خود بوجود آورده اند متجلی میشود: بحران مزمن اقتصادی که دیگر حتی در دل اروپای صنعتی فریدمنیسم و ریاضت کشی پاسخگوی آن نیست، تشدید بیسابقه نابرابری و شکاف عظیم بین فقر و ثروت که خود کارشناسان و نهادها و دولتهای سرمایه داری هر روز در مورد “عواقب و خطرات” آن هشدار میدهند، رویگردانی توده مردم از سیستم حکومتی و احزاب سنتی بورژوازی در کشورهای “مهد دموکراسی” در آمریکا و اروپا – آنچه رسانه ها “بحران دموکراسی” مینامند و تشدید و وخیم تر شدن آنرا پیش بینی میکنند، میدان دادن به مذهب در غرب و شرق و افسارگیسختگی سیاه ترین و وحشی ترین دولتها و نیروهای مذهبی و قومی و عشیرتی نظیر داعش و حوثی و عربستان سعودی و جمهوری اسلامی، آلودگی و تخریب فزاینده محیط زیست و سوق دادن کل کره ارض به ورطه نابودی و غیره و غیره، اینها همه حاصل سلطه نظامی است که مشخصا بعد از فروپاشی شوروی، در شکل “ناب و خالص” سرمایه داری بازار آزاد بر کل دنیا حاکمیت بلامنازعی داشته است. هیچ زمان منجلاب سرمایه داری این چنین عریان و بیواسطه در برابر چشم جهانیان نبوده است.
میگویند آلترناتیو دیگری نیست، بسوزید و بسازید! اما توده های میلیونی مردم، نود و نه درصدیهای جهان، هیچگاه این شرایط را نپذیرفته و به آن تن نداده اند. تنها در چندسال اخیر، در دهه دوم قرن حاضر، از انقلاب تونس تا جنبش اشغال در نیویورک و لندن و از مقاومت پیروزمندانه کوبانی تا مارش عظیم پاریس علیه مذهب و تروریسم اسلامی، و تا قدرتگیری چپ و نیروهای ضد ریاضت کشی در یونان و اروپا، جهان شاهد بچالش کشیدن وضع موجود بوسیله توده های میلیونی مردم بوده است. اول مه روز نمایندگی شدن این مبارزه گسترده جهانی بوسیله طبقه کارگر و فراخواندن این توده عظیم مردم معترض به صف سوسیالیسم است.
این فراخوان بویژه در جمهوری اسلامی که مظهر تمام و کمال توحش و ارتجاع و در عین حال بحران حکومتی و بی افقی و درماندگی سرمایه داری عصر ماست، ضرورت و مبرمیت ویژه ای پیدا میکند.
در ایران اول مه امسال مقارن با تحولات و تکانهای شدید سیاسی است. از یکسو جمهوری اسلامی در تلاش برای نجات اقتصاد در حال فروپاشی اش ناگزیر به “نرمش قهرمانانه” و سرکشیدن جام زهر دیگری تن میدهد و از سوی دیگر مبارزه کارگران و معلمان و پرستاران برای افزایش دستمزد و بهبود شرایط معیشتی شان ابعاد وسیعی پیدا میکند. سیاست حکومتی “انرژی هسته ای حق مسلم ماست” به شکست کشانده میشود و تعرض تازه ای با شعار کارگری “معیشت، منزلت حق مسلم ماست” آغاز میشود. کارگران در راس و صف مقدم این تعرض قرار دارند. شرایط تازه زمینه مساعدی نه تنها برای جنبش کارگری و مبارزه بر سر افزایش دستمزدها، بلکه برای مبارزه بر سر منزلت: علیه مجازات اعدام، علیه بیحقوقی مفرط و بردگی جنسی زنان، برای آزادی زندانیان سیاسی، برای برخورداری جوانان و کل جامعه از یک زندگی در خور شان انسان قرن بیست یکم، و کلا برای اشاعه و توده گیر شدن آرمان و چشم انداز آزادی و برابری و رفاه به روایت طبقه کارگر فراهم میکند. مدتهاست در همه این عرصه ها اعتراضات و مبارزات پیگیری در جامعه ایران جریان دارد. اگر جمهوری اسلامی عقب مانده ترین و ارتجاعی ترین حکومت سرمایه داری عصر ماست، مبارزه و اعتراض بیوقفه مردم ایرن علیه حکومت اسلامی سرمایه نیز متمدنانه ترین و آنسانی ترین آمال و آرزوهای بشریت امروز را نمایندگی میکند. اول مه روز اعلام کیفرخواست سوسیالیستی طبقه کارگر در این نبرد و در پیشاپیش صف عظیم نود و نه درصدیها در ایران و در سراسر جهان است!
حمید تقوائی
٢ اردیبهشت ١٣۹۴ – ٢٢ آوریل ٢۰١۵