عبدل گلپریان:
روز یکشنبه نوزدهم بهمن مدرسه ای در شختان از توابع پیرانشهر با حضور 26 دانش آموز سر کلاس درس، دچار آتش سوزی شد. بنا به گزارشات این بار نیز همچون موارد دیگر آتش سوزیها در مدارس کشور، غیر استاندارد بودن وسایل گرمایشی در این مدرسه علت وقوع آتش سوزی عنوان شده است. خوشبختانه آسیب جانی متوجه دانش آموزان نشده است.
مشکلات جدی در مدارس کشور، تنها به آتش سوزی، استفاده از بخاری نفتی و نبود دیگر تسهیلات ایمنی خلاصه نمیشود. بنا به آمارهای خود رژیم تنها ۲۶ درصد از مدارس کشور در وضعیت ایمن قرار دارند و ۷۴ درصد مدارس در وضعیت قرمز و غیر استاندارد قرار دارند که باید تخریب شده و مجددا بازسازی شوند. از سیستم گرمایشی و خنک کننده گرفته تا امکانات دیگر همگی غیر استاندارد هستند. باز هم بنا به آمارهای خود رژیم در مهر ۹۲، از مجموع نزدیک به ۱۳ میلیون دانش آموز، تنها بیش از ۴ میلیون در فضای نسبتا ایمن درس می خوانند یعنی جان ۹ میلیون از دانش آموزان هر آن در معرض آتش سوزی، فروریختن سقف و دیوار قرار دارد و از امکانات و تسهیلات اولیه هم خبری نیست. مدارس مناطق روستای را باید جداگانه بررسی کرد. در مورد مناطق روستایی همینقدر می توان گفت که دانش آموزان از لحظه حرکت بسوی کلاس درس ( اگر بشود آنرا کلاس درس نامید چرا که در بسیاری از مناطق روستایی دانش آموزان یا از آغل گوسفندان استفاده میکنند یا در کنار دیوار و مکانهای بدون سقف ) تا بازگشت به منزل باید کلی راه طی بکنند تا در گرمای طاقت فرسای تابستان و سوز و سرمای زمستان و بدون هیچگونه تغذیه ای شکنجه وار سواد یاد بگیرند.
بنا به گزارش فارس در روز ۲۵ خرداد ۹۳، فانی وزیر آموزش و پرورش در دولت روحانی در مجلس اسلامی حکومت اعلام کرد که ۱۳۰ هزار کلاس درس سیستم گرمایشی استاندارد ندارد. با توجه به این رقم و با در نظر گرفتن تعداد دانش آموزان هر کلاس به تعداد ۳۰ نفر، سه میلیون و نهصد هزار دانش آموز از سیستم گرمایشی استاندارد و ایمن بی بهره هستند و این یعنی هر آن وقوع حادثه ای دلخراش که می تواند جان دانش آموزان را تهدید کند.
در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، مدارس از هیچ گونه استانداردی برخوردار نیستند. آنچه که استاندارد است وقوع آتش سوزی، فضای نا امن، استفاده از بخاریهای نفتی و عدم امکانات و تسهیلات در مدارس می باشد که یک قاعده تبدیل است و مدارس ایران عملا به قتلگاه دانش آموزان تبدیل شده است.
آنجایی هم که دانش آموزان دچار صدمات ناشی از آتش سوزی و یا دیگر سوانح ناشی از برکات اسلامی می شوند، نهادها و مقامات مفتخور حکومتی از معالجه و ترمیم این صدمات جسمی و روحی برای دانش آموزان سر باز میزنند. مورد آتش سوزی مدرسه شین آباد پیرانشهر یکی از نمونه های این لاقیدی نهادها و مسئولان حکومت اسلامی است که جسم، زندگی و آینده کودکان صدمه دیده را با نابودی مواجه کرده است و همچنان از توجه به هزینه کردن معالجات آنان کوتاهی می کنند. اگر تنها یک درصد از دزدیها و غارت و چپاول کاربدستان و آیت الله های میلیاردر برای استاندارد نمودن سیستم مدارس هزینه شود، هیچ دانش آموزی دچار چنین وقایع دردناکی نخواهد شد. بانی و مقصر اصلی هر گونه رویداد دلخراشی در مدارس جمهوری اسلامی است. مردم و خانواده های دانش آموزان که بخش میلیونی از جامعه را تشکیل می دهند، می توانند و باید به این وضع اعتراض کنند.
۲۰ بهمن ۱۳۹۳ ، ۱۰ فوریه ۲۰۱۵