فایل پی دی اف ویژه پیاده کردن روی تلفن همراه
سلام رفقای نازنینم
زهره صفایی هستم عضو حزب کمونیست کارگری ایران
مقدمتان به کنگره ۱۲ حزب کمونیست کارگری ایران گلباران
زنی هستم از داخل ایران و با شما از راهروهای دادگاه های خانواده سخن میگویم. از کسانی که با پاهایی خسته، نفس نفس زنان راه پله های دادگاه را از این اطاق به آن اتاق، بالا و پایین می روند و فرم های درخواست طلاق و عریضه و دادخواست را پر میکنند. از چشمهای خیره به دهان منشی ها که وقت دادگاه را چندماه و چند سال کش می دهند.
از گوشهایی منتظر به حکم قاضی هایی مینویسم که فرض را به بی حقی تمام و کمال و مجرم و مقصر بودن زنان گذاشته اند و فرمان می دهند: دهان ها بسته!؛ که اگه شوهرت دست بزن داره، معتاده و شکنجه ات میکنه، یه زن دیگه گرفته، شکاک و سادیسته، نمیگذاره کار کنی، درس بخونی، سفر بری، نفس بکشی، یا حتی اگه اسید به صورتت پاشیده و نصف صورتت ذوب شده، برو بساز! خلاصی و راه نجاتی در کار نیست. بخاطر اینکه حق طلاق را به مردان بعنوان مجریان این خشونتها داده ایم!
و حالا اگر بخت گرفتن طلاق با زنانی هم یار باشد که تحملشان زیاد است، و شانس بیاورند در پروسه ی طاقت فرسای دادگاه ها کارشان به شوهرکُشی و خودکُشی نکشد، جنگ اصلی برای بدست آوردن پاره های تنشان، یعنی حق حضانت فرزندانشان شروع میشود. آخ که این راهروها و راه پله ها چه حکایتها که ندارند.
از شکایتهای بی سرانجام میگویم. از تجاوزها و تعرض های جنسی در محل کار بگیر تا مدرسه و دانشگاه و کوچه و خیابان و حتی خانواده، از تباه شدن عمر و زندگی، از دهان هایی که جمهوری اسلامی زن کُش با این قوانین خانواده و ضدزن بست با شما میگویم!
اما رفقا بگذارید براتون از شهر به شهر و خیابون به خیابون و محله به محله در سراسر ایران هم بنویسم. وقتی که برابری خواهی و خواست زندگی انسانی، خواست یک دنیای بهتر چراغ راهمون شد، پاهای خسته مان هم جان گرفت. وقتی که برنامه راه را پیدا کردیم، قوت گرفتیم و راه افتادیم. همون چشمها که روزی نظاره گر بود، دیگه فقط نگاه نمیکرد، سو گرفت، مسیر را دید. چون حزبش را پیدا کرد. چنین شد که گوشها هم تیز شد و فریادهای بر آمده از دهان های بسته از گوشه گوشه مملکت رو شنید و شروع کرد دستها رو با کمپینها و کارزارها مطالباتی و امضاها تو دست هم گذاشتن. و امروز با رضایت از سال تلاش و اتکا به حزب براتون میگم:
این پاها و چشمها و گوشها و دهان ها یقین دارند که همپا و همراه حزبشان با پرچم “یک دنیای بهتر” جمهوری اسلامی را سرنگون میکنند و جامعه ای میسازند که اساسش انسان است!
آره رفقا قرارمون میدون آزادی تهران
زنده باد حزب کمونیست کارگری ایران
زنده باد حمید تقوایی