eteraz-t-b

اعتراضات برزیل و ترکیه ؛ پیام هایش و درسهایی که باید از آن گرفت

eteraz-t-b

بهنام رازی:
طی هفته های اخیر شاهد دو اعتراض بزرگ در دو نقطه مختلف جهان بودیم. یکی در کشورترکیه و دیگری در برزیل.
اعتراض های ترکیه از تجمعی کوچک در میدان تقسیم استانبول در مخالفت با تخریب و قطع درختان یک پارک عمومی آغاز شد. خیلی زود این اعتراض ها اشکال جدیدتری به خود گرفت. مردم ترکیه بر علیه اسلامیزه شدن کشورشان توسط حکومت اسلام گرای اردوغان به خیابان ها آمدند. رجب طیب اردوغان باسیاستهایی که طی چند سال گذشته در پیش گرفته است در صدد برگرداندن قوانین اسلام و فرهنگ اسلامی به این کشور و اقتدارگرایی اسلامی است. ازجمله اقداماتی که او دراین زمینه انجام داده است میتوان به تاسیس و گسترش مدرسه های دینی و منع آشامیدن مشروبات الکلی در ساعات معین اشاره کرد. این اقدامات واپس گرایانه ازدید مردم آزادیخواه ترکیه پنهان نمانده است. مردم ترکیه از سیاست های ارتجاعی اردوغان به تنگ آمده و خواهان برکناری دولت اسلام گرای اردوغان هستند. دولت ترکیه برای پایان دادن به اعتراضات دست به خشونت زده و با وجود کشته و زخمی شدن بسیاری از معترضان و دستگیری های گسترده ای که توسط پلیس صورت گرفته ، اعتراضات همچنان ادامه دارد و هر روز اشکال جدیدتری به خود می گیرد.
در گوشه ای دیگر از جهان ، در آمریکای جنوبی ، مردم برزیل در اعتراض به بالا رفتن قیمت بلیط وسایل نقلیه عمومی دست به راهپیمایی های میلیونی زدند. تظاهرکنندگان در هشتاد شهر مختلف به خیابان ها آمدند. دولت برزیل در مقابل اراده مردم عقب نشینی کرد. ولی اعتراض مردم خشمگین فروکش نکرده و خواسته های جدیدی را مطرح کرده اند و اعتراضات وارد مراحل جدیدی شده است. مردم خواهان رسیدگی به وضعیت امنیت ، آموزش و پرورش و بهداشت عمومی شده اند. معترضان از صرف هزینه های میلیاردی برای برگزاری جام جهانی فوتبال شاکی هستند و خواستارصرف این هزینه ها در جهت حل مشکلات اقتصادی مردم و از بین بردن فقر در برزیل می باشند.
همزمان با این اعتراضات بزرگ ، در ایران هم طی چند روز اخیر مردم به بهانه صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی ، به خیابان ها ریختند و با سر دادن شعار ورقص و پایکوبی بار دیگر نشان دادند که جمهوری اسلامی را نمی خواهند و از این حکومت مذهبی بیزارند. مردم بار دیگر نشان دادند که به دنبال آزادی هستند و نیروهای سرکوبگر رژیم نتوانسته اند بر خواست و اراده مردم چیره گشته و سرکوبشان کنند. مردم ایران همیشه به دنبال فرصت ها و روزنه هایی هستند که از طریق آن به هر شکلی که باشد اعتراضاتشان را نشان بدهند. این تجمعات بار دیگر امید ها را برای اعتراضات و مبارزات آینده در ایران زنده کرده است.
پیام های نهفته در این اعتراضات
اعتراض هایی که هر روزه در گوشه و کنار جهان به بهانه های مختلفی رخ می دهد ، حاوی پیام های روشن و مشخصی برای همه حکومت های مذهبی و سرمایه داری جهان است. این اعتراضات نشانگر این است که انسان های عصر ما از نظام های حاکم و سیستم اداره جهان بیزار هستند و کمر به نابودی این سیستم بسته اند. آنها به از خودبیگانگی و بی حقوقی انسان درقالب حکومت های حاکم پی برده اند و نمی خواهند همانند یک ماشین در خدمت نظام سرمایه داری باشند. آنها می خواهند آزاد زندگی کنند و کرامت انسانی خویش را بازیابند. این فریاد هیچ بودگان است. این فریاد 99 درصد مردمی است که دیگر نمی خواهند اینگونه زندگی کنند. این فریاد زنانی است که خواستار حقوق مساوی هستند. فریاد انسان هایی است که به این نکته پی برده اند که دنیا را با شیوه های دیگری هم می شود اداره کرد و می شود نوع دیگری زندگی کرد. آنها به این نکته پی برده اند که می توان با امکاناتی که امروز در اختیار انسان قرار دارد و با پیشرفت های بسیاری که درعلم و تکنولوژی صورت گرفته است ، گرسنگی و فقر را ریشه کن کرد ، بهداشت را رایگان کرد ، مردم بی خانمان را صاحب خانه کرد. آنها بهتر از هر اقتصاددان و جامعه شناس و اساتید دانشگاهی که در سیستم آموزشی از قبل تعیین شده بورژوازی آموزش دیده اند به منافع خود واقف هستند. آنها می خواهند این سیستم وارونه را با تمام مناسباتش در هم بکوبند و خود را از اسارت و بردگی یک درصدی های مفت خور رها کنند. این صدای انقلاب 99 درصدیها بر علیه یک درصدی هاست. یک درصدیهایی که این سیستم را با زور اسلحه و نیروهای نظامیشان نگه داشته اند. این صدای انقلاب طبقات فرودست و محروم است.
اعتراضات اخیرهمچنین حاوی زنگ خطر و هشدارهایی برای نظامهای سرکوبگراست. نظام های سرکوبگری مانند جمهوری اسلامی که فکر می کنند با ارتش و نیروی نظامیشان می توانند این سیستم ضد انسانی را به پیش ببرند. آنها می دانند و متوجه این نکته شده اند که هیچ قدرت و نیروی نظامی نمی تواند دربرابر اتحاد مردمی که بصورت میلیونی به خیابان ها می ریزند ایستادگی کند. مردم خشمگین را با هیچ قدرتی نمی توان سر جایش نشاند و سرکوب کرد و به خانه هایشان برگرداند. حضور میلیونی مردم مبارز برزیل و ترکیه این نکته را ثابت کرد.
درس هایی که باید از این اعتراضات گرفت
اعتراضات و مبارزات مردم برزیل و ترکیه در حالیکه امید به آینده ای بهتر و بهبود اوضاع مردم این کشورها را نوید می دهد ولی همزمان نگرانی هایی را هم برای هر کسی که این وقایع رادنبال می کند به همراه دارد. نگرانی از این نظر که مبارزات در این کشورها رهبری مشخصی ندارد. متاسفانه آن حزب سیاسی که مبارزات را رهبری کند و خواست های مردم را مطرح کند و به پیش ببرد ، در صحنه دیده نمی شود. همان کمبودی که در انقلابات کشورهای عربی مانند مصر و تونس و … بود در اینجا هم مشاهده می شود. مردم می دانند که این نظام را نمی خواهند. مردم می دانند که باید وضع موجود را دگرگون کنند و این سیستم های استثمارگر را نابود کنند. ولی آلترناتیو مشخصی هم برای جایگزینی این سیستم ندارند. یک حزب سیاسی پیشرو که از منافع همه مردم پشتیبانی کند و رهبری جنبش را برعهده بگیرد ، غایب است و این نگرانی را به وجود آورده است که در صورت پیروزی مردم در این مبارزات بار دیگر بورژوازی در قالبی دیگر بر این مبارزات سوار شده و کنترل اوضاع را بدست گرفته و باز قدرت سیاسی را در دست بگیرد و همین سیستم را این بار در قالبی دیگر به پیش ببرد. مثل همان چیزی که در کشورهای عربی اتفاق افتاد.
این وقایع برای مردم ایران و سایر کشورهای دیگر حاوی درس هایی بسیار آموزنده است. مردم ایران با تجربه ای که از انقلاب 57 دارند و با درس هایی که می توانند از انقلابات و اعتراضات قبلی و فعلی جهان بگیرند ، خواهند توانست در مبارزات آینده یک مسیر درست را برای پیروزی و دستیابی به آزادی انتخاب کنند.
خوشبختانه در ایران آن حزب سیاسی که در مبارزات آینده می تواند اوضاع را به نفع مردم تغییر دهد و آزادی واقعی را برای مردم به ارمغان بیاورد وجود دارد. حزب کمونیست کارگری ایران با برنامه “یک دنیای بهتر” ، می تواند آن نقش تعیین کننده را در مبارزات آینده مردم ایران ایفا کند. حزبی که از منافع طبقه کارگر و به این اعتبار از منافع اکثریت عظیم مردمی که توسط اقلیتی مفت خور استثمار می شوند دفاع می کند. حزبی که از حقوق زنان و کودکان دفاع می کند. حزبی که می تواند نقش رهبری را برعهده گرفته و خلاء بی آلترناتیوی و سردرگمی را پر کند. حزبی که با به قدرت رسیدنش می تواند به تمام اشکال استثمار پایان دهد ، فقر را ریشه کن کند ، حکومتی انسانی را برپاکند و هویت انسانی و کرامت انسانی را به انسان ها برگرداند. حزبی که می تواند آزادی و برابری کامل را در تمام زمینه ها برای مردم به ارمغان بیاورد. ولی این حزب باید توده گیر شود. مردم باید آن را بیشتر بشناسند و با برنامه های انسانیش بیشترآشنا شوند و به آن بپیوندند. مردم ایران برای اینکه بتوانند در مبارزات آتی پیروز شوند ، باید پرچم این حزب را به دست بگیرند و توسط این حزب خواسته هایشان رامطرح کنند و به پیش ببرند. این تنها راه نجات از شر سیستم سرمایه داری و تنها راه رسیدن به برابری و آزادی است.
زنده باد آزادی ، برابری، حکومت کارگری
۱/۴/۱۳۹۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *