خوزستان دومین استان ایران از لحاظ حاشیه نشینی است و نزدیک به یک میلیون نفر؛ معادل یک پنجم جمعیت آن در حاشیه شهرها زندگی می کنند. از جمله اهواز با بیش از ٤٥٠هزار حاشیه نشین، سومین شهر با جمعیت بالای حاشیه نشین کشور به شمار می رود.
اکثر حاشیه نشینان اهواز، از شهرستانهای دشت آزادگان، حمیدیه و مسجدسلیمان آمده اند. محلات صیاحی، شلنگ آباد، رزمندگان، گلدشت، گل بهار، کریشان، عین دو، ملاشیه، چنیبه، جنگیه، کوت عبدالله، کانتکس، قلعه کنعان، کوی طاهر، آل صافی، منبع آب، حصیرآباد، زرگان، زویه 1 و زویه 2 مهمترین محلات حاشیه نشین اهواز می باشند. بعد از اهواز، شهرهای ماهشهر، مسجدسلیمان، آبادان، دزفول، اندیمشک و کارون عمده مناطق حاشینه نشین را در خوزستان دارند که اساساً بخش گسترده ای از این روند افزایشی منشأ روستایی دارد چرا که در بسیاری از روستاهای خوزستان، به دلیل کمبود درآمد خانوارها، به صرفه نبودن کشاورزی برای درآمدزایی، نبود و یا کمبود امکانات اولیه زندگی مانند آب، مواد غذایی، بهداشت مناسب، مسکن، مدرسه و… سبب شده تا جمعیت روستایی ناتوان از ادامه زندگی به ناچار به شهرهای بزرگتر سرازیر شوند.
واقعیت اینست که حاشیه نشینی در دنیای وارونه امروز یکی از معضلاتی است که نظام سرمایه برای بشر ایجاد کرده و تنها مختص به ایران نیست. آغاز پدیده حاشیهنشینی در جهان با انقلاب صنعتی و رشد شهرهای صنعتی مقارن است. حاشیهنشینی چه در کشورهای توسعهیافته و چه در کشورهای در حال توسعه، حاصل پروسه مستمند سازی هر روزه کارگر و کل جامعه در جوامع سرمایه داری است که همچون زائده هایی در کنار شهرهای صنعتی سر بلند میکند.
در ایران این پدیده در دهه ١٣۴٠ و ١٣٥٠ و همزمان با اصلاحات ارضی رشد شتابنده ای گرفت. در این سالها، بسیاری از ساکنان روستاها در جستجوی کار به شهرها هجوم آوردند. پایین بودن درآمد در روستاها و نبود فرصتهای اشتغال از مهمترین دلایل مهاجرت طی این سالها به شمار می آید.
از سوی دیگر افزایش چشمگیر قیمت نفت در طی سالهای ١٣٥٢-١٣٥١ و سرازیر شدن سرمایه های زیادی به سوی شهرها ، انگیزه مهاجرت از روستاها به شهرها را تقویت کرد. این در حالی بود که شهرهای مهاجر پذیر از زیر ساختهای کافی برای ساماندهی جمعیت مهاجر برخوردار نبودند و کارگر نیز بدون هیچگونه تامینی و برای تهیه لقمه نانی ناگزیر به شهرنشینی بود.
بعد نیز در دوره حاکمیت جمهوری اسلامی و فقر و فلاکت هر روز بیشتر مردم پدیده حاشیه نشنی رشد شتابنده ای یافت. از جمله جنگ ایران و عراق ، تشدید فقر و محرومیت ، بیکاری و استمرار سیاست تمرکزگرایی در حوزه های اقتصادی، رفاهی، خدماتی و غیره که شکاف عمیقی را میان شهرهای بزرگ در مقایسه با مناطق شهری کوچک و روستاها ایجاد کرده بود از عوامل مهم افزایش حاشیه نشینی در این دوره بود. اما نکته اینجاست که امروز با عمیق تر شدن هر روز بیشتر فاصله طبقاتی در سطح جامعه و با به تباهی رسیدن هر روز بیشتر زندگی و معیشت کارگران و کل جامعه حاشیه نشینی به یک پدیده فاجعه بار اجتماعی تبدیل شده است. از جمله بخش بزرگی از این حاشیه نشینان کارگرانی هستند که با معضلاتی چون بیکاری و بیکار شدن از کار، تعویق دائمی پرداخت دستمزدها و دستمزدهای چند بار زیر خط فقر هستند. مردمی هستند که هیچگونه تامینی برای معاش خود ندارند وتهیه یک سرپناه به معضلی بزرگ برایشان تبدیل شده است.
رشد حاشیه نشینی در خوزستان را باید در متن چنین اوضاع و احوالی دید. مناطقی که خود مراکز داغی از اعتراض هستند.
کمیته سازمانده حزب کمونیست کارگری- واحد خوزستان
٢٣ اسفند٩٩