mina

نگاهها به ایران جلب شده است

mina

مینا احدی:
اين روزها نگاهها به ايران جلب شده است. اين بار نه بدليل پروژه هسته ای جمهوری اسلامی و نشست های گاه و بیگاه با مقامات اتحادیه اروپا وغیره. این بار نگاهها بسوی ایران جلب شده چرا که جامعه ایران و مردم در این کشور دارند، با زحمت و مشقت فراوان و در عین حال با همبستگی و با صدای بلند به اعدام و به قتل و جنایت بیشرمانه جمهوری اسلامی ایران، که متاسفانه در این کشور امری روزمره و عیان و علنی است، با تمام وجود و با قلبهایشان “نه” میگویند.
این بار مردم دنیا هم نظاره گر نیستند، بلکه به کمک و یاری این مردم آمده اند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم یکبار، دنیا بپا خاست و بما کمک کرد تا سنگسار را در ایران با وجود ادامه حکومت اسلامی، عملا به بن بست بکشانیم. سخن از کمپین نجات سکینه محمدی آشتیانی است. کمپینی که دنیا را تکان داد و توجه ها و نگاهها را بسوی سیاه چالهایی جلب کرد که زنان و مردان زیادی در آنجا منتظر تکه تکه شدن توسط فاشیستهای اسلامی بودند. با کمپین نجات سکینه، سنگسار بطور دو فاکتو در ایران ممنوع شد. به همت و به نیروی مردم ایران و جهان. این بار سخن از کمپین نجات ریحانه جباری است. این کمپین برای پایان دادن به قتل عمد دولتی در ایران است.

edam3 230 x 317
تاکنون حدود ۱۵۰ هزار نفر از سراسر جهان طومار نه به اعدام ریحانه را امضا کرده اند. کشوری نیست که چند نفر از ساکنین آن این طومار را امضا نکرده باشند. و مردم ایران خود با وجود خفقان و فیلتر شدن اینترنت و بستن راههای نفس کشیدن ، باز هم امضا میکنند و اعتراض و صدای خود را بلند کرده اند.
این کمپین در داخل ایران با نامه های شخصیت های سرشناس، با دخالت و حضور فعال هنرمندان و ورزشکاران و افراد سرشناس و مطرح در جامعه پیش میرود. این کمپین توجه و سوال میلیونها زن و دختر را جلب کرده است که چرا باید یک دختر جوان که در مقابل تعرض و قصد تجاوز یک مرد از خود دفاع کرده، در سلول مرگ جمهوری اسلامی بیافتد و با اعدام پاسخش را بدهند، تکلیف زنان در این جامعه چیست. این سوال را بارها در رسانه ها و مدیای اجتماعی می بینیم. اگر تن به تجاوز دهیم سنگسار میشویم و اگر مقاومت کنیم اعدام، این قوانین و این سیستم تکلیف ما را روشن کند. بهمین دلیل زنان یکی از مهمترین مدافعین این کمپین هستند.
این کمپین نور افکنی است به سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران، دادگاههایی که اسناد را از بین میبرند، دادگاههای که با شکنجه اقرار میگیرند و قبل از بررسی وقایع حکم را صادر میکنند. دادگاههایی که هیچ قانونی نمی شناسند، دستگاههای جنایت و سرکوب و ظلم غیر قابل تصورعلیه شهروندان.
در خارج از ایران امضای بیش از ۶۰ هنرمند و فراخوان آنها به لغو حکم اعدام ریحانه، برگزاری میتینگهای اعتراضی در شهرهای تورنتو، استکهلم، یوتبوری، مالمو، فرانکفورت، کیل. هامبورگ، واشنگتن، خورنینگن، اسلو و شهرهای دیگر و حمایت فعالانه مدیای اجتماعی از این حرکت توانست سد سکوت مدیای رسمی را بشکند و کم کم موضوع ریحانه میرود که موضوعی بین المللی بشود.
این کمپین که از طرف نازنین افشین جم، شبنم اسداللهی، شادی پاوه و من، مینا احدی، فراخوان داده شد و با همیاری فعالانه شیوا محبوبی، مهوش علاسوندی و بنفشه زند و افشین افشین جم به پیش میرود، توانسته است به یک موضوع مهم سیاسی در ایران تبدیل شود.
احمد شهید نماینده ویژه سازمان در امور ایران، بیانیه داده و خواهان بررسی مجدد پرونده میشود، عفو بین الملل بیانیه داده و اتحادیه اروپا رسما به جمهوری اسلامی ایران اعتراض کرده و از آنان میخواهد ریحانه را اعدام نکنند.
در میانه این کمپین و در حالیکه بحث در مورد اعدامها در ایران یک موضوع مهم سیاسی است، روز چهارشنبه ۱۶ آوریل در ایران یک واقعه مهم علیه اعدام اتفاق می افتد. مادری قاتل و یا متهم به قتل فرزندش را می بخشد. او در ابتدا در صحنه اعدام در حالیکه همه چیز را رژیم و مزدورانش آماده کرده اند، در حالیکه امام جمعه شهرستان نور در محل است، در حالیکه جلادان قسی القلب، نمایندگان حکومت اسلامی برای به سرانجام رساندن یک قتل و جنایت دولتی و رفتن دنبال بقیه کارهایشان در محل جمع شده اند، یک واقعه بسیار مهم اتفاق می افتد. مادر مقتول بالای یک صندلی دیگر میرود تا هم قد محکوم شود که روی یک صندلی دیگر است و طناب دار بر گردانش آویزان است، او یک سیلی به گوش متهم میزند و میکروفون را در دست گرفته و سخنرانی میکند و میگوید می بخشم، سپس طناب را از گردن بلال پسر جوان ۲۱ ساله که قرار بود لحظاتی بعد به قتل برسد، باز میکند. مردم در محل هلهله میکنند و سوت میزنند و فریاد خوشحالی سر میدهند و بدین ترتیب روز چهارشنبه ۱۶ آوریل در یک شهرستان کوچک توسط یک مادر، یک جواب محکم به قصاص و قانون مجازات اسلامی داده میشود.
مادر مقتول و مادر متهم به قتل همدیگر را بغل میکنند مادر پسری که باید اعدام میشد، کبرا، پای مادر عبدالله، مریم را میبوسد و یک شهر به همراه اینها اشک میریزد. حاضرین میگویند دریا طوفانی بود، هوا سرد و نیمه تاریک بود و همه چیز یک لحظه از حرکت باز ایستاد. سپس مردم با شادی و هلهله و کف زدن، بسوی مزار عبدالله میروند و این دو خانواده باهم به او ادای احترام میکنند. دریا آرام است و خورشید به ما لبخند میزند….
این یک واقعه تاریخی و یک اتفاق مهم در مبارزه علیه اعدام بود.
مریم مادر عبدالله که این حرکت تاریخی را انجام داد، اکنون به یک شخصیت معروف در دنیا تبدیل شده است. عکس او و عکس این واقعه تکان دهنده که طناب دار از گردن قاتل فرزندش باز میکند در صفحه اول نشریه گاردین چاپ شد و رسانه های متعدد بین المللی در این مورد نوشتند.
ما سالها است علیه اعدام مبارزه میکنیم. ما سالها است اعلام کرده ایم اعدام قتل عمد است و هدفش ایجاد وحشت در جامعه است. اعدام در ملا عام میخواهد نشان دهد، جان و زندگی شما در دستهای حکومت اسلامی و امام جمعه و خامنه ای و روحانی و خاتمی و رفسنجانی و این اراذل و اوباش اسلامی است. اعدام میخواهد نشان دهد دست از پا خطا کنید، پایتان روی صندلی چوبی اعدام قرار میگیرد.
علیه اعدام بسیار مبارزه شده، مردم بپا خاسته و بارها علیه اعدام حرف زده و میتینگ و تظاهرات انجام داده اند و رژیم اسلامی را زیر فشارهای خرد کننده گذاشته اند.
ما هنوز نتوانسته ایم ریحانه را نجات دهیم، حکم اعدام او هنوز لغو نشده و ما هنوز صدها نفر در زندانهای حکومت اسلامی داریم که محکوم به مرگ هستند. برای نجات جان همه آنها باید بپا خیزیم و تکلیف را با مجازات اعدام وقصاص جمهوری اسلامی یکسره کنیم.
این بار یک کمپین جهانی در دنیا و یک حرکت فوق العاده زیبا در محل اجرای حکم اعدام، به حکومت اسلامی ایران کارت قرمز بزرگی را نشان داد. این حکومت با اعدام زنده است و با این حرکت مردم به او گفتند که دیگرنمیگذاریم راحت بکشید و بچاپید. ما نمیگذاریم بکشید تا زنده بمانید. ما حکومت شما را، حکومت اعدام و جنایت و وحشیگری وبیرحمی را به گور خواهیم سپرد و این یکی از مهمترین نبردهای ما با این حکومت است، نه به اعدام سوت پایان حکومت اسلامی است .
زنده باد جنبش علیه اعدام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *