فرا رسیدن اول مه روز جهانی کارگر را به همه کارگران در ایران و در سراسر جهان تبریک میگویم.
امسال در شرایط کاملا ویژه ای به استقبال اول مه میرویم. در شرایطی که سرمایه داری بیش از هر زمان دیگری سترونی و ناتوانی خود در حفظ جان و سلامت انسانها را در سراسر دنیا به نمایش گذاشته است.
بیماری کرونا ناشی از یک ویروس است ولی بحران کرونا زاده نظام سرمایه داری است. نظامی که با قربانی کردن بهداشت و درمان و جان و سلامت مردم بپای سوداندوزی و بهره کشی سرمایه به اشاعه یک بیماری کشنده در سراسر جهان دامن زده است، و اکنون با نفس فعالیت و گردهمائی و زندگی جمعی و تولید اجتماعی در تناقض افتاده است. مردم را در برابر این تناقض خودساخته قرار داده اند که برای حفظ جان و سلامت باید از زندگی اجتماعی دست شست، ظاهرا از بین تامین معیشت و تامین سلامت باید یکی را انتخاب کرد! اما این تناقضی نه ناشی از شیوع یک ویروس، بلکه ناشی از نظم سرمایه و جامعه ای است که در خدمت منافع یک اقلیت مفتخور سرمایه دار سازمان یافته است. این سازماندهی جامعه برمبنای سود اندوزی و قوانین بازار است که نه تنها با حفظ جان و سلامت و معیشت مردم بلکه با نفس زندگی جمعی و جامعه انسانی در تناقض افتاده است.
این بحران هم چنین به همگان نشان میدهد که چگونه ادامه حیات و بقای جامعه، از درمان و بهداشت و نجات جان شهروندان تا خدمات شهری تا تهیه و توزیع مواد غذائی و تامین اولیه ترین مایحتاج مردم بر دوش کارگران و در گرو کار و تلاش هر روزه آنها حتی در دوره ای است که همه مردم برای نجات جان خود ناگزیر به خانه نشینی شده اند. بیش از پیش عیان میشود که بقای جامعه در گرو کار هر روزه محروم ترین و زحمتکش ترین و نادیده گرفته شده ترین بخش طبقه کارگر است. بیش از هر زمان و عریان تر و انکار ناپذیر تر از همیشه معلوم میشود که طبقه سرمایه دار، یک درصدیهای مفتخوری که سوداندوزی آنها به شیوع یک بیماری مهلک منجر شده، بخش طفیلی و زائد جامعه هستند و دولتهای حافظ منافع آنان باید کنار زده شوند.
این واقعیات یکبار دیگر و با تاکید و برجستگی بیشتری حقانیت و ضرورت و مطلوبیت افق و آلترناتیو طبقاتی کارگران برای اداره جامعه، یعنی سوسیالیسم را در چشم انداز همگان قرار میدهد. بحران کرونا یکبار دیگر و برجسته تر از همیشه نشان میدهد که دنیا بدون فراخوان سوسیالیسم، بدون امید سوسیالیسم و بدون “خطر” سوسیالیسم منجلابی بیش نخواهد بود.
نمونه عریان و بارز منجلاب سرمایه در عصر ما جمهوری اسلامی است. حکومتی که خود عامل اصلی شیوع کرونا در ایران و منطقه بوده است، رژیمی که در طول عمرش بیش از همه قربانیان کرونا در جهان مردم ایران را به کام مرگ فرستاده است، حکومتی که در طی یک هفته بیش از ١۵٠٠ نفر را به خاک و خون میکشد و با شلیک عامدانه به هواپیمای مسافربری ١٧۶ نفر را قربانی میکند، چنین حکومتی مظهر بارز توحش سرمایه داری در عصر ما و مایه ننگ بشریت است.
جامعه ایران از همان آغاز در برابر این توحش بپا خاسته است. جمهوری اسلامی از همان روز نخست تا بامروز با مقاومت و تعرض گسترده جنبش کارگری و توده مردم مواجه بوده است. مبارزه ای که خیزش آبان و دیماه گذشته یکی از نقاط اوج آن بود و امروز در دل بحران کرونا نیز در شکل مقابله قهرمانانه پزشکان و پرستاران و کارگران بیمارستانها، و فعالیت جمعها و کمیته های خودیاری مردمی، و به اعتراض برخاستن چهره ها و نهادهای جنبش کارگری در زندان و در خارج از زندانها همچنان ادامه دارد. بحران کرونا توده مردم ایران را در عزمشان برای بزیر کشیدن حکومت جانیان و غارتگران حاکم استوار تر و راسخ تر کرده است و دوره بعد از کرونا میتواند و باید دوران تعرض قوی تر و متحد تر و گسترده تر مردم ایران برای خلاصی از شر جمهوری اسلامی باشد.
صاحبنظران و استراتژیستهای دولتهای سرمایه داری پیش بینی میکنند که دوران پسا کرونا دوران خیزشها و تلاطمات و ناآرامی ها خواهد بود. در ایران این دوره خیزشها و تلاطم ها از مدتها قبل آغاز شده است و پس از کرونا بی گمان در ابعادی گسترده تر و تعرضی تر اوج خواهد گرفت. طبقه کارگر، جنبش کارگری و نهادها و چهره های این جنبش در محور و در صف مقدم این مبارزه قرار دارند.
اول ماه مه امسال میتواند و باید آغازگر دوره جدیدی از مبارزه کارگران در پیشاپیش و بعنوان نماینده توده مردم به ستوه آمده از منجلاب اسلامی سرمایه و برای ریشه کن کردن حکومت اسلامی سرمایه داران باشد.
زنده باد اول مه!
زنده باد سوسیالیسم!
حمید تقوائی
٩ اردیبهشت ١٣٩٩، ٢٨ آوریل ٢٠٢٠