میلاد رابعی
روز جمعه، ۲۵ بهمن، علیرضا موسوی مجد، رئیس هیئت مدیره انجمن لوازم صوتی و تصویری ایران، از پایان کار شرکتهای کرهای «الجی» و «سامسونگ» در بازار لوازم خانگی و تلفن همراه ایران خبرداد. همچنین عباس عراقچی معاون وزیر خارجه گفت این شرکتها در آینده اقتصاد ایران اولویت ندارند. اما گذشته از اظهارات مقامات جمهوری اسلامی، حقیقت مثل همیشه، چیز دیگری است. در ظاهر امر و برای کسی که برای مثال در حوزه علمیه قم نشسته و از تحولات جهان تکنولوژی بیخبر است، شاید خروج دو برند تولیدکننده لوازم خانگی و الکترونیکی چندان هم اتفاق مهمی نباشد. اما هر کس که در دنیای امروز زندگی میکند و با مسائل آن آشنا است میداند که سامسونگ و الجی فقط دو برند معمولی نیستند. در سالهای اخیر تکنولوژی بسیار مهم و ضروری موبایل مشخصاً در انحصار دو شرکت سامسونگ و اپل قرار گرفته است. در مورد محصولات اپل پیش از این امکان ورود و حتی استفاده از آن در شبکه داخلی ایران ممنوع شده است. و حالا با خروج سامسونگ عملاً ایران از حوزه صدور مهمترین شرکتهای تولیدکننده تلفن همراه در جهان خارج شده است.
در مورد اهمیت تلفنهای همراه هوشمند نیازی به توضیح نمیبینم و خواننده، خود بهتر به اهمیت و نقش آن در زندگی روزمره واقف است. محصول دیگری که به شدت در انحصار این دو شرکت قرار دارد، صنعت ساخت تلویزیونهای هوشمند و مدرن است که این روزها در هر خانهای در سراسر جهان وجود دارد. بگذریم از صدها و هزاران محصول مهم و حیاتی دیگری که بهخصوص سامسونگ در تولید آنها در جهان پیشتاز است.
اگر بخواهیم این مسئله را با اتکا به تئوریهای اقتصاد بورژایی هم توضیح دهیم، کافی است به اولین و سادهترین مبحث آن یعنی عرضه و تقاضا اشاره کنیم. به زبان خیلی ساده تقاضا در بازار ایران برای محصولات این دو برند به دلایلی که اشاره شد به اندازه بسیار زیادی بالا است. حالا که عرضه و حتی پشتیبانی از محصولات موجود به صفر رسیده است چه اتفاقی خواهد افتاد؟ با اینکه به گفته موسوی مجد، چند شرکت ایرانی با استفاده از «زیرساختهایی» که قبلاً از کره جنوبی وارد شدهاند، از سال آینده قصد تولید لوازمی چون تلویزیون، نمایشگر، ماشین لباسشویی و یخچال را دارند تا بتوانند خلاء بازار را پر کنند، اما همه ما به خوبی میدانیم که چنین زیرساختهای پیچیده و گرانقیمتی در ایران وجود خارجی ندارند و تکنولوژی عقبمانده ایران هرگز قادر به تولید محصولات مشابه اپل و سامسونگ نیست. محصولاتی چون تلفنهای هوشمند و تلویزیونهای هوشمند دارای چنان تکنولوژی پیشرفته و پیچیدهای هستند که تنها چند کشور و شرکت عظیم در جهان توان تولید آنها را دارند. بنابراین حتی فکر کردن به چنین احتمالی تنها مایه خنده و شوخی است.
تنها راهی که در چنین شرایطی باقی میماند همان راه قدیمی و آشنای قاچاق است. قاچاقی که حتی در زمان فعالیت این شرکتها در ایران، در مرزها چنان گسترده بود که پدیده کولبران و آن فجایع را به بار آورد. در همین روزهای اخیر باز هم شاهد کشته شدن چند کولبر دیگر بودیم. اتفاقی که با شرایط پیشآمده میتواند رو به تشدید برود و عده بسیار بیشتری از مردم مناطق مرزی را وادار به معامله با جان خود بکند و از طرف دیگر قاچاقچیان حرفهای و حکومتی نیز مثل همیشه مشغول قاچاق گسترده این محصولات بشوند. در نتیجه چنین اتفاقاتی، قیمت این محصولات به شکل چنان سرسامآوری بالا خواهد رفت که بسیاری از مردم قدرت خرید آنها را نخواهند داشت. البته در مورد محصولات مدرن یک نکته کوچک وجود دارد که شاید حتی تلاش برای قاچاق را هم ناکام بگذارد و آن، آنلاین بودن تمام این محصولات است. برای مثال در مورد تلفنهای همراه وقتی که با اپراتورهای ایران کار نکنند و با آیپی ایران به اینترنت متصل نشوند، تبدیل به شیئی بیمصرف میشوند و قاچاق هم مشکلی را حل نخواهد کرد. در مورد تلویزیونهای هوشمند نیز عین همین مورد صادق است.
با توجه به مجموع شرایط به نظر میرسد خروج این دو شرکت عظیم، ضربه بزرگی به بازار ایران، مصرفکنندگان و حتی خود حکومت وارد کند. اتفاقی که یقیناً بهزودی در مورد غولهای ژاپنی هم خواهد افتاد.
باعث و بانی تمام این مشکلات، نفس وجود جمهوری اسلامی و سیاستهای آن است. اگر در گذشته برای دستیابی به آزادی و برابری و رفاه و یا لغو حجاب اجباری باید جمهوری اسلامی از سر راه کنار میرفت، امروزه کار به جایی رسیده که حتی برای استفاده عادی از وسایل اولیهای چون موبایل و تلویزیون و یخچال، باید علیه جمهوری اسلامی بهپا خاست. مضحک است اما کاملاً حقیقت دارد.