سال ها بود که سران و دم و دستگاه و مدیای گفتاری و نوشتاری و کله گنده ها و امامان جمعه رژیم، تلاش میکردند اعتراضات مردم به حکومت را به دشمنان! نسبت دهند، از مجاهدین خلق و آمریکا نام می بردند تا بلکه بتوانند این مبارزات را تختئه کرده و زیر سوآل ببرند. این حربه تبلیغی رژیم دیگر کارساز نیست و مردم به این نوع تبلیغات پوچ و واهی وقعی نمینهند. مجاهدین ، آمریکا و سلطنت طلبان، ربطی به مبارزات مردم ندارند. این جریانات متکی به نیروی توده ها نبوده و اعتقادی به سازماندهی مبارزات و اعترضات مردم ندارند. اینان چشم به بالا دارند و قصد و نیات سیاسی شان را از طریق لابیگری دنبال کرده و بدنبال پروژه هایی از نوع رژیم چنج هستند و اهدافشان را بدون دخالت توده های مردم پیش میبرند.
با پیشروی جنبشهای اعتراضی نظیر جنبش های کارگری، زنان، معلمان،کامیون رانان، بازنشستگان و دانشجویان، نقش کمونیسم در اعتراضات و اعتصابات، جدی و غیرقابل انکار شده است. وجود شبکه های اجتماعی و پیشروی اعتراضات و تعمیق آنها و طرح شعارهای اساسی و مترقی و سرنگونی خواهانه مردم که با مطرح شدن« ده امر فوری انقلاب» وزن و رادیکالیسم بیشتری پیدا کرده است، و سردادن شعارهایی مانند کار- نان-آزادی و « اداره ی شورایی» جامعه از طرف کارگران، و همچنین با پیشروی مبارزات زنان و دانشجویان و فعالان محیط زیست و رانندگان کامیون و کارگران هفت تپه و فولاد اهواز و پتروشیمی ها و مالباختگان و غارت شدگان همراستا شده است، حاکمیت را به اینجا رسانده که وجود و نقش کمونیسم و حزب کمونیست کارگری را در انقلابی که شروع شده است، جدی بگیرند. برای همین است که کیهان و رسالت علنا مینویسند که مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز و شعار اداره شورایی کارخانه و محیط کار که در سطح جامعه انعکاس وسیعی یافته، کمونیستی است.
این اعتراف، فقط به شریعتمداری کیهان و محبیان رسالت و امام جمعه های شوش و اهواز ختم نمی شود، بلکه اخیرا که موضوع حقوق های نجومی مدیران بنیاد مستضعفان! داغ شده است، کانال ۲ تلویزیون دولتی ایران، در مصاحبه ای که با پاسدار محسن رفیقدوست- مدیرعامل بنیاد مستضعفان – انجام داده بود، مجری برنامه، بحث حقوق ۱۹ میلیون تومانی رفیقدوست و دیگران را پیش کشید و رفیقدوست جواب داد: « کسی که در طول ماه فقط ۳۰ ساعت در خانه اش هست و بقیه ی روزها را در استان ها سفر می کند تا کشور را آباد کند، ۱۹ میلیون تومان، رقمی نیست!»
مجری به طور جدی یا نمایشی، در جواب رفیقدوست گفت:« آیا آن کارگری که در اعماق زمین و در معدن با آن همه خطر جانی کار می کند، به فکر آبادی مملکت نیست؟»
اینجا بود که رفیقدوست، با لحنی بازجوگرانه به مجری توپید:« شما از مرام کمونیستی که دفاع نمی کنید!»
و مجری با رنگ پریدگی چند بار می گوید:« نه،نه، اصلا»
این البته اولین بار نیست که عوامل جمهوری اسلامی از یک خطر واقعی و قریب الوقوع یاد می کنند. این خطر از زمانی خواب راحت را از چشمان سران جمهوری اسلامی ربوده است که بساط ناجیان اش در کنفرانس برلین بهم ریخته شد. از سال ۱۳۸۸ شبح خوابشکن کمونیسم بالای سر سران جنایتکار جمهوری سرمایه داری اسلامی می چرخد و اکنون به کابوس آنها بدل شده است.
انترناسیونال ۸۰۳
آرش دشتی