نسان نودینیان:
در طول سه دهه گذشته مساله اخراج و بیکارسازی در جریان بوده. و مشکل جدیدی نیست. آنچه در شرایط کنونی مساله بیکاری را از دوره های دیگر و سالهای قبل متفاوت کرده، وجود میلیونی و یا«سونامی بیکاری» است. وزیر اقتصاد دولت روحانی اعلام کرده است به زودی بازار کار با بحران هشت و نیم میلیون کارجو مواجه خواهد شد. بیلان سنی جوانان بیکار ١۵ تا ٢٩ سال است. و اخیرا «معاون اقتصاددان وزیر کار می گوید: وضعیت بیکاری در مناطق مرزی کشور وخیم است. و ایجاد سالانه حداقل یک میلیون شغل جدید از مسائل مهم بازار کار محسوب می شود. با این حال، هم اکنون ١۶ استان کشور با جمعیتی بالغ بر ٣۶ میلیون نفر در مناطق مرزی کشور واقع شده که طبق آخرین سرشماری رسمی کشور، یک میلیون و ٧٣٠ هزار بیکار را در خود جای داده است». و همچنین در دولت نهم و دهم طبق گزارشهایی که از دولت یازدهم منتشر شده، سالانه ١۴هزار امکان شغلی بجای وعده های داده شده «ایجاد یک میلیون» شعل ایجاد شده است. و این در شرایطی اعلام شده بود که احمدی نژاد در دولت نهم میخواست با ایجاد امکان شغلی(بنگاه های کوچک زودبازده و دریافت ٢٨ هزارمیلیاردتومان منابع از بانک ها، نتوانست راهی در بازار کار برای کارجویان باز کند). بشکل ضربتی از میزان و تعداد بیکاران کم کند. این طرح با رشد بحران اقتصادی و بیکارسازی های وسیع و با گسترش دزدی و فساد های مالی در زمان بسیار کوتاهی بحاشیه رفت. این روزها مساله هسته ای هم از سالنهای هتل «کنتینانتال» ژنو در سوییس به روزنامه ها و مسافرین تاکسی و اتوبوس و خیابان و کارگاه و کارخانه کشیده شده است. روحانی مسئله مهم بیکاری را به عنوان یک معضل داخلی کشور دانسته و گفته است؛ “تا زمانی که مشکل بیکاری در کشور حل و فصل نشود، هیچ یک از تصمیمات فرهنگی امکان تحقق نخواهد داشت اما الان وقت و شرایط مناسب ایجاد شده که دولت یازدهم به مساله بیکاری جواب دهد”. به راه انداختن اعتراضات وسیع و پردامنه برای حل مساله تامین زندگی و تامین حقوق و مزایای کارگر بیکار در فضای سیاسی کنونی بیش از هر زمانی ضروری شده است. افزایش دستمزدها و مساله بیکاری دو مطالبه مهم کارگران شاغل و بیکار و خانواده های میلیونی آنها است. در مورد مصائب بیکاری میلیونی و پایین نگه داشتن “دستمزدها” مطالب تکان دهنده وجود دارد. رسیدن به راه حل و ایجاد امکان برای جمع شدن و دامن زدن به اعتراضات توده ای ـ کارگری در ارتباط با این دو مطالبه اساسی و فوری، مهمند. یکی از اولین فاکتورها، فضای سیاسی مناسب است. دولت روحانی تحت عنوان “مساله هسته ای” فروکش کرده، تهدید نظامی و محاصره اقتصادی کمتر شده، بهانه می اورد تا به اصل مطلب یعنی معیشت مردم نپردازد. مردم میگویند این مساله هسته ای فروکش کرده ببینیم که کدام تغییر در زندگی مردم در زمینه گرانی و پایین آمدن بیکاری ایجاد میشود. مردم سکوت نکرده اند. مردم در متن زندگی واقعی و درگیر با بیشترین مصائب اجتماعی(فقر و فلاکت) به سوالات بیشماری که از دردهای ناشی از شرایط کنونی است، جواب میدهند. در یک کلام شرایط مساعدتری برای اعتراضات توده ای کارگری مهیا شده است. و در ادامه همین فاکتور، چگونگی سازمانیابی و تحرک توده ای است. جنبش کارگری در ایران در سطح میلیونی نمیتواند برای جواب به این دو مطالبه اساسی و مهم به تجمعات مقطعی، و محلی متکی باشد. روحانی و دولت یازدهم نظام جمهوری اسلامی اعلام کرده اند که یکی از مشکلات محوری بیکاری است. و مساله دستمزدها نیز در چند سال گذشته بشکل نسبتا فعال و پیگیرانه ای در جریان بوده و به یکی از کشمکش های اصلی کارگران با دولت تبدیل شده است. استفاده از مکانیسم اجتماعی و طبیعی فراخوان به اعتراض برای افزایش دستمزدها و حل مساله بیکاری، در گرو ایجاد شبکه های وسیع از فعالین کارگری در شهرها و تشکیل کانون و کمیته و یا نهادهای مرتبط به هم است. این کانونها و یا شبکه ها هم اکنون وجود دارند. در میان کارگران و مراکز تولیدی فعالین کارگری از اعتبار و اتوریته خود ویژه ای برخوردار هستند. موقعیت کنونی فعالین کارگری امکانات ایجاد کانون و کمیته های اعتراض برای افزایش دستمزدها و حل مساله بیکاری را فراهم میکند. هم اکنون اعتراضات کارگران برای افرایش دستمزدها در جریان است. گسترش وسیع تر و پر دامنه تر این اعتراضات نیاز امروز و فوری میلیونها نفر از شهروندان و مزدبگیران جامعه ای است که نارضایتی و اعتراض، از مشغولیات روزانه آنها فراتر و به بخشی از زندگی آنها تبدیل شده است.