گفتگوی کانال جدید با حمید تقوائی و اصغر کریمی
۱۰ بهمن ۹۶
برنامه ای از جوانان کمونسیت
شیرین شمس: با سلام به شما عزیزان همچناکه در اول توضیح مختصری دادم دیشب ما شاهد اعتراضات جدیدی از چند شهر که از بندر عباس شروع شد، همچنین نجف آباد شیراز، گرگان، اراک و چند شهر دیگر بودیم. این اعتراضات در واقع سه روز جلوتر از فراخوانی که برای موج دوم اعتراضات سراسری از ١٢ بهمن تا ٢٢ بهمن داده شده بود، اتفاق افتاد. اینرا چگونه میتوانیم ارزیابی کنیم؟
حمید تقوائی: این اعتراضات در واقع ادامه جنبشی است که از اول دیماه شروع شد. به این مبارزات موج دوم گفته میشود. این به این معناست که جنبش عروج مجددی داشته ولی این اعتراضات هیچوقت متوقف نشد. حکومت خیلی سعی کرد این را القا کند که اعتراضات تمام شده است. بعضی از سران سپاه و یا مقامات از هر دو جناح سعی کردند وانمود کنند که اعتراضات کنترل شده است، نیروهای امنیتی خوب عمل کرده اند و روحانی هم از آنها قدردانی کرد و غیره ولی خودشان هم خوب میدانند اینطور نیست. این گفته ها شاید برای دلخوش کردن خودشان است. حتی صاحبنظران جناح اصولگرا هشدار داده بودند که موج سهمگینتری در راه است و این موج بقول شما خیلی زودتر از آنچه خود مردم فراخوان داده بودند شروع شد.
حکومت اصطلاح دهه فجر را بکار میبرد که اسم قیام بهمن را نیاورد. چون قیام بهمن مطابق میل خمینی و دار و دسته اش نبود. ابتکار مردم بود که از پائین انجام گرفت. جالب این است که امسال هم مردم دارند از قیام بهمن صحبت میکنند و تحت این نام فراخوان میدهند. یعنی امسال هم مثل قیام سال ٥٧ حکومت را بزیر خواهیم کشید. ریشه ترس حکومت و تلاشهایش اینجاست. حکومت تلاش میکند که دار و دسته هایش را به خیابان بیاورد و قضیه قیام را لوث کند و تبدیلش کند به مراسم دولتی. اتفاقاتی که دیشب افتاد نشان میدهد این نخواهد گرفت و رژیم موفق نخواهد شد جواب مردم را بدهد. من فکر میکنم این حرکت مردم ادامه خواهد یافت و اعتراضات وسیعتر خواهد شد.
شیرین شمس: بله دیشب هم یک هشتگ تحت همین عنوان قیام بهمن در میدیای اجتماعی بود به این منظور که قیام دیگری در راه است. نظر شما اصغر کریمی چیست؟
اصغر کریمی: بنظر من موجی از اعتراضات میشود، در ادامه یک سری اعتصابات و ما به این صورت دوره ای را در پیش داریم که اعتراضات گسترش پیدا میکند. این دوره از اول دیماه شروع شده است. اول دیماه در واقع اوج اعتراضاتی بود که از مدتها قبل در جامعه جریان داشت. اعتصاب و اعتراضات مختلفی در سطح جامعه در هر گوشه ای و بر سر موضوعات مختلف در جریان بود و از دیماه به نقطه اوج رسید. الان این موج میرود که هر روز قویتر شود، حالا ممکن است افت و خیزهایی هم داشته باشد و ممکن است یک هفته دو هفته و یا یک ماه افت کند و یا نکند ولی این دوره جدیدی است که شروع شده و این جالب است. هم رژیم اینرا میداند و هم مردم اینرا میدانند و هم ما در تبیین هایمان اینرا بارها گفته ایم. این دوره، علیرغم هر نوسانی، ولی اعتراض وسیعتر و عمیقتر و بقول خود رژیمی ها سهمگین تر میشود چون تمام آن دلایلی که مردم بخاطر آن اعتراض میکنند مشکلات اقتصادی، بیحقوقی سیاسی تا مسئله حجاب و اختلاس و دزدیها و فساد و تمام فشارهایی که روی مردم است، هیچکدامش را رژیم قادر به حل و یا تخفیف آنها نیست و در نتیجه مردم دست به انقلاب میزنند و نهایتا قیام میکنند و با درگیری و درهم شکستن ماشین سرکوب دولتی و تسخیر صدا سیما و بیت رهبری و ارگان های دولتی، حکومت را ساقط میکنند. ما با چنین سناریویی مواجهیم. اینکه این سناریو در جزئیات چگونه پیش میرود، چه وقتی اعتصابات سراسری شروع میشود و کی اعتراضات ابعاد وسیعتر و سراسری تری بخود میگیرد، اینها مسائلی هستند که در ادامه مبارزات روشن میشود ولی در نفس اینکه ما با وضعیت کاملا جدیدی مواجهیم تردیدی وجود ندارد.
شیرین شمس:شما اشاره جالبی کردید به مشکلات و مسائلی که مردم بصورت روزانه با آن درگیر هستند. اتفاقاتی میافتد که قابل تامل است حتی قبل از اعتراضات سراسری و موج دومش ما شاهد اتفاقات مختلفی در جای جای شهرهای مختلف بودیم مثلا در فرودگاه خمینی که پروازها کنسل شدند، باندها برفروبی نشدند مردم معترض شدند حتی مسافران خارجی روسریهایشان را برداشتند. یک گوشه دیگر قطار متروی کرج متوقف شد و آنجا مردم شروع به اعتراض کردند یا در بندرعباس مردم به ماموران شهرداری حمله کردند یعنی کاری که معمولا ماموران شهرداری در حق مردم انجام میدهند سر خودشان درآوردند یا ویدئوهایی که منتشر میشوند. مثلا زنی با یک آخوند سر یک چهار راه درگیر میشود و با شجاعت میگوید شما بروید، شما ما را بدبخت کردید و به آخوند حمله میکند. در همین فیلم مثل اینکه آن آخوند میخواهد گلی به این زن بدهد که به دستش میزند و گل را پرت میکند. یا اینکه این پدیده تکثیر دختر خیابان انقلاب اصلا این یک نوع جواب توده ای به سرکوب و ستم بر زنان از طرف جمهوری اسلامی هست، اینها را چطور میشود در یک مجموعه ای بررسی کرد که ببینیم این در ادامه همان اعتراضات سراسری بوده یا اینکه نه اینها مسائلی است که مردم در جای جای مختلف قبلا اعتراض میکردند و حالا بیشتر دارند اعتراض میکنند؟
حمید تقوائی: بنظر من چیزی که همه اینها را بهم وصل میکند روحیه تعرضی مردم است و روحیه کاملا مستاصل و دفاعی حکومت. همیشه اعتراضات بوده است؛ اینطور نیست که این از دیماه شروع شده باشد، بخصوص اعتراضات زنان و مبارزات کارگری، ولی هیچوقت اینطور نبوده که با یک اتفاق کوچک مثل اینکه قطاری متوقف شده و پول بلیط مردم را پس نمیدهند مردم با شعار بیشرف بیشرف اعتراض کنند و در واقع تظاهرات کنند. هر مسئله ای تبدیل میشود به یک تجمع و اعتراض با شعارهای کاملا سیاسی و رادیکال علیه حکومت. بنظر من این حاصل همین جو و فضائی است که این اعتراضات در جامعه ایجاد کرده است. این اعتراضات هر سرنوشتی پیدا کند یک چیز مسلم است دیگر جامعه ایران به شرایط قبل از این اعتراضات در دی ماه برنمیگردد. قبلا، حالا به هر دلیلی بود پوشش امنیتی یا هر چیز دیگر، فعالین هر اعتراضی را تحت عنوان مدنی، صنفی انجام میدادند ولی حالا هیچکس اصرار ندارد مباره را صنفی بنامد. بلکه برعکس مسئله ای که ممکن است خیلی جزئی به نظر بیاید، خیلی مدنی و صنفی به نظر برسد، مردم با شعار بیشرف و مرگ بر دیکتاتور و غیره به آن اعتراض میکنند و این یعنی حکومت و کل جامعه و فضای سیاسی ایران در آستانه سقوط حکومت ایستاده است. مردم این را میدانند و حکومت هم این را میداند و به همین دلیل است که با کوچکترین اصطکاکی با مامورین دولتی، یا کوچکترین مسئله ای اجتماعی که پیش میاید، در بخش های مختلف حالا در فرودگاه یا در مترو یا حتی وسط خیابان، از طرف مردم با تعرض جواب میگیرد.
نکته دیگر اینکه ما در عصر اینترنت هستیم، مردم فوری خودشان گزارش را میدهند، کلیپ تهیه میکنند و روی تلگرام میگذارند و روی سایت ها منتشر میشود و این مثل یک گلوله برفی مدام بزرگتر میشود و خودش را تشدید میکند. مثل کلیپی که از دختر خیابان انقلاب افتاد منتشر شد. همان کلیپ کوتاه باعث شد که دختر خیابان انقلاب به یک سمبل و نماد جنبش انقلابی تبدیل بشود و به قول خود مردم تکثیر شود. من فکر نمی کنم هیچ نیروئی بتواند جلو این حرکت را بگیرد. به نظر من در روزهای آینده شاهد گسترش هر چه بیشتراین حرکت خواهیم بود و خود همین هم یک تعرض همه جانبه به حکومت است. من فکر میکنم این روند مبارزات و اعتراضات سر باز ایستادن ندارد و میرود که این حکومت را بزیر بکشد.
اصغر کریمی: اگر اجازه بدهید من هم یک توضیح کوتاه بدهم. درست موج دوم این اعتراضات که از دیروز شروع شد و مواردی که اینجا به آن اشاره شد، در شرایطی بوده که جمهوری اسلامی بیشترین آمادگی را برای جلوگیری از آنها داشته، چون میدانستند که این موج ادامه دارد چه اصولگراها که با سیلی صورت خودشان را سرخ نگه میدارند یا روحانی که میگفت آنفلانزایی آمده و رفته، ولی همه آنها از مقامات بالای حکومت تا پایین ترینشان تردیدی نداشتند که اعتراضات هر لحظه در هر جایی ممکن است سر بلند کند. جالب است که مردم هم اینرا میدانند مردم هم تحلیلشان این است و این فقط تحلیل ما و احزاب سیاسی نیستیم، بلکه توده عام مردم هم همین را میگویند و این از نظر روانشناسی اعتراض خیلی مهم است. مردم میبینند حکومت وضعیت فلاکتباری دارد، نیروهایش را بسیج کرده و گشت شبانه راه میاندازد و علیرغم این ابتکار دست مردم است نه دست رژیم. این دفعه مردم تعرض میکنند و رژیم باید دفاع کند و این رژیم است که هاج و واج میماند که مثلا در مقابل این موج دختر خیابان انقلاب چکار کند چون خود این به تنهایی این حکومت را فلج میکند. خود این به تنهایی وقتی که توده ای میشود اثری از رژیم باقی نمیگذارد. بهررو همه میبینند که توازن قوا کاملا به نفع مردم برگشته است.
شیرین شمس: میخواهم روی نکته ای که شما اشاره کردید ادامه بدهم. همچنانکه شما گفتید مردم دست میگذارند روی نقطه ضعف های رژیم. حکومت علیرغم اینکه میخواهد یک تصویر قدرت مندی از خودش نشان بدهد ولی مردم اینرا میدانند و دست میگذارند روی نقطه ضعفهای رژیم. در همین چند روز با توجه به اینکه برف باریده و بخشهای از کشور تعطیل شده است سر همین بودجه ٩٧ که بیشترین بودجه به مراکز مذهبی و سرکوبگر اختصاص داده شده است سر همین موضوع حالا در میان مردم گفتمان وجود دارد که حکومتی که نمی تواند یک باند فرودگاه را برف روبی کند بخاطر این است که بودجه ای که باید صرف این چنین مراکزی شود صرف نهادهای مذهبی وسرکوبگر میشود. امروز پدیده جالبی اتفاق افتاد چند نفر به فرودگاه خمینی مراجعه کردند و پلاکاردهایی در دست گرفتند که ما داوطلب برفروبی هستیم. روشن است که یک نفر نمی تواند با دست خالی باندهای فرودگاه را برفروبی کند و در واقع این اعتراضی است که دارد به این مسئله میکند.
اصغر کریمی: در واقع مردم دارند جمهوری اسلامی را تحقیر میکنند. میگویند رژیم از یک برف روبی فرودگاه هم ناتوان است و نمی تواند ساده ترین مسائل را مدیریت کند. الان در زمینه های مختلف یک جنگ روانی وسیع علیه جمهوری اسلامی توسط مردم جریان دارد.
حمید تقوائی: در مورد بودجه که به آن اشاره کردید مساله اینست که اولین بار در تاریخ این مملکت لایحه بودجه دولت در اولین جلسه بحث مجلس در مورد کلیاتش رد میشود. این بخاطر این نیست که رفته اند تخصصی و کارشناسانه ارقام را بررسی کرده اند و متوجه شده اند که بودجه باید تغییر کند. مسئله این است که میدانند با یک موج اعتراض شدید روبرو هستند و ارقامی در این بودجه هست که حتی قبلا از این خیزش اخیر مورد اعتراض مردم بود. مثل زدن یارانه ها، مثل گران کردن بنزین، مثل اختصاص دادن بودجه های نجومی به آخوندها و نهادهای مذهبی و سرکوبگر و از آنطرف زدن بودجه هایی که باید صرف زندگی مردم شود. این را حکومتی ها میدانند و در واقع دارند بخیال خودشان مانوری میدهند که جامعه را آرام نگه دارند. هر حکومت دیکتاتوری که ماههای آخر عمرش را سپری میکند تا زمانی که سرنگون شود یک سری امتیازاتی میدهد تا خودش را نگاه دارد. در اعتراض به بودجه اصولگرایان و حتی اصلاح طلبان مدافع روحانی گفته اند که چرا در این شرایط یارانه ها را میزنید، آمار داده اند که اینقدر زیر خط فقر مطلق و فقر نسبی هستند و یا اینکه اگر بنزین را گران کنید همه کالاها گران میشود، مردم تحمل ندارند وغیره وغیره. اینها مانورها و به اصطلاح ترفندهائی است که معمولا حکومت های دیکتاتوری در روزهای آخر عمرشان انجام میدهند تا مردم را آرام کنند. مردم هم اینها را می بینند و میفهمند. این عقب نشینی ها باعث تعرض بیشتر و مبارزه شدیدتر مردم خواهد شد.
شیرین شمس: در رابطه با اعتراضات و اعتصابات مختلفی که از جانب مردم حالا چه از جانب کارگران، معلمان یا مالباختگان جریان دارد، چه ارزیابی دارید، این مسئله را چگونه بررسی میکنید؟
اصغر کریمی: به نظر من این اعتراضات خیلی تغییر کرده است اولا از نظر کمی اعتراضات کارگری بسرعت دارد افزایش میابد، اعتصابات و تجمعات کارگری خیلی زیاد بود در این یکی دو سال و ما شاهد موج وسیعی از اعتراضات کارگری بودیم که با شیبی تصاعدی گسترش می یافت ولی حالا شیب تندتری دارد. هر روز ١٠ تا ١٢ و بیشتر اعتصاب و اعتراض کارگری هست، تازه آنها که خبرش منتشر میشود، معمولا اینها مقدمات یک انقلاب است. کیفیت این اعتراضات هم تغییر کرده است برای مثال کارگران کمباین سازی تبریز اعلام کردند مدیر نیست ما خودمان اسقاط و یک سری چیزها را میفروشیم. و فروختند که بخشی از حقوق معوقه کارگران را دادند و گفتند یکی دوتا از دستگاهها را راه میندازند و بقیه دستمزدها را هم میپردازند. یا نماینده کارگران هفت تپه اعلام کرد که خودمان کنترل شرکت را در دست میگیریم و تولید را کنترل میکنیم و شماها را بیرون میکنیم و احتیاج به شماها نداریم، کارخانه مال ماست ما میسازیمش. این روحیه تازه است به هر حال هم کمیت و هم کیفیت اعتراضات کارگری دارد بسرعت افزایش می یابد و انعکاس بیشتری هم در میان مردم دارد. اینقدر که اعتراضات کارگری در مدیای اجتماعی در شبکه های مختلف تکثیر میشود با گذشته قابل مقایسه نیست و خود این هم یک روحیه جدیدی است و من فکر میکنم گنجایش و ظرفیت فوق العاده بیشتری دارد. الان وقتش است که سنت همراهی خانواده ها یا مردم شهر در تمام تجمعات و راهپیمایی های کارگران جدی تر گرفته شود. الان حضور خانواده ها در تجمعات در این شرایط معنی دیگری میدهد و فوق العاده تاثیر بیشتری دارد و رژیم سریعتر و فوری تر به خواسته هایشان رسیدگی میکند. در سال ٥٧ که انقلاب با سرعت جلو میرفت حکومت شاه گفت ٧٠٠ تومان به حقوق ها اضافه میکند خیال میکرد مردم آرام میشوند. آنموقع ٧٠٠ تومان در حالیکه حقوق ها ٢هزار تومان بود یعنی ٢٠ درصد ٣٠ درصد افزایش و این قابل توجه بود، ولی به قول حمید تقوائی این عقب نشینی های دوره سقوط حکومت بود و حالا هم میشود این عقب نشینی ها را خیلی بیشتر به حکومت تحمیل کرد. حالا وقتش است مثلا کارگران راه آهن در روزهای گذشته جلو حرکت برخی قطارها را گرفتند، یک اعتراض سراسری داشتند در چندین شهر برای چندین روز متوالی. یا اینکه از قبل فراخوان میدهند و فراخوانشان پخش میشود اینهم پدیده جدید و مهمی است. قبلا اینطور نبود اعتصاب میکردند بعد خبرش پخش میشد و حالا دارند متشکل تر و آماده تر حرکت میکنند، خواسته هایشان را آماده تر میکنند و جمعی تصمیم میگیرند و همه اینها نشان میدهد با یک روحیه جدیدی از تعرض و آمادگی و سازمانگری مواجه هستیم. بنظر من جنبش کارگری میتواند خیلی نقش بیشتری ایفا کنند و اعتصابات و اعتراضات کارگری با گسترش خود میتواند حکومت را فلج کند. کارگران میتوانند تجمعات و اعتصاباتشان را سراسری کنند به مردم فراخوان بدهند و تقاضای پشتیبانی کنند.
نکته دیگری که قبلا یادم رفت اشاره کنم، ما در این دوره با موج تمرد از طرف افراد نیروهای سرکوب هم مواجه هستیم در زندان در بیرون زندان در محل کار و کارخانه الان دارند میترسند. بیشتر دارد باورشان میشود که این تبلیغات رژیم که میگوید تمام شد واقعی نیست، بیشتر دارند متوجه میشوند که این موج میرود که حکومت را سرنگون کند و این هم باعث میشود که برگردند به صفوف مردم و این هم خودش یک فاکتور بسیار مهم است که با آتش زدن کارت های بسیج شروح شد و حالا با تمرد بیشتری ادامه دارد که به دستور فرمانده هایشان توجه نمیکنند. یعنی وقتی که انقلاب میشود و توده های وسیع مردم میایند حکومت را از هر نظر از نظر روانی و فیزیکی، حالت تعرضی بودنش را از آن میگیرند و آنرا در حالت دفاعی میاندازند، آنرا آچمز و کلافه میکنند و روحیه مامورانش را خرد میکنند. امروز ما در شروع این وضعیت هستیم و جنبش کارگری در این شرایط در این دوره جایگاه فوق العاده مهمتری ایفا خواهد کرد. باید فعالین کارگری به این مسئله توجه بیشتری بکنند.
شیرین شمس: اشاره شد که جمهوری اسلامی از یک طرف فشار میاورد مثلا زندانیان سیاسی از جمله آتنا دائمی و گلرخ ایرایی را مورد ضرب و شتم قرار دادند و همچنین بقیه زندانیان را و از طرف دیگر یک امتیازات جزئی میدهد که میخواهد با این امتیازات جزئی مردم را آرام کند و از طرف دیگر دختر خیابان انقلاب را بعد از یک هفته تحت فشار مردم آزاد میکند. دقیقا همین نشان میدهد یک سر درگمی تو خود حکومت هست به علاوه ریزش هایی که شما به آن اشاره کردید. این مجموعه را کنار هم بگذاریم بنظر شما آیا حکومت میتواند کنترل اوضاع را دوباره در دست بگیرد و حتی اگر موقت هم شده جامعه را به اصطلاح به حالت عادی برگرداند؟
حمید تقوائی: برای اینکه یک حکومت دیکتاتوری مثل جمهوری اسلامی بتواند جامعه را کنترل کند احتیاج به دو فاکتور یا حداقل یکی از این فاکتورها دارد. یکی اینکه بتواند جامعه را مرعوب کند بوسیله زندان و سرکوب و دستگیریهایش و به این ترتیب مردم را محافظه کار کند، بترساند و عقب براند و یا اینکه بتواند بخشی از مطالبات پایه ای مردم را که بقای آنها را به خطر میاندازد – در ایران مردمی که زیر خط فقر زندگی میکنند در واقع دارند برای بقا میجنگند- تا حدی تامین کند. جمهوری اسلامی از هر دو عاجز است. از لحاظ اقتصادی خود اینها دارند میگویند مدتهاست که بحران – بحران که چه عرض کنم باید گفت فلج و بن بست کامل اقتصادی – راه حل و چشم اندازی ندارد. برجام هم که به جائی نرسید و فشارهای اقتصادی بیشتری به آنها وارد شده است. در چنین وصعیتی به هیچ وجه نمیتوانند جواب مردم را بدهند. بحث بودجه شان را دیدیم که چگونه بر سر و کله هم میزنند تا حتی بتوانند یارانه ها را نگه دارند. از پس این نمیتوانند بر بیایند. نمیتواند جواب بدهند. این را خودشان میگویند، تحلیلگران اقتصادیشان این را میگویند که جوابی نداریم.
از طرف دیگر معلوم شد نیروهای سرکوب حکومت وقتی جامعه با این قدرت جلو آمد و در بیش از ٩٠ شهر اعلام کرد جمهوری اسلامی نمی خواهیم، کارآئی چندانی ندارند. جامعه میداند حکومت بسیج دارد، پاسدار دارد، زندان دارد، اوین و کهریزک دارد، شکنجه و اعدام دارد، و با اینهمه با شعار مرگ بر دیکتاتور و جمهوری اسلامی نمیخوایم به خیابان میریزد. یا وقتی دختر خیابان انقلاب را میگیرند دهها دختر خیابان انقلاب دیگر درست میشود. این نشان میدهد جامعه از مرز ارعاب گذشته است. به این معنا دارم میخواهم بگویم ممکن است جنبش جاری افت و خیز داشته باشد و به اصطلاح دیر و زود داشته باشد ولی سوخت و ساز ندارد. انتهای جمهوری اسلامی انتهای این پروسه است. اینکه چقدر طول میکشد باید دید ولی این جامعه به حالت اول بر نمیگردد. جمهوری اسلامی حتی به حالت سه ماه قبل هم بر نمیگردد. جامعه روحیه و قدرت تعرض خودش را دیده است و به آن متکی میشود و به پیش میرود. جمهوری اسلامی نمیتواند جلوی این حرکت را بگیرد.
اصغر کریمی: نکته ای که میخواهم اضافه کنم این است که حکومت نمیتواند اتحادی در صفوف خود ایجاد کند. حتی در این شرایط که خیزشی انقلابی گلوی همه آنها را فشار میدهد، دعواهایشان دارد بیشتر میشود. امروز خبری از یکی از سران اصولگرا دیدم که گفته بود این رسانه های رسمی، منظورش صدا و سیما و تریبون نماز جمعه ها بود، خودشان دارند خشونت را رواج میدهند و حرفهایی میزنند که هیچ پایه ای ندارد! قبلا اصڵاح طلبان غر میزدند حالا خود اصولگراها هم دارند انتقاد میکنند به ارگان هایی که دست خودشان است. منظورم این است که شکاف هایشان هر روز حتی در این شرایط بیشتر میشود، یا با خامنه ای اختلافشان بیشتر میشود و بیشتر علیه هم افشاگری میکنند. اینرا هم مردم میبینند که جمهوری اسلامی بهم ریخته و شکننده است.