رفقای عزیز
بخاطر دعوت از من متشکرم. متشکرم که شرایطی مهیا کردید که من بتوانم در یک چنین جلسه مهمی حضور داشته باشم.
اجازه بدهید که خوشحالی ام را از اینکه در کنار زنان و مردانی که علیه امپریالیسم و سرمایه داری مبارزه میکنند، کسانیکه برای ساختن یک دنیای بهتر، برای عدالت اجتماعی، برای تقسیم ثروت ها، برای شان و منزلت مردم، و برای برابری زن و مرد مبارزه میکنند، ابراز دارم.
خوشحالم از اینکه در کنگره شما هستم. شرکتم در اینجا فرصت ارزشمنی است برای دیدار از ایران در آلمان و از طریق شما رفقای حزب کمونیست کارگری ایران که به مشکلات و آرمانهای مردم در ایران پی ببرم . قطعأ مشکلات مردم ایران همان مشکلات و آرمانهای مردم مراکش و مردمان دیگری است که آرزوی رهایی از هژمونی سرمایه داری را دارند.
من محمد هاکش از مراکش هستم. من عضو اتحادیه و فعال سیاسی – عضو کمیسیون مقدماتی ایجاد بخش از طریق سازمان جهانی کشاورزان کوچک در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، عضو کمیته اجرایی اتحادیه بین المللی کشاورزی وابسته به فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری، دبیر سابق کل اتحادیه اصلی مراکش کشاورزی، جنگل، ماهیگیری و صنایع غذایی دریایی و عضو دبیرخانه ملی حزب مراکش مارکسیستی: راه دموکراتیک هستم.
رفقای عزیز،
اجازه بدهید خلاصه ای از وضعیت سیاسی و اجتماعی مراکش به شما بدهم که میتواند کمک کند به اینکه مبارزه مشترک ما و شما را تعریف کند.
سیستم سیاسی حاکم در مراکش سیستم استبدادی است که از مشخصات آن میشود از استبداد و فساد گفت که از حمایت احزاب سیاسی رفرمیست و اتحادیه های دولتی برخوردار است.
دوم، ضعف و تکه تکه شدن مبارزین چپ و انقلابی و عدم وجود حزب طبقه کارگر. ولی جنبشهای اجتماعی جدید در سراسر کشور، برای مبارزه با حاشیه نشینی و تبعیض و تسخیر اجتماعی اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی ایجاد شده اند. مبارزات مستمر برای آب، زمین، مسکن، داشتن مواد غذایی، عدالت، آب و هوا، جوانان و زنان، هویت و فرهنگ.
با ظهور جنبش ٢٠ فوریه سال ٢٠١١ به عنوان بخشی از آنچه ما می توانیم از آن بعنوان روند انقلابی به جای اصطلاح “بهار عربی” نام ببریم، ما دیدیم که در این شرایط است که می توان یک فرایند به دست آوردن و کنترل بر زمین و محصول داشت. به عنوان مثال، در مراکش، کشاورزان در برابر انحصارطلبان و دفاع از زمین و آب خود مبارزه میکنند. مبارزات کارگران مزرعه بر علیه استثمار و تحقیر جنبش ریف (در شمال مراکش) که مبارزه محرومان و به حاشیه رانده شدگان است.
جنبش 20 فوریه موجب امیدواری و ریختن ترس شد و آلترناتیو تازهای بدنیا آمد. و آن این است که ما باید به کمک کارگران و دهقانان فقیر برویم، تا توده کارگران بتوانند سرنوشت خودشان را در دستانشان بگیرند. این مبارزه نیاز به رهبران انقلابی برای ایجاد سازماندهی و پیشروی و اطمینان از موفقیت دارد.
با این حال برای رهبری لازم است که با مردم زندگی کنند و در مبارزات زنان و مردان و کارگران ادغام شوند و نیازهای آنها را شناخته و در این فرایند اساسی سازمان های مستقل توده ای (اتحادیه ها، انجمن ها، کمیته های محلی و…) را برای مبارزه متحد و یکپارچه برای آزادی ملی و دمکراسی بسازند.