میزگرد ارزیابی از اعتصاب عمومی در کردستان

روز چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ شهرهای کردستان در دفاع از جان و زندگی دو زندانی سیاسی زن، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، که خطر اعدام تهدیدشان می‌کند و برای لغو همه احکام اعدام وارد اعصاب عمومی شد. در این میزگرد مهمانان به سؤال‌های ما دررابطه‌با همین اعتصاب عمومی پاسخ می‌دهند.

انترناسیونال: حزب کمونیست کارگری و شش حزب دیگر در کردستان فراخوان اعتصاب عمومی دادند. این فراخوان قرار بود به چه نیازی پاسخ دهد؟

نسان نودینیان: اجازه بدهید زمینه‌های فراخوان به اعتصاب عمومی سوم بهمن ۱۴۰۳ را کنکرت بگویم. اعتصاب بر بستر اعتراضاتی وسیع علیه مجازات اعدام فراخوان داده شد. اعتصاب قرار بود در حمایت از خواست لغو مجازات اعدام که در جامعه فعالانه مطرح شده است، برگزار شود. که به نظر من موفق بود و به این نیاز مهم جواب مثبت داد. اعتصاب گسترده‌ای در حداقل ۱۲ شهر در کردستان و کرمانشاه و تعطیلی بازار و مغاره‌ها عملاً به جمهوری اسلامی تبهکار اعلام کرد که مردم برای چندمین بار علیه اعدام می‌ایستند و دست به اعتراض جمعی می‌زنند. اعتصاب ابراز انزجار و نارضایتی دسته‌جمعی مردم علیه جمهوری اسلامی و اعدام بود.

جمهوری اسلامی تلاش کرد از برگزاری اعتصاب جلوگیری کند. شب سه‌شنبه دوم بهمن برای ممانعت از اعتصاب جلسه‌ای در استانداری کردستان با حضور نماینده وزارت اطلاعات و شورای تأمین استان کردستان و مسئولان اصناف این استان برگزار کرد. در این جلسه از مسئولان اصناف خواسته شد اعتصاب روز چهارشنبه سوم بهمن در کردستان در اعتراض به احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی را متوقف کنند. نمایندهٔ وزارت اطلاعات در این جلسه اعلام کرد: «ما جلوی اجرای حکم پخشان عزیزی را می‌گیریم، شما جلوی اعتصاب را بگیرید.» این جلسه وضعیت خراب و زبونانه جمهوری اسلامی را منعکس می‌کند. مقامات جمهوری اسلامی تحت‌فشار اعتراضات وسیع و مردمی و فراخوان‌های سراسری علیه اعدام اجرای حکم اعدام پخشان عزیزی را موقتاً متوقف و عقب‌نشینی کردند. مسئولین اصناف کردستان این خواست مقامات جمهوری اسلامی را نپذیرفتند. خوشبختانه اعتصاب با موفقیت برگزار شد. اعتصاب موفق سوم بهمن تلاشی برای لغو احکام اعدام، خصوصاً لغو احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی بود.

انترناسیونال: فضای سیاسی و عمومی‌ای که در بستر آن این فراخوان داده شده است را چطور می‌بینید؟ تفاوت این اعتصاب عمومی که در مقابله با حکم اعدام پخشان و وریشه داده شد با اعتصابات عمومی گذشته در چیست؟

اصغر کریمی: اکثر اعتصابات عمومی که در دو دهه اخیر در کردستان صورت‌گرفته علیه اعدام بوده است. اعتصابات قبلی بعد از جنایت اعدام صورت گرفت ولی این اعتصاب یک اقدام پیشگیرانه بود برای نجات محکومین به اعدام و این یک تفاوت قابل‌توجه بود که نشان‌دهنده پیشروی مردم و آمادگی بیشتر جامعه علیه اعدام و به‌طورکلی علیه جمهوری اسلامی است.

اعتصابات عمومی قبلی نیز همه به فراخوان احزاب سیاسی صورت گرفت. این بار هم همین‌طور بود اما تعداد بیشتری از احزاب و جریانات سیاسی به این اعتصاب فراخوان دادند و این نیز یک پیشرفت است.

اما به نظر من تفاوت اصلی که بسیار مهم است این بود که این بار این اعتصاب بر متن یک جنبش بسیار توده‌ای‌تر شده در سراسر کشور و در خارج کشور سازمان داده شد. اعتصابات قبلی اگر نه تماماً ولی اساساً کردستانی بود. در کردستان صورت می‌گرفت و سایر نقاط ایران به‌جز فعالین علیه اعدام و برخی تشکل‌ها در آن دخیل نبودند. در مواردی مثل اعتصابی که به دنبال اعدام زانیار و لقمان مرادی و رامین حسین‌پناهی صورت گرفت کمپینی که در خارج کشور توسط کمیته بین‌المللی علیه اعدام و دوستان دیگری سازمان داده شده بود نقش مهمی داشت و فضای اعتصاب را فراهم کرد. در سایر اعتصابات نیز نهاد قدرتمندی مثل کمیته بین‌المللی علیه اعدام و سخنگوی آن مینا احدی نقش حائز اهمیتی داشتند اما علی‌رغم همه اینها از حمایت و همراهی نقاط دیگر کشور در بُعدی توده‌ای همراه نبود. این بار اما جنبش علیه اعدام بسیار قدرتمندتر از همیشه بود. از زندانیانی که در استان‌های مختلف کشور به سه‌شنبه‌های اعتراض پیوسته‌اند تا زندانیان سیاسی زن در اوین، تشکل‌های مختلف کارگری و دانشجویی، معلمان و غیره کارزار وسیعی را علیه احکام اعدام پخشان و وریشه و سایر احکام اعدام و علیه مجازات اعدام به‌طورکلی شروع کرده بودند. بیانیه‌های متعددی با صدها یا هزاران امضا توسط تشکل‌ها و فعالین از طیف‌های مختلف هنرمند و وکیل و دانشجو و کارگر و معلم و فعالین حقوق زن و غیره شروع شده بود. در کردستان نیز قبل از اعتصاب ۳ بهمن تحرکات درخشانی در جریان بود. از خانواده‌های دادخواه که در چند مراسم و تجمع علیه اعدام بیانیه خواندند و پیام دادند تا تجمع مهم در مقابل استانداری کردستان در سنندج در روز ۲۶ دی زمینه‌ساز این اعتصاب بودند. در خارج کشور نیز تحرک علیه این احکام اعدام وسیع و گسترده بود، هم در شکل تجمعات، هم کارزارهایی که سازمان داده شده است و هم تلاش برای جلب حمایت بین‌المللی و فشار دول غربی به جمهوری اسلامی برای لغو این احکام. اعتصاب ۳ بهمن بر متن چنین شرایطی صورت گرفت.

این از هر نظر مهم است. تحکیم رابطه میان کردستان و سایر نقاط کشور که از انقلاب زن زندگی آزادی شروع شد با این اتفاق مستحکم‌تر شد. جنبش قدرتمند علیه اعدام نیز با کل این تحرکات و اعتصاب قدرتمند ۳ بهمن گام بزرگی به جلو برداشت. اعدام یکی دیگر از خاکریزهای مهم حکومت است و جامعه بلند شده تا این خاکریز را نیز فتح کند. به این معنی کل این تحرکات و اعتصاب عمومی در کردستان فقط علیه اعدام نیست علیه مجازات اعدام و علیه حکومت اعدام است و به این معنی این تحرکات گام دیگری در پیشروی مردم علیه جمهوری اسلامی است و زمینه را برای گام‌های بیشتر فراهم‌تر کرد.

انترناسیونال: نقش فعالین اجتماعی در بسیج عمومی از چه اهمیتی برخوردار بود. زنان چه جایگاهی در این میان داشتند تا این اعتصاب با قدرت بیشتری به جلو برود؟

عزیزه لطف‌اللهی: در کردستان نقش فعالین مدنی، زنان، کارگران و معلمان و بازنشستگان در اعتراض به قتل‌های ناموسی، مسئله کودکان، و زندانیان سیاسی و اعدام و دادخواهان نقش برجسته‌ای ایفا می‌کنند. سابقه اعتراض ۱۵۰۰ امضا به قتل‌های ناموسی، جشن‌های آدم‌برفی‌ها برای کودکان و در دفاع از کودکان، زنان سرخ‌پوش مریوان در اعتراض به تحقیر زنان در جمهوری اسلامی، برگزاری هشت مارس روز جهانی زن، اعتراض به زن‌کُشی که قبل از قتل ژینا در مریوان برگزار شد و اول مه‌ها و ده‌ها اعتراض دیگر را می‌توان در کارنامه درخشان مردم و فعالین دید.

دررابطه‌با فعالیت زنان باید بگویم زنان در کردستان نیز همچون زنان در سراسر کشور از ابتدای سر کار آمدن حکومت اسلامی با نه بزرگ در مقابل آن ایستادند و در این راستا برای به‌دست‌آوردن مطالبات برحق خود سکوت نکردند. شرایط و موقعیت مبارزاتی در کردستان ایجاب کرده است که زنان همیشه در صف اول هر حرکت اعتراض قرار گرفته و همراه با فعالین در جنبش‌های سرنگونی‌طلبانه نقش ایفا کنند.

می‌توان به نقش مادران و خانواده‌های دادخواه و فعالین زن در برگزاری این اعتصاب عمومی اشاره کرد. جنبش علیه اعدام در دو دهه اخیر در ایران شروع و با صدور احکام اعدام پخشان و وریشه به اوج خود رسید و باعث موجی از اعتراض در جامعه شد. همچنین تشکل‌ها و فعالین با بیانیه‌های مختلف و خانواده‌های دادخواه با حضور بر مزار ابراهیم لطف‌اللهی در بیانیه‌هایی جداگانه اعلام کردند که دیگر نخواهند گذاشت اعدام دیگری صورت بگیرد و قبل از واقعه باید اعتراض کرد. با این فضای مبارزاتی دو روز بعد ما شاهد تحصن در مقابل استانداری کردستان در سنندج با حضور خانواده‌های دادخواه و فعالین زن و دیگر فعالین اجتماعی بودیم. حکومت تلاش زیادی نمود که با تهدید به مجازات کسبه و احضار و تهدید فعالین بتواند جلوی این اعتصاب را بگیرد اما مردم کردستان موفقیت دیگری در کارنامه خویش در مبارزه برای جلوگیری از اعدام را ثبت نمودند.

باید قبل از هر چیز دید که مردم در چه موقعیتی قرار گرفته‌اند. با ۴۵ سال مبارزه مداوم و هر ساله ما شاهد رشد و شکوفایی اشکال و روش‌های مبارزاتی مختلف بوده‌ایم. خانواده‌های دادخواه هر روز بر سر مزار عزیزانشان جمع می‌شوند و تجدید عهد می‌کنند که راهشان را ادامه خواهند داد و دادخواهی در کردستان جایگاه خاصی پیدا کرده است و دیگر حاضر نیستند عزیزان دیگری را از دست بدهند. همه می‌دانیم که حکومت آدمکش اسلامی با احکام اعدام و فشار بر مردم می‌خواهد از انقلاب زن زندگی آزادی انتقام بگیرد. امروز جامعه نسبت به ریشه‌های خشونت عمیقاً آگاه شده و دیگر در برابر اعدام، زندان و شکنجه سکوت نمی‌کند. قبل از اعتصاب عمومی خانواده‌های دادخواه بر سر مزار عزیزانشان بیانیه حمایت از پخشان و وریشه و حمایت از دیگر زندانیانی که محکوم‌به‌اعدام هستند را خواندند و چند روز بعد جلوی استانداری در روز چهارشنبه ۲۶ دی دست به تحصن زدند و با این حرکت نشان دادند که جامعه آماده طغیان است. روز اعتصاب، مردم بی‌قرار و خوشحال یکبار دیگر “نه” خود را به جمهوری اسلامی اعلام کردند. در مدیای اجتماعی ما شاهد پیام‌های مردمی بودیم و با خوشحالی تمام فیلم می‌گرفتند و برایمان ارسال می‌کردند. می‌خواهم به حرکت یک مادر دادخواه اشاره کنم که برای همراهی بر سر مزار عزیزش رفت و برایش می‌گفت “امروز چقدر زیبا بود حرکت مردم که قبل از اعدام دست به اعتصاب زده‌اند دیگر نمی‌گذاریم فرزندانمان را از ما بگیرند”. صحبت این مادر دادخواه بهتر از هر چیزی روحیه مردم را منعکس می‌کند.

انترناسیونال: تأثیر این اعتصاب عمومی بر روحیه مردم کردستان را چطور می‌بینید؟ اتحاد و مبارزه مشترک در خلق چنین اعتصابی چقدر حیاتی بود و فعالیت مشترک بین احزاب با گرایشات سیاسی چگونه تأمین شد؟

عبدل گلپریان: این اعتصاب تأثیر بسیار بالایی بر روحیه مردم کردستان و حتی بر روحیه مردم در سراسر ایران گذاشت. اجازه بدهید که به گوشه‌ای از دلایل آن اشاره کنم. در تاریخ مبارزات مردم کردستان اعتصابات عمومی زیادی از همان اوایل به قدرت رسیدن حکومت اسلامی تا به امروز صورت‌گرفته است. از شروع انقلاب زن زندگی آزادی به این‌سو هم چند اعتصاب عمومی باشکوه و موفق برگزار شد. تمامی این اعتصابات در پاسخ به تعرضات حکومت انجام گرفتند که اغلب اعدام جوانان در کردستان بود. این بار اما اعتصاب ۳ بهمن متفاوت بود. اول این که در شرایطی صورت گرفت که اوضاع سیاسی پُرتحول و پُر از جنب‌وجوش اعتراضی و انقلابی در سراسر کشور و در کردستان را از سر می‌گذرانیم و رژیم اسلامی هم در اوج ضعف، درماندگی و شکست‌های پی‌درپی در منطقه و از هر سو مورد تعرض اعتراضات سراسری مردم قرار دارد. جنبه دوم و مهم‌ترین ویژگی این اعتصاب نسبت به مابقی اعتصابات گذشته این بود که احزاب و نیروهای سیاسی و مردم آمادگی برای دست‌زدن به این اعتصاب عمومی را داشتند و اعتصاب در حالی برگزار شد که حکومت حکم اعدام پخشان عزیزی یا وریشه مرادی را به اجرا درنیاورده بود. اعتصابات عمومی گذشته بعد از اجرای حکم اعدام محکومین به اعدام صورت می‌گرفت. این بار فراخوان احزاب و مشارکت مردم قبل از وقوع جنایت نسبت به پخشان انجام شد و احزاب سیاسی و مردم دست بکار شدند. باتوجه‌به آنچه اشاره شد دست‌زدن به چنین اعتصابی اهمیت زیادی داشت و اعتصاب عمومی را وارد فاز دیگری کرد که از هر نظر حیاتی بود.

هنوز که اعتصاب شروع نشده بود وکیل پخشان عزیزی در صفحه ایکس خود نوشت از سوی نهاد قضایی اعلام شده است که اجرای حکم اعدام پخشان به‌تعویق‌افتاده است. اعلام این خبر از یک سو گویای ترس رژیم از انجام اعتصاب و شروع دور دیگری از حرکت‌های اعتراضی مردم در کردستان بود و از طرفی تلاشی بود که با این انتشار این خبر در روند اعتصاب خلل ایجاد کنند چرا که فکر می‌کرد می‌تواند مردم را از دست‌زدن به اعتصاب باز دارد اما نه‌تنها نتوانست این خلل را ایجاد کند بلکه اعتصاب قدرتمندی برگزار شد. مردم کردستان این دست‌وپازدن حکومت را ناشی از وحشت و هراس نهادهای رژیم ارزیابی کردند. از سوی دیگر اعلام این که “حکم به‌تعویق‌افتاده است” را مردم نشانه‌ای از قدرت خود می‌دیدند چرا که طی این سال‌ها ترفندهای دروغین رژیم را شناخته‌اند و در نتیجه محکم و استوار اعتصاب عمومی را با موفقیت به سرانجام رساندند. پیش‌دستی‌کردن در فراخوان اعتصاب و پاسخ بجای مردم در تدارک اعتصاب عمومی که بعد از هر جنایتی توسط رژیم صورت می‌گرفت اینجا پشت سر گذاشته شد. با این اعتصاب عمومی بعدازاین دست‌زدن به اعتصاب عمومی در کردستان شکل تعرضی به خود می‌گیرد و صرفاً به موضوع صدور احکام اعدام هم خلاصه نخواهد شد. برای مثال می‌تواند فراخوان و اعتصاب عمومی برای آزادی زندانیان سیاسی و یا هر مسئله دیگری که زندگی مردم را دچار تباهی کرده است را شامل شود.

دررابطه‌با فراخوان و حرکت مشترک احزاب باید بگویم این اول بار نیست که احزاب با گرایشات سیاسی متفاوت فراخوان مشترک برای اعتصاب عمومی در کردستان می‌دهند. در جریان فراخوان برای اعتصابات گذشته نیز این همسویی بر بستر یک واقعه یا موضوعی معین اتفاق افتاده است. تماس و ارتباط احزاب و نیروهای سیاسی در کردستان به‌ویژه برای فراخوان به اعتصاب عمومی در کردستان پیشینه تاریخی دارد و این بار هم تماس، هم‌فکری و تشخیص اوضاع و شرایط سیاسی موجود فصل مشترک به توافق رسیدن برای فراخوان این اعتصاب عمومی در کردستان بود. مردم از این اقدام نیرو گرفتند، متحدتر و سازمان‌یافته‌تر ظاهر شدند، روحیه و انرژی بیشتری برای تعرضات بعدی علیه حاکمیت به دست آوردند و مهم‌تر اینکه شکست، عجز و درماندگی دستگاه‌های حکومتی را مشاهده کردند.

انترناسیونال: کلیپ بسیار تأثیرگذاری تهیه شده است که وسیعاً در مدیای اجتماعی و تلویزیون‌های ماهواره‌ای بازتاب یافته است. ویژگی این کلیپ و دلیل اثرگذاری آن چیست؟ لطفاً درباره تهیه و تبلیغ این کلیپ بیشتر برای ما توضیح بدهید.

ژینو ابراهیمی: این کلیپ به پیشنهاد کمیته کردستان تهیه شد. در جلسه‌ای که داشتیم پیشنهاد از طرف رفقا داده شد و من هم مسئول تهیه کلیپ و جمع‌آوری کلیپ‌ها شدم. تنها ۲۴ ساعت زمان داشتیم. پیام تبلیغ را در شورای کادرهای کمیته کردستان سیاوش مدرسی نوشت و از رفقا خواست که در این کلیپ برای دفاع و حمایت از اعتصابات شرکت کنند و سه سری کلیپ تهیه کردیم. سری دوم مشخصاً پیام‌هایی بود که از داخل کردستان برایمان ارسال کرده بودند و به‌صورت جداگانه تهیه کردیم و بازتاب خوبی در تلویزیون‌ها و مدیای اجتماعی داشت. اکثر گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی کلیپ‌های ما را پوشش داده بودند و بازدیدکننده زیادی به دنبال داشت. پیام‌های از داخل کردستان و ایران احساس خوبی را برای ما و مردم کردستان به همراه داشت. ما نیز با تمام توان و انرژی این ویدئوها را برای ایران و به‌ویژه کردستان ارسال کردیم. ویژگی مهمی که این کلیپ‌ها داشتند این بود که حرکت ما قبل از اعتصاب بود تا مردم بیشتری تشویق شوند در این اعتصاب در شهرهای کردستان شرکت کنند. خوشبختانه این اعتصاب سراسری شهرهای کردستان با موفقیت همراه شد و باز هم پیروزی دیگری برای مردم در مقابل حکومت بود. جا دارد از عزیزانی که در کردستان زندگی می‌کنند و با تمام موارد امنیتی و خطراتی که وجود داشت و در حمایت از اعتصاب، از خودشان برایمان کلیپ فرستادند قدردانی کنیم. یکی از کلیپ‌ها که خیلی تأثیرگذار بود مربوط به زنی است که گفت من به‌عنوان یک زن تابوشکن و علیه اعدام از اعتصاب عمومی در کردستان حمایت می‌کنم که موردتوجه بینندگان زیادی قرار گرفت.

انترناسیونال: در سطح سراسری این اعتصاب از چه ویژگی‌هایی برخوردار است و برای فراتر رفتن از این حد که مشاهده کردیم چه قدم‌هایی دیگری باید برداشته شود؟

اصغر کریمی: ویژگی‌های اعتصاب را در پاسخ به سؤال قبل توضیح دادم اما در مورد قسمت دوم سؤالتان، اولین نکته این است که نباید بگذاریم این مومنتوم کم‌رنگ شود. فضای فعالی در جریان است. جمهوری اسلامی در اوج زبونی و بحران است و جامعه از همیشه همبسته‌تر، متشکل‌تر و امیدوارتر. کارزارهای داخل و خارج کشور و طومارها را باید ادامه داد. تجمعات و تلاش‌های خارج کشور را باید برای نجات پخشان و وریشه و سایر احکام اعدام گسترده‌تر کرد، تلاش برای فشار دول غربی برای اعتراض به جمهوری اسلامی را بیشتر ادامه داد، باید تلاش کرد که این مسئله به صدر رسانه‌ها کشانده شود. احزاب دخیل در این اعتصاب نیز به دنبال یک اعتصاب موفق می‌توانند نقش مؤثرتری داشته باشند. حزب کمونیست کارگری به سهم خود تلاش می‌کند نگذارد این فضای پربار و فعال علیه اعدام کم‌رنگ شود. در داخل و خارج کشور ما در جهت تقویت کارزارها، طومارها و تجمعات خارج کشور و غیره بیشترین تلاش خودمان را خواهیم کرد.

انترناسیونال: برخورد جریان راست سلطنت‌طلب دررابطه‌با خطر اعدام پخشان و وریشه مشمئزکننده است. این دشمنی سلطنت‌طلبان با پخشان عزیزی و وریشه مرادی ناشی از چیست؟

عبدل گلپریان: سلطنت‌طلبان دررابطه‌با صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی گوی سبقت از رژیم اسلامی ربودند. ابتدا دستگاه اطلاعاتی رژیم اسلامی طبق معمول دست به ساختن سناریویی از فعالیت نظامی برای پخشان عزیزی زد. ویدئویی دست‌ساز و ناشیانه را سرهم‌بندی و در همه‌جا منتشر کردند. دنیا می‌داند که سناریو سازی‌های ساختگی و نخ‌نما شغل ۴۶ساله دستگاه‌ها و نهادهای اطلاعاتی و سرکوب این حکومت بوده است. همین سناریوی ساخته شده حکومت به‌وفور توسط سلطنت‌طلبان و فراتر از تبلیغات مسموم‌کننده رژیم از طرف سلطنت‌طلبان در صفحات مدیای اجتماعی و شخصی خودشان پخش شده است. واقعاً می‌توان گفت در خدمت به قتل عمد حکومت اسلامی در کیس پخشان عزیزی سنگ تمام گذاشتند.

داستان این رفتار مشمئزکننده تنها به این بر نمی‌گردد که سلطنت‌طلبان با اعدام و گرفتن جان انسان مشکلی ندارند. کارنامه حکومت پهلوی در اعدام مخالفین سیاسی تاریخ مختص به خود را دارد اما از منظر اینها هر کسی که در کردستان با فعالیت سیاسی، اجتماعی و سازمانی درگیر است جدایی‌طلب محسوب می‌شود. برای جماعت سلطنت‌طلب عِرق میهن‌پرستی، خاک و ناسیونالیسم فارس یک ارزش بزرگ است و جان انسان ابداً ارزش ندارد. همان‌گونه که حکومت اسلامی برای اسلام ناب محمدی خود جنایت علیه انسان را در تاریخ خود تا به امروز به ثبت رسانده است، ناسیونالیسم عظمت‌طلب فارس نیز حاضر است تحت عنوان تمامیت ارضی همان کاری را علیه شهروندان انجام دهد که حکومت اسلامی برای اسلام انجام می‌دهد. این را حکومت سرنگون شده پهلوی در کارنامه‌اش به ثبت رسانده است.

ازآنجاکه این دو مبارز زن همراه با سلطنت‌طلبان نیستند حتی حکم اعدام آنها نیز برای سلطنت طالب‌ها بی‌اهمیت است. در این مورد دشمنی خاصی با دیگر مبارزین همچون توماج صالحی و پرستو ابراهیمی و نرگس محمدی را نیز به نمایش گذاشتند.

انترناسیونال: تجربه خودتان از کار مشترک با احزاب دیگر در سازمان‌دادن این اعتصاب عمومی را با خوانندگان ما در میان بگذارید. چطور می‌توان فراتر رفت و این فعالیت مشترک حول چه مسائلی می‌تواند شکل بگیرد؟

نسان نودینیان: ما با احزاب سیاسی در کردستان مذاکره و مشورت می‌کنیم. با حزب دموکرات کردستان ایران و کومله (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) در ارتباط با موقعیت سیاسی و مبارزاتی مردم در خیزش مردمی زن زندگی آزادی نشست‌هایی داشتیم. در ارتباط با اعتصابات سه سال گذشته با این احزاب در ارتباط بودیم و کار مشترک انجام دادیم. این مذاکرات همواره مثبت هستند.

در شرایط کنونی که جامعه و مردم در سطح سراسری در موقعیت مبارزاتی تعرضی و اتحاد علیه اعدام قرار گرفته است و فعالین جنبش علیه اعدام و کارزارهای نه به اعدام مورد حمایت مردم و اقشار مختلف اجتماعی قرار گرفته‌اند، اعتصاب موفق و متحدانه‌ای که برگزار شد، باعث تقویت فضای اعتراضی و همبستگی وسیع در میان اقشار مختلف جامعه شده است. باید به فکر تدارک اقدامات بعدی و تعرضی‌تر باشیم. به طور واقعی این نیروی اجتماعی و مبارزین جنبش علیه اعدام هستند که باید با متشکل شدن بیشتر پیشروی‌های تا کنونی را تثبیت کنند تا تجمع‌های مبارزاتی و اعتصابات بعدی قدرتمندتر شوند. اعتصاب عمومی که به فراخوان ده سازمان و حزب سیاسی در کردستان در روز سوم بهمن برگزار شد، توسط هزاران نفر از فعالین در کارزارهای نه به اعدام، فعالین کارگری و زنان، معلمان، فعالین اجتماعی و زیست‌محیطی، طیف وسیعی از هنرمندان، خواننده‌ها و فعالین تئاترهای خیابانی، نویسندگان و دانشجویان مورد حمایت قرار گرفت. این همبستگی با اعتصاب عمومی و مبارزه علیه اعدام به یک خواست فراگیر و متحدکننده مردم تبدیل شده است. این پیشروی که بر بستر دستاوردهای زن زندگی آزادی کسب شده را باید تقویت کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *