نان گران شد، فقر، فساد، گرانی، میریم تا سرنگونی- شهلا دانشفر

رسانه‌های دولتی از افزایش ۲۵ درصدی قیمت نان حداقل در ده شهر در سطح کشور خبر می‌دهند و افزایش قیمت انواع نان در همین مدت نشان می‌دهد که نرخ واقعی این افزایش حتی بیشتر از این‌هاست و این ۲۵ درصد افزایش اعلام شده، متوسط افزایش قیمت نان است و برخی از انواع نان تا حدود ۴۰ درصد نیز افزایش‌یافته است.

گران‌شدن نان شوک مصرفی دیگری بر زندگی بخش عظیمی از جامعه وارد می‌کند. البته موضوع گرانی‌ها جدید نیست. اخیراً هم اعلام شد که ۴۸۵ قلم از کالاهای معیشتی مردم از دایره ارز ترجیحی خارج می‌ماند و خود حکومتیان در دل نزاع‌هایشان اعلام کردند که این اقدام، افزایش پنجاه‌درصدی قیمت‌ها را در پی خواهد داشت و در همین مدت ما با گران‌تر شدن قیمت نان، برق، گاز، آب و اساسی‌ترین اقلام معیشتی مردم روبرو بوده‌ایم. از جمله اجاره مسکن سرسام‌آور بالا رفته است. الان هم بحث بر سر افزایش ۲۵ درصدی قیمت نان است و ما می‌دانیم بنا بر قانون بازار وقتی قیمت کالایی گران می‌شود زنجیره‌ای و به‌صورت مستقیم بر روی افزایش قیمت دیگر اجناس ضروری و حیاتی مردم تأثیر دارد و جالب اینجاست که در این بازار مکاره روزبه‌روز قیمت همه اجناس گران می‌شود به جز قیمت دستمزد که هر روز ارزش آن کمتر می‌شود و این خود بیان مستقیم استثمار حداکثری کارگران و ۹۹ درصدی‌های جامعه است. بدین ترتیب در نتیجه این تعرض معیشتی فقر و فلاکت در جامعه ابعاد فاجعه‌بارتری پیدا خواهد کرد و آخرین لقمه نان از سفره فقیر مردم ربوده می‌شود.

روشن است که این بازی با آتش است و اجرایی‌کردن این سیاست بدون شک بر خشم و نفرت مردم بیشتر دامن زده و در متن فضای انقلابی جامعه با پاسخ سیاسی و تعرضی جامعه جواب خواهد گرفت. به‌ویژه اینکه جامعه ایران جامعه‌ای نیست که در برابر تعرضات معیشتی حکومت سکوت کند و یا به‌خاطر فقر و نابسامانی معیشتی دست روی دست بگذارد و مستأصل شود. همین امروز یک عرصه مهم مبارزه مردم، مبارزه برای داشتن زندگی‌ای بهتر و در دفاع از معیشت است. مردم نه فقط علیه فقر و گرانی مبارزه می‌کنند؛ بلکه به تبعیض‌ها و نابرابری‌ها و کل بساط دزدسالار حاکم معترض‌اند. همین‌الان به جامعه نگاه کنید فوج جمعیت معترض کارگران واگن پارس در خیابان‌های اراک با شعار “کارگر می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد” دارد همین اعتراض را بیان می‌کند و یا اعتراضات گسترده پرستاران را در همین هفته در شهرهای مختلف بر سر معیشت و مطالبات اعلام‌شده‌شان داشتیم. اعتراضاتی که ادامه دارد. همچنین بخش‌های مختلف بازنشستگان در کنار یکدیگر در شهرهای مختلف علیه فقر و فساد و بی‌تامینی در روزهای مختلف هفته در اعتراض‌اند و با فریاد شعار “اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد” کل جامعه را به اعتراض متحدانه در دفاع از زندگی و معیشتشان فرامی‌خوانند. در نفت نیز اعتراضات گسترده است و اعتصابات هزاران کارگران نفت ادامه دارد. البته حکومت نیز خود بر خطیر بودن وضعیت واقف است. مرتب از در پیش بودن “فتنه‌ای دیگر” یعنی ادامه انقلاب در ابعادی قوی‌تر به یکدیگر هشدار می‌دهند. از همین رو حکومت با ابزار سرکوب و اعدام می‌کوشد تا جایی که می‌تواند از وخامت اوضاع بکاهد. اما در برابر، ما شاهد یک جنبش مردمی، اجتماعی و قدرتمند علیه اعدام‌ها و سرکوبگری‌های حکومت هستیم. جنبشی که یکسر آن در زندان‌ها و سر دیگرش در میان بخش‌های مختلف جامعه است و ابعادی جهانی دارد. 

شرایطی که نان را گران کردند

رژیم اسلامی در طول سی و شش سال تلاش کرده است تا با تحمیل دستمزدهای چند بار زیر خط فقر، تحمیل قراردادهای موقت کاری، بیکارسازی‌ها و محرومیت مردم از هر گونه تأمینی بار بحران اقتصادی‌اش به دوش مردم بیندازد، تا برای خود بقا بخرد. در همین راستا تحت عنوان طرح “هدفمندکردن یارانه‌ها” چندرغاز سوبسیدهایی که به کالاهای اساسی موردنیاز تعلق می‌گرفت که از زمان دولت رفسنجانی زمینه‌چینی‌هایش شد و سوت آغازش را احمدی‌نژاد زد و دولت‌های بعدی هم ادامه‎گرش بودند، تعرضات گسترده‌ای به معیشت مردم شد. الان هم دارند همین سیاست را دنبال می‌کنند و برای مثال گفته محمد جلال مشاور وزیر اقتصاد جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه ۷۵ تا ۸۰ درصد نرخ نان را دولت تأمین می‌کند و مردم فقط پانزده تا بیست درصد قیمت تمام شده آن را می‌پردازند بر همین نکته اشاره می‌کند. در ادامه این سیاست چپاولگرانه است که جانیان اسلامی جامعه را تا به امروز به چنین سطحی از فقر و تباهی کشانده‌اند.

 نکته مهم اینجاست که امروز تعرضات معیشتی حکومت بر جامعه در شرایط سیاسی متفاوتی صورت می‌گیرد. اقتصاد اسلامی داغان و به ته خط رسیده است. این حکومت هم از نظر اقتصادی، هم از نظر سیاسی و هم از نظر فرهنگی و از هر نظر شکست‌خورده است. یک حکومت مافیایی، دزد، و چپاولگر که برای بقای خودش و برای پروار کردن نیروهای سرکوبش همواره مردم را می‌دوشد.

بحران اقتصادی این حکومت همانطور که همیشه تأکید کرده‌ایم کاملاً ریشه سیاسی دارد. ما دیدیم که بعد از کشته‌شدن اسماعیل هنیه این تروریست جنایت‌کار چگونه نرخ ارزش ریال پایین آمد و بورس سقوط کرد و قیمت‌ها یکباره افزایش پیدا کرد. آتش‌افروزی‌های حکومت در منطقه و از طرفی محاصره آن در حلقه اعتراضات مردمی برای دفاع از زندگی و معیشتشان فروپاشی بیشتر و وضعیت بی‌ثبات‌تر اقتصاد جمهوری اسلامی را به دنبال داشته است. در این میان جمهوری اسلامی از یک‌سو تلاش می‌کند توجه جامعه را که از اعتراض می‌جوشد به مسائلی چون تبلیغات جنگی علیه اسرائیل و غیره بکشاند و از سوی دیگر، بار بحران اقتصادی‌اش را و هزینه‌های سرکوبگری‌ها و سیاست‌های تروریستی خود را بر گرده مردم سوار کند.

در چنین مخمصه و استیصالی است که حکومت اسلامی، فشار و تهاجمش را بر زندگی و معیشت مردم تشدید کرده است و در چنین شرایطی است که قیمت نان افزایش می‌یابد. رژیم اسلامی از یک‌سو قیمت نان را افزایش می‌دهد و از سوی دیگر بر ماشین سرکوب و جنایتش شتاب می‌دهد تا مبادا کنترل اوضاع از دستشان بیشتر خارج شود. اما همه می‌دانیم که اتخاذ چنین سیاستی در فضای انقلابی جامعه تقابل مردم با حکومت را شدت بیشتری خواهد داد.

گرانی نان و پاسخ مردم

پاسخ ما مردم تداوم انقلاب است. همه‌کس از ادامه قدرتمندتر انقلاب در چشم‌انداز نزدیک سخن می‌گویند. این را در اظهارات خود حکومتیان می‌شود دید. در شعارهای اعتراضی هر روز مردم در کف خیابان‌ها و در سخنرانی‌های پرشور و بیانیه‌های اعتراضی‌شان می‌شود دید. این را در اعتراضات درون زندان با فریاد زن زندگی آزادی و علیه سرکوبگری‌ها و بساط اعدام حکومت می‌شود دید و این را در شجاعت زنان برای حفظ خاکریز فتح شده حجاب و جنگ جامعه بر سر حجاب این پرچم حکومت آپارتاید جنسی حاکم می‌شود دید.

پاسخ این شرایط اعتراضات گسترده کارگران و کل جامعه است. پاسخ این شرایط مبارزه متحد علیه بساط سرکوب و اعدام و هموارکردن مسیر پیشروی انقلاب است. پاسخ اتحاد مبارزاتی مردم حول خواست‌های رادیکال و انسانی از نوع مطالبات حداقلی منشور بیست تشکل است و بالاخره پاسخ اتحاد طبقاتی کارگران شاغل و بازنشسته بر سر معیشت است. از جمله بازنشستگان یک سنگر مهم انقلاب زن زندگی آزادی هستند و اعتراضات مشترک آنها و حمایت و همبستگی اجتماعی از مبارزات آنان یک قدم مهم در قوام بخشیدن به تداوم مبارزات این بخش معترض جامعه است. همچنین از اعتراضات از نوع اعتصابات گسترده و هزاران نفره در نفت این مرکز کلیدی در اقتصاد کشور و اعتصاب ادامه‌دار کارگران واگن پارس که شهر اراک را به تحرک درآورده وسیعاً حمایت کرد. اعتراضات چنینی بستر سراسری شدن اعتصابات و حضور قدرتمندتر کارگری را فراهم‌تر می‌کند و توازن قوا را برای شکل‌گیری تجمعات بزرگ خیابانی آماده‌تر می‌کند. به‌علاوه اینکه همه‌جا باید صف‌های خرید نان و اقلام دیگر معیشتی را به صف اعتراض خود تبدیل کرد. باید حکومت اسلامی را در حلقه تنگ‌تر مبارزات خود قرار دهیم. جمهوری اسلامی با کل بساط استثمار و غارتگری و سرکوب و جنایتش باید گورش را گم کند و برود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *