در نماز جمعه این هفته جمعیت بزرگی از شرکت کنندگان علیه جواد ظریف شعار میدادند که “ظریف گورتو گم کن”. ظریف یکی از فعالترین چهره های حامی پزشکیان است و ظاهرا قرار بود به عنوان وزیر امور خارجه یا شغل بالای دیگری در کابینه پزشکیان فعالیت کند.
روی کار آمدن پزشکیان خود حاصل فضای پرتنش جامعه و فشار بر خامنه ای برای تن دادن به یک کاندید میانه و به اصطلاح اصلاح طلب بود. او را به عنوان یک چهره گمنام وارد کارزار انتخاباتی کردند اما نهایتا خامنه ای مجبور شد به ریاست جمهوریش تن دهد. و به این ترتیب دور تازه ای از تقابل و کشاکشها به ناگزیر در درون حکومت کلید شد.
بدون تردید تظاهرات دیروز علیه محمد جواد ظریف شروع دور تازه کشاکشها را بازتاب میدهد و قطعا در ادامه خود ابعاد وسیعتر و شدیدتری از این کشاکشها را شاهد خواهیم بود.
مساله این نیست که دوم خردادیها و اصولگرایان با هم جنگ و کشاکش دارند و اصولگرایان در نماز جمعه به ظریف میگویند گورت را گم کن. بلکه مساله اصلی اینست که جامعه دارد در صفوف میلیونی علیه همه اینها علیه خامنه ای و حکومت اسلامی و تمام جناحهایش فریاد میزند “گورتان را گم کنید”.
این واقعیتی است که حتی در محرم و عاشورا و نماز جمعه و دستجات سینه زنی و همه جا و هر روزه خود را به شکلی نشان میدهد. و این واقعیتی است که سازش و کنار آمدن جناحهای حکومت با هم برای بقاء حکومتشان را هم از قبل غیر ممکن تر میکند. وگرنه خاتمی و روحانی و خامنه ای و قالیباف و دیگر سران امروز و سابق حکومت با هم بر سر دفاع از بقای حکومت منفور اسلامی شان مشکلی ندارند و نداشته اند و در انتخابات کذایی شان هم تلاش کردند نشان دهند که در کنار هم ایستاده اند.
انقلاب زن زندگی آزادی کل بساط حکومت را به هم ریخته است. حکومت اسلامی میتواند به خود ببالد و روحیه دهد که علیرغم چنین انقلابی توانسته است همچنان بر سر پا باقی بماند. اما تمام وجناتش دارد آشکارا نشان میدهد که این چه سر پا ماندنی است. خود محرم امسال و رقص و شادی و بی توجهی مردم به عزاداری ها کافی است تا تمام واقعیت حکومت را نشان دهد. نوحه خوانانی که اشعارشان افشاگری علیه اختلاسها و چپاولگریهای بیت خامنه ای است، و روضه خوانهایی که بالای منبر علیه حکومتشان روضه خوانی میکنند، اینها ترکش های این انقلاب در درون صفوف حکومتی است که در حلقه محاصره مردم سرنگونی طلب دارد تقلا میکند و دست و پا میزند و با هر روز سر پا ماندش خدایش را سپاس و حمد میگوید.
آری این انقلاب و این مردم کاری کرده اند که حکومت ناچار میشود دستجات عاشوراییش را یکی بعد از دیگری به دلیل “میدان دادن به سکولارها” تنبیه کند، ناچار میشوند بر سر منبرهایشان بگویند امام حسین سکولار نداریم!
این انقلاب کاری کرده است که حکومت ناچار شده است بنا به گزارش روزنامه اعتماد ۲۰ هزار مدیر مدرسه را از کار اخراج کند و تنبیه نماید. به عبارت دیگر حداقل دانش آموزان ۲۰ هزار مدرسه به همراه معلمان و مدیرانشان در انقلاب شرکت داشته اند. گیرم مدیران را پاکسازی کردند، و دانشگاهها را هم پاکسازی کردند. وقتی حتی از درون زندانها فریاد سرنگونی سر داده میشود، وقتی مذهب و اعتقادات و سنتهای عهد عتیقی شان در جلوی چشمشان در خیابانها دارد توسط جوانان هر روز زیر پا له میشود، وقتی بازنشسته در تظاهراتش از زندانیان سیاسی دفاع میکند، وقتی زنان همه جا حجاب که هیچ، کل بساطشان را به تمسخر میگیرند، حتی بساط عاشورایشان با زنجیر زنی بی حجابان به سخره میگیرند، وقتی گشت ارشادشان در خیابان از دست مردم کتک میخورد، وقتی در آستانه زندان و در برابر شکنجه گران، دختران بی حجاب میگویند تا زنده ایم میگوییم زن زندگی آزادی، وقتی بچه های کوچک آخوندها را مورد تمسخر و حمله قرار میدهند؛ آیا براستی آخوندهایش حق ندارند امیدی به ماندن نداشته باشند و از بالای منبرهایشان آیه یاس و سرنگونی بخوانند؟
این حکومت براستی یک پوسته مسلح است که با زور مانده است و حتی زورش هم مدام آب میرود. مردم از دختران و پسران در کنار بازنشستگان و کارگران نفت و معلمان و پرستاران تصمیم شان را گرفته اند و کوتاه نمی آیند. مذهب و تمام سنتهایش برباد رفته است. آخوند از دست مردم باید فرار کند. هرچه این حکومت بیشتر بماند انقلاب عمیق تر و فراگیرتر و همه جانبه تر جامعه را شخم میزند و زیراب حکومت را میزند و جلو میرود. بگذار اینها بر روی خشم و نفرت و انزوا و تحقیر، حکومت کنند. مردم دارند جهنم را بر سرشان آوار میکنند.