اخیرا در فرانسه و آلمان و بدرجاتی دیگر کشورهای اروپا بحث و جدلی بر بر سر “بورکینی”، نوعی حجاب شنای اسلامی، و مجاز و غیر مجاز بودن آن درگرفته است. ما بورکینی را دست درازی تازه جنبش اسلام سیاسی به حقوق زنان میدانیم و خواهان ممنوعیت آن هستیم.
بورکینی نوعی پوشش و یا لباس شنا نیست، بلکه، همچون حجاب، قفس متحرکی برای حبس زنان است. فرض بورکینی این است که نشان دادن بدن زن نجس و حرام است و فقط مالک و آقای زن، شوهر یا قیم مرد، بر اعمال و رفتار و بدن او اختیار دارد. اگر حجاب مایملک بودن و کالای جنسی بودن زن را در خشکی حفاظت میکند، بورکینی قرار است همین بردگی و بی اختیاری را در آب و کنار دریا اعلام کند!
بورکینی و بورقع و حجاب، فرهنگ کسی نیست. بلکه یک ضد فرهنگ است. کسانی که از راست، برای پیشبرد امیال ارتجاعی خود بر علیه مهاجرین، و یا از چپ، با نیت خیر و در دفاع از حقوق مهاجرین، اما در حقیقت هردو به یکسان حجاب را “فرهنگ مسلمانان” و یا “پوشش زنان مسلمان” قلمداد میکنند، باید بدانند که از این لحاظ در کنار امام ها و آخوند ها و خلیفه ها و جانیان اسلامی حاکم بر کشورها و جوامع اسلام زده ایستاده اند. نه در کنار صدها میلیون زن و دختری که هر روز دارند در وسعتی به تمام کشورها و جوامع اسلام زده از حجاب و بورقع و بورکینی صدمه می بینند و غالبا علیه آن اعتراض و مقاومت میکنند و بخاطر مبارزه مجازات و محروم میشوند و حتی جان می بازند. بورکینی حتی آشکارتر از سلف اش حجاب یک اختراع ضد فرهنگی مدرن توسط مرتجعین است. گرچه در نرینه سالاری پوسیده و بردگی عتیق علیه زن ریشه دارد، ولی امروز تنها با تهدید و زور و کتک و اعدام و سنگسار و پول آیت الله های میلیاردر و دولتهای اسلامی و تبلیغات شوینیستی آنها، البته با پشتیبانی دول غربی از مساجد و امامان و مماشات با اسلام سیاسی، رواج داده و تقویت میشود.
اما بورکینی همانند حجاب بیش از اهرمی برای تعرض مستقیم علیه حقوق زنان یعنی نیمی از بشریت است. بسته بندی کالای جنسی زن در بورکینی و حجاب و بورقع امروز پرچم سیاسی، شیوه اعلام وجود، ابزار کسب اقتدار و تعرض یک جنبش سیاه ضد بشری به نام اسلام سیاسی بر علیه کل بشریت است. جنبشی که بیش از پیش در نزد مردم جهان منزوی و منفور میشود. کسانی که با دفاع از بورکینی و یا مدارا با حجاب میخواهند از “زنان مسلمان” حمایت کنند باید بدانند که نظیر آن است که بخواهند با زدن صلیب شکسته بر سینه خود از قربانیان جنایات هیتلری حمایت کنند. حجاب و بورکینی در واقع صلیب شکسته جنبش اسلام سیاسی است. ابزاری در سهم خواهی سیاسی بورژوازی کشورها و جوامع اسلام زده قرن بیست و یکم است که میکوشند آنرا با توجیهات پست مدرنیستی نظیر “پوشش” و “فرهنگ” و “انتخاب” از تیغ اعتراض و نفرت مردم عادی در ببرند که می فهمند حجاب و بورکینی هیچ قرابتی با آزادی انتخاب و فرهنگ پیشرو بشری ندارد.
باید از اسلامیزه کردن استخرها و سواحل عمومی و گسترش دادن آپارتاید جنسی به این اماکن جلوگیری کرد. دولت باید بورکینی را در استخرها و سواحل عمومی ممنوع اعلام کند.
کسانی که فکر میکنند با مدارا کردن با بورکینی به برخی زنانی که تحت فشار اسلامیون قرار دارند کمک میکنند تا به استخر و دریا بروند، فراموش میکنند که این مدارا و سازش با اسلام سیاسی نه تنها باعث تقویت فشار اسلامیون برای تحمیل حجاب و بورکینی بر تعداد بسیار بیشتری از زنان میشود بلکه در ابعاد وسیع اجتماعی به بسط و گسترش جنبش کثیف اسلام سیاسی کمک میکند که سرتاپا ضد زن است. باید توجه داشت که امروز حجاب و برقع و بورکینی، ابزاری در خدمت تبلیغ و رشد جنبش اسلام سیاسی است و هر دولت و نیروی سیاسی ای که خواهان و مدعی مقابله با تروریسم اسلامی است باید در برابر مظاهر ضد زن آن نیز قاطعانه بایستد.
اما مقابله با حجاب و بورقع و بورکینی، بدون قطع کامل هرگونه دست درازی های اسلام و مذاهب دیگر در زندگی اجتماعی و فرهنگی ممکن نیست. جوامع بشری امروز به رنسانس جدید و مذهب زدایی گسترده ای نیاز دارد. جدایی مذهب از دولت، از وضع قوانین و دادگاه ها و از آموزش و پرورش و غیره باید تماما به اجرا درآید. مساجد و کلیسا ها و سایر موسسات مذهبی نباید هیچگونه کمک دولتی خودی و خارجی دریافت کنند. منابع مالی آنها باید علنی و شفاف باشد و همانند هر موسسه دیگر شامل مالیات و حسابرسی دستگاه های مربوطه و نظارت عمومی شوند. مدارس مذهبی از هر نوع تماما تعطیل شود. اعلام گردد که کودکان مذهب ندارند. اینجاست که برای مبارزه قاطعانه علیه اسلام سیاسی و حجاب باید در عین حال علیه دولتها و احزاب حاکم در اروپا و آمریکا که به انحاء گوناگون به تقویت دولت ها و جنبش های اسلام سیاسی پرداخته و با مساجد و امامان جماعت و دادگاه های شریعه مماشت کرده اند نیز به میدان آمد.
حزب کمونیست کارگری ایران
۹ شهریور ۱۳۹۵، ۳۰ اوت ۲۰۱۶