https://www.youtube.com/watch?v=0jsmkRD_cXk
تدوین شده بر مبنای یک سمینار درونحزبی
با حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل در روز شنبه۲۵ فروردین (۱۳ آوریل)وضعیت و شرایط نهتنها برای ایران و اسرائیل بلکه در کل منطقه عوض شد.
برای توضیح زمینه این حمله از همان روز ۱۳ فروردین که حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی در سوریه صورت گرفت شروع میکنیم. نکته اصلی، از زاویهای که به این بحث ما مربوط میشود، این است که از آن مقطع فضا و گفتمانهادر ایران و جهان دررابطهبا منطقه و جنگ غزه و مسائل مربوط به آن عوض شد.
درست در روز ۱۳ بدر اسرائیل حمله کرد و قبل از آن مابیش از دو هفته جشنهای نوروزی را داشتیم که تبدیل شده بود به بهانه و مناسبتی برایتعرض گسترده جامعه به حکومت. مردم در این دوره حکومت را واقعاً سکه یک پول کردند. حکومتتلاش کرد به هر طریق میتواند از جشنوسرور مردم، بهویژه در روز سیزدهبدر که مصادف بود با مرگ امام اولشان، جلوگیری کند. منتهی این تلاشها به هیچ جا نرسید. ویدئوهاو کلیپهای نوروزینشاندهنده یک جامعه پرشور و تعرضی علیه حکومت و مقدساتش بود. مردم با جشن و تجمعات و رقص و شادی خیابانی چیزی برای حکومت باقی نگذاشتند.
در سطح دنیا هم گزارش کوبنده کمیته حقیقتیاب علیه حکومت منتشر شده بود که مطرح کرده بود جمهوری اسلامی مرتکب جنایت علیه بشریت شده و باید محاکمه بشود. موضوع آپارتاید جنسیتی و مقابله با رژیم بهاینعلت نیز در ایران و در سطح جهانی برجسته شده بود.
این جو و فضاییبود که قبل از حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی، در ایران و در جهان وجود داشت. بعدازاین حمله این فضا تماماً تغییر کرد و بحث رفت بر سر اینکه جمهوری اسلامی جواب میدهد یا نمیدهد، چه جوابی میدهد و غیره.مقامات حکومتی هم مشغول ضدونقیضگویی شدند. عدهای از صبر انقلابی و استراتژیکصحبت کردند و عدهای از انتقام سخت و بالاخره خامنهای در عید فطر گفت اسرائیل تنبیه خواهد شد و هم زمان هم حمله به بیحجابها و زنان را شدت دادند. یک روز قبل از حمله موشکی تم نمازجمعهها حمله به زنان بود.
از سوی دیگر دولت اسرائیل هم قبل از حمله ۱۳ فروردین زیر فشار جهانی بود. در شورای امنیت به یمن رأی ممتنع آمریکا آتشبس جنگ غزه تصویب شد. همچنیندولتهای غربیمخالفت خود را با حمله به رفح اعلام کردند و حتی در کنگره آمریکا قطع کمکهای نظامی و مالی به دولت اسرائیل تا زمان آتشبس مطرح شد. در خود اسرائیل هم دولت نتانیاهو از جانب نیروهای اپوزیسیونش و مردمی که خواهان آزادی فوری گروگانها بودند شدیداًتحتفشار بود.
بهاینترتیب جمهوری اسلامی به یکشکل – بهخاطر انقلاب و اعتراضات گستردهمردم – و دولت اسرائیل به شکل دیگری -بهخاطرجنایتهایش در غزه و اعتراضات جهانی و داخلی به این امر – وضعیتی ضعیف وبحرانی داشتند. بعد از ۱۳ فروردین این فضا عوض شد و همه چیز تحتالشعاع درگیری جمهوری اسلامی و دولت اسرائیل قرار گرفت. من نمیگویم نتانیاهو با این هدف به کنسولگری جمهوری اسلامی حمله کرد که فضا عوض بشود. یا جمهوری اسلامی از قبل میدانستکه چنین خواهد شد. ولی عملاً این اتفاق افتاد و مشخصاً برای جمهوری اسلامی این یک نعمت آسمانی بود. حمله اسرائیل مفری برای حکومت درمانده جمهوری اسلامی ایجاد کرد. مقامات ریزودرشت حکومتی پریدند روی ایناسب و هیاهو بر سر اینکه به خاک ما حمله شده و صبر انقلابی و انتقام سخت و موضعگیریو رجزخوانی علیه “دولت صهیونیستی” و غیره.
برای حکومت این فرصت مغتنمی بود مشخصاً برای تغییر صورتمسئله از گزارش کمیته حقیقتیاب و تعرض مردم در تعطیلات نوروزی، به انتقام از “دولت صهیونیستی”. گفتمان تغییر پیدا کرد به اینکه جمهوری اسلامی جواب میدهد یا نمیدهد، جنگ خاورمیانه گسترش خواهد یافت و یا خیر، آمریکا چه خواهد کرد، و موضوعاتی ازایندست. هنوز هم بحثها همین است. تا قبل از حمله موشکی روز شنبه همه بحث این بود که جمهوری اسلامی چه جوابی خواهد داد، الان بحث این است که اسرائیل چطور جواب میدهد و معلوم نیست تا کی باید این دور ادامه پیدا کند.
سیاست و هدف جمهوری اسلامی از درگیری نظامی با اسرائیل
روند اوضاع هر چه باشد سؤالاین است که چه سیاستی پشت این حمله موشکی جمهوری اسلامی است؟ هر جنگی بالاخره ادامه سیاستی است. این جنگی به معنی کلاسیک کلمه نیست؛ ولی سؤال همچنان مطرح استکه با چه هدفیرژیم این حمله موشکی را انجام داد؟ پاسخ به حمله به کنسولگری خود؟ انتقام سردارانش که به دست اسرائیل کشته شدهاند؟به دریا ریختن “رژیم اشغالگر قدس”؟ دفاع از مردم فلسطین؟ توقف جنگ غزه؟ روشن است که اینها جواب نیست. اینها همه ادعا است و نه دلایل واقعی جنگ.
هدف جمهوری اسلامیدر این حمله جای دیگری است. هدفش مقابله با مردم معترض در خود ایران است.این جنگ، جنگ رژیم با مردم است.
رژیم میتوانست این کار را نکند. میتوانست مثل همیشه حمله اسرائیلبه سران سپاه و بسیج را زیرسبیلی رد کند، سیاست “صبر انقلابی” را ادامه بدهد و یاحداکثر موشکی بجای پرتی پرتاب کند. ولی این نمایش و این شو دراماتیک حمله مستقیم به اسرائیل را لازم داشت تا مگر به نحوی گریبان خود را از بحرانانقلابی در خود ایران خلاص کند و امیدوار باشد که فضای سیاسی در خود ایران عوض بشود.
رژیم میداند با این ترفندها نه میتواند ناسیونالیسم را در ایران دامن بزند. نه میتواند کسی را مقهور کند و نه میتواند کسی را در دفاع از خودش به خیابان بیاورد(اوباشش را به خیابانها آورد، مردم به ریششان خندیدند).ولی به خیال خودمیخواهدصورتمسئله را برای مدتی هم که شده تبدیل کند به “جنگ ایرانو اسرائیل”بهنحویکه اعتراضات جامعه اگر هم عقب زده نشود بالاخره تحتالشعاع این مسئله قرار بگیرد و به حاشیه رانده شود.
به ایناعتبار باید گفت که ضرورت و علت حمله موشکی به اسرائیل انقلاب در خود ایران است. مردم شعار میدهند دشمن ما همینجاست.دشمن جمهوری اسلامی هم همینجاست! و در مقابله با این دشمن است که رژیم به اسرائیل شلیک میکند! به اسرائیل شلیک میکند تا شلیک به چشمها و قلبهای مردم در خود ایران، تا بیش از ٦٠٠نفر کشته در سال ۱۴۰۱ و ۸۳۴ اعدامی تنها در یک سال گذشته، و کلپرونده جنایاتش علیه بشریت را کهکمیته حقیقتیابدر برابر جهانیان گشوده از انظار دور کند و تحتالشعاع قرار بدهد.
در تحلیل نهائیسیاست و اهداف پشت موشکپرانی جمهوری اسلامی به اسرائیل اینهاست: عقب راندن انقلاب. تحتالشعاعقراردادناعتراضات مردم. امنیتیکردن فضای جامعه.فشار کمیته حقیقتیاب را از دوش خود برداشتن. فشار اعتراضات را خنثیکردن و تا آنجا که ممکن است تحت لوای این جنگ مرعوبکردن و سرکوبکردن.
اما آیا این تلاشها به جایی خواهد رسید؟ جواب منفی است. این دستوپازدنهای یک حکومت در حال سقوط است که با هر تقلایی بیشتر در باتلاق فرومیرود.
جنگی از پیش شکستخورده
جمهوری اسلامی قبلاً هم در جنگ با عراق چنین “نعمت الهی” را تجربه کرده بود. جنگ با عراق همدقیقاًجنگی علیه تداومانقلاب ۵۷ بود. انقلاب که سر باز ایستادن نداشت را در سایه جنگ عراق کوبیدند و به خون کشیدند. منتهی مشکل حکومت این است که شرایطامروز هیچ شباهتی با آن دوره ندارد. امروز نهتنهااکثریتقریببهاتفاق مردم هیچتوهمی به حکومت و جنگش ندارند؛ بلکه عزم جزم کردهاند که جانیانحاکم را به زیر بکشند. ایستادهاند تا پایان!
هنوز دو روز نگذشته میبینید مردم دارند چه میکنند. همان روز یکشنبه، هنوز ۲۴ ساعت از حمله موشکی حکومت که ظاهراً همه جامعه باید مبهوت و مقهور آنمیشد، نگذشته بود که بزرگترین تجمع اعتراضی معلمان بازنشسته سراسر کشور در تهران برگزار شد.از قبل فراخوان داده بودند و تدارک دیده بودند و در روز یکشنبه به فراخوانشان عمل کردند.بازنشستگان از تهران و شهرهای مختلفبا شعارهای تعرضی همیشگیشان در مقابلسازمان برنامهوبودجه جمع شدند، از جمله علیه رئیسجمهورکشوری که روز گذشته وارد جنگ با “رژیم اشغالگر قدس” شده،شعار دادند “رئیسی بیعرضه برگرد برو تو حوزه”!شورای بازنشستگان ایران هم در همین روز بیانیه کوبندهای علیه جنگافروزیهای حکومت منتشر کرد.
روز ۲۵ فروردین همچنین روز اجرای طرح عفاف و حجاب حکومت بود؛ اما در کلیپهامیبینید که زنان در اعتراض به سختگیریهای تازه حکومت علیه بیحجابیمیگویند هدف موشکپراکنیهای حکومتاسرائیل نیست، ما زنان هستیم!
مبارزات مردمحتی لحظهای هم متوقف نشده است. حکومت حتی نتوانست در فردای حمله موشکیاش مردم را ساکت کند و به عقب براند. همه از شکست حمله موشکی جمهوری اسلامی صحبت میکنند؛ اما مهمتر از آن حکومت جنگش با مردم ایران را نیز باخته است.
به نظر منبعد از حمله موشکی به اسرائیل بحران بقای جمهوری اسلامی شدیدتر و تحرک جامعه بیشتر خواهد شد. باید توجه داشت که جنگ بر مصائب و مشکلات عدیده مردم خواهد افزود. بعد ازحمله رژیمقیمت دلار از ۷۰ هزار تومان عبور کرده و در صورت ادامه این حملات نظامی ممکن است ازمرز١٠٠ هزار تومان هم بگذرد. این یعنی تورم و گرانی شدیدتر، فلاکت بیشتر وگستردهتر تودهمردم، و در نتیجه شکلگرفتن اعتراضات بیشتر و وسیعتر علیه فقر و فساد.
حزب ما باید به استقبالاین اعتراضات برود و پرچم انقلاب را در مقابل جنگبلند کند. ما باید متحدکنندهو سازمانده اعتراضات در داخل کشور و نماینده و بلندگوی این اعتراضات در خارج باشیم. ما اعلام میکنیم که تا جمهوری اسلامی هست سایه سیاه جنگ و تقابل نظامی بر سر جامعه و منطقهادامه خواهد داشت.امروز هر صلحدوستی هم باید خواهان سرنگونی این حکومت باشد. جواب به طور واقعی این است. چه در ایران و چه در منطقه. در برابر این اوضاع باید صفوف انقلاب را هر چه متحدتر و متشکلتر کنیم و نهایتاًحکومت را در دل همین بحران جنگی که ایجاد کرده به زیر بکشیم.
۲۷ فروردین ۱۴۰۳، ۱۵ آوریل ۲۰۲۴