جدید ترین

شهلا دانشفر: کارگران در هفته ای که گذشت

 

 ارزان سازی نیروی کار، هذیان گویی محمد رضا کارگر

چندی پیش، محمدرضا کارگر، مدیرکل توسعه “اشتغال و سیاست‌گذاری بازار کار” که به‌عنوان نماینده دولت در نشستی به قول خودشان تخصصی شرکت داشت و نقش “سیاست‌های حداقل دستمزد کارآفرین در صنایع کوچک و متوسط” مورد بحث بود، خطاب به کارفرمایان اعلام داشت: “دولت آماده است تا پتانسیل ارزان‌سازی کارگران را در اختیار کارفرمایان بگذارد، زیرا اساس کار این است که فارغ التحصیلان دانشگاهی به دنبال جمع کردن رزومه هستند و کارفرمایان می‌توانند بدون صرف هزینه برای حقوق و دستمزد آنها را به خدمت بگیرند”. محمد رضا کارگر در همین سخنان بیشرمی را به حد اعلی رسانده و یک دلیل عدم جذب سرمایه های غرب را “بالا بودن نرخ مزد” اعلام داشت و تاکیدش بر ضرورت بازبینی تعیین میزان مزد کارگران بود. واقعا اینها اگر زورشان میرسید ایران را بازار برده فروشی اعلام میکردند. طرف میخواهد کارگران را “در اختیار کارفرمایان” قرار دهد و حقوق فارغ التحصیلی که دنبال کار میگردد را به جیب کارفرمایان مفتخور بریزد. این سخنان فقط عمق حرص و جنایتکاری مفتخوران سرمایه دار حاکم را بازتاب میدهد.

این سخنان وقیحانه اما بیش از هر چیز بیانگر بی سرانجامی برجام و همه خواب و خیالهایشان برای جلب سرمایه های داخلی و جهانی و دادن حرکتی به چرخ اقتصاد به گل نشسته شان است. و حکومت اسلامی امروز همچون غریقی است که برای نجات خود به هر دستاویزی متوسل میشود. از همین رو یک تلاش هر روزه شان تنگ تر کردن حلقه اقتصاد مقاومتی شان بر گرده کارگران و کل جامعه است و این جوهر مشترک سیاست کل حاکمیت در قبال مردم است. در راستای چنین سیاسی است که امروز بحث بر سر ارزان سازی نیروی کار به میان می آید .

این  در حالی است که هنوز بحث بر سر فیش حقوقهای نجومی مقامات عالیرتبه حکومتی که بخش بسیار کوچکی از دزدی های این حکومت با تمام دارو دسته هایش است، موضوع داغ اعتراض مردم در جامعه است. این موضوع باروت جدیدی به فضای اعتراضی در میان کارگران داده است که بازتابش را در تشدید بیشتر نزاعهای حکومتیان و در بحثهایشان در باره این موضوع در رسانه های دولتی به روشنی میشود دید. بدنبال این ماجراها امروز دیگر بهانه هایی چون پول نیست، بحران است و غیره، عملا جارو شده و کارگران و مردم معترض حق بجانب تر به میدان آمده و از زندگی و معیشتشان دفاع میکنند.

از جمله  این افشاگریها بر فضای اعتراض علیه دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و به بردگی کشیدن بیشتر نیروی کار و جوانان بیکاری که وارد بازار کار میشوند، دامن زده و زمینه ای برای جلو آمدن بیشتر اعتراضات کارگران، معلمان و بخش عظیم حقوق بگیران جامعه با خواست افزایش دستمزدها شده است. برای نمونه  اعتراضات دو هفته اخیر کارگری و ابعاد گسترده و بیسابقه اش نظیر هفده روز اعتصاب قدرتمند ٤ هزار کارگر ایران ترانسفو، اعتراضات دو هزار کارگر آلومنیوم المهدی در هرمزگان، اعتراضات متحدانه کارگران چوب چوکا، اعتراضات دو هزار کارگر پالایشگاه خلیج فارس و تجمعات هر روزه و همزمان گروههای مختلفی از کارگران، معلمان، بازنشستگان و مردم معترض در مقابل مجلس اسلامی است که بعضا از شهرهای مختلف به تهران می آیند تا پیگیر خواستهایشان شوند و… همه و همه  بیانگر واقعی این حقیقت است.

همچنین اعتراض علیه بیکاری از سوی جوانان جویای کار تحرک بیشتری پیدا کرده است. نمونه اش در هفته اخیر در جریان سفر روحانی به کهگیلویه و بویر احمد اتفاق افتاد. در جریان این سفر کارگران اخراجی کارخانجات مختلف و نیز جوانان جویای کار در این شهر حضور او را به صحنه اعتراض خود علیه بیکاری و نابسامانی زندگی شان تبدیل کردند و جواب جانورانی چون  محمد رضا کارگر را دادند.

به عبارت روشنتر امروز ما شاهد آنیم که کارگران هر روز بیشتر و متعرض تر به جلو میآیند و اعتراضات چند ماهه اخیر کارگری بطور واقعی از یک نقطه عطف مهم در جنبش اعتراضی کارگری حکایت دارد که در هر قدمش تحولاتی کیفی را به نمایش میگذارد. در چنین شرایطی بحث بر سر “ارزان سازی نیروی کار”، چیزی جز هذیان گویی نیست.

بدین ترتیب در شرایطی که اقتصادشان فلج شده و بحران تمام وجود این حکومت را گرفته است، نزاعهایشان بیش از هر وقت بالا گرفته و آنچنان به جان هم افتاده اند که هر روز اسناد جدیدتری از دزدی ها و از جنایاتشان بر ملا میکنند و یکدیگر را به صلابه میکشند، و در شرایطی که داستان حقوقهای نجومی شان، کل حاکمیت را به تکان در آورده است، و جامعه چنین خشمگین و معترض و متعرض است، هذیان گویی های امثال محمد کارگر و این دزدان شکم سیر حکومتی را باید با اعتراضی سراسری بر سر خواست افزایش دستمزدها سه میلیون و پانصد هزار تومان در قدم اول، و نیز خواست هایی چون درمان رایگان و تحصیل رایگان برای همه به عنوان خواستهای اولیه و فوری جواب دهیم. کارگران و معلمان دو نیروی اصلی این جنبش اند، دو سال است که با این خواستها جلو آمده و جنبشی را شکل داده اند. وسیعا به صف این اعتراضات بپیوندیم.

موج وسیع بیکارسازی ها

بن بست اقتصادی و بی سرانجامی برجام و همه امیدها و آمالهایی که به آن داشتند، جمهوری اسلامی را در نقطه ای بحرانی قرار داده است. خبرها حاکی از اینست که بحران رکود اقتصادی ایران دامن‌گیر صنایع بزرگ تولیدی شده است. از جمله ذوب آهن اصفهان با ١٥ هزار کارگر به جمع شرکت های ورشکسته پیوسته و هزاران کارگر  شاغل در آن به خیل عظیم میلیونی کارگران بیکار می پیوندند. علی یزدانی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی ایران در اردیبهشت امسال از این خبر میدهد که  در شهرک‌های صنعتی کشور ۳۷ هزار و ۳۵ واحد صنعتی وجود دارد که از این تعداد هفت هزار و ۵۸ واحد متوقف و تعطیل هستند. تنها در معادن در ظرف سه سال اخیر ٧٠٠ معدن به تعطیلی کشیده شده و بنا برخبری معنای آن بیکاری جمعیتی حدود ٤٢ هزار کارگر است و این درحالیست که باقی معادن نیز زیر ظرفیت اسمی خود  تولید دارند. همچنین محمد آزاد رئیس اتحادیه کشوری آهن و فولاد ایران از تعطیلی دست‌کم ۱۴ تا ۱۵ واحد تولیدی آهن و فولاد در سال گذشته خبر داد جزء مکمل این موج وسیع بیکارسازی ها، نپرداختن دستمزدها است. اینها فقط رقم و آمار نیستند، اینها  داستان زندگی هزاران کارگر و خانواده کارگری است که با بیکاری، فقر و بی تامینی دست و پنجه نرم میکنند.

اما در برابر این وضعیت کارگران و مردم جامعه ساکت نیستند و جنگی هر روزه بر سر زندگی و معاش در جریان است. از جمله اعتراض علیه بیکارسازی ها که همواره با نپرداختن ماهها دستمزد و حتی حق بیمه کارگران به تامین اجتماعی همراه است، یک محور مهم اعتراضات کارگران است. نکته قابل توجه اینجاست که در این مبارزات کارگران جانانه ایستاده و از زندگی و معیشتشان دفاع میکنند. اعتراضاتی متحد و قدرتمند که ابعادش گسترده و کیفیتا جدید و نوین است و فضای سیاسی شهرها را تغییر داده است. از جمله نمونه هایی چون ایران ترانسفو، آلومنیوم المهدی و چوب چوکا نمونه های بارزی از مبارزات جانانه و هر روزه کارگران در برابر این تهاجم همه جانبه به زندگی و معیشتشان را نشان میدهد. مبارزاتی که دستاوردهای مهمی برای کل کارگران داشته و راه نشان میدهد. اخبار این اعتراضات را وسیعا پخش کنیم. از این اعتراضات حمایت و پشتیبانی کنیم. از درسهای آن بیاموزیم و در برابر تعرضات حکومت اسلامی و موج وسیع بیکار سازیها و بی تامینی مطلقی که تحمیل میشود، متحد و قدرتمند بایستیم.

هفته گذشته، هفته ای پر جنب و جوش

جنبش اعتراضی کارگری روزها و هفته های پر از اعتراضی را پشت سر میگذارد. در کنار اعتراضات هر روزه کارگری در این شهر و آن شهر و در کارخانه های مختلف، ادامه اعتراضات کارگران چوب چوکا و اعتصاب دو هزار کارگر پالایشگاه خلیج فارس و تجمعات اعتراضی هر روزه معلمان حق التدریس در کنار دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاه نفت، و اعتراض کارگران از چندین کارخانه علیه بیکارسازیها و جوانان جویا ی کار همزمان با سفر روحانی، از جمله سرتیتر های مهم اخبار کارگری در هفته گذشته است.

اعتراض کارگران و جوانان بویر احمد به بیکارسازیها و بیکاری

روز ۲۴ مرداد کارگران و جوانان جویای کار در کهگیلویه و بویر احمد حضور روحانی را به صحنه اعتراض خود تبدیل کردند. طبق گزارشی کارگران کارخانه قند یاسوج، شرکت نفت، جمعی از کارگران قراردادی و جوانان متقاضی کار با حمل پلاکاردهایی اعتراضاتشان را نسبت به عدم پرداخت حقوق، وضعیت نابسامان کارگران قراردادی، عدم تبدیل وضعیت کارکنان شرکت نفت و بیکاری اعلام کردند. نظیر همین اتفاق در جریان سفرهای استانی روحانی در چندین شهر دیگر نیز روی داد.

همچنین همزمان با سفر روحانی کارگران فولاد دنا نیز در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهایشان تجمع کردند و حق و حقوقشان را طلب کردند. بطوریکه فرماندار بویر احمد کارگران را تهدید کرد که اگر در این روزها که روحانی به سفر استانی به این شهر رفته است، به اعتراضشان ادامه دهند، مطالباتشان پیگیری نمیشود و کارگران با ادامه اعتراضشان پاسخ محکمی به او دادند. اتفاقی که در بویر احمد و کهگیلویه افتاد و فضای اعتراضی که در شهر بر پا شد، نشان دیگری از فضای پر التهاب محیط های کارگری است. یک عرصه مهم این اعتراضات، اعتراض علیه بیکارسازیها و علیه بیکاری است.

کارگران چوب چوکا در حمایت از ١٣ همکار احضار شده به دادگاه

صبح روز ٢٧ مرداد ١٣ نفر از کارگران ایران چوکا با شکایت کارفرمای کارخانه به دادگستری شهرستان رضوانشهر احضار شدند. در این روز بدلیل عدم حضور کارفرمای کارخانه در مقام شاکی کارگران، بازجویی کارگران به تعویق افتاد. دلیل احضار این کارگران اعتراضات متوالی کارگران کارخانه چوکا از پاییز سال گذشته است. این کارگران به بیکارسازی ها و عدم پرداخت دستمزدها اعتراض دارند و به جای کارفرما این کارگرانند که در مقابل متهم به دادگستری احضار شده اند. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، و دم و دستگاه قضایی اش، دستگاه خدمت به سرمایه داران و سرکوب جامعه است.

نزدیک به دو هفته است که کارگران چوب چوکا در اعتراض بسر میبرند و به گفته آنان دور جدید اعتراضات چوب چوکا، اعتراض به احضار همکارانشان است. کارخانه چوب چوکا یکی از کانونهای داغ اعتراضات کارگری است. و در اعتراضات آنان نمونه های خوبی از اتحاد و همبستگی، از جمله شرکت خانواده های کارگران در این اعتراضات بوده ایم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *