پاسخ: نگاه دیگری به خواست بایکوت جمهوری اسلامی

نگاه دیگری به خواست بایکوت جمهوری اسلامی
تدوین شده بر مبنای مصاحبه با حمید تقوایی در کانال جدید

حسن صالحی: بایکوت جمهوری اسلامی یک خواست و سیاست حزب در چندین سال اخیر بوده است. موضوع انزوای جمهوری اسلامی در اشکال متفاوتی نظیر گفتمان بسته‌شدنسفارتخانه‌هایرژیم، محاکمه مقامات حکومتی و یا قراردادن سپاه در لیست نیروهای تروریستی در طول یک سال گذشته مطرح شد. اکنون که بیشتر دولت‌های غربی داعیه مبارزه با حماس و جریانات اسلامی را دارند آیا شرایط برای تحقق این خواست فراهم نشده است؟ آیا می‌توان انتظار داشت که دولت‌های غربی چنین سیاستی را اتخاذ کنند؟ در همین مورد با حمید تقوایی گفتگو می‌کنیم.
حمید تقوایی، حزب سال‌هاست که خواستار بایکوت جمهوری اسلامی است. آیا این امری عملی و قابل‌تحقق است و یا یک شعاری است تبلیغی و افشاگرانه علیه حکومت؟ 

حمید تقوایی: این سیاست، مثل هر سیاست دیگری، هم جنبه گفتمانی و روشنگری و تبلیغی دارد و هم جنبه عملی و اقداماتی که باید در این جهت انجام بگیرد.در این سال‌هایی که این سیاست را در پیش گرفته‌ایم حزباز هر دو جنبهفعال بوده است. خوشبختانه با شروع انقلاب زن زندگی آزادی نیروهای خیلی بیشتری به این حرکت پیوستند.

از لحاظ تبلیغی و روشنگری و جلب افکار عمومی،به‌ویژهدر سطح جهانی،بسیار مهماست کهجمهوری اسلامی را نه نماینده مردم ایران، بلکه قاتل مردم ایران، چیزی که واقعاً هست، به دنیا معرفی کنیم، این واقعیترا جلوی چشم همگان بگذاریم،و بر این پایه و مبنا، خواستار این باشیم که جمهوری اسلامی در جهان منزوی و بایکوت بشود.

از جنبه عملی باید ابتدا به این اشاره کنمکه‌این‌طور نیست که دولت‌هایی کهروابط عادی ایبا جمهوری اسلامی دارندبه یکبارهروابطشان را قطع می‌کنند.روشن است که این‌طوراتفاق نمی‌افتد. منزوی کردن جمهوری اسلامیامری است که قدم‌به‌قدمو تدریجی پیش خواهد رفت.

درطی همین یک سالگذشته شاهد بودیم که قدم‌های معینی در این جهت به‌پیشبرداشته شد. مثلاً اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل، یا قراردادن سپاه در لیست نیروهای تروریست از جانب پارلمان اروپا، ویا مطرح‌شدن گفتمان اخراج مقامات جمهوری اسلامی و یا تحریم سردارانسپاه و سران حکومت در رسانه‌ها و مدیای اجتماعی و در تظاهرات خیابانی و حتی در میان برخی از مقامات حکومتی و پارلمانی در کشورهای مختلف. نه‌تنها مردم در اعتراضات خیابانی وسیع خارج کشور، بلکه نهادهای بین‌المللی، شخصیت‌ها،چهره‌ها، نمایندگان پارلمان‌ها، در مواردیسران دولت‌ها،از انقلاب زن زندگی حمایت کردند و علیه جمهوری اسلامی موضع گرفتند. از این صحبت می‌شد که مثلاً نباید مقامات جمهوری اسلامی را به کشورهایدیگر راهدادو یا بایدسران سپاه و مقاماتی که در جنایت علیه مردم ایران دست داشته‌اندتحریم اقتصادی بشوند.حتی خواست محاکمه بین‌المللی آنها را مطرح کردند. روشن است که این موضع‌گیری‌ها و اقدامات گام‌های معینی در جهت بایکوت جمهوری اسلامی است.

حزب ما از سال‌هاقبل از ۱۴۰۲گفتمانبایکوت را مطرح کرده است؛ ولی در این یک سالو اندی اخیر است که می‌بینیداولاً در یک سطح گسترده جامعه جهانی و جامعه ایران متوجه این امر شده و ثانیاًگام‌هایمعینی در این جهتبه جلو برداشته شده است.

به این معنا امر بایکوت حکومتهم سیاستی است برای جلب‌توجه افکار عمومی به‌خصوص در سطح جهانی و برای افشا و محکوم‌کردن جمهوری اسلامی، و همسیاستی است برای انجام چنین اقدامات معینی که من امیدوارم فعالانه به‌پیش برودو در نهایت به بایکوت کامل جمهوری اسلامیمنجر بشود.

حسن صالحی:همانطور که گفتید طی سال گذشته انقلاب زن زندگی آزادی، ودر مقابل آن،جنایت‌ها و سرکوبگری‌های حکومت توجه جهانیان را به خود جلب کرده بود و همین باعث شدخواست‌هایی نظیرتروریستی اعلام‌شدن سپاه و بستن سفارتخانه‌های حکومت حتی از جانب برخی از نمایندگانپارلمان‌ها و مقامات دولتی کشورهای غربی مطرح گردد. امروز شرایط تغییر کرده و همه توجه‌ها معطوف به جنگ غزه است. در این شرایط برای پیشبرد سیاست بایکوت رژیم چه می‌توان کرد؟

حمید تقوایی: من فکر می‌کنم جنگ در غزه یک رکن یا یک دلیل اصلی ضرورت بایکوت رژیم را برجسته می‌کند که شاید قبلاًبه‌اندازه کافی موردتوجه قرار نمی‌گرفت. آنهم نقش جمهوری اسلامی است در تروریسم اسلامی در منطقه و در سطح جهانی.

ما همیشه بر این تأکیدکرده‌ایمو همه می‌دانند کهمحور و ستون فقرات نیروهای اسلامی، ستون فقرات جنبش فوق ارتجاعی اسلام سیاسی کهدر منطقه و در دنیا جنایت می‌کند و حتی در اروپا در کشورهایمختلف دست به ترور و جنایت می‌زند، جمهوری اسلامی است. حکومت هم همیشه علناًاین رااعلام کرده و این مسئله‌ای نیست که از چشم کسیمخفی باشد.

این واقعیت نشان می‌دهد کهنه‌تنهابه‌دلایلانسان‌دوستانهو دررابطه‌با مردم ایران، بلکههمچنین از جنبه سیاسی وبه‌خاطر نقش جمهوری اسلامی دریک جنبش ما فوق ارتجاعی جنایت‌کار، جنبشی کهپنجه‌هایخونینشاش حتی به کشورهای اروپائی همرسیده،نیز باید این حکومت را محکوم کرد و به‌عنوان یک دولت به رسمیتش نشناخت.

ببینیدالان حماساز جانب خیلی از دولت‌های غربی رسماًتروریست خوانده شده است.سران و مقامات حماس تحت تعقیب بین‌المللی هستند و نمی‌توانند به بسیاری از کشورها سفر کنند.با جمهوری اسلامی هم باید همین رفتار را کرد. فرق جمهوری اسلامی با حماس فقط دراین است که یک دولت است. وگرنهاز نظر کارنامه سیاه جنایتدست‌کمی از حماس و بقیه نیروهای تروریست اسلامی ندارد. این حکومت در جنایت‌های حماس شریک است؛ چون همیشه همه‌جانبه و فعالانه حامی حماس بوده است.از جمله در همین جنگتنها حکومتی است که علناً از حمله جنایت‌کارانه حماس در ۷ اکتبر حمایت کرده است و آن‌را عملی قهرمانانه نامیده است.

جنگ جاریاین واقعیت را بیش‌ازپیشآشکار کردو دوباره جلوی چشم مردم دنیا گذاشت کهجمهوری اسلامی منشأ و محورتروریسم نیروهای اسلامی درمنطقه است.حزب‌الله که اصلاًساخته‌وپرداخته جمهوری اسلامی است، حوثی‌ها در یمن، حشدالشعبی، نیروهای تروریستی مختلف در سوریه،در عراق، ودر مناطق اشغالی فلسطین هیچ‌یک از اینها بدون جمهوری اسلامی وجود نمی‌داشتند.به‌قول مردمسر مار در ایران است و باید سر مار را کوبید.

خواست بایکوت قدم مهمی برای کوبیدن این سر مار است. ما باحمله نظامی و لشکرکشی به ایران مخالفیم، سرنگون‌کردن حکومت کار خود مردم ایران است ولیخواست و انتظار حزب ما و مردم ایران این است که این رژیم در دنیا طرد و منزوی بشود.این امر گام بسیار مؤثری در جهت تقویت مبارزات سرنگونی‌طلبانه مردم ایرانخواهد بود.باید دولت‌ها و نهادهای جهانیرا تحت‌فشار قرار داد که حکومتی کهقاتلنه‌تنهامردم ایران، بلکه قاتل مردم منطقه، مردم سوریه و عراق و یمن و لبنان است، را در جهان منزوی و بایکوت کنند.

حسن صالحی:سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت و جنایاتش علیه مردم ایران همیشه یک دلیل اصلی ما در مطرح‌کردن بایکوت و انزوای جهانی رژیم بوده است. بااین‌همه حتی در اوج جنایات رژیم در آبان ۹۸ و در انقلاب جاری دولت‌ها به روابطشان با جمهوری اسلامی ادامه داده‌اند. آیا به نظر شمانقش رژیم در جنگ غزه می‌تواند فاکتور مؤثرتری در جهت بایکوت رژیم باشد؟ 

حمید تقوایی: به نظر مناین دو جنبه را نباید با هم مقایسه کرد. هر دو مهم و مؤثرند.هم موقعیت جمهوری اسلامی در ایران و جنایت‌هایشعلیه مردمایران مهم است و باید برجسته شود- که این کار را مدام کرده‌ایم و جهانیان هم تا حد زیادی از آن مطلع هستند- و هم نقشش در تشکیل و حمایت از نیروهای تروریستی و کلاً در جنبش ضدانسانی اسلام سیاسی.

به‌عبارت‌دیگرصورت‌مسئله تنها این نیست که حکومتی دارد مردم کشور خودش را سرکوب و ترور می‌کند. ایندلیل کافی برای بایکوت هر دولتی است؛ ولی علاوه‌برآنمسئلهاین است که این حکومت یک عامل مهم در ترور مردم جهان نیز هست (که آخرین نمونه‌اش کشتار١٤٠٠ نفر از مردم اسرائیل در ۷ اکتبر بود و حمله‌ای که پیامدش تا اینجا کشتار بیش از ده‌هزار نفر از مردم بی‌گناهغزه بوده است).از این لحاظ هم اگر دولت‌هاحتی فقط منافع مردم کشور خودشان را در نظر بگیرند باید از سیاست بایکوت جمهوری اسلامی استقبال کنند.

نکته دیگر اینکه می‌دانیدغرب‌ستیزی و بخصوصضدیت با مدرنیسم و فرهنگ و هنر مترقی غرب یکامر هویتی جمهوری اسلامی و کل جنبش اسلام سیاسی است.از این نقطه‌نظرهم باید مسئله را برجسته کرد و نشان داد که دولت‌هاوارگان‌هایبین‌المللیحتی اگر نگران تعرض ارتجاعی به علم و هنر و فرهنگ مترقی انسانی هستندباید در برابر جمهوری اسلامی بایستندو آن‌رابه‌عنوان حکومت ایران به‌رسمیت نشناسند.

پیش برد این سیاست امری است که اساساً به عهده نیروهای اپوزیسیونآزادی‌خواهنظیر حزب ما است. دنیا خودبه‌خود بهاین‌طرف حرکت نمی‌کند. این جنبش را باید سازمان داد و فعالانه و پیگیر به‌پیش برد.

مشخصاً حزب ما همیشه شعار پایه‌ای‌اش برای بایکوت جمهوری اسلامی این بوده است که “این حکومت نماینده مردم ایران نیست، قاتل آنهاست” و امروز باید گفت نه‌تنها قاتل مردم ایران بلکه قاتل مردم منطقه است. قاتل مردم اسرائیل و نوار غزه است، قاتل مردم در خود اروپا است. خب چیزیطبیعی‌تر از این به نظر نمی‌رسد که چنین حکومتی باید از طرف تمام دنیا طرد شود و دست ردبه سینه‌اش زده شود.

اینها جنبه‌هایی است که به نظر من سیاست بایکوت جمهوری اسلامی را در متن شرایط تازه قرار می‌دهد و آن‌را تقویت می‌کند.

حسن صالحی: مستقل از جنگ غزه و یا هر شرایط جهانی دیگری به نظر می‌رسد یک پیش‌شرط مهم مطرح‌شدن بایکوت رژیم در سطح جهانی اوج‌گیری مجدد جنبش انقلابی در ایران باشد. در این مورد چه نظری دارید؟ آیا باید منتظر عروج مجدد انقلاب بود؟

حمید تقوایی: قبل از هر چیز باید توجه داشت که گرچه اعتراضات خیابانی مردم ایران که توجه جهانیان را جلب کرده و “زن زندگی آزادی” را به شعاری جهانی تبدیل کرده است، امروز نسبتاً فروکش کرده است؛ ولی اینبه این معنا نیست که مردم دنیا جنایات حکومت اسلامی را فراموش کرده‌اند. 

مثلاًهم‌زمان با همین جنگ، تراژدی آرمیتا و درگذشت او دوباره توجه‌ها را به مبارزات مردم ایران جلب کرد. حتیخیلی از مقامات دولتی در این مورد اظهارنظر کردند و علیه جمهوری اسلامی موضع گرفتند. یا در سالگرد آبان رسانه‌ها دوباره به سابقه و کارنامه سیاه جمهوری اسلامی و سالگرد درگذشت قربانیان رژیم پرداختند. هم‌زمان و در کنار همینجنگ غزهاست که سازمان‌ها و نهادهای طرف‌دار حقوق بشرجنبش بی‌حجابی زنان را مورد حمایتقرارمی‌دهندو جمهوری اسلامی را به‌خاطر تحمیل حجاب اجباری محکوم می‌کنند. همچنین شاهد اوج‌گیری و گسترش مبارزاتکارگران نفت و بازنشستگان هستیم. ماکارزاری را در حمایت از مبارزات نفت آغاز کرده‌ایم که با استقبال اتحادیه‌های کارگری در کشورهای غربی مواجه شده است.

درهرحالمنظور من این است که ما منتظر چیزی نباید بشویم. ما حزب انتظار نیستیم.ما هم مثل هر فعال و اکتیویست انقلابیدر هر موقعیتیدست‌اندرکارایجاد شرایطی هستیم که به تقویت صف مردم و تضعیف هر چه بیشتر حکومت منجر بشود.

بی شکعروج مجدد انقلابزن زندگی آزادی دوباره مسئله رابسیار قویو وسیع‌ترمطرح می‌کند؛ ولی نیروییمثل ما باید تمام تلاشش این باشد که اینعروج اتفاق بیفتد،زمینه‌هایش فراهم شود، گفتمان‌ها شکل بگیرد. نهادها و فعالیندر مدیای اجتماعی، در حرکت‌های اعتراضی، بخصوص در خارج کشور که میدان فعالیت بازتر است پرچم انقلاب را برافراشته نگهدارند.در خود ایران نیز باید حرکت‌های میدانی را هر چه گسترده‌ترسازمان داد وبه‌پیش برد و غیره و غیره.

 در عین اینکه اوج‌گیری انقلاب حتماًتأثیر خیلی مهم و تعیین‌کننده‌ای بر مطرح‌شدنبایکوت جمهوری اسلامی دارد،درعین‌حال ما باید تمام تلاش خود را بکار گیریم تادر همین شرایط هم پرچمبایکوت رژیم را بلند کنیم و همچنین کمک کنیم به اینکه زمینه‌هایعروج مجدد انقلاب فراهم شود.

ایننکته را هم در آخر تأکید کنم که مطرح‌شدن انزوا و طرد جهانی جمهوری اسلامی به‌وسیله خود مردم ایران در حرکت‌های میدانی و در مدیای اجتماعی و در بیانیه‌ها و فراخوان‌ها و اظهارنظرهای نهادها و چهره‌های فعالجنبش‌های اعتراضی بسیار تعیین‌کننده است. یک امر ما این است که اینگفتمانکه “جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران نیست ونباید به این عنوان به‌رسمیت شناخته بشود” و خواست بایکوترژیم راتبدیل کنیم به گفتمان مبارزاتی عمومی و یکشعار توده‌ای در خود ایران.

حسن صالحی: علاوه بر نکاتی که توضیح دادید مشخصاً در شرایط حاضرحزب چه اقداماتی را برای بایکوت جمهوری اسلامی دردستور دارد؟

حمید تقوایی: اساس بحث این است کهدر شرایط حاضرجنگ غزهتوجه‌هارا به خودش جلب کرده استوهمه می‌دانندکه جمهوری اسلامی یک رکن مهمو پرچم‌دارسیاست‌های سیاه اسلامی در این جنگ است.به همین خاطر جلب‌توجه افکار عمومی بهجنگ غزهجا باز می‌کند برای اینکه هویت ضدانسانی جمهوری اسلامی را بیش‌ازپیش و به‌طورهمه‌جانبه‌تری در برابر چشم مردم دنیا بگذاریم. بخصوص خطاب به مردمی که تحت تأثیرات تبلیغات جمهوری اسلامی و دولت اسرائیل تمایز چندانی میان مردم فلسطین و حماس قائل نیستند این روشنگری بسیار لازم و مؤثر است.

 باید گفت حماس همان‌قدر نماینده مردم غزه است که جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران. هر دواینهاباید بایکوت شوند. خب حماس فی‌الحال از جانب خیلی از دولت‌هابه‌عنوان تروریست شناخته شده است. گام دیگری باید برداشتو حکومت حامی و ریشه و پایه و اساس نیروهایی مثل حماس را همبه‌عنوان تروریست از جامعه جهانی طرد کرد. اینها بعد جدید پیشبردسیاست بایکوت در شرایط حاضر است.

درعین‌حال کارنامه جمهوری در خود ایران هم هر روز داردسیاه‌تر، هر روز با جنایت و توحش بیشتر و با سرکوب شدیدتر نوشته می‌شود. طرح این مسئله هم همچنان باید در دستور کار باشد. نکته مهم این است کهمردم ایران طی این جنگ به درست جمهوری اسلامیرا هدف اعتراضات خود قرار داده‌اندو به نظر من دقیقاًبه‌خاطر مقابله فعالشان با جمهوری اسلامی وبه‌خاطر نفس وجود جنبش انقلابی در ۱۴ ماه اخیر، در صف مقدم جنبش ضدجنگ قرار دارند. مردم از همان روز آغاز این جنگ در مقابل جمهوری اسلامی که می‌خواست از جنایت ۷ اوت حماسه بسازد ایستادند و تلاش‌هایاودر جهت حاشیه‌ایکردناعتراضات را خنثی کردند.دیدیم که در سالگرد کشتار آبانبا شعار آبان ادامه دارد.چطور جامعه بپا خاست و یاد جان‌باختگانش را گرامی داشت.جنبش بی‌حجابیهم علی‌رغم همه تمهیدات حکومت با قدرت به‌پیشمی‌رود و گسترده‌ترمی‌شود و غیره. یک وظیفه مهم ما این است کهدر سطحجهانی هماجازه ندهیماین مبارزاتتحت‌الشعاعجنگ غزهقرار بگیرد.

خلاصه کنم.از دو جنبه شرایطی که چنگ غزه ایجاد کردهبر فعالیت‌های ما در پیشبرد سیاست بایکوت حکومت تأثیرمی‌گذارد. اول اینکه نفس خود این جنگ‌ بیانگر نقش جنایت‌کارانه جمهوری درسطح منطقه و جهان است و این را باید برجسته کرد. دوم اینکه نباید اجازه دادکه انقلاب زن، زندگی، آزادی و جنبش مبارزاتی مردم ایرانتحت‌الشعاع این جنگ فراموش شود.

اینها اولویت‌های ماستبرای پیشبرد سیاست بایکوت جمهوری اسلامی.امیدوارم که نیروهای دیگر هم به این حرکت بپیوندندو ما بتوانیم گام‌های مؤثریبرای منزوی کردن هرچه بیشتر جمهوری اسلامی در جهان به‌پیش برداریم.

۲۳ نوامبر ۲۰۲۳، ۳ آذر ۱۴۰۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *