جدید ترین

حمید تقوائی: “ریگرتسیت” و چشم انداز فروپاشی اتحادیه سلطنتی!

یکی از نتایج زلزله سیاسی خروج از اتحادیه گفتمان رفراندوم در اسکاتلند و ایرلند برای خروج از اتحادیه سلطنتی  United Kingdom) )  است! در رفراندوم برگسیت ( خروج از اتحادیه اروپا) ۶۲ درصد مردم اسکاتلند و ۵۶ درصد مردم ایرلند شمالی به باقیماندن در اتحادیه اروپا رای دادند. با اتکا به این رای نیکولا استرجن، وزیر اول اساتلند  اعلام کرد استقلال اسکاتلند را بار دیگر به همه پرسی خواهد گذاشت. مارتین مک گینس، معاون وزیر اول ایرلند شمالی نیز با اشاره به رای بریتانیایی ها به جدایی  گفت که حق ماست تا آرا و افکار عمومی مردم خود را بسنجیم. شین فین، حزب جمهوریخواه ایرلند شمالی نیز اعلام کرده است که  دولت بریتانیا صلاحیت نمایندگی منافع اقتصادی یا سیاسی مردم ایرلند شمالی را از دست داده است.

این وضعیت گوشه ای از سر در گمی و تشتت بیسابقه در میان بخشها مختلف بورژوازی بریتانیا پس از رای جدائی از اتحادیه اروپا را منعکس میکند. بسیاری این موضوع را بخشی از پس لرزه های رفراندوم میدانند که بزودی فرو خواهد نشست اما مساله جدی تر و پایه ای تر است. نفس مطرح شدن و بجلو صحنه رانده شدن استقلال دو منطقه بزرگ  اتحادیه سلطنتی  مستقل از اینکه این گفتمان به چه نتیجه ای منجر خواهد شد، نشانه انتخابی بین گذشته و آینده در برابر بخشهای مختلف بوروژازی بریتانیاست.

اولین بار در سال ۲۰۱۴ رفراندومی برای استقلال اسکاتلند انجام شد و در آن زمان اساسا با این استدلال که استقلال از بریتانیا به معنی خروج از اتحادیه اروپا خواهد بود استقلال رای نیاورد. اکنون شرایط برعکس شده است. عضویت اسکاتلند در اتحادیه اروپا مستلزم استقلال از بریتانیا است.

اساس مساله اینست که اتحاد سلطنتی سنتا ظرف و چارچوب  کارکرد سرمایه های بریتانیائی بوده است و اکنون سرمایه های اسکاتلندی و ایرلندی چهار دهه پس از حضور در بازار پانصد میلیونی اتحادیه اروپا بازگشت به این قالب محدود سنتی را نمی پذیرند. بیگمان ناسیونالیسم و قومی گیری هم در این استقلال طلبی نقش ایفا میکند اما طرح رفراندوم در اسکاتلند و ایرلند، بر خلاف برگسیت، نه باز گشت به خود و استقلال و بازار خود بلکه باقیماندن در اقتصاد و بازار بزرگتر اروپای قاره را منعکس میکند.

این مساله صرفا به اسکاتلند و ایرلند شمالی محدود نیست بلکه مشکل کل بورژوازی بریتانیا است. اکنون در کل بریتانیا  خواست یک رفراندوم مجدد وسیعا مطرح شده و جنبشی که ریگرتسیت (پشیمانی از خروج) نامیده میشود در حال گسترش است. اگر برای بورژوازی انگلیس هم امکانپذیر بود، مانند هم طبقه های ایرلندی و اسکاتلندی اش، ترجیح میداد  برای باقی ماندن در اتحادیه اروپا  از بریتانیا مستقل بشود!

برای کارگران و توده نود و نه درصدیهای بریتانیا مساله اصلی نه این سردرگمی و تشتت میان یک درصدیهای حاکم بلکه مسائل اجتماعی و اقتصادی ناشی از حاکمیت یک درصدیها است. شرایط پس از برگسیت و تشدید بحران و بی افقی سیاسی و اقتصادی سرمایه بی شک قطبندی بین کمپ کار و سرمایه را در بریتانیا و به تبع آن در کل اروپا تشدید خواهد کرد. مساله محوری و راه رهائی برای کارگران و توده نود و نه درصدی مردم، استقلال از یک درصدیهای حاکم و خروج از کل مناسبات سرمایه داری است.

۲۹ ژوئن ۱۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *