به همه شما عزیران سلام دارم که امشب در این برنامه که به مناسبت همبستگی با کارگران در ایران است شرکت دارید.
میخواهم به دو نکته در رابطه با جنبش کارگری اشاره کنم که از نظر من اهمیت ویژه ای دارد..
در همین رابطه من میخواهم اشاره کنم به حرکتی که از 10 اردیبهشت ماه امسال یعنی سال1395 که در زندان اوین شروع شده و اینکه این حرکت چه دستاوردهای تا به امروز داشته و چه عامل یا عواملی در گستردگی این حرکت نقش ایفا کرده اند.
نقشی که جعفر عظیم زاده دبیر اتحادیه ازاد کارگران ایران و اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان ایران در این حرکت ایفا میکنند از نظر من در قامت دو تا رهبر جنبش مزد بپیران در ایران است و اینکه از نمایندگی جمعیت میلیونی جنبش مزد بگیران چه دادخواهی را اعلام میکنند.
.البته نکات بسیار مهمی در بیانه این دو نفر آمده است ولی من به دلیل ذیق وقت فقط میخواهم در مورد یک بند از این بیانیه صحبت کنم .
نکته مهمی که در بیانه این دو نفر امده در واقع خواهان گرفتن یکی از مهمترین ابزارهای است که طبقه حاکم توسط آن هر بلای مه خواسته سالهای سال است بر سر انسانهای مبارز و معترض به سیستم حاکم در ایران آورده است و آن هم ابرزاری به اسم اقدام علیه امنیت ملی.
قانونی که در سال 1310 در دوره رضا حان تصویب شد به عنوان اینکه چگونه و با چه بهانه ای بتوانند فعالین جنبش کارگری و کمونیست را در آن دوره که معظل حکومت شده بودند سرکوب کنند ودر عوض ان سرکوب چه جواب و توجیهی در مقابل جامعه داشت باشند .بر اساس آن قانون هرکسی بر علیه شخص شاه و یا منافع اقلیت حاکم بر قدرت و ثروت جامعه اعتراض کند او را به اتهام و تبانی علیه امنیت ملی محکوم کرده و تا به امروز هم این قانون با حذف کلمه شاه همچنان ادامه داردو به صورت یک باتوم روی سر پیشروان کارگری و مدنی و سیاسی عمل میکند.
تاثیراتی که این بیانیه تا به امروز بر جنبش مزد بگیران ایجاد کرده،1. تقابل علنی جنبش مزد بگیران با قانونی است که یک درصدیهای حاکم بر جامعه . 2-حداقل تا جای که من خبر دارم و پیگیری کرده ام 43 تا 45 تشکل و جمع مانند سندیکای نیشکر هفت تپه ، سندیکای اتوبوس رانی و حومه تهران، کانون مدافعان حقوق کارگر ، کمیته پیگیر وهماهنگی تشکلهای مستقل کارگری، انجمن برق و فلزکارکرمانشاه ،چندین شعبه از شعبات از کانون صنفی معلمان ایران در شهرهای مختلف چندین محل کارکارگری مانند ایران خودرو پتروشیمی بندر امام و دها مورد دیگر در داخل ایران فارغ از حمایتهای بین المللی در چندین کشور دنیا و همچنین حمایت خیل وسیع و عظیمی از شما تبعیدیهیا اجباری در خارج از ایران. این از نظر من یعنی شروع یک اتحاد و همبستگی سراسری در جنبش مزد بگیران است .
اینهای که الان من اشاره کردم حداقل دستاوردهای این حرکت تاریخی است ،که از طرف این دونفر یعنی جعفر غظیم زاده و اسماعیل عبدی استارت خورده که با حمایتهای صورت گرفته تا به الان به دست امده است.
اما اگر این برچسپ و یا قانون عقب زده شود آن وقت چه پیش خواهد آمد یعنی آزادی مبارزه ،آزادی تشکل ،آزادی اعتراض چون آن پاپوش و توجیه حقوقی که جمهوری اسلامی توسط آن می افتد به جان طبقه کارگر، معلمین ، پرستاران و هزاران معترض دیگر و جوابش در مقابل سازمانهای حقوق بشر این است که اینها اقدام علیه امنیت ملی کرده اند وبه همین دلیل دستگیر و زندانی شده اند ولی اگر این قانون کذایی عقب ضده شود دیگر نمیتواند بگوید من به دلیل اعتراض صنفیشان دستگرشان کرده ام با توجه به اینکه جمهوری اسلامی مقاوله نامه های را در سازمان جهانی کارامضا کرده و تعهداتی که در مقابل نهادهی حقوق بشری دارد و از طرف دیگر همین دو پیشرو جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی در بیانه اشان جواب داده اند که ما امنیت ملی را به خطر ننداخته ایم بلکه ما امنیت یک مشت مفتخور را به خطر انداخته ایم.
از این دست آوردها بگذریم نکته مهمی که میماند این است که چطور در عرض چند روز این حرکت که آن هم از زندان شروع شد بلافاصله جهانی شد، در حالی که طبقه کارگر از روزی که به عنوان یک طبقه در ایران قد علم کرد از هرگونه رسانه و یا تریبونی محروم بوده (محروم چه عرض کنم ممنوع بوده برایش) ولی این حرکت چطور به این سرعت جهانی میشود، آیا شیویه پوشش خبری صدا و سیمای جمهوری اسلامی تغییر کرده است ، مصلمن نه ، ایا رسانه های مثل ایت الله بی بی سی یا صدای امریکا این حرکت را پوشش داده ،باز هم نه ، اما به یمن و جود تکنولوژی واینترنت نه تنها این حرکت بلکه خیل وسیعی از اعتراضات مردم برعلیه دولت که صورت میگیرد خود مردم انها به وسیله اینترنت به دنیا مخابره میکنند و جلو هرگونه تحریفی را از رسانهای که خمینی را میبردند داخل ماه و به خورد مردم بی اطلاع میداددند را مسدود کرده اند.
سوال این است که ایا طبقه طبقه کارگر ایران که در حال حاظر قشری جوان و تحصیل کرده هستند نباید به صورت سازمان یافته و برنامه ریزی شده از این ابزار برای احقاق حق خود و هم سرنوشتیهایشان استفاده کنند . سیستم ارتباطی برای طبقه کارگر به شیوه قبل خیلی سخت و یک حرکت کند میباشد ، مثلا یک مرکز کارگری مثل ایران خودرو که 10 الی 12 هزار کارگر را در خود جای داده است و دها بخش مختلف را دارد ایا واقعا الان آن بخشها از هم با خبر هستند و یا مراکز کارگری دیگر مانند پتروشیمیها ،پالایشگاهها و دها و صدها مرکز کارگری دیگر که در ایران است ، اما اگر هرکدام از این مراکز در اپلیکیشنهای مانند وایبر یا تلگرام و یا واتساپ و دها اپلیکیشن دیگر که و جود دارد به اسم مرکز کارگری که آن جا کارمیکنند یک اتاق باز کنند سرعت عمل یا اقدامات کارگری از آموزش گفته تا فراخوان دادنشان برای سازمان دادن به یک اعتراض و تا تبادل نظر در مورد مسایل صنفیشان سریعتر پیش نمیرود، و اگر در اتاقی که ایران خودرو سازمان داده است یک یا چند نفر از کارگران سایپا حضور داشته باشند ان وقت این مراکز بهم وصل شده و ضمن اینکه از تجربیان همدیگر استفاده کرده میتوانند از اعتصابات و اعتراضات همدیگر هم با خبر شده و حمایت بکنند، خلاصه کلام تکنولوژی که خود طبقه کارگر خالقش است باید بتواند به نحو احسنت برای احقاق حقش از ان در مقابل سرمایداران استفاده کند که خوشبختانه نمونه اش را در گستردگی حرکتی که جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی استارت زده اند را میبینیم. به امید پیروزی طبقه کارگر و آزادی کله زندانیان سیاسی .
فرامرز قربانی 2016.05.20