یک سال از انقلاب زن زندگی آزادی گذشت. از دو ماه قبل جامعه و جریانات سیاسی مختلف و ما بهعنوان حزب کمونیست کارگری به تدارک گرامیداشت سالروز انقلاب و یاد مهسا امینی رفتیم. به این مناسبت دیوارهای شهرهای مختلف از شعارهای اعتراضی مردمی رنگین شد و فراخوانها داده شد. بخشهای مختلف مردم نیز با بیانیههای پر شور خود با اعلام گرامیداشت این روز مهم بر تداوم انقلاب تأکید کردند. درحالیکه حکومت در هراس از چنین روزی و دوباره به خیابان آمدن مردم، بر سرکوبگریهایش شدت داده بود، ” دوباره به خیابان میآییم” به سرتیتر مهم فراخوانهای مردمی و بیانیههای انقلاب تبدیل شد. پخش فراوان فراخوانها در شهرهای مختلف و بازتابش در مدیای اجتماعی یک بخش مهم کار سازمانگرانه و تبلیغی به این مناسبت بود. بدین ترتیب گفتمان گرامیداشت سالروز انقلاب در همهجا حاکم شده و بر درودیوار نقش بسته بود و حول آن سازماندهیها شکل گرفت.
حکومت هر چه در توان داشت به کار برد تا جلوی چنین اتفاقی را بگیرد. از مدتی قبل بر احضارها و دستگیریها شدت داد و خانوادههای دادخواه زیر فشار سنگینی قرار گرفتند که مبادا سخنی از مراسم یادمان عزیزانشان بگویند. حکومت همچنین با صدور احکام زندان و اخراج به جان معلمان، فعالین کارگری، دانشجویان و اساتید، وکلا، فعالین دفاع از حقوق زن و اکتیویستهای مختلف اجتماعی افتاد و در زندانها بر وحشیگریهایش شدت داد. اما خانوادههای دادخواه همه حرف اصلیشان این بود که “قسم به خود یاران ایستادهایم تا پایان” و در بیانیههایشان بر محاکمه و پیگرد سران حکومت بهخاطر جنایاتشان تأکید کردند. بخشهای مختلف مردم دست به تدارک بزرگ این روز اعتراضی مهم زدند و این را در مدیای اجتماعی اعلام کردند. شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی و در کنار آن هشت تشکل از کارگران، دادخواهان و مدافعین حقوق زن، نهادهای مختلف مردمی از جمله رنگینکمانیها برای گرامیداشت سالگرد انقلاب فراخوان دادند. یک روز قبل از سالروز انقلاب مردم در زاهدان این کانون داغ انقلاب به خیابان آمدند و فریاد مرگ بر دیکتاتور سر دادند.
در دل چنین تحرک مبارزاتی گسترده و سراسری و کشاکش مردم با حکومت، روز ۲۵ شهریور فرارسید. در این روز حکومت وسیعاً فضای همه شهرهای بزرگ را امنیتی کرد. نیروی سرکوب و مزدوران لباس پلنگی را همهجا مستقر کرد. پهپادهایش را بر فراز آسمان به حرکت در آورد. در شهرهای سیستان و بلوچستان و شهری مثل سقز که مرکز ثقل توجه مردم بود و قرار بود مزار مهسا (ژینا) امینی میعادگاه مردم انقلابی برای عهد بستن بر تداوم انقلاب باشد، فضای امنیتی سنگینتر بود. خانواده مهسا حبس خانگی شدند. بسیاری از فعالین شهر احضار شدند و تهدید شدند که در مراسمی شرکت نکنند. در مقابل این فشارها مردم و اصناف سقز فراخوان به اعتراض و راهپیمایی تا مزار مهسا و احزاب و نیروهای اپوزیسیون فراخوان به تعطیل عمومی را دادند. حزب کمونیست کارگری فراخوانش بر بازایستادن تمام چرخها و تسخیر خیابانها و بیحجابی همگانی بود و روح این فراخوان را در فراخوانها و بیانیههای اعتراضی مردمی به مناسبت این روز میشد دید.
اعتصاب عمومی کامل در شهرهای کردستان و پیوستن شهرهایی از دیگر استانها به این اعتصاب که دامنهاش به بیست و دو شهر کشیده شد، حرکتی مهم در سالروز انقلاب و جواب محکمی به حکومت بود. در سطح میدانی نیز در سقز جدالی سخت برای برگزاری یادمان مهسا امینی جریان یافت و در شهرهای دیگر کردستان همچون مریوان، مهاباد، سنندج، بانه، پیرانشهر مردم علیرغم فضای شدید امنیتی به اشکال مختلفی چون آمدن به خیابان و آتش روشنکردن و بستن محله و شعاردهی در کف خیابان و بهصورت شبانه سالروز انقلابشان را گرامی داشتند. همچنین در محلات مختلفی از تهران و دیگر شهرها جوانان و مردم معترض به خیابان آمدند و تجمعاتی شکل گرفت و همچنین شعاردهیهای شبانه وسیعاً جریان یافت.
بدین ترتیب در ۲۵ شهریور مردم و در پیشاپیش آنها زنان شجاع که حجابی بر سر نداشتند و جوانان از تهران تا زاهدان و کردستان، از خراسان تا غرب کشور و از شمال تا جنوب در بیست و دو شهر به خیابان آمدند و بار دیگر شعارهای ضد حکومتی و مرگ بر دیکتاتور بر خیابانها طنینانداز شد. بدینگونه سالگرد انقلاب و حرکتهایی که در این روز و حولوحوش آن شاهد بودیم یک شکست برای حکومت اسلامی و سرکوبگریهایش بود. روزی که مردم دوباره قدرت و توان اتحاد و همبستگی خود را برای پایاندادن به جهنم جمهوری اسلامی دیدند و نقطه عطفی بود که انقلاب را به جلو برد.
جالب اینجاست که در این سالگرد انقلاب رضا پهلوی و دارودستهاش که تلاشهای تاکنونیشان از سوی مردم عقب زده شده است، بار دیگر شانسشان را امتحان و نیروهایشان را به صف کردند. شخص رضا پهلوی در پیامی مردم را به فریاد شعار ” ما ملت کبیریم، ایران را پس میگیریم” فراخواند. اما این شعار در میان مردم صاحبی نداشت و مردم با شعارهای “زن زندگی آزادی”، ” مرگ بر دیکتاتور”، “کرد، بلوچ، آذری اتحاد اتحاد ” پاسخ محکمی به آنها نیز دادند.
نکته قابلتوجه دیگر این سالگرد تأکید دوباره بر منشور خواستهای حداقلی بیست تشکل بود که به طور واقعی مانیفست انقلاب زن زندگی آزادی است و بهعنوان پرچم اتحاد مردم در فراخوانها و بیانیههای مردمی نقش دارد. در کنار آن تأکید بر منشور مطالبات پیشرو زنان از جمله در بیانیههای منتشر شده از سوی هشت تشکل و بیانیههای مستقل دادخواهان و ندای زنان ایران که خود از امضاکنندگان بیانیه هشت تشکل نیز بودند و در بیانیه جمعی از فعالین جنبش نوین زن این تأکید را شاهد بودیم. بعلاوه اینکه بیانیههایی که از سوی تشکلهای مختلف کارگری و اجتماعی داده شده به سهم خود نقش مهمی در تعینیافتگی بیشتر انقلاب داشت. برای مثال در بیانیه هشت تشکل بر تبدیل ۲۵ شهریور این روز تاریخی مهم به تعطیل عمومی هر ساله و اعتصابات تأکید شد. دادخواهان نیز بر محاکمه و پیگرد سران حکومت تأکید کردند. فراخوانها بسیار و تأکید همه بر تداوم انقلاب بود.
برجستگی مهم دیگر اتفاقی که در سالروز انقلاب شاهدش بودیم سازمانیافتگی انقلاب است. شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی که قبلاً تحت عنوان ۵۲ تشکل از دانشجویان و جوانان و زنان و دیگر بخشهای جامعه فراخوانهای اعتراضی سراسری میدادند اکنون در قامت شبکه سراسری انقلاب فراخوان سراسری به اعتراض برای سالگرد انقلاب را دادند. در کنار آن فراخوانهای هشت تشکل و مردم و اصناف سقز و فراخوانهای دیگری از سوی بخشهایی از فعالین زن و رنگینکمانیهای را داشتیم و این فراخوانها نشانگر ابعاد گسترده سازمانیافتگی انقلاب در سطح جامعه بود. محور مشترک همه این فراخوانها تجمعات اعتراضی گسترده و تسخیر خیابانها در همهجا و شرکت در راهپیمایی به سمت مزار مهسا (ژینا) امینی و اعتصاب سراسری کسبه و بازاریان در شهرهای کردستان بود.
همانطور که اشاره شد به مناسبت سالگرد انقلاب حزب کمونیست کارگری بر خواباندن چرخها و تسخیر خیابانها تأکید کرد و با این فراخوان بر چگونگی گفتمانهای سالگرد انقلاب و در سازماندهی گسترده اعتراضات مردمی نقش ایفا کرد. برنامههای مستقیم کانال جدید بازتابدهنده آن در تدارک سالگرد انقلاب و اتفاق بود. بدین ترتیب در سالگرد انقلاب، حزب و انقلاب گامها قدم به پیش برداشتند.
و اینها همه پیشرویهای انقلاب در متن جامعه پر تلاطم اعتراضی است که دور قدرتمندتری از انقلاب را در چشمانداز قرار داده است.
این را هم اشاره کنم که این روزها هر روز یادمان یکی از عزیزان مردم، یکی از جانباختگان انقلاب است و برگزاری این یادمانها یک صحنه مهم جدال مردم با حکومت جنایتکار در یکسالگی انقلاب است. تنها در روز سی شهریور عزیزان بسیاری به دست جنایتکاران جمهوری اسلامی به قتل رسیدند. یادمان ۵۵ تن از این عزیزان این روز بود. علیرغم سرکوبگری حکومت مردم در شهرهای متعددی به شکلهای مختلف یاد این عزیزان را گرامی داشتند. خانوادهها آنجا که زیر فشار سرکوبگران قادر به برگزاری مراسم وسیع نشدند در خانهها مراسم گرفتند؛ اما عکسهای آنها را وسیعاً رسانهای کردند و بهاینترتیب صدای عزیزان جانباخته را بازتاب دادند. این یادمانها یکبهیک جنگ فرسایشی مردم علیه حکومت تبدیل شده و بر تداوم انقلاب تأثیر واضحی دارد.
اکنون سالگرد جمعه سیاه زاهدان را در پیش داریم که بیش از ۱۰۰ نفر از مردم معترض در یک روز توسط آدمکشان حاکم به قتل رسیدند. مردم زاهدان و سیستان و بلوچستان از هم اکنون به استقبال بزرگ این روز اعتراضی میروند و فراخوانهای بسیاری برای گرامیداشت جانباختگان این جنایت وحشیانه رژیم در این شهر منتشر شده است. از جمله دادخواهان سیستان و بلوچستان در بیانیه ویژه سالگرد انقلاب خود بر گرامیداشت یادمان این جانباختگان و ادامه انقلاب تأکید کردند. بعلاوه اعتراض علیه فقر و فساد و گرانی یک محور مهم انقلاب است. یک شعار بازنشستگان به اتحاد مبارزاتی شاغل و بازنشستگان و اتحاد همه بخشهای بازنشستگان است. بر این بستر میتوان فضای اعتراضی را گسترش داد و به استقبال اعتصابات و تجمعات سراسری اعتراضی رفت. ضمن اینکه سال تحصیلی جدید نیز آغاز میشود و بازگشایی مدارس به معنای جلو آمدن دوباره خواستهای مردمی برای فرستادن فرزندانشان به مدرسه و شدت یافتن اعتراضات علیه گرانیهاست. بدین ترتیب انقلاب زن زندگی آزادی در توازن قوای بهتری میرود تا خیز دیگری بردارد. زندهباد انقلاب.