گستاخی شلاق زدن کارگران آق دره موجی از محکومیت و اعتراض را برانگیخته است. از اعلام محکومیت و انزجار تشکلهای کارگری در ایران تا اعتراض اتحادیه ها و نهادهای بین المللی و حتی دولتها، و تا طومار اعتراضی با امضای بیش از ۵۰۰ نفر از فعالین علیه “توحش نفرت انگیز شلاق” نمونه هائی از این پاسخ قاطع جامعه به سبوعیت جمهوری اسلامی است. اما این حرکت برای آنکه ادامه پیدا کند و به نتیجه برسد باید هدف مشخصی را در برابر خود قرار بدهد. اعلام انزجار و محکومیت امر لازمی است و باید تلاش کرد هرچه گسترده تر و فراگیر تر بشود اما بهیچوجه کافی نیست. باید شلاق را از دستان خون آلود حکومت اسلامی خارج کرد. باید اعلام کرد شلاق به هر بهانه و برای هر جرمی توحش است و باید ممنوع بشود. اعتراض علیه حکم شلاق کارگران آق دره تا همینجا جمهوری اسلامی را یک قدم به عقب رانده است و ناگزیر شده اند مدیر کل کار استان آذربایجان غربی را بر کنار کنند. اما این بهیچوجه کافی نیست. میتوان و باید جمهوری اسلامی را تا حد ممنوعیت شلاق به عقب راند. شلاق زدن کارگران و زنان و جوانان اشتباه این یا آن مقام رژیم نیست که با برکناریشان مساله فیصله پیدا کند. شلاق زدن جزئی از سیستم قصاص و قوانین مجازات اسلامی است. باید کل این سیستم قضائی را به همراه نظامی که به این سیستم متکی است بزیر کشید و مبارزه علیه شلاق با هدف مشخص ممنوعیت این توحش قدم موثری برای رسیدن به این هدف است.
ما توانسته ایم در مبارزه علیه سنگسار حکومت را ناگزیر کنیم که این توحش را عملا کنار بگذارد. در مورد شلاق هم نه تنها میتوان حکومت را به “غلط کردم” انداخت بلکه میتوان ممنوعیت شلاق را به رژیم تحمیل کرد. ممنوعیت شلاق هم در خود یک دستاورد مهم در دفاع از حرمت و کرامت جامعه است و هم گام مهمی در جهت بچالش کشیدن قصاص و قوانین و کیفرهای ضد انسانی دستگاه قضائی جمهوری اسلامی و کل این حکومت قرون وسطائی است. باید با تمام قوا به جنبش علیه شلاق پیوست. این امر فوری و مبرمی است که در شرایط حاضر در برابر همه فعالین جنبشهای حق طلبانه در ایران و در خارج کشور قرار گرفته است.
۱ ژوئن ۱۶