تدوین شده بر مبنای مصاحبه با حمید تقوایی در کانال جدید
حسن صالحی: در آستانه اولین سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی تحرک تازهای علیه جمهوری اسلامی و در حمایت از مردم ایران در سطح جهانی شروع شده است. چندی پیش سازمان عفو بینالملل خواهان پیگرد قضایی مقامات جمهوری اسلامی به دلیل اذیت و آزار خانوادههای معترضین جانباخته شد. در جشنواره فیلم ونیز سینماگران از انقلاب زن زندگی آزادی حمایت کردند. در اعتراض به مرگ جواد روحی هم سازمان عفو بینالملل و هم دیدهبان حقوق بشر خواهان تحقیقات مستقل در این مورد شدند. جمهوری اسلامی به مراسم نوبل دعوت نشد و بالاخره اخیراً هشت کارشناس سازمان مللدر مورد آپارتاید جنسیتی اعلام کردند که این مصداق جنایت علیه بشریت است.
حمید تقوائی در مورد دور تازه اعتراضات جهانی علیه جمهوری اسلامی چه نظری دارید؟ آیا این موضعگیریها و اقدامات بینالمللی رو به اوج است و یا مقطعی است؟
حمید تقوائی: اینها مقطعی نیستند. اینها بازتاب و انعکاس انقلاب زن زندگی آزادی است که یک سال است در ایران ادامه دارد و تا این انقلاب بهپیش میروداین موضعگیریهای جهانی هم ادامه خواهد داشت. به یاد داریم که در ماههای اول برآمد این انقلاب چطور بسیاری از شخصیتها،احزاب، نهادها، حتی نمایندگان پارلمانها ودولتها به اشکال مختلف علیه جمهوری اسلامی موضع گرفتند. در حال حاضر هم که به سالگرد انقلاب نزدیک میشویم و بر آمد دیگری در روند انقلاب در چشمانداز استاین امر بر فضای اعتراضی جهان علیه جمهوری اسلامی تأثیر گذاشته است.کاملاً مشخص است که هر اندازه انقلاب در ایران بهپیش برود، زنده باشد و گستردهتر شود. به همان اندازه هم در سطح جهانی ما شاهد این نوع حمایتها خواهیم بود و با اوجگیری انقلاب این روند جهان نیزگستردهتر خواهد شد.
حسن صالحی: بعد از یک برآمد اولیه این حمایتها و محکومیتها مقداری افت پیدا کرد و باعث شد که جمهوری اسلامی حتی ادعا بکند موقعیت جهانیاش روبهبهبود است.به نظر شمادوباره اوجگرفتن این محکومیتهاعلیرغم بازگشت دولتها به سیاستهایمماشاتجویانهشان در قبال جمهوری اسلامی چه دلایلی دارد؟
حمید تقوائی: دو فاکتور مهم دررابطهبا تحولات در ایران توجه جهانیان را جلب کرده است. یکی توحش بیسابقه و تکاندهنده جمهوری اسلامی است علیه مردم در خود ایران. کشتارهاو اقدامات جنایتکارانهای که این رژیم مرتکب میشودرا شما در کارنامه حتی هارترین دیکتاتوریهانمیبیند و این تکاندهنده است برای مردم جهان، برای نیروهای آزادیخواه وکلاً در افکار عمومی جهانی. دولتهاونهادهایبینالمللی، حتی اگر تنها به فکر موقعیتشان در جامعه خود باشند، نمیتوانند رویشان را برگردانند و درحالیکه همه دنیا،اساساً به مدد مدیای اجتماعی،متوجه جنایتهای تکاندهنده جمله جمهوری اسلامی است، ساکت بنشینند.
فاکتور دیگر این است که انقلابی که در ایران جریان داردشعارهای انسانی، کاملاًبرحق و جهانشمولیرا اعلام میکند که جذابیت جهانی دارد.شعار زن ضد آزادی، خواست مردم برای برخورداری از یک زندگی درخور شأن انسان، برای معیشت و منزلت و کرامت، برای برابری، برای عدالت و دادخواهی، برای مدرنیسم، برای بازگشت به قرن، ۲۱ اینها همه از طرفجهانیان قابلفهمو قابل حمایت است. زن زندگی آزادی جزو ارزشها و آمال همه مردم شریف دنیاست و ازاینرو خود را شریک و همراه مردم بهپاخاسته ایران میبینند.
در یککلام از یکسوتوحشبینظیر جمهوری اسلامی و از طرف دیگر بر حق بودن و انسانی بودن آرمانها و شعارها و خواستههای انقلاب، توجه وانظار جهانی را به خودش جلب کرده و به این دلیل است که ماشاهد چنین حمایتهایی هستیم.
حسن صالحی: مشخصاً در ده روز گذشته از یکطرف شاهد بودیم که سازمان عفو بینالمللدر دو مورد، یکی اذیت و آزار و بازداشت خانوادههایجانباختگان و دیگری در ارتباط با قتل جواد روحی واکنش شدیدی نشان داد و خواستار پیگردو بازداشت مقامات جمهوری اسلامی شد.همچنین اخیراًهشت کارشناس سازمان مللدر واکنش به لایحه حجاب و عفاف آن را مصداق آپارتاید جنسیتی در ایران و جنایت علیه بشریت دانستند.از نظر شما اهمیت این موضعگیریها چیست؟ آیا چشماندازی برای تحقق محاکمه بینالمللی مقامات جمهوری اسلامی وجود دارد؟
حمید تقوائی:اینکه علیه آپارتاید جنسیتی،دقیقاً با همین. اصطلاح، کارشناسان سازمان ملل موضع گرفتهاندو آن را مصداق جنایت علیه بشریت دانستند،امری بیسابقهاست. این یک گام به جلو است و باید از آن استقبال کرد. به یاد ندارم که یکمقامو نهاد جهانی، حتی عفو بینالملل،بهخاطر آپارتاید جنسیتی جمهوری اسلامی رامحکوم کرده باشد. از این نظر این امر یک پیشروی استوباز نشاندهنده این است که چطور میتواند انقلاب زن زندگی آزادی گوشها را باز کند،توجهها را جلب کند، وخواستههایپایهای مردم ایرانچطور میتواند جهانی شود.
این نکته هم مهم است که کارشناسان سازمان ملل این را دررابطهبا لایحه عفاف و حجاب مطرح کردهاند. حزب ما همیشه اعلام کرده که حجاب دیوار آپارتاید جنسیتی است.حجاب فقط یک پوشش نیست، حجاب سمبلی است،نمادی است که زن و مرد را در جامعه همهجا از هم جدا میکند و زنان را تحتفجیعترین و فاحشترینبیحقوقیها وتبعیضات قرار میدهد و الان ظاهراً کارشناسان سازمان ملل همبه این پی بردهاند و اعلام کردهاندلایحه حجاب”شکلی از آپارتاید جنسیتی است” و جنایت علیه بشریت محسوب میشود. بایدهمهجا این را روی میز گذاشت و از همه دولتها خواست به آن توجه کنند و ترتیب اثر بدهند.
نکته بعدی همخواست بازداشت و محکومکردن مقامات مسئول در جمهوری اسلامی است.این امری سابقهدار است. این اولینبار نیست که ارگانهای جهان خواستار محکومیت مقامات رژیم میشوند. منتهی تأکید بر این امر در این شرایط بسیار مهم است. در پاسخ به این سؤال شما کهچه چشماندازی برای تحقق به محاکمه کشیدن مقامات وسران جمهوری اسلامی وجود داردباید بگویم این یک روند است.این طور نیست که دفعتاً و ابتدابهساکندولتهاو نهادهای جهانی خواهان محاکمه جمهوری اسلامیمیشوند.میدانیم که چندین سال است، از سالها قبل از آغاز انقلاب جاری،از سال ۱۳۹۱ ما دادگاههای مردمی و نمادینی داشتیم مثل دادگاه ایران تریبونال و دادگاه آبان و بعد دادگاه واقعی، دادگاه حمید نوری در استکهلم تشکیل شد و اورا محکوم کرد و همچنین دادگاه واقعی در ایالت انتاریودررابطهبا پرونده شلیک به هواپیما برگزار شد و خامنهای و سران سپاهرا غیابی محاکمه و به جرم جنایت علیه بشریت محکوم کرد.
اینها اتفاقاتی است که تا کنوندر راستای محاکمه سران و مقامات رژیم اسلامی رخداده است. بر این متن هست که خواستیا فراخوان بازداشت و محاکمه سران جمهوری اسلامی در مقطع حاضر کاملاً موضوعیت دارد و حتی جنبه عملی میتواند پیدا کند. اگر نه یکباره و برای همه مقامات ولی جانیانی مثل رئیسی جلاد دهه ۶۰ و قاضی صلواتی و سردار رادان و دیگر مقامات رسوای جمهوری اسلامی میتوانند به محاکمه کشیده شوند. نه فقط در دادگاههای مردمی و نمادین، بلکه در دادگاههای واقعی هم.
یک نکته مهم این است که گزارش عفو بینالملل میگوید محاکمه مقامات مسئول جمهوری اسلامی بر اساس قوانین جهانی کاملاً ممکن است. چون سیاستها و اقدامات جمهوری اسلامی مصداق جنایت علیه بشریت است دولتهامیتوانند مسئولین این حکومت را به محاکمه بکشند.محاکمه حمید نوری هم بر همین مبنا صورت گرفت. از همین رودر موردبازداشتهای وسیع خانواده جانباختگان که عفو بینالملل در این موردصحبت میکند، یا آپارتاید جنسیتی که کارشناسان سازمان ملل مطرح میکنند، در هر دومورد از نظرحقوقی و قضایی عملی است که مسئولین این جنایتها در دادگاههای جهانی محاکمه بشوند.
حسن صالحی: کلاً ارزیابی شما از نقش. نهادهای جهانی و دولتها در تحولات ایران چیست؟ آیامردم میتوانند امیدیبه اینها داشته باشند؟
حمید تقوائی: اینها ابتدابهساکن عامل هیچ تحولی نیستند. بخصوص دولتها،و یا نهادهای یکه بالاخره نمایندگان دولتهامثل سازمان ملل و غیره تشکیل شدهاند،خودبهخودو اگر تحتفشار قرار نگیرند منشأهیچ تحولی علیه حتی وحشیتریندیکتاتوریها نخواهند بود.دولتهانهایتاً منافع طبقه حاکمه کشور خودشان را نمایندگی میکنند و معمولاً خیلی پراگماتیستی با هر نوع دولتی که سر کار باشد روابط سیاسی و اقتصادی برقرار میکنند.
ولی وقتی که جامعهای به پا میخیزد و معلوم میشود آفتاب حکومتی بر لب بام است آنوقت دولتهاهم مجبور میشوند در روابط شان تجدیدنظر کنند. چون نمیخواهند روی اسب بازنده شرطبندی کنند.اگر این چشمانداز در برابر دنیا قرار بگیرد که جمهوری اسلامی رفتنی است،دولتها شروع میکنند به اینکه برای منافع خودشان هم شده، از آن فاصله بگیرند به این امید که در فردای تحولات جایی در سیاست ایران را داشته باشند.
این را هم بگویم که وقتی از دولتها صحبت میکنیم،فراموش نکنیم بلوکی وجود دارد کهدست در دست جمهوری اسلامی است ودستش به خون مردم ایران آلوده است. منظورم بلوکچین – روسیه است.طبعاًاز اینها نهتنهاآبی گرم نمیشود؛ بلکه اینهاتا روز آخر درصف مقابل مردم خواهند ایستاد کمااینکه تا امروز همزیر بغل جمهوری اسلامی را گرفتهاند.اینها را باید گذاشت کنار. بحث بر سر دولتهای غربی و مشخصاً آمریکا، کانادا و اروپای واحد است.اینها از نظراستراتژیک با جمهوری اسلامی مسئله دارند؛ چون غربستیزییک رکن هویتی آن است.
به این دلیل، گرچه همانطور که گفتم از نظر تاکتیکی و مقطعی تا وقتی جمهوری اسلامی در قدرتاست اینها هم با آن کنار میآیند، ولی این آمادگی را دارند که با اولین نشانههای روند سقوط جمهوری اسلامی از آن فاصله بگیرند.در مورد نهادهای بینالمللی هم بهطریقاولی این امر صادق است.
ازاینرو مردم ایران میتوانند روی منزوی شدن جهانی جمهوری اسلامی بهعنوان یکی از نتایج و دستاوردهای انقلاب خود حساب کنند.
مردم ایران خواهان این هستند که جمهوری اسلامی در دنیا طرد و بایکوت بشود. در واقع سرنگونی جمهوری اسلامی دردو سطح باید اتفاق بیفتد.سرنگونی در سطح بینالمللیو سرنگونی در سطح داخلی و این سرنگونی جهانی میتواند مقدمه سرنگونی داخلی باشد. ولی همانطورکه سرنگونی جمهوری اسلامی تنها میتواندثمرهانقلاب مردم ایران باشد، سرنگونی جهانیاش هم نتیجه انقلاب در ایران است.دولتها و نهادهای بینالمللی ابزاری هستند که میتواننددر عکسالعمل به انقلاب در ایران علیه جمهوری اسلامی موضع بگیرند و مؤثرباشند؛ ولی ابتدابهساکن به خود اینها نمیشود امیدی بست و به طور درخوداینها عامل تحولی در ایران نخواهند بود.
حسن صالحی: چه سیاستی را باید دررابطهبا نهادها و دولتهابهپیش برد. حزب مدتهاست بر بایکوت جمهوری اسلامی تأکیدمیکند. آیا این هدف قابل حصول است؟
حمید تقوائی: به نظر من قابل حصول است؛ ولی این یک روند است. این طور نیست که تا امروز هیچ اتفاقی نیفتادهو فردا همه دولتها جمهوری اسلامی را بایکوت میکنند. ما دیدیم که در برآمد انقلاب جمهوری اسلامی را از کمیسیون زنان سازمان ملل اخراج کردند،در کنفرانس امنیتی مونیخ راهش ندادند، به مراسم جایزه نوبل شرکتش نداند،و یا در نتیجه اعتراضات بعضی کشورهامقامات معینی از جمهوری اسلامی را تروریست نامیدند،موضوع اخراج ایادی و کارشناسان و مقامات جمهوری اسلامی از برخی کشورها وبستن سفارتخانه جمهوری اسلامی در بعضی کشورها مطرح شد و غیره.
اینها همه اجزای سیاست بایکوت جهانی جمهوری اسلامی هستند. من در مصاحبه دیگری هم این را توضیح دادم. این جا باز تأکیدمیکنم که آن چتری که همه این اقدامات در برمیگیرد و آن هدفی که باید در چشمانداز قرار داد تا این اقدامات بیشتر و وسیعتر و عمیقتر انجام شود، بایکوت و طرد جهانی جمهوری اسلامی است.دقیقاً همان کاری که با رژیم آپارتاید نژادی آفریقای جنوبی دنیا رفتار کرد،باید علیه رژیم آپارتاید جنسی در ایران هم همین کار را بکند، و امروزکه کارشناسان سازمان ملل رسماً وصریحاً اعلام میکنندکه این لایحه عفاف و حجاب مصداق آپارتاید جنسیتی و جنایت علیه بشریت است باید با تعرض و مبرمیت بیشتری امر بایکوت جمهوری اسلامی را روی میز دولتها گذاشت.امروز بهتر میتواند این در اذهان جا بیفتد که جمهوری اسلامی هم مثل رژیم نژادی در آفریقای جنوبی باید تحریم شود. این سیاست ماست و من فکر میکنم این سیاست در حال پیشروی است و تا آنجا که به حزب ما مربوط میشود ما همچنان فعالانه این سیاست را دنبال میکنیم.
۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ۱۶ شهریور ۱۴۰۲