تدوینشده بر مبنای مصاحبه با حمید تقوایی در کانال جدید
حسن صالحی: در حالی که جمهوری اسلامی مدعی است که با یکسری اقدامات توانسته به اصطلاح خودشان “پروژه منزوی کردن جمهوری اسلامی” را خنثی کند، سازمان عفو بین الملل با انتشار گزارش مفصلی از تداوم جنایات و سرکوبگری های جمهوری اسلامی خواهان دستگیری و بازداشت عوامل این سرکوبها است. در این مصاحبه می خواهیم به این دو موضوع بپردازیم.
حمید تقوائی، ماههای آغاز انقلاب شاهد موضعگیری سیاستمداران و نمایندگان پارلمانها و حتی برخی دولتهای غربی علیه جمهوری اسلامی و در حمایت از خیزش انقلابی در ایران بودیم. از جمله جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل اخراج شد و در کنفرانس امنیتی مونیخ هم راهش ندادند.. اما این روند ادامه پیدا نکرد و با فروکش کردن تظاهرات خیابانی در ماههای اخیر دولتهای غربی مناسبات مماشات جویانه قبلی خود با رژیم را از سر گرفتند. اخیرا خبرگزاری فارس به روابط و مناسبات جدید دولتها با حکومت نظیر آزادی اسدالله اسدی و یا تجدید رابطه با عربستان و پذیرش جمهوری اسلامی به گروه بریکس اشاره کرده و نتیجه گرفته است که پروژه منزوی کردن رژیم شکست خورده است. نظر شما در این مورد چیست؟
حمید تقوائی: قبل از هر چیز باید بگویم که نفس چنین مقاله ای از جانب خبرگزاری رسمی دولتی جمهوری اسلامی خود نشان دهنده وضع کاملا بحرانی و مستاصل حکومت است. حکومتی به این افتخار می کند که منزوی نشده است؛ که تلاش مخالفین اش برای منزوی کردن او به نتیجه نرسیده! اینکه چقدر واقعا اینطورست بحث دیگریست ولی نفس همین ادعا نشان میدهد حکومت واقعا به چه موضع دفاعی افتاده که دلش را به این خوش کند که من لااقل منزوی نیستم!
اما اصل موضوع چیست؟ بطور واقعی جمهوری اسلامی در اثر انقلاب تشت رسوایی اش از بام ها فرو افتاد. در دنیا افشا و رسوا شد. جنایت هایی که در تاریخ بشری سابقه نداشته از حکومت رو شد و به همین خاطر بخش زیادی از آزادیخواهان، از نیروهای مترقی، از حتی شخصیت ها و چهره های دولتی و حکومتی، نمایندگان پارلمانها و غیره عکس العمل نشان دادند. اعتراض کردند به جمهوری اسلامی و در کنار انقلاب زن زندگی آزادی قرار گرفتند. شعار زن زندگی آزادی جهانی شد و مردم جهان به حمایت از این شعار برخاستند.
این تحولات را نمیشود از تاریخ پاک کرد. گرچه الان تظاهرات های خیابانی و تجمعات فروکش کرده، و جمهوری اسلامی توانسته به نحوی با جنایتهایی که انجام میدهد فعلا ابعاد خیابانی اعتراضات را کمتر بکند، اما این امر به این معنی نیست که در سطح جامعه همه چیز سر جای اولش برگشته و هیچ اتفاقی نیفتاده. این طور نیست. این محکوم کردن ها، همانطور هم که شما اشاره کردید هنوز ادامه دارد. در دل این شرایط سازمان عفو بین الملل این گزارش کاملا افشاگرانه از حکومت را منتشر میکند و خواستار آن می شود که مقامات مسئول در جمهوری اسلامی تحت تعقیب قرار بگیرند. این ادامه همان روندی است که حتی قبل از انقلاب جاری شروع شده بود و در انقلاب به اوج خودش رسید.
به نظرمن چیزی که تعیین کننده و خصلت نمای این شرایط است ادامه اعتراض و مبارزه مردم در ابعاد و اشکال مختلف علیرغم همه جنایات و سرکوبگری ها حکومت است. جمهوری اسلامی در مقابله با دریائی از خشم و نفرت و اعتراض مردم ایران وحشیانه تربن جنایتها را مرتکب شده است و بی اعتباری جهانی حکومت نیز ناشی از همین امر است.
حسن صالحی: کشورهای عضو گروه بریکس در هفته گذشته جمهوری اسلامی را به عضویت پذیرفتند. شما اخیرا در یادداشتی با عنوان ” گرداب انقلاب و ریسمان بریکس” نوشتید که عضویت در این گروه دردی از جمهوری اسلامی دوا نخواهد کرد. چرا؟ فکر نمیکنید پیوستن به گروه بریکس بتواند بحران اقتصادی حکومت را تخفیف بدهد و یا حل بکند؟
حمید تقوائی: به نظرم چنین امکانی وجود ندارد. دلیلش هم روشن است. روابط اقتصادی و تجاری جمهوری اسلامی با روسیه و چین و دیگر اعضای بریکس امر تازه ای نیست.همیشه این دولت ها با جمهوری اسلامی همکاری وسیعی داشته اند، مبادلات اقتصادی وسیعی داشته اند. قبل از برجام، بعد از برجام، در دوره برجام، اینها همیشه زیر بغل جمهوری اسلامی را گرفته اند و سعی کرده اند به نحوی تحریم ها را دور بزنند و مبادلات اقتصادی هرچه گسترده تری با جمهوری اسلامی داشته باشند.از این نظر اتفاق تازه ای نیفتاده است. اینطور نیست که با عضویت در بریکس تازه درب بازارهای این کشورها به روی جمهوری اسلامی باز شده. این همیشه وجود داشته. و با این حال جمهوری اسلامی هر روز بحران زده تر شده و از نظر اقتصادی به خصوص به ورشکستگی کشیده شده. .حتی در دوره ای که برجام هنوز جریان داشت و جمهوری اسلامی مقدار زیادی کمک های مالی دریافت کرد، میلیارد ها دلار پول دریافت کرد و سرمایه گذاری ها به نحوی شروع شد و غیره، آن زمان هم هنوز بحران اقتصادي حکومت تخفیفی پیدا نکرد. به مردم هیچ چیزی نرسید. پولها همه در جیبهای گشاد آیت الله ها و مقامات گم شد، و از طرف دیگر از نظر فعالیتهای اقتصادی هم اتفاقی نیفتاد. الان که دیگر برجام کاملا مرده و کنار رفته وضعیت جمهوری اسلامی بسیار وخیم تر از هر دوره دیگری است.
با توجه به این واقعیات بخصوص در این شرایط رابطه با چین و روسیه و یا کشورهایی مثل آفریقای جنوبی و برزیل و غیره نمیتواند جوابی به بحران مزمن حکومت باشد. اگر میتونست دردی از حکومت دوا کد تا حالا این اتفاق افتاده بود. حکومت از نظر اقتصادی کاملا در بن بست است، کاملا در تنگناست و راهی به جلو ندارد و این نوع تلاش ها هم نتیجه ای نخواهد داد.
از نظر سیاسی هم اساس معضل جمهوری اسلامی رابطه بحرانی و پر تنش با دولتهای غربی، آمریکا و کشورهای اروپائی، است و نه با بلوک روسیه و چین. این کشورها که همیشه حامی جمهوری اسلامی بوده اند. کشورهای دیگر عضو بریکس هم مشکلی با جمهوری اسلامی نداشته اند. اما تا آنجا که به رابطه با کشورهای بلوک غرب مربوط میشود رابطه بحرانی حکومت با غرب همچنان سر جای خودش هست. گرچه در حال حاضر، با فروکش کردن تظاهرات و تجمعات خیابانی دولتها و مقامات حکومتی در غرب که در ماههای آغاز انقلاب مواضع تند تری علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده بودند، به سیاستهای مماشت جویانه همیشگیشان بازگشته اند اما سیاست همیشگی شان به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی و جا باز کردن برای او در بازار جهانی نبوده است و هنوز هم نیست. دارند زندانیها را با کسانی که جمهوری اسلامی به گروگان گرفته مبادله میکنند و يا پول های بلوکه شده اش را برمیگردانند و از این قبیل اقدامات. اینها هیچ کدام به این معنی نیست که جمهوری اسلامی در جهان غرب، در بازار جهانی، در اقتصاد جهانی جایی برای خودش باز کرده. ازینرو باید گفت هم از نظر اقتصادی هم از نظر سیاسی پذیرفته شدن جمهوری اسلامی به بریکس نمی تواند دردی از این حکومت دوا کند.
حسن صالحی: یک واقعه مهم اینست که جمهوری اسلامی روابط خودش را با عربستان عادی کرده است. امروز با عربستانی که همیشه علیه اش شعار میدادند و دشمنی میورزیدند، روابط دیپلماتیک برقرار کرده اند. فکر نمیکنید این امر نشانه ای از آغاز روند تثبیت جمهوری اسلامی در منطقه و نهایتا در سطح جهانی باشد؟ خود حکومتی های چنین ادعائی دارند.
حمید تقوائی: در کنار این فاکتور رابطه با دولتها فاکتور مهمتری وجود دارد که کاملا تعیین کننده است: فاکتور خیزش توده ای مردم ایران که یک سال است علیه حکومت ادامه دارد. این خیزش، که خود مردم انرا انقلاب مینامند، انعکاس جهانی پیدا کرده. و مردم دنیا، چهره ها و شخصیت های حتی هنری و ورزشی، بخشی از سیاستمداران، نیروهای مترقی، و نهادهای بین المللی این ها همه توجه شان به انقلاب زن زندگی آزادی جلب شده و در حمایت از این انقلاب و علیه جمهوری اسلامی به اشکال مختلف موضع گرفته اند و حتی دولتها دست به اقداماتی زدند. همانطور که در ابتدا اشاره کردید جمهوری اسلامی از کمیسیون زنان سازمان ملل اخراج شد و در کنفرانس امنیتی مونیخ هم راهش ندادند. این روند تثبیت نیست، برعکس سراشیبی رسوائی و بی اعتباری جهانی هر چه بیشتر جمهوری اسلامی است.
به گزارش اخیر عفو بین الملل اشاره کردید. این اولین باری نیست که چنین گزارش علیه جمهوری اسلامی منتشر میشود. در چند سال اخیر هر ساله چنین گزارشاتی منتشر شده که با زبان صریحی جمهوری اسلامی را افشا و محکوم کرده است. و خیزش انقلابی در یکسال اخیر باعث شده نهادهای مدعی حقوق بشر نطیر عفو بین الملل با لحن و زبان تند تر و کوبنده تری جمهوری اسلامی را محکوم کنند.
اینها نشان دهنده موقعیت جهانی جمهوری اسلامی است. به نظر من رابطه حکومت با دولتها نیز اساسا متاثر از موقعیت رژیم در خود ایران و نهایتا جنبش انقلابی است که حکومت را به چنین وضعیت وخیمی رانده است. تجدید رابطه با عربستان هم اساسا در پاسخ به انقلابی که جمهوری اسلامی را سردرگم و درمانده کره است، صورت میگیرد.
می توانم بگویم که اگر این انقلاب نبود، مطمئن باشید که جمهوری اسلامی به به این صرافت نمی افتاد که در روابطش با عربستان سعودی تغییری بدهد. این در مورد مواضع دیگری که رژیم در رابطه با مثلا برجام و اروپای واحد و غیره اتخاذ کرده نیز صدق میکند. موضعگیریهای منطقه ای و جهانی حکومت خود ناشی از یک نوع موضع دفاعی حکومت در مقابل انقلابی است که از هر طرف محاصره اش کرده و باید به آن جواب بدهد. میتوان گفت که رابطه با عربستان و یا پذیرفته شدن به بریکس در این شرایط قبل از هر چیز برای حکومت، و حتی برای هم پیمانان حکومت مثل روسیه و چین، این اهمیت را دارد که رسوائی و بی اعتباری جهانی جمهوری اسلامی در نتیجه انقلاب زن زندگی ازادی را خنثی کند. این تصویر را بدهد که این حکومت در سطح بین المللی پذیرفته شده است، یک حکومت به رسمیت شناخته شده است، در پیمانهای بین المللی پذیرفته میشود و غیره. هدف این تلاشها اینست که به نحوی جواب انقلاب ایران را بدهند.
حتی از نظر حکومت هم همینطور است. همچنان که ابتدا اشاره کردم مقاله خبرگزاری فارس در این مورد خیلی خصلت نما و خیلی گویا است. تمام این فاکتها که با عربستان رابطه برقرار کردیم و رئیسی به چین سفر کرد و به بریکس پذیرفته شدیم و اسدالهم اسدی آزادی شد و غیره ردیف شده برای اینکه بگوید ما منزوی نیستیم! این خود نشان میدهد که اینها را در کارنامه شان در ستون مقابله با انقلاب ایران و مقابله با نیروهای اپوزیسیون که تلاش داشتند رژیم را منزوی کند، وارد میکنند و از این نطر برایشان اهمیت دارد. به همین خاطر من فکر می کنم اگر این انقلاب نبود این اتفاقات هم نمی افتاد و روند مناسبات رژیم با دولتها شکل دیگری بخود میگرفت. این امر نشان میدهد که چطور انقلاب در ایران حتی رابطه و مناسبات دولت ها با جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار میدهد. چه در بلوک روسیه و چه در رابطه با غرب.
حسن صالحی:در این مصاحبه چند بار به گزارش اخیر عفو بین الملل اشاره کردیم. این گزارش حدود چهل و چند صفحه است و به ظلم و ستمی که در ماه های اخیر و در آستانه سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی به خانواده های جانباختگان روا داشته شده مشروحا پرداخته و از زوایای مختلفی از جنایات حکومت پرده برداری میکند. میخواهم اهمیت این گزارش را بخصوص در شرایطی که دولت ها مشغول سازش و مماشات با جمهوری اسلامی هستند، از زبان شما بشنویم.
حمید تقوائی: از دو جنبه این گزارش اهمیت دارد. جنبه اول این است که به طور جامع و مستندی جنایت های حکومت در این دوره اخیر در مقابله با خانواده جانباختگان و کلا در مقابله با اوج گیری مجدد انقلاب را بطور مستدلی افشا میکند. با عدد و رقم، با اسامی و با فاکتهای غیر قابل انکاری نشان میدهد که جمهوری اسلامی به چه جنایت های هولناک و بی سابقه ای دست میزند. حمله به گورستان ها، خراب کردن سنگ قبر ها و مزار ها، حصار کشیدن دور گورستانها، ممنوعیت مراسم سالگرد برای جان باختگان و بازداشت خانوده های آنان، اقداماتی نظیر اینها را شما در کارنامه هیچ دیکتاتوری پیدا نمیکنید. اینها تکان دهنده است و این گزارش این امر را محور قرار داده و بطور جامع و زنده و تکاندهنده ای به تصویر کشیده است.
جنبه دوم اهمیت این گزارش این است که به نتیجه و فراخوان عملی ای رسیده است. گفته است دولت ها این صلاحیت قضایی را دارند و این ممکن است که مقامات مسئول جمهوری اسلامی، مسئولین این کشتار ها، را تحت تعقیب قرار بدهند. صریح میگوید این مسئولین باید بازداشت بشوند و این از نظر قضائی و حقوقی کاملا ممکن است. دولتها این صلاحیت و امکان قانونی را دارند، همانطور که صلاحیت قضائی داشتند که حمید نوری را محکوم کنند. این فراخوان عملی بسیار اهمیت دارد.
این اولین بار نیست که خواست محکومیت جهانی مقامات جمهوری اسلامی از جانب ارگانهای بین المللی مطرح میشود. همانطور که بالاتر اشاره کردم در چند سال اخیر هر ساله عفو بین الملل چنین گزارشاتی منتشر کرده است. اگر یادتان باشد در پی خیزش ٩٨ این نهاد در گزارشی با عنوان “ویرانگران انسانیت” جمهوری اسلامی را بخاطر جنایت علیه بشریت محکوم کرد.
این روند را شما بگذارید در کنار دادگاه هایی که قبل از انقلاب جاری در خارج کشور برای محکومیت جمهوری اسلامی تشکیل شد. دادگاه حمید نوری دراستکهلم، دادگاهی در ایالت انتاریوی کانادا برای محاکمه مسئولین شلیک به هواپیمای اوکراینی که در آن بطور غیابی خامنه ای و سران سپاه محاکمه و محکوم شدند. دادگاه نمادین مادران آبان در دادخواهی از خانواده های جانباختگان خیزش ٩٨ که تبدیل شد به تریبونی برای اعلام کیفرخواست علیه جمهوری اسلامی و محاکمه کل حکومت بخاطر جنایاتش در آبان ٩٨ و در همه دوران حکومتش. گزارش امروز عفو بین الملل در ادامه این روند منتشر میشود.
این روند ادامه دارد و مطمئن باشید ما شاهد گزارشات بیشتری علیه.جمهوری اسلامی خواهیم بود و همچنین تقاضاهای بیشتری برای محکوم کردن و بازداشت مقامات مسئول کشتارهای اخیر در ایران.
حسن صالحی: در آستانه سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی هستیم و مردم دارند خودشان را برای دور جدیدی از اعتراضات آماده می کنند. سالروز مرگ مهسا میتواند به موج جدید انقلاب منجر بشود. فکر میکنید این امر چه تاثیری بر جایگاه جهانی جمهوری اسلامی خواهد داشت؟
حمید تقوائی: روشن است که با گسترش اعتراضات خیابانی جمهوری اسلامی از این هم.منزوی تر و درمانده تر خواهد شد. همانطور که در ماه های اول انقلاب شاهد این بودیم که بسیاری از چهره ها و سلبریتی ها و سیاستمداران و دولتها علیه جمهوری اسلامی موضع گرفتند، با برآمد مجدد انقلاب نیز این امر در سطح وسیعتری اتفاق خواهد افتاد. همین درخواست عفو بین الملل برای بازداشت و محاکمه مقامات مسئول جمهوری اسلامی به یک گفتمان عمومی تبدیل خواهد شد. خیلی از چهره ها، خیلی از نمایندگان پارلمان ها، خیلی از شخصیت ها خواستار این خواهند شد که این امر صورت بگیرد. به نظر من اوج گیری انقلاب، همانطور که در دور اول دولت ها و همه دنیا را متوجه حقانیت مبارزات مردم ایران کرد و جمهوری اسلامی را در منگنه قرار داد، در دور دوم این حمایت از مبارزات مردم و محکوم کردن جنایتکاران حاکم در ایران شکل گسترده تر و عمومی تری بخود خواهد گرفت. در هر حال عامل تعیین کننده رابطه جمهوری اسلامی با مردم ایران است. هرچه مردم فعال تر و گسترده تر و هم بسته تر به میدان بیایند و اعتراض کنند، و هرچه تظاهرات و اعتصابات و تجمعات گسترده تر بشود در سطح جهانی هم ما شاهد موضع گیری های بیشتر و فعالتری علیه جمهوری اسلامی و انزوای بیشتر حکومت خواهیم بود.
حسن صالحی: حزب مدتهاست سیاست بایکوت جمهوری اسلامی را دنبال میکند. برای پیشبرد این سیاست در شرایط حاضر چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
حمید تقوائی: قبل از هر چیز باید بگویم که انقلابی که در ایران شکل گرفته و ادامه دارد کاملا زمینه را فراهم کرده برای اینکه سیاست بایکوت و انزوای جهانی جمهوری اسلامی فعالتر و موثرتر به پیش برود. حزب ما مدت ها قبل از آغاز خیزش اخیر این پرچم را بلند کرده بود. خواست و هدف ما این است که جمهوری اسلامی به خاطر جنایت هایش علیه مردم ایران، جنایت علیه بشریت، در جهان منزوی و طرد بشود. باید بایکوت بشود. همانطور که رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی بایکوت شد. وقتی انقلاب شکل گرفت توجه های بیشتری به این امر جلب شد و این خواست بایکوت کردن تبدیل شد به یک سری خواسته های مشخص مثل قرار دادن سپاه پاسداران در لیست تروریستها، مثل راه ندادن مقامات جمهوری اسلامی به دیگر کشورها، مثل بستن سفارتخانه های حکومت و غیره. اینها همه اجزاء مختلف سیاست بایکوت است. در واقع سیاست بایکوت کردن جمهوری اسلامی در یک سری خواستهای مشخص خود را نشان میدهد و با برآمد انقلاب این خواستها دیگر تنها امر حزب ما نبود بلکه مردم معترض در خارج کشور نیز در بیانیه ها و سخنرانی ها و فراخوانهایشان این خواستها را اعلام میکردند.
ما تلاش می کنیم که این سیاست را فعالتر و پیگیر تر از گذشته به پیش ببریم. در این میان اتفاقاتی مثل همین گزارش عفو بین الملل بما کمک میکند که بطور مستند و با اتکا به نه تنها روشنگری و افشاگریهای حزب و دیگر نیروهای اپوزیسیون، بلکه با استناد به ارگان های معتبر جهانی خواست بایکوت رژیم تبهکار حاکم بر ایرن را مطرح کنیم. نمونه ای که اخیرا در کانادا اتفاق افتاد که در اثر اعتراضات ایرانیان مقیم آن کشور وزیر بهداشت دولت روحانی را ممنوع الورود کردند، نشان میدهد که مبارزات ما مردم در کشورهای مختلف می تواند به نتیجه برسد. اگر اعتراضات و مبارزات در کانادا نبود این اتفاق نمی افتاد. این مبارزات را باید ادامه داد. به نظر من در عین اینکه نهایتا اوج گیری مجدد انقلاب این روند را تشدید خواهد کرد و جمهری اسلامی منزوی تر خواهد شد ولی اوجگیری انقلاب خود بستگی دارد به اینکه ما از امروز چه میکنیم. ما فقط نظاره گران تاریخ نیستیم. حزب ما در ایجاد این شرایط انقلابی دخیل بوده و نقش داشته است و از این پس هم تلاش ما این خواهد بود که این پرچم منزوی کردن و بایکوت جهانی جمهوری اسلامی را همچنان در اهتزاز نگه داریم و گام به گام اقدامات مشخصی که به این هدف خدمت میکند را در دستور بگذاریم و دولتها و ارگانهای بین المللی را وادار کنیم که جمهوری اسلامی را طرد و منزوی کنند.
٣٠ اوت ٢٠٢٣، ٨ شهریور ١٤٠٢