بخشی از گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه خط رفاه در کانال جدید
حسن صالحی: شهلا دانشفر طبق گزارشی که شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت منتشر کرده است، کارگران پروژهای نفت در تدارک اعتصابی برای پیگیری خواستهای اعلام شده خود که چند سالی است دارند برای آنها مبارزه میکنند، هستند. خواستهایی که بعضاً بخشهایی از آن را گرفتهاند و بعضاً هم به آنها نرسیدهاند. قول و قرارهایی پیمانکاران میدهند؛ ولی به وعدههای خود عمل نمیکنند. درعینحال گرما شدید است و این گرما شرایط سختی برای کارگران به وجود آورده که در این مورد صحبت خواهیم داشت. ابتدا میخواستم بپرسم که اوضاع کلاً چگونه است؟
شهلا دانشفر: همانطور که در جریان هستید و قبلاً هم صحبت کردیم کارگران پروژهای پیمانی نفت در اردیبهشتماه اعتصاب داشتند. اعتصابی سراسری که بخشهای زیادی از این کارگران به آن پیوستند. زیر فشار اعتصاب کارگران در جاهایی پیمانکاران ناگزیر به قبول ۳۵ و یا ۴۰ درصد افزایش حقوق شدند. درحالیکه تصمیم اول آنها بر این بود که دستمزدها را فقط ۲۱ درصد افزایش دهند. خواست اعلام شده کارگران افزایش ۷۹ درصدی دستمزدها بود. اما در همین حرکت اعتراضی بالاخره توانستند یک درجه عقبنشینی را بر کارفرمایان تحمیل کنند. بخش دیگری از کارگران گفتند که تا وقتی به خواستشان پاسخ داده نشود سر کار باز نمیگردند و عملاً به سر کار بازنگشتند و بهخاطر گرمای تابستانی و گرانی افسارگسیخته و شرایط سخت و طاقتفرسای کاریشان به اعتصاب خود ادامه دادند. بعدازاین عقبنشینیهای پیمانکاران این گفتمان در میان کارگران بود که مطرح میکردند ما که توانستیم افزایش چهلدرصدی مزد را به پیمانکاران تحمیل کنیم اگر همه با هم بر سر خواستهایمان بایستیم میتوانیم ۷۹ درصد افزایش مزدی را هم تحمیل کنیم. ۲۰ روز کار و ۱۰ روز استراحت نیز خواست دیگر کارگران بود که در جاهایی کارفرمایان آن را اجرایی کردند. بسیاری جاها نیز وعده دادند و اجرایی نکردند. بحث کارگران این است که این مسئله باید در تمامی مراکز کاری انجام گیرد. از سوی دیگر گرمای تابستان فضای انفجاری اعتراض را در میان کارگران ایجاد کرده است. از جمله اخیراً کلیپی از یکی از کارگران عسلویه دیدید که از گرمای طاقتفرسای عسلویه صحبت میکند و با گفتن اینکه ادارات و همهجا را بهخاطر گرما تعطیل کردهاند؛ ولی ما کارگران باید سر کار باشیم. اعتراض خود را رسانهای میکند. بدین ترتیب مجموعهای از این مسائل بر خشم و اعتراض کارگران شدت داده است. بهاینترتیب شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت ضمن اعلام خواستهای کارگران میان کارگران پروژهای نفت و تدارک آنان برای اعتصاب پیگیری مطالباتشان تأکیداتی بر چگونگی پیشبرد متحدانه این اعتراضات و مقابله با تفرقهافکنیها دارد که در ادامه برنامه حتماً به آنها میپردازیم. با این گفتمانها است که کارگران پروژهای پیمانی نفت در تدارک اعتصابی بزرگ هستند و دارند صف مبارزه خود را شکل میدهند. گزارشات از احتمال آغاز دور جدید قدرتمندی از اعتصاب در اواسط مرداد و یا اوایل شهریورماه خبر میدهند.
حسن صالحی: در مورد خواستهای کارگران پروژهای پیمانی نفت بخشا اشاره کردید. از جمله خواست افزایش ۷۹ درصدی دستمزدها و بیست روز کار و ده روز استراحت. ما همانطور که اشاره کردید یک بحث مهم اکنون مسئله گرمای شدید و کشنده تابستانی است. در خواستهای اعلام شده کارگران که من مروری داشتم تأکید میشود که ساعت کار روزانه نباید از هشت ساعت بیشتر باشد و اینطور که روشن است ساعت کارگران همینالان بیشتر از هشت ساعت در روز است. اگر میشود یک مقدار در مورد خواستهای اعتراضی این کارگران بیشتر توضیح دهید.
شهلا دانشفر: اولاً در مورد دستمزد همانطور که اشاره شد کارگران خواستار افزایش هفتاد و نهدرصدی آن هستند. ثانیاً اینکه این کارگران پروژهای هستند و به طور واقعی ساعت کار آنها حد و مرزی ندارد. از ۵ صبح تا هفت عصر سر کار هستند. تازه وقتی پیمانکار ببیند از زمان تحویل پروژه عقب است، بعد از پایان ساعت کار باز کارگران را خبر میکند و زیر فشار قرار میدهد که اضافهکاری کنند تا پروژه بموقع تحویل داده شود. بهاینترتیب ساعت کار این کارگران حساب و کتابی ندارد. به همین دلیل در بیانیه شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت تأکید شده است که در شرایط کاری عادی ساعت کار نباید از هشت ساعت طولانیتر باشد. اما در این شرایط گرمای سوزان تابستانی بحث بر سر این است که ساعت کار متناسب با دمای گرمای هر منطقه باید کاهش پیدا کند و اگر دمای گرمای هوا بالای ۴۵ درجه باشد، باید کار تعطیل شود. جالب اینجاست که در قانون خودشان گفته شده است که اگر دمای هوا بالاتر از ۵۰ درجه بیشتر باشد کار باید تعطیل شود، اما عملاً هواشناسی در همیاری با پیمانکاران و پتروشیمیها درجه دمای هوا را بهدروغ کمتر از حدی که هست اعلام میکنند تا کار تعطیل نشود. مثلاً آن را ۴۹ درجه اعلام میکنند. درصورتیکه بارها اتفاق افتاده که خودروی کارگران دمای هوا را بالای ۵۰ درجه نشان داده است. بعلاوه اینکه محیطهای کار و زیست کارگران بسیار نا مناست زیر استاندارد است. اگر خاطرتان باشد سال گذشته تصویری از محل استراحت کارگران در مدیای اجتماعی پخش شد که حقیقتاً تکاندهنده بود و سروصدای زیادی هم به پا کرد. این کارگران میگویند باید تعداد افراد هر اتاق متناسب با ظرفیت آن و با استاندارد قابلقبولی باشد. میگویند سرویسهای بهداشتی یعنی حمام و دستشویی و غیره بهاندازه کافی باشد و استاندارد آنها بهبود یابد. به طور مثال تعداد این سرویسها آنقدر کم است که کارگران برای دوشگرفتن و یا توالت باید صف بکشند و بخشی از وقت استراحت آنها در این صفها میگذرد. آنها باعجله میخواهند سر کار بروند؛ اما برای صبحانه باید در یک صف طویل منتظر شوند. از همین رو کارگران خواهان بالارفتن کیفیت غذا، غذاخوری مناسب و نیز درمانگاههای مناسب هستند که بارها در اعتراضاتشان بر روی آنها و اینکه درمان رایگان باشد، تأکید کردهاند. همچنین کارگران خواستار دستگاههای سرمایشی مناسب در کمپها و نیز اختصاص فن به حد کافی در محل کارشان هستند. زیرا در مواردی فن در اختیار کارگران گذاشته میشود، اما کفاف همه آنها را نمیدهد و ما شاهد این هستیم که بعضاً کارگران به دلیل گرمای شدید دچار سانحه میشوند و یا از حال میروند. در همین آخرین خبرها مطلع شدیم که تعدادی از کارگران اورهال بهخاطر گرما ازحالرفتهاند. مجموعه این شرایط اسفناک کاری و معیشتی شرایط انفجاری اعتراضی را در میان کارگران نفت ایجاد کرده است.
حسن صالحی: در واقع میزان گرما و شرجیبودن هوا بسیار مشکلساز است. خود من متولد جنوب هستم و میدانم که شرایط سختی است. اخیراً فیلمی در شبکههای اجتماعی پخش شده که نشان میدهد که کارگران ماهی تابه ای را هفت هشت دقیقه توی آفتاب میگذارند و بعد توی آن املت درست میکنند. یعنی آنقدر شرایط سخت است و آنقدر هوا گرم است که بدون استفاده از آتش میشود در حرارت خورشید املت درست کرد. اما نکته دیگری که خوب است صحبت کنیم در مورد تأکید ویژه بیانیه شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت بر برپایی تجمعات همراه با اعتصاب است. این تأکید از چه زاویهای مهم است؟
شهلا دانشفر: تجمع و تصمیم جمعی گرفتن یک شرط مهم قدرتیابی و اتحاد مبارزاتی کارگران است. ببینید! در هر اعتصابی باید کارگران یک مکانیزم تصمیمگیری جمعی داشته باشند تا نگذارند اعتراضشان به بیراهه کشیده شود. نگذارند در میانشان تفرقهافکنی شود و نیز در برابر سرکوبگریهای حکومت و پیمانکاران بتوانند دوام بیاورند. از همین رو تأکید شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت بر مجمععمومی و تجمعات در کنار اعتصاب مهم است.
شما میدانید که به طور مثال در اعتراضات نفت جریاناتی هستند که به اسم کمپین و یا مثلاً “نماینده کارگران پروژهای مرکز نفت و گاز” سعی میکنند کنترل اعتصابات را به دست بگیرند و آمرانه میکوشند کارگران را از برپایی هرگونه تجمعی پرهیز دهند و اعتراض کارگران را مهار کنند. این جریانات در واقع وقتی میبینند که فضای اعتراضی انفجاری است، با ترفندهای مختلف میکوشند تا اعتراضات کارگران را مهار کنند. از جمله ما در این دو سهساله شاهد این بودهایم که با برپاکردن هیاهویی به اسم “کمپین” اعلام اعتصاب کرده و همه تأکیدشان ترک خوابگاهها و بازگشت کارگران به شهرهایشان بوده است و بعد با بدترین و آمرانهترین شکل شروع به تفرقهافکنی کرده و کارگران را از برگزاری هرگونه تجمعی منع کردهاند. در نتیجه میدیدیم که کارگران با ترک خوابگاهها وارد اعتصاب شده و به شهر خود باز میگشتند و این در حالی بود که هر کجا که کارگران تلاشی برای جمعشدن میکردند از یکطرف با سد این جریانات و از طرفی با سد نیروهای امنیتی روبرو شده و عملاً از هم پراکنده میشدند. ضمن اینکه این جریانات همزمان به اسم “کمپین” یک تلاششان این بوده که با اشکالی چون نامهنگاری به مجلس و خامنهای به نیابت از کارگران و با نماینده تراشی و غیره تا جایی که ممکن بوده جلوی اعتراض میدانی کارگران را بگیرند.
روشن است وقتی هزاران کارگر نفت دست به اعتصاب و اعتراض میزنند پیمانکاران عقبنشینیهایی میکنند. اما جریاناتی که اشاره کردم هر جا که احساس خطر میکردند، با برپاکردن هیاهویی بر سر موفقیت کمپین، تلاششان این بود که به اشکال مختلف سروته قضیه را هم بیاورند و جلوی گسترش دامنه اعتصاب را بگیرند. این چنین بود که ابتدا بخش کوچکی از کارگران بر اساس وعدههای داده شده پیمانکاران و بعضاً توافقات حاصله سر کار باز میگشتند و باقی کارگران نیز بهتدریج ناگزیر به برگشت به کار میشدند. بعد هم از سوی جریانات مذکور سوت پایان اعتصاب به صدا در میآمد و عملاً نقش ترمزکننده را بازی میکردند. اما علیرغم همه اینها در خیلی از اوقات ما با تداوم اعتراض کارگران روبرو بودیم. از جمله در اعتصاب اردیبهشتماه این جریانات آنقدر بیاعتبار شدند که حتی جرئت اعلام ختم اعتصاب را هم نکردند.
ما همه اینها را در اعتراضات دو سه سال اخیر کارگران پروژهای نفت شاهد بودهایم و این خود یکی از موضوعات جدال شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت با چنین جریاناتی بوده است. در این دو سهساله خوشبختانه شورای سازماندهی بارها دست این جریانات و سیاستهای تفرقهافکنانه آنها را رو کرده و دست به روشنگری زده است. با اعلام اینکه کارگران اجازه نماینده تراشی و تصمیمگیری از بالای سر خود را نمیدهند، بر اعمال اراده مستقیم خود کارگران از طریق برپایی تجمعات و اجتماعاتشان تأکید کرده است. تأکید امروز این شورا بر تجمع نیز ادامه همین کشاکشها و بهخاطر اهمیت و مکان مجامع عمومی در پیشبرد اعتراضات قدرتمند کارگری است.
روشن است که برپایی مجمععمومی در مرکزی چون نفت و پخش بودن کارگران در شرکتهای پیمانی مختلف، کار دشواری است و موانعی دارد. به طور مثال کارگران در خوابگاهها هستند و یکی از سیاستهای پیمانکاران این است که بهمحض اعتصاب، امکانات زیستی از جمله آب و غذا و سرویسها را برای کارگران محدود میکنند. به همین دلیل کارگران باید در هر اعتصاب برای رفع این مشکلات و فراهمکردن امکان جمعشدنهایشان تمهیداتی ببینند. به طور مثال میتوان در همان فاصله زمانی ای که در محل هستند در هر شرکت مجمععمومی خود را تشکیل دهند و با اجماع بر سر خواستهای خود و بعد از گذاشتن قرار و مدارهای جمعی خوابگاهها را ترک کنند و یا مجامع عمومی منطقهای را تشکیل دهند و همه کارگران نفتی که در آن منطقه هستند جمع شوند و تصمیمگیری جمعی کنند. مثل نمونههایی که در سال گذشته در هفشجان و مسجدسلیمان شاهد بودیم و دیدیم که این مجامع شکل گرفت و کارگران نمایندگان خود را انتخاب کردند؛ بنابراین میخواهم بگویم که شورای سازماندهی به درست بر اعتصاب و تجمع بهعنوان دو جزء مکمل اعتراض تأکید میکند. تجمع برای حفظ اتحاد کارگران، تجمع برای دخالت حداکثری کارگران، تجمع برای تصمیمگیری در مورد روند ادامه اعتراض، و برای مقابله قدرتمندتر در برابر سرکوبگریهای حکومت و کارفرمایان بسیاربسیار مهم است. از جمله در هر کجا که این تجمعات برپا شده نقطه قوتهای مبارزات کارگران نفت بوده است. به این معنا که تلاشهای بسیاری در این جهت صورتگرفته و پیشرویهای خوبی داشتهایم. اما کافی نبوده و به نظر من در اعتصابات تا کنونی نفت یک کمبود بوده است.
بنابراین، اگر شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت نبود، اگر روشنگریهای آن نبود، به نظرم این دستاوردهای تا کنونی را نداشتیم و به باور من شورای سازماندهی کارگران پروژهای پیمانی نفت خود یک دستاورد مبارزاتی کارگران نفت است و خوشبختانه اکنون در میان کارگران غیررسمی یعنی ارکان ثالث نیز شورای سازماندهی شکلگرفته است؛ بنابراین اینها همه دلایل تأکید شورای سازمانده بر تجمع و اعتصاب بهعنوان دو جزء مکمل هم است و به نظرم کارگران پیشتاز و پیشرو در این اعتراضات باید شرایط ایجاد مجامع عمومی را فراهم کنند. موانع آن را کنار بزنند. همانطور که اشاره شد تا وقتی در محل هستند مجامع عمومی خود را در هر شرکت ایجاد کنند و اگر محل را ترک کردند مجامع عمومی منطقهای را ایجاد کنند و از مدیای اجتماعی برای بیشترین دخالت حداکثری کارگری و شکلدادن به مجامع عمومی خود سود جویند. بدین ترتیب با نمایندگان منتخب خود بهپای قراردادهای دستهجمعی بروند و پیمانکاران و کارفرمایان مفتخور و دولت را تحتفشار قرار دهند. این مکانیزمی است که میتواند اعتصاب در نفت را سراسری کند و الان همانطور که شاهد هستید هم در بین کارگران پروژهای، هم ارکان ثالث و هم رسمی نفت فضایی از اعتراض و خشم هست. گرمای هوا و این شرایط اسفبار کاری دامن همه این کارگران را گرفته است و این تأکیدی بر اعتصابات سراسری است.
حسن صالحی: خوب است اینجا اشارهای هم داشته باشیم به اعتراضات کارگری در سطح سراسری و در بخشهای دیگر. الان با تدارک اعتصابات در نفت شاهد هستیم که تجمعات متوالی و پیدرپی بخشهای مختلف بازنشستگان تأمین اجتماعی، مخابرات و معلمان بازنشسته جریان مییابد. کارزار وسیع معلمان علیه دستگیریها و غیره را داریم و بدین ترتیب جنبوجوش اعتراضی وسیعی در جنبش کارگری وجود دارد. نقش و جایگاه این اعتصابات را در آستانه سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی چگونه میبینید؟
شهلا دانشفر: بله همانطور که اشاره کردید اعتراضات گسترده است و یک جنبه مهم آن عمق این اعتراضات است. به اعتراضات بازنشستگان اشاره کردید. آنها سه روز هفته یعنی یکشنبهها، دوشنبهها و سهشنبهها را به اعتراضات هفتگی خودشان اختصاص دادهاند و شاهد برپایی تجمعات آنها در ده شهر، پانزده شهر، بیست شهر و در جاهایی مارش آنها در خیابانها هر هفته هستیم. در همین دوشنبه بازنشستگان مخابرات در پانزده شهر تجمع داشتند. همینطور در روز سهشنبه معلمان بازنشسته در ده شهر تجمع برپا کردند و در کرمانشاه بازنشستگان تأمین اجتماعی و معلمان بازنشسته تجمع مشترکی داشتند و با شعار “کشوری، لشکری، تأمین اجتماعی اتحاد اتحاد” بر مبارزه مشترک همه بازنشستگان که جمعیتی ۲۵ میلیونی هستند، تأکید میکردند. آنها با شعار” دولت شش کلاسه همین روزها خلاصه” در واقع اولتیماتومی به حکومت دادند و یا شعار “بیشرف دروغگو حاصل وعدههات کو” که خشم و نفرت بازنشستگان و در واقع همه مردم را به اینهمه فقر و بی تأمین به نمایش میگذاشت. بازنشستگان عملاً خیابانهای شهرها را به صحنه اعتراضات باشکوه خود تبدیل کردهاند و وقتی به این شعارها و فریاد “معلم زندانی آزاد باید گردد”، “اتحاد، اتحاد علیه فقر و فساد” نگاه میکنیم بهروشنی اتصال مستقیم این اعتراضات را به اعتراضات خیابانی که مردم شعار میدادند “فقر فساد گرونی میریم تا سرنگونی” را مشاهده میکنیم و یا وقتی این اعتراضات را کنار تلاطم اعتراضی در نفت قرار میدهیم که در آن هزاران کارگر در تدارک اعتصابی بزرگ هستند، عمق گفتمان اعتصاب در سطح سراسری در جامعه را میبینیم. این چنین است که در سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی ما از یکطرف جدال جانانهای را علیه حجاب و گشتهای ارشاد حکومت میبینیم. حجاب که پرچم مبارزه مردم علیه آپارتاید جنسی و چماق حکومت برای عقب زدن انقلاب است. از طرف دیگر یادمانهای جانباختگان انقلاب را داریم و از سوی دیگر اعتراضات تحت عناوین مختلف و به طور مثال علیه بیآبی در این شهر و آن شهر را شاهدیم و اینها همه نشان میدهد که در سالگرد انقلاب چگونه جامعه میرود بهسوی موج قدرتمندتری از انقلاب. از همین رو بسیاربسیار جا دارد که ما به مناسبت گرامیداشت سالگرد انقلاب و یاد مهسا امینی این سمبل انقلاب، و برای شروع موج جدیدی از انقلاب باقدرتتر بهسوی اعتصابات سراسری گام برداریم. همه شواهد نشان میدهد که شرایط آن فراهم است. زمینههای آن وجود دارد انجام آن ممکن است و میشود به تدارک اعتصابات و تجمعات سراسری رفت و من فراخوانم این است که این را جدی بگیریم. برای مثال ما در همین هفته اعتصاب کارگران مجتمع چادرملوی یزد را داشتیم که با اعتصاب ۱۲۰۰ کارگر این مجتمع تمام بخشهای آن به حال تعطیل در آمدند و یا قبل از این ما اعتصاب دو هزار کارگر پتروشیمی دهلران در اعتراض به تعطیل پروژه را داشتیم و هنوز فضای آنجا اعتراضی است. اعتصاب کارگران شرکت ریتون در عسلویه را داشتیم. بدینگونه دارد همهجا از اعتراض میجوشد. در سطح جامعه نیز شعارنویسیها به مناسبت سالگرد انقلاب گسترشیافته است. قرار و مدارها دارد گذاشته میشود و در چنین شرایطی است که ما به سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی نزدیک میشویم. در این شرایط در کنار تجمعات خیابانی و اعتراضات شبانه و یادمانهای جانباختگان انقلاب و بیحجابی سراسری و تدارک یک سالگرد بهیادماندنی و باشکوه که دنیا را متوجه خود کند، تأکید من بر اعتصابات و تجمعات سراسری است.