حمید تقوائی: قاتل ستایش جمهوری اسلامی است!

HamidTaqvaee-4

 فاجعه تکان دهنده قتل ستایش دختر شش ساله افغانستانی که بوسیله یک نوجوان هفده ساله ربوده شد و پس ار تجاوز بقتل رسید محل تلاقی مولفه های مختلفی در جمهوری اسلامی است. این واقعه تکان دهنده برآیند و حاصل  خشونت، بیگانه ستیزی، کودک آزاری، جداسازی جنسیتی، محرومیت جنسی، بی ارزشی جان انسان و کلا مجموعه آن فرهنگ و قوانین و مناسبات مذهبی و فوق ارتجاعی و ضد انسانی است که جمهوری اسلامی بر جامعه حاکم کرده است. چنین جنایتی در هر جامعه ای ممکن است رخ بدهد ولی در جمهوری اسلامی نظام حاکم و  فرهنگ و اخلاقیات و قوانین فوق  ارتجاعی حکومتی در وقوع چنین فجایعی نقش تعیین کننده ای ایفا میکند. قصاص و دیه و قطع دست و پا بعنوان مجازات، اعدام گسترده در ملاء عام، قانونی شدن و رواج یافتن تجاوز به دختران ۹ ساله تحت عنوان ازدواج شرعی، نگاه به زن و حتی دختران خردسال بعنوان کالای جنسی و از سوی دیگر بیحقوقی مفرط مهاجرین افغانی و تحقیر و توهین رسمی به آنها از سوی مقامات و رسانه های دولتی  همه و همه زمینه سازان چنین فاجعه ای هستند.

یک  استاد جامعه‌شناسی و علوم تربیتی در پاریس در گفت‌وگو با دویچه‌وله در این مورد میگوید از آنجایی که  در ایران “یک نوع سانسور عمومی در مورد مسئله جنسی وجود دارد و رابطه دختر و پسر با انواع ممنوعیت​ها، ناگفته​ها و مسائلی شبیه این همراه است، همیشه برای یک جوان این مسائل می​تواند بسیار رازآلود باشد و به​خاطر همین هم خیلی موقع کشانده شدن به طرف چنین اعمال جنایت‌آمیزی می​تواند با کارهای خیلی ساده انجام شود، به جهت اینکه در این جامعه آن قدر ممنوعیت​ها وحصارها زیاد هستند که یک جوان نه در موردشان می​تواند با کسی صحبت بکند و نه عرصه عمومی به اندازه کافی و با صراحت با جوان​هایش در این موارد حرف می​زند.”

این سانسور عمومی و ممنوعیتها و حصارها واقعی هستند اما در روانشناسی اجتماعی و فرهنگ و عادات مردم ریشه ندارند. در جامعه ایران تابوهای جنسی و خشونت علیه زنان و کودکان قبل از هر چیز مساله ای سیاسی است. این استاد جامعه شناسی میگوید “در ایران دیوار ضخیم و عریض و طویلی میان دختر و پسر و زن و مرد کشیده شده؛ دیواری که برپاکننده‌اش نه تنها قوانین و سیستم حکومتی که عرف و سنت و عادت‌های رایج در جامعه هم هستند.”

اما باید تاکید کرد عامل اصلی تبلیغ و اشاعه و مشروعیت و قانونیت دادن به عرف و سنن عقب مانده و ضد زن نیز سیستم حکومتی جمهوری اسلامی است. در ایران سنن عقب مانده و ارتجاعی تبدیل به قوانین کشوری شده و بوسیله مقامات و رسانه های حکومتی هر روز تبلیغ و تشویق و اجرا میشود.

در قتل ستایش راسیسم ضد مهاجر افغانی و تابوها و مقدسات ضد زن اسلامی و بی ارزشی جان انسان همه نقش داشته است اما شاید بدترین جنبه، جنایت و خشونت نهفته در کنه قصاص و سیستم قضائی جمهوری اسلامی است.  این سیستم است که جنایت را در جامعه رواج میدهد و معمولا با مجازاتی بدتر از جرم واقع شده پاسخ میگوید.

رسانه ها خبر میدهند که پدر ستایش خواهان قصاص قاتل است.  سایت دویچه وله مینویسد: “پسر ۱۷ ساله‌ای  بر اساس قوانین ایران باید تا پایان ۱۸ سالگی در زندان بماند و در روز تولد ۱۸ سالگی‌اش اعدام شود”. این پاسخگوئی به یک جنایت بوسیله جنایتی دیگر جزء اصلی سیستم قضائی جمهور ی اسلامی است.

دور باطل جنایت در چارچوب جمهوری اسلامی قابل توقف نیست. تنها با  درهم شکستن جمهوری اسلامی و سیستم اخلاقی و قضائی اش میتوان این توحش را متوقف ساخت.

٢۰   آوریل ١٦

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *