تدوین شده بر مبنای مصاحبه کانال جدید با حمید تقوایی
خلیل کیوان: سه شنبه شب ٢٥ بهمن متنی با عنوان منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران منتشر شد که بلافاصله بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت. ٢٠ تشکل از جمله شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، اتحادیه آزاد کارگران ایران، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز، و همچنین چند تشکل بازنشستگان، مدافعان حقوق بشر، دانشجویان و دانش آموزان، زنان،و فرهنگیان آنرا امضا کرده اند. اهمیت و جایگاه این منشور چیست؟ انتشار این سند چه تاثیری بر فضای سیاسی، گفتمانها و روند انقلاب دارد؟ تنوع وکثرت تشکلهای امضا کننده چه ویژگی به آن داده است؟ این منشور چه تاثیری بر وحدت صفوف انقلاب دارد؟
حمید تقوائی، انتشار این سند که با شعار انقلاب یعنی زن، زندگی، آزادی آغاز میشود در همین ساعات اولیه بازتاب گسترده ای در رسانه ها و مدیای اجتماعی داشته است. ضرورت و اهمیت انتشاراین سند در این مقطع چیست؟ ربط این منشور با انقلاب جاری را چگونه توضیح میدهید؟
حمید تقوایی: بنظر من انتشار این منشور نقطه عطف و یک نقطه اوج در روند انقلاب زن، زندگی، آزادی است. این منشور در واقع شعار محوری زن، زندگی و آزادی را بطور مشخص در عرصه های مختلف تعریف و تبیین میکند. میگوید آزادی یعنی چی، معنی رهائی زن و برابری زن و مرد چه هست. چطور باید زندگی را پاس داشت، چطور باید جلوی سرکوب را گرفت، چطور باید رفاه را تامین کرد و غیره و غیره.به عبارت دیگرمضمون این منشور در واقع معنا و بیان شفاف، مشخص و متعین و سیاسی شعار زن، زندگی و آزادی است. از این نقطه نظر من فکر میکنم که این منشور، مانیفست انقلاب است. درست استکه با امضای بیست تشکل صنفی و مدنی منتشر شده است ولی وقتی شما مضمونش که بسیار فراگیر و جامع استرا در نظر میگیرید متوجه میشوید که یک لیست مطالبات صنفی صنفهای مختلف نیست. اینطور نیست که اصناف مختلفی و یا تشکلهای مدنی مختلفی گرد آمده اند و خواستهای خودشان را رویهم گذاشته اند و اینرا منتشر کرده اند. این منشور بیان یک چشم انداز و یک افق و یک تعریف عمیق انسانی ازاهداف و آرمانهای انقلاب جاری ماست. از این نقطه نظر باید آن را پرچم انقلاب و مانیفست انقلاب، ویک نقطه عطف و یک گام بزرگ به جلودر انقلاب زن زندگی آزادی است.
خلیل کیوان: سند خطاب به مردم شریف و آزاده ایران است. جامعه را خطاب قرار داده است. اما در عنوان سند آمده است مطالبات تشکلهای صنفی و مدنی. آیا این یک سند صرفا صنفی- مدنی است و یا سندی سیاسی است؟
حمید تقوایی: بله امضا کنندگان منشور تشکلهای صنفی و مدنی هستند و این هم یک جنبه از اهمیت این سند است چرا که اینها تشکلهایی هستند با سابقه چندین و چند ساله، و برخی چند ده ساله، در مبارزه علیه جمهوری اسلامی در عرصه معین و یا چارچوب صنف معینی می جنگیده اند. الان که انقلاب شکل گرفته است این تشکلها دور هم جمع شده اند و سندی را ارائه داده اند همانطور که گفتم برای ترسیم چشم انداز انقلاب، انتظارات و توقعات انقلاب، خواستهای انقلاب.
ببینید اسم این سند حاکی از مطالبات حداقلی صنفی و مدنی است ولی در خود متن میگویند که تا وقتی این روبنای سیاسی هست، یعنی جمهوری اسلامی حاکم است، این خواستها قابل تحقق نیست. جایی میگویند که این خواستها”فرامین” انقلاب و”نتیجه اعتراضات بنیادین مردم ایران” است. بنابراین خود نویسندگان واقف هستند به اینکه این صرفا یک سند صنفی نیست بلکه سندی است از جانب تشکلهای صنفی و مدنی منتها رو به جامعه و برای رهایی جامعه.
این منشور رهایی را در دو سطح تعریف و تبیین میکند. در یک سطح به این معنا که”نه” به جمهوری اسلامی را تعمیق و مشخص میکند؛ مثل اینکه مذهب باید از تمام دولت ومقدرات سیاسی و قوانین و غیره جدا بشود،مثل اینکه همه ارگانهای سرکوب باید منحل بشوند و باید آدمکشان حاکم محاکمه بشوند و ثروتهایی که با دزدی و غارت اموال عمومی انباشته شده است باید مصادره بشود و به نفع مردم محروم استفاده بشود. اینها در واقع میگوید که “نه” به جمهوری اسلامی یعنی چه.
از سوی دیگر بطور اثباتی میگوید چه باید کرد که جامعه آزاد و برابر و رها بشود؛ که بتواند زن، زندگی و آزادی را پاس بدارد وحقوق و خواستهای مردم را متحقق کند. از آزادیهای بی قید و شرط میگوید، آزادی تشکل، تحزب وتظاهرات و اعتصاب و غیره. همچنین خواستهای رفاهی معینی را مطرح میکندمثل آموزش و پرورش رایگان، بهداشت رایگان تامین زندگی کودکان مستقل از درآمد خانواده، تامین شغلی و افزایش فوری حقوقها. از رفع ستم و تبعیضملی و مذهبی و طبقاتی صحبت میکند وخواستار جلوگیری از تخریب محیط زیست، تامین حقوق الجیبیتیکیوهاو رنگین کمانی ها وغیره است. همه اینها بطور جامع در این سند هست. بنابراین هم از نظر نقد ریشه ای اوضاع موجود و هم از نظر تصویر آرمانها بنظرم این سند بشکل خیلی جامعی این دو وظیفه را بخوبی انجام داده و همانطور که خودش گفته اینها فرامین این انقلاب است، خواستها و مطالباتی استکه با پیروزی انقلاب باید متحقق بشود.اینها مطالباتی نیست که حتی یکی از آنها در چارچوب جمهوری اسلامی اجرا بشود وسند همین را در مقدمه اش اعلام میکند.
خلیل کیوان: رسانه ها در مورد این اقدام از لفظ بیسابقه استفاده کرده اند. قرار گرفتن این تعداد تشکل و ترکیب متنوع آن بر یک اراده قوی و تلاش برای همگرایی جنبش های اجتماعی و ترسیم یکافق واحد حکایت دارد. میدانیدکه پیشتر هم بیش از ٥٠ تشکل برای ٢٧ بهمن فراخوان اعتراضی مشترک منتشر کرده اند. انتشار منشور در آستانه حرکت ٢٧ بهمن به چه معنی است؟ اینها چه ارتباطی با هم دارند و چگونه بر یکدیگر تاثیر میگذارند؟
حمید تقوایی: ما در انقلاب با دو نوع تشکل و تجمع و نهاد انقلابی روبرو هستیم یک دسته آنهایی هستند که محصول این انقلابند و یا میشود گفت که تشکلها و تجمعات برآمده از انقلاب هستند نظیر همین پنجاه تشکلی که به آن اشاره کردید. تشکلهای جوانان، دانشجویان، پزشکان، زنان و بخشهای مختلف جامعهکه برای ۲۷ بهمن فراخوان داده اند. قبلا هم فراخوانهای مشابهی داده بودند مثلا برای ۱۴تا ۱۶ آذر و ۲۹ تا ۳۰ آذر و تعداد این جمعها هم خوشبختانه بیشتر و بیشتر شده است. اینها تشکلها و تجمعاتی هستند که در دل انقلاب شکل گرفته اند و تا کنون نقش مهمی و موثریدر انقلاب ایفا کرده اند و همچنان این نقش راادامه میدهند.
دسته دوم تشکل هایی هستند که طی سالها، و برخی از آنها دهها سال، مبارزه با جمهوری اسلامی شکل گرفته اند. اینها متعین و معرفه هستند. آن دسته اول تشکلهای برآمده از انقلاب گرچه اسامی واقعی و معتبری هستند و فعال و تاثیرگذار هستند ولی بخاطر شرایط انقلاب و شرایط امنیتی، مخفی اند و فعالینشان شناخته شده نیستند. ولی تشکلهایی که این منشور راصادر کرده اند تشکلهای شناخته شده و معتبری هستند، سالهاست که فعالیت میکنند و بسیاری از رهبرانشان و فعالین شان به زندان افتاده اند، برخی هنوز در زندانند ودر هر حال بیوقفه درگیر یک مبارزه همیشگی با جمهوری اسلامی بوده اند. بخشی از خواستهای منشور بعضا در نبردهای مختلفی مطرح شده اند، مثلا در اول ماه مه ها و ۸ مارس ها.این تشکلها با این سابقه و کارنامه پربارالان بجلو آمده اند. اینها تشکلهای برآمده از جنبش های اعتراضی برحق و آزادیخواهانه در جامعه ایران هستند با تجربه و سابقه فراوان. اینها را باید ستون فقرات انقلاب دانست. انقلاب زن، زندگی و آزادی بر دوش این نهادها و تشکلها شکل گرفته است.مثلا در سالهای اخیر و کلا در مدت حاکمیت جمهوری اسلامی جنبش کارگری بیشترین اعتصابات را داشته است، رکورد اعتصابات را داشته است و میدانید که هفت تپه به پایتخت اعتصابات جهان معروف شد. الان هفت تپه یکی از امضا کنندگان این منشور است.
بعبارت دیگر یک سرمایه مبارزاتی، یک امکانات و قدرت شکل گرفته طی دهها سال مبارزه پشت این منشور است و به این معنا منشور از اعماق جامعه بیرون آمده است، از اعماق انقلاب صدایش بلند میشود و همه مردم ایران را نمایندگی میکند.
به نظر من این دو نوع تشکلهای برآمده از انقلاب، و تشکلهای سابقه دار مبارزاتی جنبش های اعتراضی، میتوانند حول این منشور گرد هم آیند، الان این حرکت شروع شده است. من امیدوارم این منشور اولا از جانب تعدادهرچه بیشتری از تشکلهای اعتراضات اجتماعی مورد حمایت قرار بگیردو ثانیا تشکلهای برآمده از انقلاب هم به آن بپیوندند و به این ترتیب آن وحدتی که همه به دنبال آن هستند بطور واقعی و روی زمین، از اعماق جامعه، در دل مبارزات میدانی و خیابانی و اعتراضات مختلف عرصه ای شکل بگیرد و تبدیل بشود به قدرتی که پیروزی این انقلاب را از هر نظر تضمین میکند.
خلیل کیوان: این منشور در ١٢ بند منتشر شده است. از مضمون مطالبات آن چه ارزیابی ای دارید؟ مضمون آن چه ویژگی و اهمیتی دارد؟
حمید تقوایی: مضمون منشور از دو جنبه اهمیت دارد. یک جنبه فراگیر بودن آن است. من بخشی از جامعه را سراغ ندارم که در این منشور خواسته اش مطرح نشده باشد. جنبه دوم رادیکال بودن و انسانی بودن و ماکسیمالیست بودن خواستهای آن است.آرمانی بودنش است. همانطور که گفتم آرمان زن، زندگی و آزادی بشکل خواستها و یا اهداف، و یا بقول خود منشور، فرامین انقلاب در این منشور مطرح شده است.
از نظر فراگیر بودن می بینیم که خواستهای کارگران، معلمان و بازنشستگان در این منشور هست، از حقوق کودکان صحبت میکند، از آزادی زن صحبت میکند، حقوق رنگین کمانی ها و ال جی بی کیوها را مطرح میکند،خواستار تامین اجتماعی و رفاه عمومی میشودو همچنین خواستهای انقلابی عموم مردم علیه حکومت را اعلام میکند مثل اینکه جرم انگاری فعالیت سیاسی و مدنی باید متوقف بشود،همه زندانیان باید آزاد بشوند، مجازات اعدام نباید داشته باشیم، ارگانهای سرکوب باید همه منحل بشوند و غیره.از این جنبه من فکر نمیکنم بخشی از جامعه باشد که خواستها و مطالباتش را در اینجا نبیند. جنبش دادخواهی اینجا نمایندگی میشود، جنبش دفاع از محیط زیست نمایندگی میشود، جنبش رنگین کمانی ها، جنبش کارگری، معلمان، جنبش بازنشستگان، زنان و همه جنبش های اعتراضی و همه بخشهای جامعه، در یک کلام باصطلاح امروز ۹۹ درصدی ها، در این منشورخواستها برحق خود را می بینند.در واقع ۹۹ درصدی های جامعه با این منشور در برابر آن یک درصد مفتخور حاکم کیفرخواستشان را اعلام میکنند. این منشور علیه ستم طبقاتی است واز اینکه بردگی نیروی کار، باید لغو بشود صحبت میکند. از اینکه مردم باید در مقدرات خودشان مستقیما دخالت کنند، در شوراها متشکل بشوند و هر مسئولی را هر موقع بخواهندبتوانند عزل کنند صحبت میکند. یعنی تاکید برشعار اداره شورائی که کارگران هفت تپه چند سال قبل آن را مطرح کردند و در جامعه با استقبال روبرو شد. این تشکلهای شورایی فقط منحصر به جنبش کارگری یا این یا آن جنبش نیست بلکه همه جامعه را در بر میگیرد. شوراها شکل مشخص تشکل توده ای مردمی است که نشان میدهد جامعه، ۹۹ درصدی ها، چطور باید به خودشان شکل بدهند تا مقدراتشان را در دست بگیرند. تا شعار زن، زندگی و آزادی را عملا و اثباتا متحقق کنند، تا تیشه به ریشه کل نظم موجود بزنند. با این اهداف استکه منشور نوشته شده و بخوبی اینرا نمایندگی میکند.
خلاصه کنم. اهمیت منشور از دو جنبه است یکی فراگیر بودنش و اینکه خواستهای برحق تمام اقشار کارکن، زحمتکش، تحت ستم جامعه را دربر میگیرد، و دیگر اینکه بسیار انسانی، رادیکال، مدرن، متمدنانه و امروزی است و از هر دو جنبه بخوبی آینه تمام نمای انقلاب زن، زندگی و آزادی و پرچم این انقلاب است.
خلیل کیوان: تاثیر این سند بر روند انقلاب و تقویت آن چیست؟ رابطه آن با آلترناتیو سیاسی و آینده چیست؟
حمید تقوایی: مدتهاست که این بحث از طرف احزاب و نیروهای داخل و خارج کشور مطرح است که وحدت مهم است و بدرست وحدت صفوف مردم را کلید پیروزی انقلاب میدانند منتها تمام قضیه این استکه وحدت حول چه؟ کلید اینجاست. وحدت با وحدت وحدت گفتن و همه نیروها با هم باشیم بجائی نمیرسد.وحدت فقط میتواند حول عمیقترین خواستهای انسانی صورت بگیرد چون هشتادو هفت میلیون مردم ایران گرچه مذاهب مختلف، قومیتهای مختلف، جنسیت های مختلف، گرایشات جنسی مختلف و موقعیتهای اجتماعی و طبقاتی مختلفی دارند ولی در یک چیز متحد هستند، همه انسان هستند و مانند مردم سراسر جهان میخواهند با هم برابر یاشند و کرامت و منزلت انسانی داشته باشند. به همین خاطر است که شعار زن، زندگی و آزادی به یک آیکون، به یک نماد جهانی تبدیل شده است. همه مردم دنیا در برابر انقلاب ایران کلاه از سر برمیدارند و این انقلاب را انقلاب خودشان میدانند چون انسانی است.منشور خواستها و آرمانهای عمیقا انسانی توده مردم را نمایندگی و مطرح میکند و از اینرو به تنها شکل درست و عملی و واقعی متحد کننده است.
شما اگر به بحث ها و نظرات دیگرحول وحدت و وحدت طلبی دقت کنید، در مضمون وحدت چیزی نمی بینید . در یک سطح کلی از وحدت علیه حکومت و برای سرنگونی صحبت میشود.ولی نکته اساسی اینجاست که چه درک و منظوری از حکومت و از سرنگونی داریم. منشور میگوید که مرگ بر خامنه ای یعنی مرگ بر کل این نظام و سرنگونی نظام مشخصا یعنی چه که در بالا توضیح دادم. منشور همچنین شعار محوری زن، زندگی، آزادی، را مشخص و شفاف بیان میکند. آزادی را معنی میکند، زندگی را معنی میکند، برابری زن و مرد را معنی میکند و به این اعتبار میتواند محور و پرچم اتحاد بخش گسترده ای از جامعه باشد. منشور میتواند از مردم استانهای مرزی تا تهران و شیراز و اصفهان و همه جاو از جمله ایرانیان خارج کشور را متحد کند بر مبنای یک محوری که واقعا اتحاد را کاملا تضمین میکند، تقویت میکند، و پایدار میکند. منشور ٢٠ تشکل بنظر من یک رکن مهم وحدت و همبستگی و پیروزی انقلاب جاری است.
١٥ فوریه ٢٠٢٣، ٢٦ بهمن ١٤١٠
با تشکر از امیر توکلی برای پیاده کردن متن اولیه این مصاحبه