بهروز مهرآبادی:
وقتی طناب دار اسباب بازی کودکان میشود، وقتی که کشتن و کشته شدن، دار زدن و به دار آویخته شدن جای بازیهای کودکانه را می گیرد، میتوان دریافت چه فاجعه ای در جامعه بوقوع پیوسته است.
مهران ۸ ساله که در شهرستان جوانرود در استان کرمانشاه جان خود را در “بازی اعدام” از دست داد یکی از میلیونها کودکی است که قوانین ارتجاعی و تبلیغات کثیف و دائمی اسلامی، ذهن و جان آنها را هدف قرار داده است. کودکانی که از اولین سالهای کودکی و در کودکستان آموزش شهادت، کشتن و کشته شدن، می بینند. کودکانی که داستان روی مین رفتن کودکان نسل قبل را در کتابهای درسی میخوانند؛ کودکانی که در خیابانها و میادین صحنه های اعدام و سنگسار را نظاره می کنند؛ کودکانی که گردش علمی و پیک نیک آنها، دیدار از مناطق جنگی است؛ کودکانی که بخشی از عمر خود را به همراه مادران خود در زندان سپری کرده اند؛ کودکانی که پدر، مادر و یا یکی از عزیزانشان بدست حکومت اسلامی بقتل رسیده اند و کودکانی که تفریح آنها “بازی اعدام” است.
مرگ مهران ۸ ساله خبری نیست که بتوان آن را خواند، متاثر شد و از آن گذشت. این یک مورد از بیشمار قربانیان یک جنایت بزرگ است. مرگ مهران نتیجه فرهنگ اسلامی است که برای جان و زندگی انسانها ذره ای ارزش قائل نیست؛ نتیجه حاکمیت قوانین وحشیانه اسلامی است که مبنای آن بر کشتار و خونریزی گذاشته شده است. از مرگ مهران نباید به سادگی گذشت. باید بپا خاست و مبارزه علیه اعدام، علیه “قتل عمد دولتی” را گسترده تر و محکمتر به پیش برد. قاتلین مهران سران و دست اندرکاران جمهوری اسلامی هستند که فرهنگ خونریزی و آدمکشی را رواج میدهند، آنها را بخاطر جنایاتی که مرتکب شده اند باید به پای میز محاکمه کشید.
بساط اعدام و فرهنگ و قوانین خونریزی و جنایت جمهوری اسلامی باید از صحنه جهان جمع شود. کودکان را باید از حملات این توحش آشکار مصون کرد.