راه طی شده و راه پیش رو- ارزیابی انقلاب زن زندگی آزادی در آستانه صدمین روز

تدوین شده بر مبنای مصاحبه با کانال جدید
خلیل کیوان:
انقلاب مهسا، انقلاب زن، زندگی، آزادی در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا فروکش کرده است؟ چرا اعتصابات هنوز صنفی است و چرا سراسری نشده اند؟ مضمون انقلاب چیست و شعارهای آن چه سمت و سویی دارند؟ نقش بخش های مختلف جامعه در انقلاب چیست؟تاثیر انقلاب بر صفوف رژیم و نیروهای سرکوب چه بوده است؟ تاثیرات جهانیانقلاب چه بوده است؟ انقلاب چه روندی را طی کرده است؟ گام های بعدی و چشم اندازی که درمقابل انقلاب قرار دارد، چیست؟ در آستانه صدمین روز انقلاب این پرسش ها رابا حمید تقواییدر میان میگذاریم.
حمید تقوایی، در هفته های اول تجمعات و اعتراضات دانشجویی و دانش آموزی و تظاهرات محله ای گسترده تر بود. درکردستان شاهد خیزش گسترده ای بودیم که در حال حاضراز دامنه و شدت آن کاسته شده است. علت چیست؟ آیا سرکوبها در کاهش اعتراضات نقش داشته و یا دلایل دیگری دارد؟


حمید تقوایی: مسلما سرکوب و کشتاری که حکومت براه انداختهیک عامل بازدارنده است منتها به هیچوجه نقش تعیین کننده ای نداشته است. میشود گفت حکومت در سرکوبگری هایش تا حد زیادی ناموفق بوده است. این مشاهدهشما بنظر من دلایل دیگری دارد.نکته اول این استکه هر انقلابی افت و خیزدارد. انقلاب یک سیر خطی مداوم از نقطه صفر به صد را طی نمیکند بلکه فراز و فرود دارد،مدام خود را بازسازی میکند، شیوه های جدیدیرا جستجو میکند، تامل میکند، راههایی تازه ای برای تعرض پیدا میکند، بخشهای مختلفی از جامعه به آن میپیوندند و متشکلتر میشود. در واقع روند انقلاب، نه فقط انقلاب حاضر بلکه هر انقلابی، میشود گفت اساسا روند تعمیق آن و متشکل شدن آن و آگاهانه شدن آن و سازمانیافته شدن بیشتر آن است.در انقلاب جاری هم شما دقیقا این روند را مشاهده میکنید.
در هفته اول و یا آغاز خیزش ما با یک انفجار، با یک نوع فوران اولیه روبرو بودیم. دانشجویان، جوانان و دانش آموزان و زنان به اعتراض برخاستند واینهم قابل انتظار و طبیعی بود. خشم جامعه ازقتل مهساابتدا جوانان را به حرکت درآورد و این حرکت به یک عنصر فعاله برای بمیدان آوردن دیگر بخشهای جامعه بدل شد. شیوه های جدیدی بکار گرفته شد، اعتراضات متشکل تر شد، خود را دیگر نهاعتراض بلکه انقلاب نامید، بخشهای تازه ای بمیدان آمدند و نبردهای تازه ای شکل گرفت.امروز حکومت با اعتصابات روبرو است، با حرکتهایی مثل عمامه پراکنی روبروست، با بیحجابی گسترده روبروست، با اعتراضات علنی و رادیکال جهره ها و سلبرتی هاروبروست، و بسیاری چالشهای دیگر. بخشهای تازه ای از جامعه به انقلاب پیوسته اند و انقلاب متشکل تر و سازمانیافته تر شده است. همینطور شاهد رادیکالیزه شدن شعارها هستیم.
یک شکل تازه مبارزه که در اعتراضات از پیش فراخوان داده شده۱٤،۱٥ و ۱۶ آذر شاهد بودیم راهپیمایی در خیابانهای اصلی و تجمعات در میدانها بود.از سوی دیگراعتصابات رو به گسترش است، بعد از اعتصابات سراسری بازاریان اکنون شاهد گسترش اعتصابات کارگری هستیم. همچنین بخشهای دیگری از جامعه مثل وکلا، پزشکان، پرستاران،ورزشکارن و سینماگران و غیرهبه انقلاب می پیوندند. بطور خلاصه میتوان بگویم که انقلاب گرچه از نظر کمی گسترش خطی و مداومی نداشته، که در هر انقلابی قابل انتظار است، ولی از نظر عمق و رشد کیفی، از نظر اشکال مبارزه، و از نظر سازمانیافتگی و آگاهانه تر شدن به پیشرفته و قویتر و قدرتمندتر شده است.
خلیل کیوان: از نظر شرکت بخشهای مختلف جامعه در خیزش انقلابی چه ارزیابی ای دارید؟ آیا دهه هشتادیها، جوانان و دانشجویان و دانش آموزان همچنان نقش کلیدی دارند؟ کارگران چه نقشی ایفا میکنند؟


حمید تقوایی: در صف اول انقلابهنوز جوانان و زنان هستند، دانش آموزان و دانشجویان وبویژه زنان جوان نقش پررنگی دارند.علت هم روشن است. طبیعی است که در مقابله با یک حکومت قرون وسطائی ومتحجرو زن ستیز، حکومتی کهیک رکن سلطه اش بر کل جامعه و یک رکن دیکتاتوری، سرکوب و مصائبی که به جامعه تحمیل کرده است زن ستیزی و آپارتاید جنسیتی است، جوانان و زنان در صف مقدم باشند. این یک نقطه قوت انقلاب است ولی هر چه جلوتر آمده ایم بخشهای دیگر مردم هم فعال شده و به انقلاب پیوسته اند.امروز میبینیم که انقلاب به جوانان و دهه هشتادی ها و دانش آموزان محدود نمیشود. یک نمونه را بگویم. چهلم ها را در نظر بگیرید. می بینید که مراسم چهلم ها هزاران نفره برگزار میشود و همه نسلها و همه اقشار در یادبود عزیزانجانباخته وسیعا بمیدان می آیند. و یا اعتراضاتی که اکنون سینماگران شروع کرده اند، حرکتیکه ورزشکاران مدتی است شروع کرده اند.اینها لزوما از نسل جوان نیستند، بخشهای مختلف جامعه هستند که در موقعیت اجتماعی خودشان بعنوان یک صنف، بعنوانهنرمند، نویسنده، ورزشکار، کارگر، پزشک، وکیل و غیرهبه میدان میآیند و اعتراض میکنند. به این معناباید گفت که گرچه از نظر مضمون انقلاب بخاطر مدرنیسمبخاطر رهایی زنان، بخاطر مقابله با یک تبعیض اساسی بین ۵۰ درصد جامعهبا ۵۰ درصد دیگر، یعنی علیه تبعیض جنسیتی، شروع شد و هنوز هم این یک رکن مهمانقلاب است ولی این امر به این معنا نیست که فقط زنان و یا فقط جوانان دراعتراضات فعال هستند. کمااینکه می بینیم مثلا نقشی که بازاریان دارند، الان کارگران نفت ایفا میکنند و یا اعتراضاتی که سلبرتی ها و چهره های هنری، ادبی، وکلا و پزشکان دارند ایفا میکنند بخش مهمی از جنگ مردم با حکومت است. به این معنا انقلاب الان به معنای واقعی کلمه همگانی است و بخشهای وسیعی از جامعه را در بر میگیرد.
خلیل کیوان: اشاره کردید که اعتصابات کارگری رو به گسترش است اما هنوز سراسری نشده اند.چرا مطالباتی که در اعتصابات طرح میشوند، صنفی است؟ اعتصابات در چه شرایطی سیاسی و سراسری میشوند؟


حمید تقوایی: به نظر من سراسری شدن لزوما به معنی سیاسی شدن نیست.اعتصابات به سمت خواستهایسیاسی سوق می یابدو میرود که خواستهای سیاسی هم روی میز بگذارد ولی درشرایط حاضر هر اعتصابی حتی اگر صرفامطالیات صنفی را مطرح کند عملا اعتراضی سیاسی است.وقتی بر متن یک انقلابکارگری حتی برای افزایش دستمزداعتصاب میکند در واقع میداند که دارد از نظر سیاسی به حکومت اعمال فشار میکند. انقلاب حکومت را در سه کج گیر انداخته است و در این شرایط هر اعتصابی کاملا معنی سیاسیو جایگاه سیاسی دارد. ممکن است با توجه به توازن قوا، کارگران بخواهند بخش وسیعتری را به اعتصاب بکشانند و قویتر ظاهر بشوند و به این خاطر مطالبات و خواستهای صنفی را روی میز بگذارند ولی در این شرایط تحقق همان خواستها به معنی سرنگونی است. در شرایط حاضر که همه جامعه میجوشد و شعار مرگ بر خامنه ای و سرنگونی و غیره همه گیر شده است هر اعتصابی بنظر من بخشی از این حرکت بحساب میآید. بنابریناز نظر جایگاه عملی و واقعی اعتصاباتباید گفت همه اعتصابات در شرایط حاضر سیاسی هستندحتی اگر صریحا مطالبه سیاسی را روی میز نگذارند. حال از این بگذریم که بخشهایی از کارگران مثل کارگران نفت در روز اولی که در عسلویه اعتصاب کردند با شعار مرگ بر خامنه ای تجمع کردند و هنوز هم شاهد اعتصاب بعلاوه تجمع کارگرانباشعارهای سیاسی هستیم، ولی اگر این فاکتور هم نبود از نظر جایگاه واقعیاعتصابات امروز خصلتی سیاسی دارند.
خلیل کیوان: درباره مضمون خواسته ها و شعارها چه فکر میکنید؟ خواست مشترک همه مردم سرنگونی است، اما شعارها اهداف مشخص تری مثل توقف اعدام ها وآزادی زندانیان سیاسی و غیره را بیان میکنند. اینها چه جایگاهی در روند انقلاب دارند؟ چه ربطی به سرنگونی دارند؟


حمید تقوایی: بنظر من این خواستها جایگاه مهمی در روند انقلاب دارند و ربط آنها به سرنگونی هم کاملا روشن است. در واقع با طرح این خواستها جامعه دارد میگوید که با سرنگونی چه اتفاقی باید بیفتد و چه چیزهایی باید نفی شود.جامعه دارد با این شعارها، با خواست آزادی همه زندانیان سیاسی، با شعار لغو مجازات اعدام – نه فقط این حکم و یاآن حکم اعدام بلکه مجازات اعدام بعنوان قتل دولتی-اعلام میکند چه میخواهد و چه درکی از سرنگونی دارد. امروز فعالین در اطلاعیه ها و بیانیه هایشان خواستها رادیکالی را بیانمیکنندو درواقع دارند میگویند که په درک و تبیینی از سرنگونی دارند.
از سوی دیگر اینها جبهه های مشخص نبردی هستند برای سرنگونی حکومت. مقابله با حکومت برای اینکه ابزار اعدام را از دستش درآوریم، برای اینکه اجازه ندهیم که اینطور افسارگسیختهبازداشت کند و احکام زندان بدهد و غیره. اینها خودش قدمهای مثبتی است، قدمهای مهمی است، نبردهای مهمی است، برای آن جنگ سراسری که به آن میگوئیم انقلاب برای سرنگونی. این خواستهای مشخص و این اعتراضات را باید جبهه ها و نبردهای معینی برای سرنگونی حکومت دانست.
نکته آخر هم که باید در این رابطه بگویم این استکه انقلاب در کل متشکل تر شده و همچنیناز نظر مضمون و از نظر خواستها و از نظر سازمانیافتگی چپ تر شده است. الان شما می بینید که هر حرکتی با فراخوانهای از پیشی سازمان داده میشود. مثل همین سه روزی که الان در جریان است-۲۸ و ۲۹ و ۳۰ آذرماه – و یا ۱۴ تا ۱۶ آذر ماه که اینها همه فراخوانهای سه روزه بود و یا فراخوانی که داده شده برای سوم تا پنجم دیماه، سه روزی که کارگران پالایشگاههافراخوان به اعتصاب داده اند.به این معنا من میخواهم بگویم که انقلاب سازمانیافته و نقشه مند تر شده است. مضمون این فراخوانها بسیار چپ، روشن، صریح و شفاف علیه کل ‌نظام است وعلیه تمام سیاستهای ضدانسانی که این حکومت نمایندگی میکند. در مجموعدر یک ارزیابی کلی می بینید که انقلاب در واقع سازمانیافته تر، متشکلتر و چپ تر شده و دارد به پیش میرود.
خلیل کیوان: تاثیرات جهانی انقلاب شگفت انگیز بوده است. توجهات بسیاری را جلب کرده است. در بعد جهانی چه تغییراتی ایجاد کرده و چه نتایجی داشته است؟


حمید تقوایی: بنظرم از این نظر این انقلاب بسیار استثنایی و حتی منحصر بفرد است.انقلابی استکه با شعار زن، زندگی و آزادی افکار عمومی جهان را بخودش جلب کرده است چون ربط میدهد آزادی زن را به زندگی و به آزادی کل جامعه. همانطور که ما چپ ها همیشه گفته ایم جامعه بدون آزادی زن آزاد نیست.انقلاب جاری اینرا عملا روی میز گذاشته است. عملا اینرا مطرح کرده است و دنیا اینرا می فهمد و خودش را با این انقلاب تداعی میکند.حتی در پیشرفته ترین و صنعتی ترین کشورهای اروپای غربی این خواستها، این شعارها، این هدف وآرمان پیشرو و مترقی است، همه گیر است، فراگیر است. به همین دلیل انقلاب یک جاذبه جهانی دارد.
همچنین نقش قهرمانانه ای که زنان و جوانان ایفا میکنند در برابر یک حکومتی که از نظر توحش و سرکوبگری در دنیا بیسابقهاست و همه مرزهای جنایت را در نوردیده توجه جهانیان را جلب کرده. این مقابله قهرمانانه از نطر جهانیان قابل تحسین و شگفت انگیز و الهام بخش است.به این دلایل است که می بینیم انقلاب در عرصه جهانی نیروهای حامی زیادی پیدا کرده است. نه تنها سلبریتی ها و چهره ها و هنرمندان و غیره به حمایت مردم ایران برخاسته اند، نه تنهااکنون”زن، زندگی، آزادی” شعاریجهانی شده است و سرود “برای” به چندین زبان اجرا میشود و یا مهسا رکورد توئیتر را شکسته است بلکهعلاوه بر اینها می بینید حتی سیاستمداران و نمایندگان پارلمانهااز انقلاب ایرانحمایت میکنند،ده ها نماینده و مقامات حکومتی کفالت زندانیان سیاسی که بازداشت شده اند و یا محکوم شده اند رابرعهده گرفته اند وپرونده آنها را دنبال میکنند.
از سوی دیگر می بینید که جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل اخراج میشود، از جانب پارلمانها و مقامات دولتی غرب محکوم میشودو غیره و غیره.به این معنا باید گفت که یک جبهه جهانی باز شده در حمایت از انقلاب و علیه حکومت. ما شاهد منزوی شدن و ایزوله شدن هر چه بیشتر جمهوری اسلامی در سطح جهانی هستیم و این یک کمک مهم و موثری است به انقلاب مردم برای اینکه سریعتر و با هزینه کمتریاین حکومت را بزیر بکشند.
خلیل کیوان: نشانه هایی از بهم ریختگی نیروهای حکومتی و ریزش نیروهای سرکوب مشاهده شده است. اما هنوز شاهد شکاف در بالای حکومت و ریزش نیروهای سرکوب نیستیم. شکاف و ریزش نیرو در چه شرایطی و چه زمانی رخ میدهد؟


حمید تقوایی: همانطور که گفتید این روند شروع شده است.مثلا می بینیم عده ای از مجریان و دست اندرکاران صدا و سیما استعفا میدهند، مقامات فعلی و سابق و اسبق مخالفت خودشان را اعلام میکنند یا بعضا استعفا میدهند و یا اعتراض دارند به این وضعیت هر چند با زبان دیپلماتیک و ملایمی ولی دارند از مرکز قدرت یعنی خامنه ای و دارودسته اشحسابشان را جدا میکنند و میخواهند ار حکومت فاصله بگیرند.این روندآغاز شدهولی آن ریزشی که شما میگویید و انتظار داریم هنوز رخ نداده و اینهم قابل درک است. انقلاب هنوز جوان است. ما در ماههای اول انقلاب بسر میبریم .انقلاب گسترده تر خواهد شد و با گسترده شدنش هر چه بیشتر بدنه نیروهای سرکوب از حکومت فاصله میگیرند، جدا میشوند، نافرمانی میکنند، دستور امرا و فرمانده های خودشان را زیر پا میگذارند. این اتفاق خواهد افتاد. نمونه های کمی از این را دیده ایم ولی این گسترده تر خواهد شد.
تا آنجاکه به کل حکومت مربوط میشودفرض کنید کسی مثل خاتمی در مدح شعار زن، زندگی و آزادی صحبت میکند، یا مقامات دیگری دارند موضع مخالف میگیرند، بخشی از حکومتیها اعدامها را بقول خودشان از نظر شرعی زیر سوال میبرند و به چالش میکشند، انتقاد و مخالفخوانی در بعضی از رسانه های حکومتی و نیمه حکومتی بالا گرفته و غیره. مجموعه اینها نشان میدهد که صفوف حکومت کاملا درهم ریخته است، آن خطی که در حکومت الان دارد میزند و میکوبد در واقع این شمشیر را بالای سر خودی ها هم گرفته است، آنها را هم تحت تهدید و فشار قرار داده و همین امر نشان میدهد که کل حکومت عمرش بسر رسیده. حکومت نمیتواند این خط را ادامه بدهد و به نظر من ما شاهد تنش های بیشتر و ریزش بیشتر نیروها در صفوف حکومت حتی در نیروهای سرکوبگرش خواهیم بود.
خلیل کیوان: در آستانه صدمین روز انقلاب ارزیابی شما چیست؟چه چشم اندازی در مقابل انقلاب قرار دارد؟ گامهای بعدی و سیر رشد آن از نظر شکل و مضمون چیست؟


حمید تقوایی: از نظر شکل همانطور که گفتم انقلاب متشکلتر میشود، آگاهانه تر میشود و با فراخوانهای نقشهمند بمیدان می آید. تشکلهای انقلابی ایجاد میشوند و سر بلند میکنند؛ مثل جوانان انقلابی، مثل شورای سازماندهی اعتراضات کارگران نفت، مثل جمعهایی که الان بعنوان دانشجویان یا دانش آموزان فعال هستند و با اسم و رسم فراخوان میدهند، روزهایی را تعیین میکنند، حتی شیوه های مبارزه را تعیین میکنند و غیره.در فراخوان سه روزه ۱۴ تا ۱۶ آذر سه روز را بترتیب روز اعتصابات، روز تظاهرات محله ایو روز تظاهرات میدانی و راهپیمایی اعلام کرده بودند و همین هم اتفاق افتاد. میخواهم بگویم که انقلاب به خودش سازمان داده و شکل داده است و این گسترش پیدا خواهد کرد. بنظر من جمع های بیشتری بجلو رانده خواهند شد،انقلاب اتوریته های تازه ای پیدا خواهد کرد،در جنبش کارگری بخصوص شاهد سربلند کردن تجمعات و کمیته ها و نهاد ها و شوراها خواهیم بود که در سازماندهی اعتصابات نقش فعالی ایفا خواهند کرد. الان جوانه های این تحولاترا داریم می بینیم . بعنوان مثال در اعتصاب کارگران نفت مروز کارگران رسمی نفت هم بمیدان آمده و در کنار کارگران پیمانی اعلام اعتصاب کرده اند و انتظار میرود که شورای اعتراضات کارگران پیمانی نفت گسترده تر بشود و شاهد یک شورای سراسری در کل صنعت نفت و پتروشیمی باشیم. اینها همه در چشم انداز است.
انقلاب متشکلتر میشود و با متشکل شدن در عین حال چپ تر هم میشود.جمعها، شوراهای کارگری سر بلند میکنند و هر چه طبقه کارگر و اعتصابات کارگری برجسته تر بشود خواه ناخواه قطب چپ در جامعه تقویت خواهد شد. گفتمان،تبیین و تحلیل، نقد و اعتراض،و زاویه خواستهای عمیق انسانی چپ و طبقه کارگر فراگیرتر خواهد شد و انقلاب، نمایندگان تازه ای پیدا خواهد کرد در هیات چهره ها، فعالین تشکل های کارگری با پرچم نقد عمیق و سوسیالیستی به وضع موجود. منظورم این نیست که لزوما شعار مستقیما سوسیالیستی داده خواهد شد، بلکه منظورم این استکه نقد بردگی مزدی، نقد فقر، نقد فاصله طبقاتی کاملا پیوند میخورد به جنبش سرنگونی و نقد یک حکومت ضد زن، ضد زندگی و ضد آزادی. چالش زن ستیزی و سرکوب و دیکتاتوری از زاویه عمیقا انسانی و رادیکال چپ دست بالا را پیدا خواهد کرد و گسترده تر خواهد شد.
به نظر من انقلاب بموازات متشکل شدن، بموازات پررنگ شدن نقش کارگران در انقلاب و بموازات کلا ارتقا افکار عمومی، نقد عمومی و گفتمان عمومی،از نظر نه گفتن به وضع موجود، از نظر معنی سرنگون کردن و در هم کوبیدنوضع موجود،از همه این نظر هاچپ تر و رادیکالتر خواهد شد و ما این روند را داریم مشاهده میکنیم.
خلیل کیوان: حزب از ابتدای فعالیتش مبشر و مبلغ انقلاب بوده است و تاکید داشته که رهائی مردم ایران تنها با انقلاب ممکن است. آیا شما چنین انقلابی را پیش بینی میکردید؟ نقش حزب در شکل گرفتن انقلاب زن، زندگی، آزادی چه بوده است؟ در سیر آتی آن چه نقشی خواهد داشت؟


حمید تقوایی: این موضوع را از جنبه امکان، مطلوبیت و ضرورت انقلاب میشود بررسی کرد. در استراتژی حزب ما از هر سه این جنبه ها انقلاب جایگاه تعیین کننده ای داشته است.
از لحاظ امکان پذیری از بدو تشکیل حزب کمونیست کارگری ما اعلام کردیم و مبشر و مبلغ این بودیم که انقلاب تنها راه ممکن رهایی از شر این حکومت است و راه دیگری وجود ندارد و دیدیم که وجود نداشت. خط استحاله، خطتغییرات تدریجی، اصلاح طلبی حکومتی و غیر حکومتی، رژیم چنج و تغییرات از بالای مورد علاقه اپوزیسیون راست و غیره،همه اینها را ما مقابلش ایستادیم و نقد کردیم و گفتیم که این فقط دارد به عمر رژیم اضافه میکند و اکنون جامعه در سطح میلیونی به اینجا رسیده است که هیچ نوع تغییر و اصلاحی از بالا ممکن نیست و فقط با انقلاب میشود رها شد.
نکته دیگر اینکه انقلاب یعنی اتکا بقدرت خود و امروزهمه مردماین را میدانند. میدانند قرار نیستکسی از بالا،دولتی یا نیرویی خارج از جامعه، خارج از قدرت خیابان، به داد ما برسد.مردم در سطح گسترده ای فهمیده اند که بقدرت خودشان و با یک انقلاب زیر و روکننده و انسانی و فراگیر میتوانند رها شوند. و این گفتمان حزب ما بود برای چندین دهه. از ابتدای فعالیت ما، از انقلاب ۵۷ که پایه گذاران و بسیاری از فعالین این حزب سابقه شان به آنجا برمیگردد، بحث همین بود که تنها با انقلاب میشود رها شد. این از نظر امکان پذیری.
از نظر مطلوبیت هم انقلاب مبشر تحقق آرمانها انسانی توده مردم است. مبشر اینکهاینکه هر خواست و آرمان انسانی که ما داریم میتواند با زیرو رو کردن وضع موجود حاصل بشود. همین لغو مجازات اعدام، آزادی زندانیان سیاسی، از بین رفتن شکاف بین دره عمیق فقر و ثروت در جامعه،از نظر رفاه عمومی، از نظر اینکه حتی مردم از حقوق و از آزادی های مدنی برخوردار بشوند، همه اینها در گرو انقلاب است.این یعنی مطلوبیت توده ایانقلاباز نظر مضمون وآینده روشنی که در چشم انداز قرار میدهد.


جنبه دوم مطلوبیت انقلاب این استکه انقلاب شکلی از متحول کردن شرایط است که با خواستها و اهداف رهائی بخش و انسانی و برابری طلبانه نود و نه درصد جاه خوانائی دارد.در این شکل تحولدر هم کوفتن ماشینیدولتی و قدرت بالای سر مردم مستتر است.تنها از طریق انقلاب مردم میتوانند نقش مستقیمی پیدا بکنند در تعیین سرنوشت خودشان. شیوه های دیگر نظیر کودتا، انتخابات، رفراندم، تغییرات از بالا همچنان مردم را در حاشیه نگهمیدارد. این اشکال یعنی تعیین مقدرات جامعه از بالای سر مردم و از طریق طبقه حاکمهیک درصدیهای مفتخور.تنها انقلاب بنا به تعریف توده مردم، قدرت کارگران، زحمتکشان، قدرت ۹۹ درصدی ها را به خیابان میآورد و اینها عملا سرنوشت خودشان را بدست میگیرند. تنها با انقلاب استکه میشود خواستهای عمیقا انسانی را متحقق کرد. با این شکل فقط میشود رهایی به معنای واقعی را جامه عمل پوشاند.
و بالاخره بحث بر سر ضرورت انقلاب است. به این معنا که جامعه دیگر نمیتوانست این شرایط را تحمل کند. این جنگ بقا است. انقلاب در شرایط حاضر ایران مشخصا جنگ بقا است. از نظر حکومت جنگی است برای بقا و حفظ قدرت و ثروت و چپاول. حکومتمیخواهد سلطه وقدرت جهنمی خودش را حفظ کند. و از نظر جامعه جنگی است برای بقای زندگی. زندگیزیر سلطه این تبهکاران دیگر امکان پذیر نیست! این را مردم دیده اند، به چشم دیده اند، تجربه این سه ماهه بیش از پیش نشان داد که این حکومت قاتل مردم است. ما همیشه اعلام کرده ایم که جمهوری اسلامی قاتل مردم است، نماینده مردم ایران نیست واین در سطح جهانی پرچم ما بوده استبرای بایکوت این حکومت و الان جامعه به اینجا رسیده است.
در سطح جهانی ما همیشه پرچم بایکوت این حکومت را در دست داشته ایم و امروز می بینیم که دنیا دارد به این نزدیک میشود و افکار عمومی دنیا، نیروهای مترقی دنیا، چهره های آزادیخواه وحتی سیاستمداران، از سر منافع و سیاستهای دولت خودشان هم که شده، متوجه شده اند که باید از این حکومت فاصله بگیرند، آنرا محکوم کنند،آنرا از نهادهای جهانی اخراج کنند و این روندی استکه ما همیشه بعنوان بایکوت جمهوری اسلامی مطرح کرده ایم.
بعنوان نکته آخر هم باید بر این تاکید کنم کهانقلاب با مساله حجاب شروع شد و اعتراض به حجاب یک پرچم مبارزه همیشگی حزب ما بوده است. ۸ مارس به ۸ مارس، و نه فقط در ۸ مارس ها بلکه در تمام دوره فعالیتمان، ما با حجاببعنوان پرچم بی حقوقی نه تنها زن بلکه کل جامعه مبارزه کرده ایم، بعنوان ابزار بردگی زنان و به مهمیز کشیدن هر فریاد آزادیخواهانه با آن مقابله کرده ایمو امروزکل جامعه به اینجا رسیده است. امروز برداشتن حجابها نماد شکستن دیوارهای آپارتاید جنسی ودر هم شکستن اختناق در جامعه است.


نکته بعدی خصلت زنانه انقلاب است. حزب ما دو دهه قبل این پرچم را بلند کرد. زنده یاد منصور حکمت رهبر حزب ما بیست سال قبل پیش بینی کرد که انقلاب ایران زنانه خواهد بود و امروز همه دنیا از انقلاب زنانه در ایران سخن میگوید. ما از سالها قبل نهاد انقلاب زنانه و کارزار انقلاب زنانه را سازمان دادیم و به پیش بردیم و امروز این یک رکن مهم و مبشر این انقلاب و به پیش برنده انقلاب است.
از همه این جنبه ها که نگاه کنید حزب ما نقش اساسیداشته است در ایجاد فضای مناسب، آن پارادایم مناسب، آن روند و جهتگیری که انقلاب بر مبنای آن شکل گرفته و به پیش رفته و ما امیدواریم در سیر آتی انقلاب هم حزب ما بتواند همچنان این نقش را ایفا کند.


٢١ دسامبر ٢٠٢٢
با تشکر از امیر توکلی برای پیاده کردن متن اولیه این مصاحبه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *