زمینه ها و علل بحران حکومتی در عراق- حمید تقوایی

تدوین شده بر مبنای مصاحبه با کانال جدید

خلیل کیوان: صف آرایی نیروهای مذهبی در عراق به مرحله خطرناکی رسیده است. جریان تحت رهبری مقتدی صدر که با ۷۳ کرسی از کل ۳۲۹ کرسی برنده انتخابات سال قبل بود اکثریت لازم برای تشکیل دولت را بدست نیاورد و از پارلمان استعفا داد. ائتلاف نیروهای طرفدار جمهوری اسلامی هم قادر به تشکیل دولت نشد. عراق نزدیک به یک سال است که دولت ندارد. در اقدامی تازهروز دوشنبه ٧ شهریورمقتدی صدر در پیامی اعلام کرد که بطور دائم از سیاست کناره گیری خواهد کرد و به این ترتیب چراغ سبزی به نیروهای طرفدار خود برای حمله به منطقه سبز بغداد که پارلمان و  کاخ ریاست جمهوری در آنجا قرار دارند، داد. علاوه بر بغداد طرفداران صدر در شهرهای ذیقار، بابل، دیوانیه و بصره به دفاتر کتائب اهل حق و حزب الله یورش بردند و آنها را به آتش کشیدند. در جریان تیراندازی نیروهای امنیتی بسوی طرفداران صدر در روز دو شنبه و سه شنبه بیش از ۲۵ نفر کشته و بیش از سیصد نفر مجروح شده اند. در برنامه امروز درباره ریشه ها وعلل وضعیت کنونی عراق و چشم انداز و راه حل پایان بحران در عراق گفتگو میکنیم.

حمید تقوایی عراق در آستانه یک جنگ داخلی است. نیروهای شیعی وابسته به صدر و نیروهای شیعی وابسته به جمهوری اسلامی در مقابل هم قرار گرفته اند. شماریشه و علت این بحران را در چه میبینید؟

حمید تقوایی:  در یک سطح پایه ای علت این بحران حکومت قومی- مذهبی است که بعد از حمله آمریکا به عراق زمام امور را بدست گرفته است. حکومت عراق مبتنی است بر تقسیم قدرت بر اساس قومیت و مذهب بین سه قوه ریاست جمهوری، نخست وزیری و ریاست مجلس. اینها به ترتیب از نیروهای کرد و شیعه و سنی انتخاب میشوند و تا امروز در همه دولتهائی که بعد از سقوط صدام روی کار آمده اند این تقسیم قدرت رعایت شده است. عراق یکی از معدود کشورهای دنیا است که حکومتش، (پارلمان و ریاست جمهوری و نخست وزیر) رسما و خیلی صریح و روشن نه بر مبنای رای مردم و اصل یک نفر یک رای، بلکه بر مبنای توازن قوا بین اقوام و مذاهب، سر هم شده است. به این اضافه کنید فساد و جنایت و کل مصائبی که این دولتها در عراق موجب شده اند. در این میان نفوذ و  دخالتگریهای جمهوری اسلامی و نیروهای مزدور مسلح اش نیز عامل تشدید کننده این وضعیت سیاه است.

مجموعه این شرایط وضعیتی در عراق بوجود آورده که بنظر من پایه بحران حکومتی در آن کشور است. مردم عراق  مدتهاست که این وضعیت را نمیخواهند. مردم مشخصا در خیزش توده ای که به اسم انقلاب اکتبر یا تشرین مشهور شد و از اکتبر ۲۰۱۹ بمدت چندین ماه ادامه داشت اعلام کردند که باید دست این نیروهای مذهبی- قومی از قدرت کوتاه بشود. این که امروز می بینیم  که دارودسته های مذهبی حتی در اردوی نیروهای شیعه بجان هم افتاده اند، این که نیروهای مقتدی صدر در مقابل نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی صف آرائی کرده اند، اساسا ناشی از این است که مردم کل اینها را نمیخواهند و علیه همه اینها به خیابانها آمده اند.

یک نیروی تعیین کننده در فضای سیاسی عراق قدرت خیابان و اعتراض است که اولین برآمدش چند سال قبل از انقلاب تشرین، در تابستان  ٢٠١٥  بود و در سالهای بعد نیز در شهرهای مختلف اساسا با اعتراض به فساد احزاب دولتی و شعار “نه شیعه، نه سنی، حکومت مدنی” ادامه داشت. در این شرایط مقتدی صدر که خود جزئی از حکومت است سعی میکند با سوار شدن بر موج نارضایتی های مردم جناح رقیب را از میدان بدر کند.  بنظر من کشمکش حاضر که موجب شده است بعد از انتخابات اکتبر سال گذشته احزاب و جناحهای حکومتی  حتی نتوانند دولت تشکیل بدهند اساسا ناشی از اعتراضات مداوم مردم به کل نظام و حکومت مذهبی- قومی حاکم است.

خلیل کیوان: مقتدی صدر خودش نقش اساسی در وضعیت بحران حکومتی اخیر داشته است. او از نمایندگان طرفدارش خواست مجلس را ترک کنند و خواستار تجدید انتخابات شد. دعوای آنها بر سر چیست؟ بر سر سهم خواهی از قدرت است و یا مسائل دیگری در این میان مطرح است؟

حمید تقوایی: این کشمکشی است بر سر سهم خواهی از قدرت. در اساس دعوا بر سر موقعیت برتر در قدرت است  منتهی باید توجه کرد که مقتدی صدر جزو نیروهای شیعه کاملاوابستهبه جمهوری اسلامی بود. او با گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در عراق مطرح شد و در سیاست جایی پیدا کرد. با شروع انقلاب اکتبر مقتدی صدر ابتدا در برابر مردم ایستاد و حتی نیروهای مسلح اش در سرکوب مردم با نیروهای دولتی و شبه نظامیان وابسته به جمهوری اسلامی همراه بودند. منتهی در ادامه مبارزات توده ای بتدریج این را تشخیص داد که از نظر سیاسی نزدیکی به جمهوری اسلامی به نفعش نیست و سعی کرد حساب خودش را از جمهوری اسلامی جدا کند. یک خواست توده ای مردم قطع دست جمهوری اسلامی از شرایط سیاسی عراق بود که با شعار”بغداد حرة حرة،‌ إیران، برة برة”  (بغداد، آزاد، آزاد؛ ایران بیرون، بیرون) فریاد میزدند. این شرایط  به مقتدی صدر فهماند که با پیروی از جمهوری اسلامی به جایی نمیرسد و روی اسب بازنده نباید شرط بندی کند. با چنین محاسباتی در برابر نیروهای جمهوری اسلامی قرار گرفت و همین امر باعث شد که در انتخابات اخیر بیشترین کرسی ها را به دست بیاورد.

مانورهای اخیرمقتدی صدر و طرفدارانش در اشغال مجلس و بعد ترک آن و طرح خواست انحلال مجلس و تجدید انتخابات و غیره بر این پیروزی انتخاباتی اش استوار است. جمهوری اسلامی که بازنده انتخابات سال گذشته بود چنان در جامعه عراق منفور است که مقتدی صدر تصور میکند با جدا کردن حساب خود از جناحهای طرفدار جمهوری اسلامی میتواند نقش مسلط و  تعیین کننده ای در تعیین دولت و حکومت عراق داشته باشد. منتهی همانطور که اشاره کردم تجربه اعترضات توده ای در چندسال اخیر،از تابستان ٢٠١٥  تا امروز، نشان میدهد که هیچیک از دارو دسته های حاکم نمیتوانند بحران حکومتی در عراق را حل کنند.  

خلیل کیوان: شما اشاره کردید که صدر عملا در دامان جمهوری اسلامی پا گرفت و توسط آن به جلو صحنه کشیده شد. این جریان در دو دهه گذشته در حاکمیت عراق بوده است و به این خاطر بخشی از مشکل مردم آن کشور است. مردم در انقلاب موسوم به تشرین (اکتبر) به دفاتر نیروهای صدر حمله کردند و آنها را به آتش کشیدند. آیا صدر تحت تاثیر انقلاب اکتبر از جمهوری اسلامی فاصله گرفته است یا بنا بر اصولی که دارد با جمهوری اسلامی به توافق نمیرسد؟ آیا اصولا صدر با جمهوری اسلامی اختلاف واقعی ندارد؟

حمید تقوایی: اختلافشان بر سر نفوذ و قدرت شان در عراق است. من فکر نمیکنم که اصول سیاسی و یا برنامه سیاسی و پرنسیپ سیاسی برای هیچکدام از اینها مطرح باشد. جمهوری اسلامی میخواهد نفوذ خودش را در عراق تثبیت کند و رئیس جمهور تعیین کند، نخست وزیر تعیین کند و در مجلس نفوذ بیشتری داشته باشد، ومقتدی صدر هم به همین ترتیب میخواهد در برابر جمهوری اسلامی قدرت خودش را بسط بدهد. اما همچنانکه بالاتر اشاره کردم آنچه در عراق تعیین کننده است نه مناسبات بین نیروهای حکومتی، بلکه نیروی اعتراضات توده ای مردم است. مردم  بپاخاسته در  خیزش ٢٠١٥و برآمدهای بعدی بویژه در انقلاب اکتبر اعلام کردند که دار و دسته های مذهبی، سنی شیعه باید از حکومت کنار بروند. شعارشان “نه سنی، نه شیعه، حکومت مدنی” بود. مردم اعلام کردند که کل احزاب و نیروهای سیاسی حاکم در عراق باید کنار بروند. اعلام کردند همه این نیروها فاسد هستند، همه شان جنایتکارند و علیه همه آنها از جمله نیروهای مقتدی صدر، نیروهای جمهوری اسلامی و همه دار و دسته های شیعه و سنی و کرد و غیره ای که در مجلس، در ریاست جمهوری و در دولت و نخست وزیری حضور داشتند به پا خاستند و  دفاتر این نیروها ، کنسولگری جمهوری اسلامی و مقر نیروهای مقتدی صدر در شهرهای مختلف را به آتش کشیدند. این جنبش مدتها و برای ماههای متمادی  با قدرت درعراق ادامه داشت.

این شرایط  به مقتدی صدر فهماند که دیگر نمیتواند در کنار جمهوری اسلامی بایستد. یک خواست مهم مردم در کنار شعار “نه سنی نه شیعه حکومت مدنی” اخراج نیروهای جمهوری اسلامی از عراق بود.  جمهوری اسلامی نقش مستقیمی در سرکوب مردم داشت و با نیروهای نظامی و شبه نظامی نظیر حشد الشعبی و کتائب حزب الله در کنار دولت مالکی به سرکوب مردم می پرداخت. خواست مردم مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی از عراق اخراج بشود در واقع اعتراض مستقیمی بود علیه نیروهای سرکوبگر دولت حاکم در عراق. مقتدی صدر که خود ابتدا  در سرکوب مردم سهیم بود بتدریج این را تشخیص داد که دیگر نمیتواند با جمهوری اسلامی تداعی بشود. از این رو  تغییر موضع داد، خواهان خروج “نیروهای خارجی” از عراق شد و در برابر نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی قرار گرفت. حتی مدعی مقابله با فساد حکومتی شد که خودش جزئی از آن بود!  و به این ترتیب موقعیت پر نفوذ تر و دست بالاتری نسبت به نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی پیدا کرد.

 اینرا هم باید توجه داشت که در چند سال اخیر شرایط منطقه کلا طوری بود که جمهوری اسلامی بتدریج نفوذش را از دست داد و موقعیت ضعیفتری پیدا کرد. اینجا نیز جنبش مردم عراق نقش مهمی داشت. اعتراضات توده ای مردم علیه نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی و خواست صریح اخراج جمهوری اسلامی از عراق ضربه مهمی به نفوذ حکومت جمهوری اسلامی در عراق و در منطقه وارد کرد. مقتدی صدر خودش را از این ضربه کنار کشید و خواست سوار این موج اعتراضی مردم بشود و خودش را مطرح کند. مناسبات بین نیروهای حکومتی در عراق ناشی از این شرایط است.

خلیل کیوان: برهم صالح و الکاظمی بعد از اینکه مقتدی صدر از هوادارانش خواست از منطقه سبز خارج شوند به تمجید از او پرداختند و گفتند او شخص مسئولی است و از لزوم برگزاری انتخابات صحبت کردند که یکی از خواستهای مقتدی صدر است. آیا بنظر شما سازشی صورت گرفته است؟

حمید تقوائی: مقتدی صدر چند روز قبل اعلام کرد که از سیاست کناره گیری میکند و دفاتر خود را می بندد. اما بعد از اعلام کناره گیری، همانطور که شما در ابتدا اشاره کردید، نیروهای طرفدار او به منطقه سبز و کاخ ریاست جمهوری و مراکز نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی در شهرهای مختلف  حمله کردند و نا ارامی ها درعراق تشدید شد.

از سوی دیگر مقتدی صدر به این امید که در انتخابات بعدی اکثریت بالاتری پیدا کند بر انحلال مجلس و تجدید انتخابات تاکید دارد. اکنون بعد از اعلام کناره گیری صدر، جناح مقابل  روی خوش به این درخواست نشان داده و ازاحتمال تجدید انتخابات سخن میگوید. مقتدی صدر هم میگوید حشد الشعبی را که تا دیروز نیروهایش با آنها درگیر بودند، نیروئی مردمی میداند و تنها با فرماندهان آنها مشکل دارد! اینطور به نظر میرسد که سازشی صورت گرفته باشد به این معنی که همه به تجدید انتخابات رضایت بدهند و در مقابل مقتدی صدر نیروهایش را مهار کند و از خیابانها جمع کند.

به این هم باید توجه داشت که این اولین بار نیست که مقتدی صدر ادعا میکند از سیاست  کنار خواهد کشید. او در٩ سال اخیرهفت بار در موقعیتهای مشابهی اعلام کرده است که عرصه سیاست را ترک خواهد کرد! این در واقع یک مانور سیاسی و میتوان کفت “ادامه سیاست به طرق دیگر” است.

در هر حال فعلا اینطور به نظر میرسد که مقتدی صدر توانسته است خواست اصلیش یعنی انحلال  مجلس و تجدید انتخابات را به رقبایش بقبولاند. ولی حتی در صورت تجدید انتخابات مساله بحران حکومتی در عراق حل نخواهد شد. همانطور که بالاتر توضیح دادم جامعه عراق سلطه نیروهای قومی مذهبی را نمی پذیرد و این نوع مانورها و بازیهای سیاسی میان بالائی ها بجائی نخواهد رسید. مردم میخواهند بساط احزاب و دارودسته های شیعی و سنی، نیروهای مختلف ناسیونالیست کرد، و مزدوران مسلح جمهوری اسلامی که همگی باعث و بانی فساد و جنایت در عراق بوده اند از حکومت و از جامعه عراق جمع بشود. تا این خواست مردم جامه عمل نپوشید بحران حکومتی در عراق ادامه خواهد داشت.

خلیل کیوان: به صحنه سیاسی عراق که نگاه میکنید نیروهای مذهبی و بویژه نیروهای شیعی هستند که میداندارند. جنبش انقلاب اکتبر با خواست هایی چون اخراج جمهوری اسلامی از عراق، تشکیل حکومت مدنی و مبارزه با فساد و همچنین دستیابی به رفاه سه سال قبل صحنه سیاست عراق را تحت تاثیر قرار داد.این جبنش که در دوره شیوع کرونا افت پیدا کرد حالا در چه وضعیتی است؟ حدود ٦٠ درصد مردم در انتخابات گذشته مشارکت نداشتند که قاعدتا نیروی انقلاب اکتبر هستند. این نیرو چطور به میدان میاید و چه نقشی در آینده عراق دارد؟

حمید تقوائی: همانطور که گفتید جنبش توده ای موسوم به انقلاب اکتبر افت کرده است ولی این به  معنی آن نیست که از صحنه سیاسی عراق حذف شده و یا حتی تاثیرات نیروی مردم معترض بر شرایط سیاسی آن کشور تضعیف شده است. در عراق خواست و گرایش عمیق جامعه علیه کل سیستم حاکم یک فاکتور مهم سیاسی است. مردمی که در جریان جنبش توده ای که آخرین برآمدش از اکتبر ٢٠١٩ شروع شد و ماهها بطول کشید، بارها به خیابان آمده و علیه همه احزاب و دارودسته های حاکم اعم از کرد و سنی و شیعه شعار داده اند، فریاد زده اند “نه شیعه نه سنی حکومت مدنی” ، اعلام کرده اند جمهوری اسلامی شریک جرم دولت عراق در سرکوب و کشتار مردم است و فریاد زده اند “جمهوری اسلامی اخراج باید گردد”، هنوز جایگاه  و نقش موثری در شرایط  سیاسی آن کشور دارند. امروز این جنبش در خیابان نیست ولی بعنوان یک فاکتور و نیروی مهم سیاسی تاثیراتش در جامعه عراق مشهود است. به جرات میتوان گفت که بدون خیزش اکتبر بحران حکومتی در عراق به این شکل رخ نمیداد. بدون اعتراضات توده ای که کل نظام حاکم را به لرزه درآورد احزاب و دارو دسته های قومی مذهبی در حکومت مشکل چندانی نداشتند. دست در دست هم میخوردند و میچاپیدند و حکومت میکردند. این اعتراضات توده ای بود که این نیروها را این چنین بجان هم انداخت، روند انتخاب دولت و نخست وزیر را به بن بست کشانید و به کشمکش و جنگ قدرت در میان نیروهائی که تا دیروز متحد و همراه بودند دامن زد. بحران حکومتی در عراق در رابطه بین دولت و جامعه ریشه دارد و نه رابطه درون حکومتی  بین دارو دسته ها مختلف. این دومی خود ناشی از تقابل جامعه با کل حکومت است.

در این میان از آنجا که مردم صریحا علیه جمهوری اسلامی بپاخاسته اند موقعیت نیروهای متحد آن تضعیف شده است. یک نتیجه این امر این بود که ائتلاف طرفداران جمهوری اسلامی در انتخابات سال گذشته تنها ١٤ کرسی بدست آورد و نیروهای طرفدار مقتدی صدر ٧٣ کرسی. این وضعیت به این توهم در نزد مقتدی صدر و طرفدارانش دامن زده که گویا خیابان از آن آنهاست، گویا توده مردم طرفدار آنها هستند و لذا میتوانند در این بازی جنگ قدرت برنده باشند. در حالی که جامعه اعلام کرده است همه نیروهای مذهبی اعم از شیعه و سنی باید دستشان از قدرت کوتاه بشود.

 به نظر من این ارزیابی که گویا الان مقتدی صدر کنترل جامعه را در دست دارد و ظاهرا او میتواند اوضاع را آرام کند  اشتباه است. حتی اگر خواست او برای تجدید انتخابات عملی شود و نخست وزیر از میان طرفداران او نعیین شود بحران حکومتی در عراق پایان نخواهد یافت. در جریان انقلاب تشرین یکی از اهداف حمله مردم دفاتر نیروهای وابسته به مقتدی صدر بود و امروز هم مقتدی صدر   با خارج شدن از اپوزیسیون و دست بالا  پیدا کردن در حکومت مجددا هدف مستقیم مردم معترض قرار خواهد گرفت. همانطور که بالاتر توضیح دادم اعتراض مردم عراق صرفا این شاخه و یا آن شاخه شیعه و یا سنی نیست، مردم خواهان برچیده شدن بساط همه این نیروها هستند، خواهان یک حکومت و جامعه مدنی هستند و قدرتگیری شخصی مثل مقتدی صدر صد و هشتاد درجه مخالف این خواست اساسی مردم است. 

به این اعتبار میتوان گفت که گرچه امروز جنبش اکتبر در خیابان نیست ولی بعنوان یک فاکتور و نیروی سیاسی در عراق حضور دارد، تعیین کننده است، و بی شک این نیروست که نهایتا آینده عراق را رقم خواهد زد.       

خلیل کیوان: فعلا نیروهای مذهبی و بویژه شیعی در عراق فعال اند. جنبش انقلاب اکتبر در صحنه حضور ندارد و یا دیده نمیشود. در این شرایط راه حلی که باید پیش پای جامعه عراق قرار بگیرد تا از شر این نیروهای قومی- مذهبی رها شود چیست؟

حمید تقوائی: به نظر من نقطه ضعف اساسی جنبشی که از اکتبر ٢٠١٩ شروع شد این بود که تحزب و تشکل و چهره متعین و شاخصی نداشت و باین دلیل نتوانست در سیاست آنطور که باید و شاید نقش ایفا کند. جنبشهای توده ای و اعتراضات خیابانی، اگر بوسیله حزب یا یک نیروی سیاسی متشکل نمایندگی نشوند، اگر یک چهره یا نیروی سیاسی در صحنه نباشد که خواستها و گرایشات رادیکال مردم را نمایندگی کند و اجازه ندهد که نیروهای ارتجاعی مثل جریان مقتدی صدر از اعتراضات مردم سوء استفاده کنند، بجائی نمی رسند. این کمبود مشکل اساسی در شرایط امروز عراق است. امروز نیروهای کمونیستی، بویژه حزب کمونیست کارگری چپ عراق که مواضع رادیکال و روشنی دارد، فعال هستند ولی متاسفانه هنوز تا تبدیل شدن به یک نیروی اجتماعی و دخیل و موثر در اعتراضات توده ای فاصله زیادی دارند. کمونیسم کارگری در عراق باید تلاش کند به صدا و نماینده جنبش سکولاریست و ضد قومی- مذهبی در عراق تبدیل بشود.

مساله اساسی مردم عراق در حال حاضر رهائی از شر دولتهای قومی مذهبی و پایه گذاری یک حکومت سکولار و بقول خود مردم عراق “مدنی” هست. این حلقه اصلی را باید کمونیستها در دست بگیرند چرا که  تنها کمونیستها مدنیت و جامعه مدنی و حکومت غیر مذهبی غیر قومی را در عراق امروز نمایندگی میکنند. دارو دسته های مذهبی و قومی حاکم همه خود جزئی از صورت مساله بحران حکومتی در عراق هستند و نه راه حل آن. در مقابله با بحران و بن بست حکومت عراق، نیروهای کمونیست بویژه  حزب کمونیست کارگری چپ عراق باید پرچم انقلاب اکتبر را بلند کنند، به آن تعین بدهند و پلاتفرم و بیانیه و منشور آنرا تدوین و اعلام کنند، در مدیای اجتماعی و در رسانه های مختلف صدای اعتراض جامعه بپا خاسته عراق را منعکس کنند، در برابر کل نیروهای مذهبی قومی که مردم عراق را به خاک سیاه نشانده اند، اعم از دارو دسته های شیعه و سنی و کرد و طرفداران جمهوری اسلامی و مقتدی صدر و غیره، بایستند و به یک حکومت ” غیر شیعه، غیر سنی، غیر قومی” و یک جامعه مدنی که مردم عراق خواهان هستند معنای واقعی ببخشند. این به نظر من  مهمترین وظیفه ای است که امروز در برابری نیروهای چپ و کمونیست و بویژه حزب کمونیست کارگری چپ عراق قرار گرفته است.

٣١ اوت ٢٠٢٢

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *