“تشکیل اتحادیه آزاد کارگران ایران، اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری، شرکت در تجمع روز جهانی کارگر پارک لاله در سال ۸۸، هدایت کارگران در اعتراضات سال ۸٤، اقدام به تشکیل و برنامه ریزی و مدیریت تجمعات کارگری در زمان دولت جدید و تهدید به تجمع و اعتصاب در اسفند ماه سال ۹٢، جمع آوری طومار اعتراضی چهل هزار نفری کارگران و تجمعات در مقابل مجلس و وزارت کار و هدایت و اجرای این تجمعات، تهدید وزارت کار در نامه ای به وزیر کار برای برگزاری تجمع در روز جهانی کارگر سال گذشته در مقابل وزارت کار در اعتراض به مزد مصوب، شکایت از سعید مرتضوی و دیگر غارتگران سه هزار میلیارد تومانی از صندوق سازمان تامین اجتماعی به عنوان نماینده هزار کارگر، اعتراض به ایجاد تغییرات ضد کارگری تر در قانون کار، نشست و ملاقات با دیگر تشکلهای مستقل کارگری از قبیل سندیکای کارگران شرکت واحد تهران، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، کمیته هماهنگی، کمیته پیگیری و مصاحبه با سایت اتحاد (سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران) و برخی رسانه های برون مرزی و….”
این لیست “جرم” هائی است که بنا به اطلاعیه اتحادیه آزاد، در حکم جلب جعفر عظیم زاده، دبیر هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران و هماهنگ کننده کمپین چهل هزار امضا برای افزایش دستمزدها، عنوان شده است! بجای این لیست بالا بلند در یک جمله میتوانستند بنویسند “به جرم دفاع پیگیر از حقوق پایه ای کارگران”!
این اقدامات در حکم پنج صفحه ای صادره از سوی بیدادگاه اسلامی از مصادیق “اقدامات سیاسی علیه نظام و امنیت کشور” اعلام شده است. اما بطور واقعی مساله بر سر اقدام علیه “نظم و امنیت سرمایه” است! این لیست جرمهای جعفر عظیم زاده و صدها فعال کارگری نظیر او در واقع بیانگر کیفر خواست کارگران علیه نظام سرمایه داری است. جمهوری اسلامی رسما و علنا و عملا نظام دفاع از منافع یک اقلیت مفتخور سرمایه دار در برابر کارگران و اکثریت عظیم مردمی است که هیچ منفعتی در بقای این نظام ندارند. سلب آزادی و رفاه و معیشت و منزلت توده مردم جزء لایتجزای بقای این نظام است و جعفر ها و بهنام ها و شاهرخها چهره و مظهر مبارزه علیه این نظام. فعالین جنبش کارگری را بزندان میاندازند تا نظام ضد انسانیشان را حفظ کنند، تا دستمزدها را همچنان یک پنجم خط فقر نگه دارند، تا “کار ارزان و کارگر خاموش” و شرایط لازم برای سودآوری سرمایه ها را تامین کنند، تا اقتصاد به گل نشسته شان را برای جلب سرمایه های خارجی جذاب و رقابتی کنند، و بالاخره تا بتوانند با تحمیل فقر و فلاکت و بیحقوقی سیاسی و اجتماعی بر کل جامعه، بساط غارت و چپاول آیت الله های میلیاردر و یک درصدیهای حاکم را از تعرض جنبش کارگری و توده مردم مصون نگهدارند. کارگران هیچ زمان به این وضعیت تمکین نکرده اند و امروز جنبش کارگری فعال تر از همیشه در پیشاپیش صفوف توده های مردم بجان آمده از وضعیت موجود بمیدان آمده است.
دفاع از فعالین جنبش کارگری دفاع از معیشت و منزلت کل جامعه است. باید تلاشهای ضدکارگری حکومت اسلامی سرمایه را با دامن زدن به یک حرکت تعرضی سراسری خنثی کرد. دفاع از جعفر عظیم زاده و مبارزه برای آزادی همه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی جزئی از این تعرض است.
٢۷ اکتبر ١٥