یک روز شورانگیز دیگر از اعتراضات معلمان- شهلا دانشفر

روز ۲۲ اردیهبشت یکی از دیگر روزهای درخشان اعتراضات سراسری معلمان بود. در این روز بنا بر فراخوانی از قبل داده شده حداقل در سی و پنج شهر معلمان تجمع کردند و با شعار معلم زندانی آزاد باید گردد اعتراض خود را به سرکوبگری های حکومت فریاد زدند. در این تجمعات معلمان با شعارهایی چون روسیه را رها کن، فکری بحال ما کن، ننگ ما، ننگ ما دولت الدنگ ما، کل حاکمیت و سیاستهای جنایتکارانه اش را در ایران و در منطقه به چالش کشیدند. تجمعات پر شور و بزرگ معلمان در این روز در شهرهایی چون سنندج، مریوان، سقز، اراک، قزوین، اهواز، کرمانشاه و شیراز و جدالی که بر سر برگزاری شکوهمند این تجمعات در سطح سراسری با حکومت صورت گرفت، بیش از بیش نشانگر عزم راسخ معلمان در پیگیری خواستهایشان بود. یک صحنه با شکوه و تاریخی در تجمعات اعتراضی این روز سخنرانی مادر یک دانش آموز در شیراز بود که بیش از بیش جایگاه مبارزات معلمان را به لحاظ اجتماعی بیان میکرد و نشانگر فضای اعتراضی امروز جامعه بود. او میگوید: “به دوستان خودم،از هم طبقه ای های خودم، مادران و پدران و آنهایی که به من میگویند نرو کنار معلمان، میگویند بچه هایت را میبرند، میگویند یک لقمه نان داری، میگم این لقمه نان فردا میشود نصف و پس فردا صفر و ما همچنان داریم میدویم. اگر زندانم کنند و مرا ببرند در زندان سرپناه دارم و نان دارم. هزینه ای هم نمیخواد پرداخت کنم و عزت و حرمتم هم بیشتر از بیرون از زندان است (کف زدن جمعیت) . بنابراین معلم داد بزند من هم همراهش هستم. کامیوندار داد بزند منهم می آیم. دامدار فریاد بزند من هم می آیم (کف زدن جمعیت). میکروفون خراب شود. صدایم را بلند میکنم. من خفه نمیشوم. از شما ها درس گرفتم. (کف زدن بیشتر جمعیت) . متشکرم که به من فرصت میدید که درد دلهایم را بگویم. با اینکه معلم نیستم. اما کنار شماهایی که اینجا هستید هستم “.


جمهوری اسلامی تصور میکند که با دستگیری معلمان و شدت دادن به سرکوبگری هایش میتواند جنبش عظیم معلمان را که ریشه ای اجتماعی دارد عقب بزند. اما سخنان این مادر دانش آموز در تجمع شیراز بازتاب فضای جامعه و پاسخ محکمی به حکومت است . سخناان او بطور واقعی اتصال عمیق مبارزات معلمان با اعتراضات کل جامعه علیه فقر و گرانی و بی تامینی و تبعیض و نابرابری ها را به نمایش گذاشت. سخنان او اتصال واقعی اعتراضات بخشهای مختلف مردم و حرکت سریع جامعه بسوی یک خیزش بزرگ اجتماعی برای رهایی از شر جهنم جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت و نشان داد این جامعه ایست خروشان که سر ایستادن ندارد .
یک شعار محوری تجمعات اعتراضی امروز معلمان شعار معلم زندانی آزاد باید گردد بود و یک صحنه زیبای آن در سنندج بود. هنگامیکه اسامی معلمان در بند تک به تک خوانده شد و جمعیت برای معلمان زندانی کف زد و صحنه درخشانی از همبستگی را آفرید.


تجمعات سراسری امروز معلمان در اعتراض به دستگیری ها و پیگیری مطالبات اعلام شده شان بود و معلمان در این روز عزم و اتحاد و قدرت مبارزاتی خود را در مقابله با سرکوبگری های حکومت به نمایش گذاشتند و با فریاد معلم زندانی آزاد باید گردد، جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی را یک گام بزرگ به جلو بردند و به کل جامعه راه نشان دادند.
اعتراض معلمان در عین حال به فقر، به گرانی و امروز به سونامی گرانی ، به تبعیض و نابرابری و اختلاسها و دزدی هاست و این صدای اعتراض کل جامعه علیه جهنم حاکم است که چنین رسا در سطح سراسری فریاد زده میشود. از جمله بازتاب آنرا در فریاد خشمگین امروز معلمان در شعارهایشان و در سخنرانی های پرشورشان شاهد بودیم. تجمع معلمان امروز در شرایطی برگزار شد که خیزش های مردمی در شهرهای مختلف بویژه در شهرهایی از جمله در دزفول، ایذه، ماهشهر، سوسنگرد در خوزستان و در شیراز و اصفهان و قم در همین هفته شاهد بودیم و فراخوان های اعتراضی علیه سونامی گرانی و تبدیل صف های خرید مواد غذایی به صحنه اعتراض گسترش می یابد. و این جامعه ایست که امروز با جنبش های اعتراض سازمانیافته، با خواستهای متعین و در پیوند مبارزاتی بخش های مختلف و شکل گیری همبستگی های اجتماعی دارد با شتاب به جلو گام بر میدارد. این جنبش قدرتمند سرنگونی است که چنین شتاب گرفته است و آینده شایسته انسان را فریاد میزند. این شرایط را باید دریافت و بسوی شکل دادن به اتحاد وسیع جنبش های اجتماعی مختلف حول خواستهای سراسری و همبستگی مبارزاتی برای داشتن یک زندگی انسانی گام برداشت. و این بیش از بیش نقش و جایگاه اکتیویستها و رهبران جنبش های مختلف اجتماعی و در راس آن اکتیویست های چپ و رادیکال جامعه را برجسته میکند. بویژه این شرایط بیش از بیش بر نقش و جایگاه تحزب یابی و متحد شدن زیر پرچمی با چشم انداز برپایی جامعه ای بدور از هر گونه تبعیض و نابرابری که در آن انسانیت حرف اول را بزند ، تاکید دارد. جامعه ای سوسیالیستی که امروز بطور واقعی دارد هر روز در کف خیابان آنرا فریاد میزند. فراخوان من به پیوستن هر چه گسترده تر به این جنبش و به حزب کمونیست کارگری است که عزم کرده است نیروی عظیم کارگران و مردم را برای خلاصی از شر سیستم چپاول و سرکوب و عقب ماندگی سازماندهی کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *