حمید تقوایی: دو جنبش با یک هدف!

 

موج پناهندگی به اروپا و جنبش مردمی که در حمایت و کمک رسانی به پناهندگان شکل گرفته است یک سئوال اساسی را در اذهان عمومی مطرح و برجسته کرده است: ریشه مساله چیست و راه حل کدامست؟

مردم شریفی که در آلمان و سایر کشورهای اروپائی در یک حرکت بی نظیر و شوق آور به کمک پناهندگان برخاسته اند در مورد باز کردن مرزها، استقبال از پناهجویان و پذیرش آنها، فراهم کردن مسکن مناسب و خدمات رفاهی برای پناهجویان و غیره هیچ تردید و ابهامی ندارند. این جنبش عظیمی است که نه تنها دولتها را برای حمایت از پناهندگان تحت فشار قرار داده و به عقب رانده است بلکه خود راسا و مستقیما دست اندر کار کمک رسانی و سازماندهی نقل و انتقال و اسکان دادن به پناهندگان شده است. خود پناهجویان نیز نقش برجسته ای در شکلگیری این جنبش داشته اند. پناهجویانی که نمیخواهند و نخواسته اند به امید کمک دولتها و سازمانهای بین المللی در کمپ ها و اردوگاههای پناهندگی برای ماهها و سالها در انتظار بمانند. امری که تا امروز جزئی از روند متعارف پناهجوئی و پناهنده پذیری بوده است. ازین نقطه نظر نیز موج جاری پناهندگی و حمایت از پناهجویان در مبارزه همیشگی حزب ما و نهادهای مدافع پناهندگان نظیر فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در حمایت و دفاع از حقوق پناهجویان و مبارزه برای برسمیت شناسی حقوق آنان بعنوان شهروندان متساوی الحقوق در کشورهای میزبان فصل تازه ای باز میکند. در این شرایط تازه، تا آنجا که به مساله پناهجویان بعنوان قربانیان – و این بار خوشبختانه نه قربانیان خاموش و دست بسته، بلکه فعال و معترض- مربوط میشود، وظیفه ما شرکت و دخالتگری فعال در جنبش حمایت و کمک رسانی به پناهجویان و اعمال فشار به دولتها برای پذیرش فوری و تامین شرایط یک زندگی انسانی برای آنها و در گام بعدی برسمیت شناسی و تامین حقوق پناهندگان بعنوان شهروندان متساوی الحقوق است.

اما در دل این شرایط و دقیقا به این علت که مساله موج انسانی آوارگان و روی آوری شان به اروپا به یک موضوع سیاسی و اجتماعی در غرب تبدیل شده است این سئوال بجلو رانده میشود که برای حل ریشه ای مساله چه باید کرد؟ جنبش توده ای حمایت از پناهجویان بیش از پیش این سئوال را در برابر خود قرار میدهد که چه عواملی باعث شده است هزاران انسان، از کودک و زن و مرد و پیر و جوان خانه و کاشانه خود را رها کنند و با بجان خریدن بیشترین خطرات خود را به اروپا وشرایط امن تری برای زندگی کردن برسانند؟ این سئوال مطرح میشود که برای حل ریشه ای مساله این موج عظیم آوارگان که از سوریه و افغانستان و دیگر کشورهای خاورمیانه به اروپا روی می آورند چه باید کرد؟ این یک موضوع مورد بحث رسانه ها و مقامات دولتی در این روزها است اما علت واقعی مساله و بویژه راه حل آن نه تنها در این اظهار نظرهای رسمی بیان نمیشود بلکه برعکس انکار و کتمان و تحریف میشود. برای یافتن پاسخ به بحث و تحلیل چندانی نیاز نیست. کافی است به جنبش توده ای توجه کنیم که امروز در عراق، در قلب فاجعه ای که میلیونها نفر را بی خانمان و آواره کرده است، شکل گرفته و در حال پیشروی است: جنبش سکولاریستی توده های مردم!

از حدود دو ماه قبل مردم عراق علیه دولت و نیروها اسلامی و قومی و با خواست سکولاریسم و جامعه مدنی جنبش اعتراضی وسیعی را آغاز کرده اند. این جنبش از نقطه نظر تقابل مستقیم مردم با دولت و دارو دسته های اسلامی و طرح صریح سکولاریسم و مدنیت یک حرکت بی نظیر در خاورمیانه است. حتی در انقلابات منطقه که دیکتاتوریهائی نظیر رژیم مبارک و بن علی را بزیر کشیدند مقابله با نیروهای قومی و مذهبی و خواست سکولاریسم و جامعه مدنی چنین برجسته و صریح و در ابعادی گسترده و توده ای مطرح نبود. علت هم روشن است. جامعه عراق بدنبال یورش دولت آمریکا و موتلفینش به میدان تاخت و تاز نیروهای اسلامی و قومی ای تبدیل شده است که شیرازه جامعه را از هم پاشانده و زندگی توده مردم را به جهنم غیر قابل تحملی تبدیل کرده اند. جنبش سکولاریستی توده مردم در عراق یک پاسخ برحق و رادیکال و پیشرو به این شرایط فاجعه بار در کشور عراق است. تاثیرات این جنبش دقیقا بخاطر فراتر رفتن از برکناری یک دولت – دولت عبادی- و مضمون ضد اسلامی و سکولاریستی اش از عراق فراتر میرود و سوریه و یمن و ایران و عربستان و سایر کشورهای اسلامزده در کل خاورمیانه و شمال آفریقا را در بر میگیرد.

شرایط فاجعه باری که امروز در منطقه شاهد آن هستیم حاصل جنگ و کشمکش و رقابت و درگیری میان نیروهای سیاهی نظیر داعش و بوکوحرام و انواع دار و دسته های سنی و شیعه و نیروهای قومی و عشیره ای و دولتهای حامی آنها از جمهوری اسلامی و دولت عبادی در عراق، و دولتهای عربستان و ترکیه و افغانستان گرفته تا دولت روسیه و آمریکا و متحدین آنهاست. موج بیخانمانی و آوارگی و پناهندگی که امروز بعنوان “بحران پناهنگی” و یا “بحران پشت مرزهای اروپا” نامیده میشود در واقعی یک فاجعه انسانی دست ساز این نیروها است. بر متن این شرایط و در پاسخ به این شرایط است که دو جنبش توده ای و انسانی، جنبش سکولاریستی در عراق و جنبش حمایت از پناهندگان در کشورهای اروپائی شکل گرفته است. جنبش دوم را همه میشناسند، در مدیای اجتماعی و در صدر اخبار است چرا که موج آوارگان بحران را به مرزهای اروپا کشانده است، اما از جنبش اول خبر چندانی در رسانه ها نیست. بیش از یک ماه است که توده های میلیونی مردم در بغداد و سایر شهرهای عراق با شعار “نه شیعی نه سنی حکومت سکولار” به خیابانها میریزند، به مراکز اسلامی حمله میکنند، خواهان تعقیب فاسدین و “تاجران مذهب” میشوند، اما افکار عمومی مردم غرب و حتی منطقه از آن بی خبر نگهداشته شده است. اکنون بر متن جنبش عظیم حمایت از پناهندگی باید مبارزه مردم عراق را معرفی کرد، افکار عمومی را مطلع ساخت و برای جنبش سکولاریستی در عراق حمایت جهانی جلب کرد.

جنبش سکولاریستی در عراق و جنبش حمایت از پناهندگان دو روی یک سکه و مکمل یکدیگرند. یکی با عوارض فاجعه خاورمیانه و دیگری با نیروهای باعث و بانی این فاجعه در افتاده است. باید دست این دو جنبش را در دست هم گذاشت. جلب و بسیج حمایت جهانی از مباره مردم عراق یک رکن مهم پاسخ انسانی به مساله پناهندگی است. این وظیفه عاجل و مبرمی است که حزب ما و هر نیروی سکولار و مدافع حقوق پناهنگی در همه کشورها باید در دستور کار خود قرار بدهد.

١٦ سپتامبر ١٥

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *