چندین هفته است که ما شاهد تظاهرات و اعتراضات گسترده مردم آزادیخواه عراق علیه حکومت اسلامی و قوم پرست فاسد در این کشور هستیم. این اعتراضات محدود به یک شهر و یک منطقه نیست. چند صد نفره یا چند هزار نفره نیست. یک تظاهرات میلیونی است و هفته هاست در شهرهای بزرگ و کوچک این کشور جریان دارد. در گوشه دور افتاده ای نیست که کسی به آن دسترسی نداشته باشد. در عراق است، در قلب خاورمیانه. شهرهای مهم عراق: بغداد، بصره، ناصریه، عماره، حله، نجف، کربلا، بعقوبه و دیوانیه و بسیاری شهرهای دیگر شاهد این اعتراضات در گرمای سوزان عراق است. شعارها و مطالباتش انسانی و آزادیخواهانه است. علیه کل حکومت اسلامی قومی و علیه دستجات فعال مایشاء اسلامی و تجار فاسد دین است. خواستار یک حکومت سکولار در عراق است. “نه شیعی، نه سنی، سکولاریسم”، “مدنی، نه دینی”، “نان، آزادی، دولت مدنی”، در محور این شعارها قرار دارد.
اما در طرف دیگر، در آنجا که نام خود را “جهان آزاد” گذاشته اند، در دنیای دمکراسی غربی، در آنجا که از قرار “سانسوری” بر رسانه ها در کار نیست، ولی فقیه و دیکتاتوری فردی در کار نیست، آنجا که بخاطر بیان و ابراز عقیده، انسانها را در اوین و گوهردشت زندانی و شکنجه نمیکنند، درآنجا نیز سکوت مرگباری حاکم است. نه خبری از این اعتراضات بچشم میخورد، نه گوشه ای از این اعتراضات در رسانه های حاکم منعکس میشود و نه بحثی پیرامون این تحولات صورت میگیرد. نه رسانه های فارسی زبان دولتی بی بی سی و صدای آمریکا و دویچه وله و یورو نیوز و نه رسانه های “خصوصی” مانند سی ان ان و ان بی سی در باره این رویدادها حرفی میزنند و یا خبر آن را منعکس میکنند. چرا؟ چه منافعی این سکوت بیشرمانه رسانه های جهانی را توجیه میکند؟
واقعیت این است که آنچه در عراق حاکم است در درجه اول دستپخت همین ها است. حکومت اسلامی – قومی عراق را هیات حاکمه آمریکا و متحدینش در ناتو شکل دادند. اینها بودند که شالوده های حکومتی کنونی را با ماتریال اسلام و فرقه های کثیف اسلامی و قومی و قبیله ای درست کردند و به اسم دمکراسی به مردم عراق حقنه کردند. بی دلیل نیست زمانیکه مردم علیه این مجموعه بپا میخیزند و فریاد “نه” به حکومت دینی و قومی فضای عراق را پر میکند، آنها را سکوت مرگبار فرا میگیرد. گویا “خبری” نیست. گویا “اعتراضی” نیست.
این سکوت و این سانسور در عین حال افشاگر ماهیت و نقش رسانه ها در همسویی و هم خطی با سیاستهای هیاتهای حاکمه از یکطرف و از طرف دیگر نشاندهنده نقش این ارگانها در کنترل افکار عمومی در این جوامع است. این رسانه ها ابزار پخش حقایق نیستند. برعکس دروغ گفتن، تحریف حقایق، وارونه جلوه دادن واقعیات، حرف در دهان مردم گذاشتن، تخصص واقعی ژورنالیسم رسمی است. رسانه های رسمی علاوه بر اینکه بخشهایی از یک صنعت عظیم سود آور سرمایه داری حاکم هستند، در عین حال در کنار ارتش و دادگاهها و سایر ابزار مستقیم سرکوب طبقه حاکمه، نقش مهمی در کنترل افکار عمومی، در توجیه وضعیت ضد انسانی حاکم بر بشر امروز، در موجه قلمداد کردن این مناسبات در ذهن توده های مردم و در بر حذر داشتن فرودستان و محرومین جامعه از شورش علیه این مناسبات ایفا میکنند. در اینجا اگرچه سانسور مستقیما عمل نکند، منافع و سیاستها و مصالح عمومی طبقه حاکمه در اشکالی پیچیده و امروزی جامعه را زیر بمباران تبلیغاتی و سیاسی خود قرار میدهد و عمل میکند. سکوت در قبال اعتراضات تاریخی مردم ستمدیده عراق محصول منافع طبقاتی آنها است.
اما خوشبختانه دنیای حاضر در عین حال دنیای در هم شکسته شدن کنترل انحصاری طبقه حاکمه بر رسانه ها است. دنیای اینترنت و فیس بوک و توییتر و ماهواره ها، دنیای صدهاهزار خبرنگار مردمی است.
مردم آزادیخواه
سکوت رسانه های حاکم در غرب در قبال اعتراضات آزادیخواهانه مردم عراق را باید با تلاش همه جانبه در هم شکست. مردم بپاخواسته عراق نیازمند وسیعترین حمایت های بین المللی هستند! از آنها حمایت کنید. اخبار اعتراضاتشان را به زبان های مختلف ترجمه کنید و به گوش افکار عمومی برسانید. به سکوت رسانه ها اعتراض کنید و سیاست کثیف دول غربی در قبال مردم عراق و در همسویی با دولت اسلامی قومی و مرتجعین اسلامی در این کشور را تا میتوانید افشا کنید. مبارزه مردم عراق علیه جهنمی که سالها است بر مردم حاکم کرده اند، شایسته حمایت گرم مردم آزاده و انساندوست در سراسر جهان است.
حزب کمونیست کارگری ایران
۱۱ شهریور ۱۳۹۴، دوم سپتامبر ۲۰۱۵