از ما میپرسند: مناسبات داوطلبانه جنسی و نهاد خانواده

کاظم نیکخواه

از ما میپرسند: حزب کمونیست کارگری رابطه جنسی بزرگسالان را امر خصوصی آنها میداند و دخالت افراد و نهادها و  دولت در اینگونه رابطه را جرم می داند و محکوم می کند. آیا اگر این رابطه خارج از ازدواج رسمی باشد عملی مذموم و نکوهیده برای زن یا مردی که در رابطه مشترک خارج ازدواج بسر می برند، نیست؟ نهاد خانواده را از بین نمی برد و خیانت محسوب نمی گردد؟

کاظم نیکخواه: همانگونه که اشاره کردید از نظر ما رابطه جنسی و عاطفی و عشقی افراد بزرگسال امر خصوصی آنهاست. نه به دولت مربوط است و نه به نهادهای مذهبی. هیچکس حق دخالت در این رابطه را ندارد. حقیقت اینست که اکنون این نوع رابطه آزادانه و غیر سنتی در اکثر کشورهای جهان وسیعا رایج است و در خیلی از کشورها از نظر قانونی و حقوقی هم برسمیت شناخته شده است و حتی در ایران تحت حکومت اسلامی هم علیرغم وجود قوانین بسیار وحشیانه علیه رابطه خارج از ازدواج مذهبی و رسمی، بنا به گزارش رسانه های دولتی بخش قابل توجهی از جوانان بصورت “ازدواج سفید” با هم زندگی میکنند و این پدیده در همه جا در حال گسترش است. یعنی افراد بدون تعهد مالی و مذهبی و حقوقی، و صرفا بر اساس عشق و تمایل آزادانه با هم ارتباط برقرار میکنند و در بسیاری موارد سالهای سال با هم زندگی میکنند و حتی بچه دار میشوند.

فکر میکنم اگر بر اساس پیشداوریهای مذهبی و عهد عتیقی به مردم نگاه نکنیم، اگر مردم را صغیر و ناقص العقل به حساب نیاوریم که همچون گله به چوپان و بند و زنجیر نیاز دارند، فهم آنچه ما میگوئیم بسیار ساده و بدیهی باشد. چه چیز بدیهی تر و طبیعی تر و سالم تر از این است که بگوییم آدمهای بالغ آزادند تا هرجور دلشان میخواهد با هم زندگی کنند؟ مگر مردم برای زندگی کردن دور هم جمع نمیشوند؟ چه کسی گفته است که روابط جنسی افراد باید با اجازه آخوند و کشیش و مقام دولتی باشد؟ اگر چیزی احتیاج به استدلال و اثبات داشته باشد همین است که آدمها برای ارتباط ساده و طبیعی انسانی باید به حضور کشیش و آخوند بروند یا باید از مراجع دولتی اجازه بگیرند و یا تعهد بدهند و امثال اینها.

فکر نمیکنم هیچکس بتواند از این تعهد و اصل عهد عتیقی حتی دو دقیقه با استدلال و منطق دفاع کند. تنها حرفی که دارند واویلای “بی بند و باری” و سست شدن “بنیاد خانواده” و فساد است. جوابشان هم اینست که بگذار این بنیاد سست شود و از هم بپاشد. چه چیزی فساد است؟ اینکه دو فرد بالغ فقط بر اساس تمایل و عشق با هم رابطه بر قرار کنند یا اینکه پای پول و آخوند و دولت را به رابطه عاطفی افراد بکشانند؟ برای ما خانواده اصلا مقدس نیست. لازم نیست به قرون گذشته برویم به همین صحنه ایران نگاه کنید. آیا زندگی ساده و عاشقانه جوانان با هم فساد است یا اینکه یک شیخ پشم الدین مفتخور پولدار به صرف پولدار بودن و  یا بیپول بودن خانواده دختران، و تحت همین لوای مقدس خانواده با چند  زن رسمی و چند زن صیغه ای رابطه بر قرار کند؟ دفاع اینها از نهاد خانواده اساسا از همینجا ناشی میشود. حتی آنجا که پای چند همسری در میان نیست هنوز بطور رسمی زن از موقعیت فرودست و نابرابری در خانواده برخوردار است و در اکثر موارد با تجاوز و سرکوب و پایمال شدن تمایلاتش روبرو میشود. در واقع این رابطه خانوادگی است که مصداق دقیق تجاوز و تن فروشی و فساد است نه رابطه آزادانه افراد. خانواده در واقع پوششی رسمی و اخلاقی بر بهره کشی و بردگی جنسی زنان توسط مردان است.

جامعه ای که ما از آن دفاع میکنیم اولین کاری که میکند ریشه فقر را میخشکاند و سلطه و یکه تازی یک اقلیت مفتخور صاحب ثروت را نیز از بین میبرد. با همین اقدام اساسی، بنیان خانواده مقدس سست میشود. خانواده در واقع سلول جامعه طبقاتی و استثمارگرانه است. هم جوامع برده داری و هم فئودالی اساس مناسبتاتشان خانوادگی بود، و هم در جوامع سرمایه داری این بنیان با کمک مذهب و تعصب حفظ میشود. فقط سرمایه داری به دلیل اینکه به کار زنان در خارج از خانواده نیاز دارد، خود به درجه ای به زنان استقلال اقتصادی داده است و به همین درجه بنیان خانواده را نیز که اساسش بر بردگی زن استوار است سست نموده است. اما خلاصی کامل از رابطه سنتی و تجاوزگرانه خانوادگی، در گرو خلاص شدن از کل مناسبات سرمایه داری و طبقاتی است. در یک جامعه برابر و آزاد و انسانی، فشار فقر و مردسالاری و سنت و مذهب از روی دوش افراد چه زن و چه مرد برداشته میشود و انسانها تنها بر اساس تمایلات و عواطف انسانی بصورت داوطلبانه با هم رابطه برقرار میکنند. و تن فروشی و تجاوز و خرید و فروش دختران و زنان نیز جایی در آن ندارد. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *