مجموعه ای از اخبار و رویدادهای هفته در شهرهای کردستان
نسان نودینیان ـ نسرین رمضانعلی
نوازدی ٣ روزه، پنجمین قربانی خطای پزشکی در مریوان
وفا شکیبا حادثه را این چنین بازگو کرد: به هنگام وضع حمل همسرم، پزشکان نوزاد را به بخش انتقال دادند و سپس اقدام به شستشوی معده وی کردند. پزشکان تشخیص داده بودند نوزاد به سنندج اعزام شود اما به دلیل نبود تخت خالی این کار انجام نشد و این کار ساعت ١٢ شب صورت گرفت اما در همان لحظات ابتدایی اعزام کودک و از بخش تا نزدیک آمبولانس قطعه سوندی که در دهان کودک بود جدا شد و در مسیر مریوان سنندج هم از ٢ نفر پرسنل اعزامی همراه کودک تنها یک نفر به وضعیتش رسیدگی میکرد و نفر دوم که کارشناس اصلی بود به وضعیت بد انتقال بیتوجه بود و مسیر مریوان سنندج هم با وجود خلوت بودن مسیر در زمانی بیش از ٣ ساعت و نیم طی شد. از کار افتادگی باتری دستگاه پالس ( اکسیژنسنج خون) داخل آمبولانس از عوامل دیگری بوده که در مرگ این نوازد نقش داشته که تنها پس از یک ساعت ورود به بیمارستانی در سنندج جان سپرد. در یک سال اخیر این پنجمین مورد از خطای پزشکی در مریوان است که مرگ مراجعه کنندگان به بیمارستان را درپی داشته است.
اعتیاد
بیش از ٦٠ هزار معتاد در سطح استان کرمانشاه:”اعتیاد در ایلام درب منزل همه را میزند”.
دبیر شورای مبارزه با مواد مخدر استان ایلام، در خوشبینانهترین حالت بیش از ٢٥ هزار معتاد وجود دارد که “درب منزل همه را میزند”.
شهر ربط: اخاذی از دانش آموزان
مسئولان مدارس ابتدایی شهر ربط با ارسال نامه از خانواده دانشآموزان وجه نقد مطالبه کردهاند.
و دانشآموزان ابتدایی از سوی مسئولان مجبور به پرداخت ٥٠ هزار تومان به مدرسه شدهاند.
شهر سنندج؛ هر روز خانوادهای مسئولیت تمیز کردن مدارس را برعهده بگیرد.
در شهر سنندج نیز از دانشآموزان وجه نقد مطالبه شده و به خانواده دانشآموزان گفته شده، باید هر روز خانوادهای مسئولیت تمیز کردن مدارس را برعهده بگیرد. مسئولان مدارس اعلام کردهاند: مدارس توانایی تامین اعتبار برای “مستخدم مدرسه” را ندارند و خانواده دانشآموزان باید مسئولیت تمیز کردن مدارس را برعهده بگیرند.
جلال ملکشاه؛ نباید هیچ سرودهای را در مورد کوبانی و داعش منتشر کنم”.
جلال ملکشاه شاعر به دلیل سرودن شعری برای کوبانی از سوی اداره اطلاعات احضار و مورد تهدید قرار گرفت. جلال ملکشاه طی گفتگویی با آژانس کُردپا، ضمن تایید این خبر اعلام کرد: “نیروهای اطلاعاتی علاوه بر تهدید، به من گفتهاند که نباید هیچ سرودهای را در مورد کوبانی و داعش منتشر کنم”. ملکشاه گفت: نیروهای اطلاعاتی از من خواستهاند که تعهد کتبی بدهم که هیچ سرودهای را در مورد کوبانی و داعش ننویسم”.(منبع بخشهایی از خبر از سایت کردپا)
سالانه ٨٠٠ نفر در شش استان مرزی براثر انفجار مین کشته و یا زخمی میشوند
نمایندگان استانهای کرمانشاه، آذربایجانغربی، کردستان، ایلام و خوزستان اعلام کرده اند، روزانه دو نفر و سالانه بیش از ٨٠٠ نفر در مناطق آلوده به مین در ایران (کُردستان، خوزستان و خراسان رضوی) جان خود را از دست میدهند و یا زخمی میشوند. مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان کرمانشاه از وجود یک هزار و ۱۰۰ هکتار زمین آلوده به مین و مهمات عملنکرده در ٥ استان غربی ایران خبر داد و گفت: امیدواریم تا یک الی ٢ سال آینده تمامی این مینها برچیده شوند.
خودکشی، زندان و دستگیری
بوکان: سعید سپاهی اهل روستای “گامیش گولی” از توابع منطقه آلهشین بوکان به دلایلی نامعلوم توسط ماموران وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران بازداشت گردید. علیرغم پیگیری و مراجعه خانواده سپاهی به نهادهای مرتبط از سرنوشت سعید سپاهی اطلاعی در دسترس نمیباشد.
مهاباد: در شهر مهاباد در رابطه با اهانت و توهین مرکز صدا و سیمای مهاباد نسبت به حسن زیرک (خواننده مشهور برای مردم کردستان) و در ادامه اعتراض به این نظر سنجی، سوران یاهو روز دوشنبه در شهر مهاباد بازداشت و توسط نیروهای امنیتی جهت بازجویی به نهادهای امنیتی شهر ارومیه انتقال داده شده است.
مهاباد: خبات منگوری که پیشتر از سوی نیروهای وابسته به حفاظت اطلاعات بازداشت شده و به نهادهای امنیتی شهر ارومیه انتقال داده شده بود، هیچ اطلاعی از سرنوشت وی در دسترس نمیباشد.
کارگران
اخراج بیش از ٢٠٠ کارگر شهرداری مریوان
٢٧آبان: بیش از ٢٠٠کارگر وابسته به شهرداری که با شرکت های طرف قرارداد شهرداری کار می کردند از کار اخراج شدند.
بهنام ابراهیم زاده :بیست نوامبر روز مبارزه با کودک آزاری و لزوم حمایت از کودکان
بیست نوامبر روز مبارزه با کودک آزاری بهانه ای شد تا بار دیگر مثل همه سالهای گذشته از درون زندان اما این بار نه از درون زندان اوین، بلکه از تبعید گاه و مخوف ترین و فوق امنیتی ترین زندان کشور، از زندان رجایی شهر از کودکان و از درد و رنج این قشر ضعیف جامعه بنویسم. خشونتی که هم اکنون با دور بودن ما زندانیان از خانواده هایمان توسط دولتمردان ایران در مورد فرزندانمان اعمال میشود .
کودکان ضعیف ترین و بی دفاعترین قشر هر جامعه هستند که به شیوه های گوناگون مورد خشونت ها و اذیب و آزارها قرار میگیرند. ضعیفترین انسانهایی که توان هیچ گونه دفاعی در مقابل رفتارهای خشن از خود ندارند. توهین، تحقیر، ترساندن و دادکشیدن، آزار عاطفی، بهره کشی برای کار در خانه و در محل کار همگی اشکالی از کودک آزاری هستند. خشونت جسمی، جنسی، عاطفی ، و حتی غفلت پدر و مادر از تغذیه و بهداشت ، سردی و گرمی بدن کودک و امثال آن مصداق بارز کودک آزاری هستند. نوع دیگری از سوء استفاده از کودکان و آزار آنان اینکه بسیاری از کودکان در خیابانها توسط باندهایی که معمولا از معتاد تشکیل شده می باشد . باندهایی که کودکان را دزدیده و مورد شکنجه و آزار و تهدید های روانی قرار میدهند و در نهایت از این کودکان میخواهند که برایشان گدایی کنند و پول در بیاورند و شبها نیز از آنها بهره کشی جنسی میکنند. و حتی در بسیاری از موارد از این کودکان برای جا به جا کردن مواد مخدر استفاده میکنند.
بدین ترتیب کودک آزاری انوع و اقسام مختلف دارد و نوع دیگری از آن، کودک آزاری پنهان است. که کودک نمیتواند ابرازش کند. و متاسفانه در ایران در بیشتر خانواده ها اعمال میشود. نوع دیگر خشونت ها، خشونت اجتماعی است که تعریف نشده است. این خشونت اجتماعی در مرحله اول از طریق آموزش و پرورش صورت میگیرد. دور بودن کودک از نیازهای اساسی خود از ابعاد دیگر خشونت اجتماعی است که مبارزه با آن بسیار مشکل است. کوبیدن کتاب بر سر دانش آموز تا زندانی کردن در انباری در کنار تنبیه روانی که هنوز زیر پوست بیشتر مدارس می لولند . هر چند آمار دقیقی از این فجایع در دست نیست. تنها محکم ترین دلیل برای اثبات وجود تنبیه های روانی است. توهین، تحقیر، کوچک شمردن، سرکوب کردن نظرات و دست کم گرفتن بچه ها این روزها در خیلی از مدارس وجود دارد که شاید جایگزینی است برای تنبیه بدنی که چون مردم نسبت به آن زیاد حساس شده اند و مجازاتی هم دارد و نمیتواند زیاد استفاده شود. فرجام سخن اینکه ما بزرگسالان در قبال این کودکان مسئولیم. باید از حق کودک برای داشتن یک زندگی شاد و انسانی دفاع کنیم. کودک باید تامین باشد. کودک باید از حق تحصیل رایگان برخوردار باشد. کار کودک باید ممنوع باشد و خانواده ای که ناگزیر میشود کودکش را از تحصیل بیرون بکشد و راهی کار کند، باید تحت پوشش تامین اجتماعی قرار گیرد. کودک حق زندگی و شادی کردن دارد.
ان جی او ها و سازمانهای دولتی غیر دولتی مردمی نقش مهمی در مبارزه برای این حقوق پایه ای کودکان داشته باشند. باید در برابر زورگویی و خشونت علیه کودک قد علم کنیم. مقابلش بایستیم. هر نوع تعرض و خشونتی علیه کودک باید جرم محسوب شود. ان جی او های دفاع از حقوق کودک میتوانند با ارائه آموزش به مدارس و خانواده ها و کودکان نقش موثری در مبارزه علیه هر نوع خشونتی علیه کوکان داشته باشند. این نهادهای مردم میتوانند با فعالیت خود در دفاع از حقوق کودکان و گذاشتن میزهای تبلیغی در مدارس و دانشگاهها و نمایشگاههای کتاب و غیره و اماکن عمومی نقش فعال و تاثیر گذاری در آگاهی رسانی و آموزش به بزرگسالان برعهده داشته باشند. تا بیشتر از این کودکان معصوم مورد هجمه انواع خشونت ها قرار نگیرند. بدون شک هر کدام دهها کودک مورد آزار قرار گرفته اند و هنوز در یاد و خاطره هایمان نقش بسته است و فراموش نشدنی است. به مناسبت ٢٠ نوامبر روز مبارزه علیه خشونت علیه کودکان، به صف دفاع از حقوق کودکان برای داشتن یک زندگی انسانی بپیوندیم. بهنام ابراهیم زاده، (اسعد)، وبلاگ نویس و فعال حقوق کودکان و کارگری ، عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان، آذر ٩٣
نامه ی زبیده حاجی زاده همسر بهنام ابراهیم زاده
بعد از ماهها نبود امکان ملاقات با همسر زندانیام بهنام ابراهیمزاده، در پی حوادث پنجشنبه سیاه بند ٣۵۰ و انتقال بهنام به سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ و ۲۰۹ و پروندهسازی به اتهام ارتباط با احمد شهید و درج بیانیه و مطالب حقوق بشری از درون زندان و در نهایت تبعید ناعادلانه به مخوفترین و فوقامنیتیترین زندان و اعتصاب نگرانکننده ۲۵ روزه بهنام، سرانجام با کمک و همراهی یکی از دوستان خانم، روز دوشنبه ۲٨ آبان بعد از طی مسافت راه و گذر از اتوبانهای تهران و خیابانهای پیچدرپیچ شهر البرز و کرج، به دیدار همسرم رفتم. این اولین باری بود که بعد از تبعیدش توانستم بالاخره از دادستانی تهران، ملاقات حضوری بگیرم و از نزدیک و رودررو اما خیلی متفاوتتر از بند ٣۵۰، همسرم را ببینم. راهروها و دالانهای عریض و طولانی زندان را هم طی کردیم واقعا حقا که مخوفترین و فوقامنیتیترین تبعیدگاهی است در ناکجاآباد رجایی شهر.
به سالن ملاقات که رسیدیم، دوست و همراهم از دیدار با همسرم بازماند. این دستور قانونی است که هیچ غریبهای نمیتواند زندانی محبوس را ببیند. وقتی به حضور هم در سالن ملاقات رسیدیم. بهنام مثل همیشه با آن همه شور و احساس همیشگیاش مرا در آغوش گرفت. به عمق چشمانش که نگاه کردم تبعید و اعتصاب غذای طولانیمدت بر وضعیت جسمیاش اثر خود را گذاشته بود، اما ذرهای بر شور و شوق و روحیه مبارزهطلبیاش اثری نگذاشته بود. نگران حال و روز و بیماری فرزندمان نیما بود. احوال تکتک دوستانش را گرفت. در ادامه از وضعیت زندان و بند و دوستان و همبندیانش برایم گفت. از دوستان و رفقای خوبی که در این مدت پیدا کرده بود. از حبس و جوانی مردان با اقتداری چون لقمان و زانیار مرادی که به اعدام محکوم شدهاند برایم گفت. از چشمانداز و افقهای آینده و از کمبودها و نبودها و اذیت و آزار مسوولان زندان امنیتی و اینکه در روز تنها دو ساعت امکان استفاده از فضای هواخوری دارند و فضای غیربهداشتی و شبیه به سلولهای انفرادی و وضعیت وخیم بهداشت و غذا و دیگر محدودیتها و عدم رسیدگی پزشکی و اثرات زیانآور نصب سیستم پارازیت در زندان بر روی جسم و روح زندانیان هم گفت و در آخر از اعتصاب و اعتراض هر روز کارگران جلوی مجلس بهارستان هم گفت و گفت: «اینجا با اقتدار افتخارهایمان را حبس کردهاند. زبیده حاجیزاده، همسر زندانی در بند بهنام ابراهیمزاده آبان ۱٣۹٣»
زندگی یکچهارم خانوارها با کمتر از یکمیلیون و ١٠٠ هزار تومان
نزدیک به یک چهارم خانوارهای شهری ایرانی در سال ٩٢ با هزینهای کمتر از یکمیلیون و ١٠٠ هزار تومان در ماه گذران زندگی کردهاند و کمتر از ٨ درصد خانوارها بودهاند که توانستهاند بیش از پنجمیلیون تومان در ماه برای زندگی خود هزینه کنند. بررسیهای «اقتصادنیوز» از گزارش «نتايج بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ايران در سال ١٣٩٢» که توسط بانک مرکزی منتشر شده، نشان میدهد: سال گذشته متوسط درآمد خانوارهای شهری ٢٧ میلیون و ٦٨٧ هزار تومان در سال (حدود ٢ میلیون و ٣٠٧ هزار تومان در ماه) و متوسط هزینه این خانوارها ٢٨ میلیون و ٤٤٦هزار تومان در سال (حدود ٢میلیون و ٣٧١ هزار تومان در ماه) بوده است. با این حال، بررسی جزئیات این گزارش نشان میدهد: ۲۴.۸ درصد از خانوارهای شهری ماهانه کمتر از یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان برای زندگیشان هزینه کرده اند. از سوی دیگر تنها ۱۸ درصد خانوارها توانستهاند بیش از ۳ میلیون و ۴۲۰ هزار تومان در ماه برای زندگی خود خرج کنند و درصد خانوارهایی که بیش از 5 میلیون تومان در ماه خرج کردهاند، به ۸ درصد محدود شده است. این گزارش همچنین نشان میدهد: در حالی که بیش از ۴۰.7 درصد از خانوارهای شهری ایران ماهانه بین یکمیلیون و ۹۹ هزار تومان تا دو میلیون و ۳۴۲ هزار تومان خرج کردهاند؛ در دو سوی طیف درآمد و هزینه، ۱.۲ درصد از خانوارهای شهری ایران با کمتر از ۳۵۳ هزار تومان در ماه زندگی کردهاند و ۱.۲ درصد دیگر از خانوارها ماهانه بیش از ۱۰ میلیون و ۶۲۶ هزار تومان هزینه داشتهاند.*