برگزاری مجمع عمومی از سوی کارگران اعتصابی پیمانی نفت ساکن استان چهار محال و بختیاری در این هفته و تاکید بر ادامه اعتصاب از سوی این کارگران تا رسیدن به مطالباتشان یک گام سیاسی مهم از جانب این کارگران و یک رویداد مهم دیگر در صنعت نفت و در کل جنبش کارگری است.
واقعیت اینست که یک نقطه برجسته اعتصاب امسال کارگران پیمانی نفت سربلند کردن شورای سازماندهی اعتراضات این کارگران بود. در ادامه آن براه افتادن حرکتی برای برپایی مجمع عمومی در چندین نقطه و ارتقاء آن در سطح مجمع عمومی کارگران ساکن در چند شهر در یک استان نشانگر آگاهی عمیق این کارگران و حرکت آنها بسوی سازمان یابی شورایی و اعمال اراده مستقیم خود از طریق مجامع عمومی است. و این اتفاقی است که در یک مرکز کلیدی کارگری با هزاران کارگر دارد روی میدهد که به نوبه خود حرکتی نوین در جنبش کارگری و یک پیشروی بزرگ است.
مجمع عمومی بزرگ کارگران اعتصابی پیمانی نفت در دهم مرداد ماه در شهرستان هفشجان برگزار شد و در آن جمعیت بزرگی از کارگران اعتصابی از شهرهای مختلف این منطقه گرد آمده بودند و از خواستها و مطالباتشان سخن گفتند و یک موضوع مهم بحث آنها در این نشست عدم کفاف سطح دستمزدها نسبت به رشد هر روزه تورم و بالا رفتن قیمت ها بود. در این تجمع کارگران عزم راسخ خود را برای ادامه اعتصابشان تا رسیدن به خواستها و مطالباتشان اعلام داشتند. و این یک نمایش قدرت بود که تاثیرات بسیاری در فضای مبارزاتی کارگران نفت و در امر سازمانیابی توده ای در کل ایران به بار خواهد آورد.
این اقدام همچنین پاسخ محکمی بود به طرح نظرخواهی گروههای مدیریتی پایپینگ برای خاتمه دادن به اعتصاب بدون اینکه کارگران جوابی گرفته باشند. برپایی این مجمع عمومی نشان داد که تنها راه کنار زدن تشبثات تفرقه افکنانه برای کشاندن مبارزات بدنبال این بخش و آن بخش حکومت و یا زدن رنگ قومی و مذهبی به مبارزه و مهار کردن اعتراضات در چهارچوب ساختارهای حاکم که خود موضوع اعتراض کارگران است، اعمال اراده مستقیم خود آنان و دخالتگری حداکثری شان است.
این اتفاقات و بطور ویژه شکل گرفتن مجمع عمومی بزرگ کارگران اعتصابی پیمانی ساکن در چند شهر استان چهارمحال و بختیاری در هفشجان، در عین حال درجه بالایی از آگاهی و سازمان یافتگی مبارزات هزاران کارگر اعتصابی نفت را به نمایش میگذارد و میتواند الگویی سراسری برای تمامی مراکز نفتی و برای همه کارگران در تمامی مراکز کارگری و محیط های کار در سطح جامعه باشد.
روی آوری کارگران اعتصابی نفت به برپایی مجمع عمومی آنهم در سطح یک استان و آنچه در این مجمع گذشت بیش از بیش کارآیی و جایگاه مهم مجمع عمومی کارگری را به عنوان محلی برای تصمیم گیری جمعی و شورایی و نیز به عنوان مکانی برای حفظ اتحاد و همبستگی کارگران در تداوم قدرتمند مبارزاتشان به نمایش گذاشت.
باید از این تجربه آموخت و آنرا به الگویی برای سازمان یابی در سطح سراسری قرار داد و این دست فعالین و رهبران کارگری و اجتماعی را میبوسد که رهبران چنین حرکتی در جنبش کارگری و در سطح جامعه باشند.
بدین ترتیب اگر همین امروز هزاران کارگر نفت که در اعتصاب بسر میبرند و یا حتی آن بخش هایی که بر سر کارند، به همین شکل جمع شوند، بر سر خواستها و مطالباتشان متحد شوند، نمایندگان واقعی خود را انتخاب کنند تا هر کجا که نیازی به مذاکره ای بود بتوانند اراده خود را اعمال کنند و خودشان در مورد چگونگی ادامه اعتراضاتشان مستقیما تصمیم گیری کنند، بدون شک با قدرت بیشتری خواهند توانست مبارزاتشان را به جلو ببرند و خواستهای اساسی شان را به کرسی بنشانند. تصورش را بکنید که اگر با اتکاء به چنین قدرتی همه کارگران نفت در مجامع عمومی شان با هم یک صدا فریاد بزنند و بگویند که دست پیمانکاران چپاولگر از محیط های کار کوتاه، قوانین برده وار ویژه اقتصادی ملغا و پیگیر همه مطالباتشان بشوند، چه اتفاق مهمی در مبارزات کارگران نفت و نه تنها این بلکه در کل جامعه میتواند رخ دهد!
نکته مهم و شورانگیز اینست که کارگران اعتصابی نفت در استان چهارمحال و بختیاری، ممکن بودن ایجاد مجامع عمومی، و کارایی این ابزار اعمال اراده مستقیم کارگری و مردمی را به سادگی نشان دادند. به این معنا که در هفشجان کارگران اعتصابی چند شهر گرد آمدند و در فضای باز نشستند، تریبون سخنرانی شان را به پا کردند و مقابل چشمان حکومتی که در آن اعتصاب، تجمع و تشکل جرم است، جمع شدند و بر سر مشکلات و مصائبشان به بحث نشستند و تصمیم به ادامه اعتصاب گرفتند. این الگو را باید و میتوان در همه جا تکثیر کرد. به همین شکل در همه جا کارگران و مردم معترض میتوانند جمع شوند و شورایی تصمیم بگیرند و صف اعتراضشان را سازمان دهند. و خوشبختانه زمینه انجام چنین کاری امروز بیش از هروقت عملی است. چون امروز کارگران در تمام مراکز نفتی و در کل جامعه مطالبه گرند. و امروز کارگر به کل بساط توحش و بردگی حاکم اعتراض دارد و فریاد اعتراضش در راهپیمایی چند روزه کارگران نیشکر هفت تپه با شعار کارگر می میرد، ذلت نمی پذیرد طنین انداز شده است.
بدین ترتیب تشکیل مجمع عمومی کارگران اعتصابی نفت در هفشجان دایره تاثیر گذاری اش تنها محدود به کارگران شاغل در نفت نیست، بلکه این اقدام طلایه های به میدان آمدن خیل عظیم کارگران در تمام مراکز کارگری با خواستها و مطالباتشان و با قدرت مجمع عمومی و اعمال اراده مستقیمشان است.
ما قبلا تاکید کردیم که اعتصاب دهها هزار کارگر نفت در سطح سراسری، در کنار اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه به عنوان یک کانون داغ اعتراضی، در کنار تحرکات گسترده در میان بخش های مختلف کارگری و در دل شرایطی که خیزش های مردمی هر روز از این شهر و آن شهر سر بلند میکند و بار دیگر شعارهای سرنگونی طلبانه به کف خیابان کشیده شده است، روند حرکت پرشتاب جامعه بسوی اعتصابات سراسری به عنوان حلقه مکمل اعتراضات در کف خیابان است.
در نتیجه با توجه به اینکه اولا امروز در جایی مثل صنعت نفت که در طول حاکمیت این رژیم چپاولگاه حکومت بوده و با حضور چند ده هزاری حراستی ها و نیروی امنیتی به یک دژ نفوذ ناپذیر امنیتی تبدیل شده بود، کارگران با بدست گرفتن ابزار شورای سازماندهی اعتراضات خود و با حرکت بسوی ایجاد مجامع عمومی کارگری و برپایی آن در جاهای مختلف و در جایی مثل چهارمحال و بختیاری در سطح یک استان سازمان یافته و قدرتمند به میدان می آیند. ثانیا بخش دیگر کارگران یعنی کارگران نیشکر هفت تپه با اتکاء به تصمیم گیری شورایی پنج سال است که با کل ساختارهای سیاسی، اقتصادی حاکم نبردی جانانه را به پیش برده و امروز همصدا با مردم خوزستان دادخواه اند و از مطالباتشان کوتاه نمی آیند. و بالاخره هنگامیکه جامعه هر روز متحدتر با خواستهایی سراسری تر و متحد کننده به جلو گام بر میدارد و صف خود را سازمان میدهد و از رفع تبعیض و نابرابری و داشتن یک زندگی انسانی سخن میگوید، در این شرایط و با توجه به همه اینها کارگر با برافراشته تر کردن پرچم شوراها و با اعمال اراده مستقیم خود با اتکاء به تصمیم گیری شورایی در مجامع عمومی اش میرود که به کل این بساط بردگی و توحش سرمایه داری حاکم پایان دهد. اینها همه نوید بخش انقلابی انسانی در چشم انداز نزدیک جامعه است.